جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
قبله نماي مدگرايي
-(0 Body) 
قبله نماي مدگرايي
Visitor 533
Category: دنياي فن آوري
اين حرف اشتباه نشود با اين‏كه بنده با مد و تنوع و تحول در روش‏هاي زندگي مخالفم، نخير، مدگرايي و نوگرايي اگر افراطي نباشد، اگر روي چشم و هم‏چشمي رقابت‏هاي كودكانه نباشد، عيبي ندارد. لباس و رفتار و آرايش تغيير پيدا مي‏كند، مانعي هم ندارد، اما مواظب باشيد قبله نماي اين مدگرايي به سمت اروپا نباشد، اين بد است. اگر مديست‏هاي اروپا و آمريكا در مجلاتي كه مدها را مطرح مي‏كنند، فلان طور لباس را براي مردان يا زنان خودشان ترسيم كردند، آيا ما بايد انيجا در همدان يا تهران يا در مشهد آن را تقليد كنيم؟ اين بد است. خودتان طراحي كنيد و خودتان بسازيد. بنده زمان رياست‏جمهوري در شوراي عالي انقلاب فرهنگي قضيه طرح لباس ملي را مطرح كردم و گفتم بياييد يك لباس ملي درست كنيم، بالاخره لباس ملي ما كه اين كت و شلوار نيست. البته من با كت و شلوار مخالف نيستم، خود من هم گاهي اوقات در ارتفاعات يا جاهاي ديگر ممكن است كاپشن هم بپوشم، ايرادي هم ندارد، اما بالاخره اين لباس ملي ما نيست. عرب‏ها لباس‏هاي ملي خودشان را دارند، هندي‏ها لباس ملي خودشان را دارند، اندونزيايي‏ها لباس ملي خودشان را دارند، كشورهاي گوناگون شرقي لباس‏هاي ملي خودشان را دارند، آفريقايي‏ها لباس ملي خودشان را دارند و در مجامع جهاني هر كس لباس ملي خود را دارد، افتخار هم مي‏كنند. ما در جايي رئيس‏جمهوري را ديديم كه لباس ملي‏اش عبارت بود از دامن! مرد بزرگ، دامن پوشيده بود! پاهاي او هم لخت بود! يك دامن تقريبا تا حدود زانو، و هيچ احساس حقارت هم نمي‏كرد. با افتخار تمام در آن حلسه شركت مي‏كرد، مي‏آمد و مي‏رفت و مي‏نشست. اين، لباس ملي اوست، ايرادي هم ندارد. عرب‏ها با تفاخر، لباس ملي خودشان را مي‏پوشند ـ پيراهن بلند و چفيه و عقال ـ و ممكن است به نظر من و شما هيچ منطقي هم نداشته باشد، اما لباس آنهاست و آن را دوست دارند. من و شما كه ايراني هستيم،لباسمان چيست؟ شما نمي‏دانيد لباس ما چيست. البته من نمي‏گويم طرح اين لباس حتماً بايد برگردد به لباس پانصد سال قبل، ابداً. من مي‏گويم بنشينيد براي خودتان يك لباس طراحي كنيد. البته الان اين را از شما نمي‏خواهم، اين را من در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطرح كردم. آن روز ما يك بخش دولتي را مأمور كرديم و گفتيم دنبال اين كار برويد. يك كار مقدماتي هم كردند، اما آن را به جايي نرساندند، دوره رياست جمهوري ما هم تمام شد من مي‏خواهم بگويم اگر شما موي سرتان را مي‏خواهيد آرايش كنيد، اگر مي‏خواهيد لباس بپوشيد، اگر مي‏خواهيد سبك راه رفتن را تغيير دهيد، بكنيد، اما خودتان انجام دهيد، از ديگران ياد نگيريد.
در كشورهاي غربي و بيشتر از همه در آمريكا، حدود سه چهار دهه پيش يك مشت جوان بر اثر واخوردگي از شرايط اجتماعي، دچار حركت‏هايي شدند، كه البته تا امروز هم ادامه دارد. در زمان ما مظهر اين افراد، بيتل‏ها بودند كه با آرايش عجيب و غريب و با نوعي موسيقي شبيه موسيقي پاپ ـ كه الان در دنيا معمول است ـ ظاهر مي‏شدند. بنده بعد از انقلاب به الجزاير رفتم. در خيابان ماشين ما عبور مي‏كرد. يك وقت ديدم پسر جواني نصف موي سرش را تراشيده و نصف ديگر را باقي گذاشته است، هر چه من نگاه كردم، ديدم اين آرايش، هيچ زيبايي ندارد. مشخص بود او از كساني تقليد كرده است. در الجزاير، فشار صنعتي و فشار ابزار توليد و تكنيك بر زندگي مردم اصلاً آن‏قدرنيست كه يك جوان، احساساتي را پيدا كند كه در آمريكا يا انگليس يا در جاي ديگر پيدا مي‏كرد، اما چون ديده بود آنها انجام داده‏اند، او هم انجام مي‏داد. بنده با اين چيزها مخالفم و دوست نمي‏دارم جوان ما اين طوري حركت كند و دختر و پسر ما دائم چشم‏شان به آنها باشد.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image