جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
حشر حيوانات
-(1 Body) 
حشر حيوانات
Visitor 511
Category: دنياي فن آوري
همان طور كه مي‏دانيم، روح فناناپذير است؛ چون روح خدايي است و براي حشر و نشر روز قيامت بايد برانگيخته شود و به همين علت، جاوداني است. حال سوءال اين است كه اگر روح حيوانات هم فناناپذير باشد و در آن نابودي و فنا راه نداشته باشد، آيا روح حيوانات در آن دنيا محشور مي‏شود و حساب و كتاب دارد يا با از بين رفتن جسم، از بين مي‏رود؟
سوءال شما را از دو ديدگاه مي‏توان پاسخ گفت؛ يكي ديدگاه تفسيري و كلامي و ديگري فلسفي. ما در پاسخ شما، ديدگاه تفسيري و كلامي را مطرح مي‏كنيم و ديدگاه فلسفي را به آينده موكول مي‏كنيم.
در قرآن دو آيه است كه مستقيماًبه مسئله حشر حيوانات اشاره دارد:
1. «و ما من دابة في الارض ولا طائر يطير بجناحيه الا امم أمثالكم ما فرّطنا في الكتاب من شي‏ء ثمّ الي ربّهم يحشرون؛ هيچ جنبنده‏اي در زمين و هيچ پرنده‏اي كه با دو بال خود پرواز مي‏كند، نيست؛ مگر اين كه امت‏هايي همانند شمايند. ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم؛ سپس همگي به سوي پروردگارشان محشور مي‏شوند».1 «دابه هر جنبنده‏اي را كه بر روي زمين بجنبد، گويند و در قرآن كريم، به تمام جنبده‏ها اعم از انسان و حيوانات اطلاق شده است و هرگاه در برابر انسان آمده ـ مثل اين آيه ـ به معناي حيوانات است».2 امت، جماعتي را مي‏گويند كه در هدفي يگانه اشتراك داشته باشند. حشر نيز به معناي كوچ دادن جمعي از جايي به جاي ديگر است».3
2.«و اذا الوحوش حشرت؛ هنگامي كه حيوانات وحشي محشور مي‏شوند».4
در قرآن، به حشر انسان و حيوانات اشاره شده، اما در مقابل، براي موجودات ديگري، چون آسمان، زمين، ماه، سنگ و خلاصه موجودات بي‏جان و غير ذي‏شعور، از واژه «حشر» استفاده نشده است و اين نشانه دقت خاص قرآن در اين موضوع است كه انسان و حيوانات ـ جانداران و موجودات ذي‏شعور ـ را در يك طرف قرار داده و براي آنها از واژه «حشر» استفاده كرده و موجودات غير جاندار را نيز در طرف ديگر قرار داده و از اين لفظ براي آنها استفاده نكرده است. پرسش مهم اين است كه ملاك حشر در انسان چيست؟ اگر ما ملاك حشر در انسان را دريابيم، مي‏توانيم درباره حيوانات واضح‏تر بحث كنيم.
مقصد و مقصود انسان، حشر او به سوي پروردگار جهانيان است و نه زندگي كوتاه در اين دنيا. امت بودن انسان، هدفدار بودن است و اين هدف‏داري، در سايه حشر او به سوي خدا حاصل مي‏شود. مرگ، هجرت از خانه نابودي به خانه جاودانگي‏است و مقصد و مقصود انسان نيز ديدار خداي سبحان است كه با حشر تأمين مي‏شود. از اين‏جا ثابت مي‏شود كه انسان روحي فناناپذير دارد كه به سوي پروردگار محشور مي‏شود.انسان داراي ادراكات متعدد و گرايش‏هاي متنوع است؛ به دليل همين بينش‏ها و گرايش‏هاي خير و شر را تشخيص مي‏دهد؛ تكليف دارد؛ با اراده و اختيار خود، به يكي از دو راه «نيكي و عدالت» يا «گمراهي و زشتي و ظلم» مي‏رود و هر كدام را كه انتخاب كرد، به مقصد و مقصود خود مي‏رسد؛ يا به لقاي رحمت و بركت ـ كه نمود و نماد آن بهشت پرنعمت و رضوان خداوند است ـ مي‏رسد و يا به لقاي غضب و سَخَت الهي ـ كه نمود و نماد آن دوزخ پرزحمت است ـ نايل مي‏شود.
در قرآن، آيات متعددي وجود دارد كه نشان مي‏دهد حيوانات هم شعور و ادراك دارند. برخي از اين آيات عبارت است از:
1.«و قال يا ايها الناس علمنا منطق الطير5؛ و (سليمان نبي) گفت: اي مردم! به ما زبان پرندگان را آموزش داده‏اند». اين آيه اشاره دارد كه پرندگان سخن و نطق دارند و نطق و سخن و زبان، بدون انديشه و ادراك امكان‏پذير نيست.
2.«قالت نملة يا ايها النمل ادخلوا مساكنكم لا يحطمنّكم سليمان و جنوده و هم لايشعرون 6؛ مورچه‏اي گفت: اي مورچگان! به خانه‏هاي خود وارد شويد تا سليمان و سپاهيانش نادانسته شما را پايمال نكنند». اين آيه آشكارا نشان مي‏دهد كه مورچه، سليمان و سپاهيانش را مي‏شناسد و هر شناختي مسبوق به انديشه و ادراك است.
3.قرآن از زبان هدهد ـ پرنده‏اي كه در محضر حضرت سليمان است ـ چنين نقل مي‏كند:
گفت: من به چيزي كه تو از آن خبر نداري، آگاه شده و از سرزمين سبأ به طور يقيني خبري آورده‏ام. من زني را يافتم كه بر مردم حكومت مي‏كرد و به او هر گونه نعمتي عطا شده بود و او داراي تختي بزرگ بود. من آن زن و قومش را يافتم كه خدا را از ياد برده‏اند و خورشيد را پرستش مي‏كنند و شيطان رفتار زشتشان را برايشان زينت داده است و آنها را از راه خدا باز داشته است تا هرگز به راه‏حق هدايت نشوند.7اين سخنان، نشانه ادراك بالاي اوست و تنها موجودي با درك و شعور بالا مي‏تواند با مشاهده يك ملت، اوضاع اجتماعي و ديني آن را چنين روشن گزارش كند.
4. هدهد سپس براي اثبات توحيد و نفي شرك، به استدلال روي مي‏آورد. وي با تحليل روان‏شناسانه، ساختار فكري و رفتارشان را تحليل كرد و سلطه شيطان را بر آنان باز گفت. اين امر نشان مي‏دهد كه وي از نظر عقلي و استدلالات كلامي و فلسفي نيز سطح ادراك خوبي دارد. در استدلال او آمده است: «چرا آنها خداوندي را كه هر پنهاني را در آسمان‏ها و زمين ظاهر مي‏كند و به نهان و آشكار آگاه است، سجده نمي‏كنند؛ خداوندي كه معبودي جز او نيست و او پروردگار عرش عظيم است». برهان هدهد، برهاني است كه اكثر انسان‏ها از تبيين و بيان آن عاجزند. او تحت تعليم سليمان نبي، به مقامي رسيد كه توانست چنين برهان عميقي را تبيين كند.
5. «الم‏تر انّ الله يسبح له من في السموات و الارض و الطير صافّات كل قد علم صلاته و تسبيحه و الله عليم بما يفعلون؛8 مگر نمي‏بيني كه هر كس در آسمان‏ها و زمين است تا پرندگاني كه در آسمان پر مي‏گشايند، خداوند را تسبيح مي‏كنند و همه آنها به تسبيح و نماز خود آگاهند و خداوند به هر چه مي‏كنند، آگاه است». اين آيه شريف به چند مطلب اشاره دارد:
الف) هر موجود جاندار و ذي‏شعوري كه در زمين و آسمان است، حتي پرندگان، خداوند متعال را تسبيح مي‏كنند و براي او نماز مي‏گذارند. «من» به موجودات جاندار و ذي‏شعور اشاره دارد.
ب) آنها به تسبيح و نماز خود علم دارند. اين بخش آيه، پاسخ به اين توهم است كه آنها از روي غريزه خداوند سبحان را تسبيح مي‏كنند و نماز مي‏گزارند. برخي معتقدند كه تمام كارهاي حيوانات غريزي است؛ از آن‏چه مي‏كنند، خبر ندارند و همه رفتارشان بدون ادراك و علم است. آيه تصريح دارد كه آنها به تسبيح و نماز خود علم دارند و چون علم دارند، كارشان غريزي نيست.
ج) هر كس چون پيامبر اكرم ـ صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسلم ـ داراي علم شهودي و قلبي باشد، تسبيح و نماز آنها را مي‏بيند.
د) خداوند متعال به رفتار آنها علم دارد.
با جمع بندي آيات بالا، چند مطلب روشن مي‏شود:
1. حيوانات اهل تسبيح و نمازند و اين تسبيح و نمازگزاري، آگاهانه است.
2. حيوانات از ادراك حسي و ادراك عقلي و توان درك معارف عقلي برخوردارند و تعليم و تربيت مي‏پذيرند؛ چنان كه سگ شكاري، در سايه تعليم و تربيت، در حالي كه گرسنه است، گوشت شكار را بي‏هيچ چشم‏داشتي به دندان مي‏كشد و به شكارچي تحويل مي‏دهد و اگر قرار بود بر اساس غريزه كار كند، بايد شكار را مي‏خورد؛ اما او امانت‏داري و عدم خيانت در امانت را آموخته، طبق آن عمل مي‏كند؛ به عبارت ديگر، او خوب و بد را ادراك كرده، مي‏داند خيانت در امانت، ستم در حق مربي و صاحبش مي‏باشد و به سوي خوبي گرايش نشان داده است.
3. حيوانات، ادراك و گرايش‏هايي دارند و به وسيله اين ادراكات، براي خود جلب منفعت و دفع ضرر مي‏كنند و با اراده خود به سمت آن‏چه براي خود خير مي‏پندارند، مي‏روند. رفتار حيوانات در مواقع شكار، خطر، جفت‏گيري و زندگي اجتماعي، نشانه ادراك و هدف‏مندي و رفتار بر اساس اراده و براي جلب منفعت و دفع ضرر است كه زيست‏شناسان به برخي از اسرار آن پي‏برده‏اند.
4. هر موجودي كه ادراك خوب و بد دارد، يقيناً عدالت و ظلم را نيز تشخيص مي‏دهد؛ زيرا از مصاديق بارز خير و شر، عدل و ظلم است و شناخت خير و شر و عدل و ظلم، مقدمه رفتار است.
5. حيوانات، شعور و اختيار دارند؛ البته سطح شعور و اختيار آنها به سطح انسان نمي‏رسد؛ اما همان مقدار شعور، ادراك، اختيار و اراده، سبب مي‏شود كه داراي تكليف9 باشند و بر اساس همان تكليف، تسبيح حق بگويند و نماز بگزارند.
6. آنها همانند انسان، هدف، مقصود و مقصدي دارند.
7. هدف، مقصود و مقصد حيوانات، حشر به سوي خداوند متعال است و چرا چنين نباشد؟ موجودي كه چنين كمالات، بينش و گرايشي دارد، اگر با مردن نابود شود، در حقيقت موجودي عاطل و باطل است و آفرينشي عبث و بيهوده دارد؛ زيرا با مرگ همه اين كمالات نابود شده است. اين كمالات، اموري وجودي و مجردند و تنها روح مجرد مي‏تواند داراي چنين كمالاتي باشد. پس حيوانات روح مجرد دارند و با مرگ نابود نمي‏شوند و تا قيامت باقي‏اند و به سوي پروردگار جهانيان محشور مي‏شوند و اين حشر، هدف، مقصود، و مقصد آنهاست. آيه «ثم الي ربهّم يحشرون» دلالت دارد كه حيوانات مانند انسان داراي روحي فناناپذيرند و به سوي خداوند محشور مي‏شوند و در قيامت جمع مي‏شوند و بنابراين بر اساس رفتارشان حكم مي‏شود.10

پي نوشت:

1.انعام (6) آيه 38.
2.سيد علي اكبرقرشي، قاموس قرآن، ج 2 ص 323.
3.سيد محمد حسين طباطبايي، تفسيرالميزان، ترجمه موسوي همداني، ج7، ص 71 و 102.
4.تكوير (81) آيه 51.
5.نمل (27) آيه 16.
6.نمل (27) آيه 18.
7.نمل (27) آيه 22 ـ 25.
8.نور (24) آيه 41.
9. نشانه تكليف‏داري حيوانات اين است كه سليمان نبي، هنگام غيبت هدهد، گفت: اگر او عذر موجه نداشته باشد، عذابي دردناك يا مرگ در انتظار اوست. اگر هدهد بر اساس ادراك و درك خوبي و بدي عمل نمي‏كرد و صرفاً رفتار غريزي داشت، مجازات سنگين او قبيح بود. انبيا معصومند و همه كارهايشان بر اساس عصمت و دستورهاي خداي سبحان است. همين اشاره است به علم و آگاهي و ادراك و گرايش و تكليف‏داري هدهد كه يك نوع پرنده است.
10. ر.ك: تفسير الميزان، ج 7، ص 71.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image