هيچ فكر كرده ايد چرا دوران جواني اين قدر اهميت دارد و يكي از بحراني ترين دوران هاي زندگي نام گرفته است. ما در اين دوران يكي از مهمترين تصميمات زندگي مان را مي گيريم، تصميماتي كه نقش عمده اي در آينده كاري و اجتماعي ما خواهند داشت. اينكه از چه راهي قصد داريم امرارمعاش كنيم، تصميمي است كه اگر در انتخاب آن كمي ناآگاهانه عمل كنيم حتم نداشته باشيد كه در اندك زماني شكست مي خوريم و با مخ به زمين مي آييم.
اما واقعا راز كاميابي در كار چيست اگر مثل اديسون به كار نگاه كنيد آن گاه موفق و پيروز خواهيد شد. اديسون هم نظير بسياري از افراد موفق دنيا خانواده متمول نداشت، پسر يك روزنامه فروش كه حتي مدرسه هم نرفت، تنها علاقه به كار در لابراتوار بود كه باعث شد پس از 28 ساعت كار روزانه دست به اختراع بزند و صنعت دنيا را حيات بخشد.
اديسون در خاطراتش نوشته:
«هرگز در زندگي ام يك روز هم كار نكردم. آنچه انجام دادم سرگرمي بوده است.»
اين يك واقعيت است كه انسان به هر كاري علاقه و دلبستگي داشته باشد، موفق خواهد شد. ولي اغلب ما اين اصل را ناديده مي گيريم و علايق خودمان را در كارها و فعاليت هاي ديگران جست وجو مي كنيم. ما غالبا از ديدن آدم هاي موفق خرسند مي شويم ولي هيچ گاه درصدد برنمي آييم كه توانايي هاي خود را كشف كنيم. بزرگترين درد جوانان اين است كه هرگز نمي دانند به دنبال چه كاري هستند. روز به روز بر تعداد فارغ التحصيلان دانشگاه ها افزوده مي شود ولي حيف كه اغلب آنها نمي دانند چه كاري از دستشان برمي آيد و مي خواهند چه كاره شوند. مطالعات بسياري از وجود ارتباط مستقيم بين شغل و سلامت روحي افراد حكايت مي كند، پس تعجب نكنيد اگر مي بينيد پسران و دختران جواني كه با افكار و انديشه هاي مثبت و عالي وارد بازار كار و اجتماع مي شوند ولي بعد از گذشت چندين سال دچار سرخوردگي و ياس شده و مشتري ثابت كلينيك هاي اعصاب و روان مي شوند.
پل بويتون در كتابش كه طريقه براي پيدا كردن كار نام دارد مي نويسد:
«بزرگترين اشتباهي كه جوانان جوياي كار انجام مي دهند اين است كه نمي دانند چه نوع كاري مي خواهند انجام دهند. آنها براي خريد لباسي كه پس از چند سال از بين مي رود بيش از انتخاب شغل كه با آرامش خاطر و سعادت آينده شان در ارتباط است توجه و دقت مي كنند.»
اما به راستي انتخاب شغل مناسب چگونه امكان پذير است گفت وگو با افراد موفق و مشاوران آموزشي يكي از بهترين پيشنهادها در اين زمينه است. اما قبل از آن بايستي به توانايي ها، استعدادها و اموري كه بدان علاقه منديم بينديشيم. چرا كه مشاوران تعيين رشته و كاريابي تنها كاري كه مي توانند انجام دهند، ارائه اطلاعات در مورد رشته ها و فعاليت هاي گوناگون است. آنها فقط اظهارنظر مي كنند، تصميم نهايي با خود شما است.
با اينكه مي توان حدس زد با گفتن اين جمله چه جار و جنجالي در خانواده ها ايجاد مي شود اما توصيه مي شود تنها به دليل اينكه خانواده شما مي خواهد رشته يا تجارت خاصي را پيش گيريد، شغل حرفه اي خود را تحت اجبار و زور والدين انتخاب نكنيد. البته به راهنمايي ها و اندرزهاي والدين خود به دقت گوش دهيد، اما در اصل اين خود شما هستيد كه بايد تصميم نهايي را بگيريد، اين شما هستيد كه در كار خود خوشبخت يا بدبخت مي شويد. درباره انتخاب حرفه به پيشنهادها و راهنمايي هايي كه يكي از اساتيد روانشناسي آمريكا هاري گيتسن به جوانان جوياي كار مي كند، فكر كنيد و سپس با اعتماد به نفس تصميم بگيريد.
1 -هيچ وقت به شخصي كه مدعي است روش سحرآسا درباره تعيين استعداد حرفه اي شما دارد رجوع نكنيد. جمجمه شناسان و پيشگويان و خط شناسان جزء اين گروه هستند. اطلاعات و روش آنها هرگز موثر نخواهد شد.
2- از شغل و كاري كه عده كثيري به آن اشتغال دارند دوري كنيد، زيرا تنها در آمريكا بيش از 20 هزار كار گوناگون وجود دارد. فكرش را بكنيد بيش از 20 هزار اما جوانان ما از آن آگاهند نه تنها چهارپنجم دختران و دوسوم پسراني كه در مدارس عالي به تحصيل مشغولند چهار الي پنج شغل به خصوص در نظر مي گيرند. از اينكه امروز عده زيادي از مردم به چند شغل انگشت شمار روي مي آورند شگفتي نيست اگر نگراني و بيماري اعصاب در بين فكلي هاي ادارات شيوع پيدا مي كند.
3 -از كارهايي كه يك دوره شانس موفقيت امرارمعاش دارد جدا بپرهيزيد.
4 -پيش از آنكه عمر خود را صرف كاري كنيد، هفته ها حتي ماه ها مطالعه كنيد و از مردان و زناني كه 10 ، 20 و يا 40سال از عمر خود را در آن حرفه صرف كرده اند مشورت بخواهيد.