جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
مفهوم مردم‏سالاري ديني چيست؟
-(9 Body) 
مفهوم مردم‏سالاري ديني چيست؟
Visitor 523
Category: دنياي فن آوري
واژه «مردم‏سالاري ديني»، اصطلاح تازه‏اي در گفتمان سياسي دنياست كه - بر خلاف واژه‏هايي چون جمهوري اسلامي، پارلمان اسلامي و ... كه همگي تركيب‏هايي از يك مفهوم غربي به علاوه يك قيد اسلامي هستند - در بستر مباني سياسي اسلام و متأثر از آموزه‏هاي نبوي و علوي روييده و بر آن است تا ضمن پاسداشت حقوق مردم در حوزه سياست و اداره امور جامعه و پرهيز از الگوهاي حكومتي استبدادي، رعايت اصول و مباني ارزشي را بنمايد و بدين ترتيب، نظام اسلامي را از الگوهاي سكولار غربي تمييز دهد. براي اين منظور، در حكومت اسلامي، روش نويني مورد توجه قرار گرفته كه نه استبدادي و نه ليبرالي است. مقام معظم رهبري از اين روش حكومتي، به «مردم‏سالاري ديني» تعبير نموده‏اند،1 و در توضيح آن مي‏فرمايد:
«اين مردم‏سالاري (ديني) به ريشه‏هاي دمكراسي غربي مطلقاً ارتباط ندارد؛ اين يك چيز ديگر است. اولاً مردم‏سالاري ديني دو چيز نيست؛ اين طور نيست كه ما دمكراسي را از غرب بگيريم و به دين سنجاق كنيم تا بتوانيم يك مجموعه كاملي داشته باشيم؛ نه، خود اين مردم‏سالاري هم متعلق به دين است. مردم‏سالاري هم دو سر دارد... يك سر آن عبارت است از اين كه تشكيل نظام به وسيله اراده و رأي مردم صورت بگيرد؛ يعني مردم نظام را انتخاب مي‏كنند؛ دولت را انتخاب مي‏كنند... اين همان چيزي است كه غرب ادعاي آن را مي‏كند و البته در غرب اين ادعا واقعيت هم ندارد.... اين حرف، متكي به نظرات و حرف‏ها و دقت‏ها و مثال آوردن‏هاي خود برجستگان ادبيات غربي است .... انتخاب مردم يكي از دو بخش مردم‏سالاري ديني است. مردم بايستي انتخاب كنند، بخواهند، بشناسند و تصميم بگيرند تا تكليف شرعي درباره آنها منجز بشود. بدون شناختن و دانستن و خواستن، تكليفي نخواهند داشت.
سر ديگر قضيه مردم‏سالاري (ديني) اين است كه حالا بعد از آن كه من و شما را انتخاب كردند، ما در قبال آنها وظايف جدي و حقيقي‏داريم...».2
وي در جاي ديگر مي‏فرمايد: «مردم‏سالاري ديني ... يك حقيقت واحد در جوهره نظام اسلامي است؛ چرا كه اگر نظامي بخواهد بر مبناي دين عمل كند، بدون مردم نمي‏شود؛ ضمن آن كه تحقق حكومت مردم‏سالاري واقعي هم بدون دين امكان پذير نيست...».3
به طور خلاصه در تبيين مفهوم مردم‏سالاري ديني، مي‏توان چنين بيان نمود:
مردم‏سالاري ديني، ناظر به مدلي از حكومت است كه بر مشروعيت الهي و مقبوليت مردم و در چارچوب مقررات الهي استوار است و در راستاي حق مداري، خدمت محوري و ايجاد بستري براي رشد و تعالي مادي و معنوي، ايفاي نقش مي‏كند.4 اين مدل، بر دو پايه استوار است:
1. از سويي ريشه در آموزه‏هاي وحياني دارد.
2. اين آموزه‏ها را از رهگذر خواست و اراده مردم دنبال مي‏كند.
از اين رو در نظام مردم‏سالاري ديني، نظام سياسي بر دو ركن الهي و انساني استوار است و اين نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادي اسلام، رابطه مردم و حكومت را تبيين مي‏كند.
اصول مردم‏سالاري ديني عبارتند از:
1. فضيلت محوري. 2. هدايت محوري. 3. حاكميت الهي. 4. ايمان ديني. 5. انتخاب مردمي. 6. آرمان گرايي. 7. تكليف محوري. 8. شايسته سالاري. 9. قانون محوري. 10. رضايت‏مندي.5
وجوه اشتراك و افتراق مردم‏سالاري ديني با مردم‏سالاري غيرديني عبارتند از:
الف) وجوه اشتراك:
1. ذي حق دانستن مردم و حرمت نهادن به ملت.
2. زمينه سازي براي مشاركت مردمي در تمام مراحل تصميم‏گيري سياسي و اجتماعي.
3. تعيين انتخابات، به عنوان طريق قانوني اعمال مردم‏سالاري.
4. الزام به رأي اكثريت در امور اجرايي.
5. احترام به آزادي‏هاي فردي و جمعي.
6. توسعه همه جانبه و رشد و شكوفايي خلاقيت‏ها در پرتو تضارب آرا و تعامل افكار.
ب) وجوه افتراق:
1. در مردم‏سالاري سكولار، حاكميت ملي به طور مطلق پذيرفته مي‏شود؛ ولي در مردم‏سالاري ديني با پذيرش حاكميت مطلق خداوند، حاكميت ملي نسبي خواهد بود.
2. مردم‏سالاري سكولار، رأي اكثريت را به صورت مطلق ملاك عمل قرار مي‏دهد؛ اما در مردم‏سالاري ديني در بعد قانون‏گذاري، رأي اكثريت در چارچوب شريعت پذيرفته مي‏شود.
3. در مردم‏سالاري سكولار، حاكميت اولاً و بالذات از آن مردم است، ولي در مردم‏سالاري ديني، حاكميت اولا و بالذات از آن خداست و حاكميت مردم در طول حاكميت خداوند است و نه در عرض آن.
4. در مردم‏سالاري سكولار، دين صرفاً امري شخصي و مربوط به حوزه فردي است؛ اما در مردم‏سالاري ديني، دين، حوزه فردي و اجتماعي مردم را در بر مي‏گيرد.
5. مردم‏سالاري سكولار با مردم‏سالاري ديني در ارائه تعريف از بشر و حقوق آن در پاره‏اي از موارد ديگر با هم اختلاف دارند.6
نكته آخر اين كه سه بحران در طرح نظريه مردم‏سالاري ديني موءثر بوده‏اند:
1. بن بست تئوريك انديشه سياسي غربي. 2. بن بست دمكراسي در مقام عمل. 3. بحران معنويت و دين.7
در هر صورت، «امروزه مردم‏سالاري ديني در نظام جمهوري اسلامي، حرف نو و جديدي است كه توجه بسياري از ملت‏ها، شخصيت‏ها و روشنفكران عالم را به سوي خود جلب كرده است».8 اين مردم‏سالاري، برخاسته از دين است و ريشه‏هاي عميق مذهبي دارد.

پي نوشت

1.سيد علي فياضي، مردم‏سالاري ديني، كتاب نقد،شماره 21-20، ص 43.
2. مقام معظم رهبري در ديدار با كارگزاران نظام، 12 آذر 1379 ش.
3. مقام معظم رهبري در ديدار با شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت، 13/10/1379ش.
4. محمد جواد نوروزي و نظريه مردم‏سالاري ديني در قياس با دموكراسي غربي، چكيده مقالات همايش مردم‏سالاري ديني، مؤسسه امام خميني، ص 69.
5. محسن مهاجر نيا، مردم‏سالاري ديني در انديشه سياسي مقام معظم رهبري، ص 65.
6. حسين جوان آراسته، مردم‏سالاري ديني در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، ص 17.
7. محمد جواد نوروزي، همان، ص 69.
8. مقام معظم رهبري، روزنامه كيهان، 29 آبان 1379ش.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image