جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روح من به موسيقي نياز دارد
-(5 Body) 
روح من به موسيقي نياز دارد
Visitor 450
Category: دنياي فن آوري
چرا مسائل مربوط به موسيقي اين‏قدر پيچيده و مبهم است . احساس مي‏كنم بين آنچه در اسلام آمده و آنچه در حكومت اسلامي ما اجرا مي‏شود، فاصله بزرگي وجود دارد . البته شايد هم از ناآگاهي من و امثال من است . بالاخره روح انسان به موسيقي نياز دارد؟ آيا اين احساس نياز تلقيني است؟ در صورت عدم نياز، خللي كه به وجود مي‏آيد ناشي از چيست و با چه بايد آن را پر كرد؟
هر گرايش طبيعي و دروني پاسخي مي‏طلبد . جذابيت موسيقي از اين قاعده مستثنا نيست؛ اما بايد دانست پاسخ به غرايز ابتدايي و نيازهاي پس از رشد يافتگي، ميان تمام اقوام و فرهنگ‏ها و پيروان اديان مشترك است؛ مانند آن كه همگان براي رفع تشنگي از «آب‏» استفاده مي‏كنند . تفاوت از آن‏جا آغاز مي‏شود كه براي رفع اين نياز اصلي در پي آماده‏سازي و پيشنهاد نوشيدني‏هاي متنوع باشيم . اين‏جا است كه نظريه‏هاي انسان‏شناختي و فاكتورهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي رخ مي‏نمايد و كنش‏ها و واكنش‏ها بروز مي‏كند . پيچيدگي‏ها و ابهام‏ها آنگاه فزوني مي‏يابد كه در عصر ارتباطات تنوع پاسخ بسيار مي‏شود و از ميان آن همه، انتخاب «پاسخ درست‏» و «بدون عوارض‏» و پياده سازي «جايگزين‏» كاري بس دشوار است و تلاش همگاني مي‏طلبد .
موسيقي به طور كلي دو نوع است:
1 . موسيقي غنايي: هرگونه آهنگي است كه به لحاظ شكل يا محتوا موجب تحريك شهوت و متناسب با مجالس گناه است . اين‏گونه موسيقي، گاه آرامش تخديرگونه براي اعصاب دارد و گاه هيجانات ناهنجار براي روان؛ و غفلت از ياد خدا و پرده‏پوشي عقل از آثار نمايان آن است .
2 . موسيقي غيرغنايي: شامل صوت قرآن، موسيقي عرفاني، مارش‏هاي حماسي، آواز حدي (براي حركت دهي حيوانات) و حتي موسيقي مناسب براي رشد گياهان . اين نوع موسيقي مي‏تواند پاسخگوي نياز انسان باشد و با اجراهاي متنوع جايگزين موسيقي غنايي شود .
قرآن كريم نثري هم آوا دارد و اين خاصيت‏يكي از ابعاد اعجاز قرآن است . (1) از تشويقي كه درباره آهنگين و نيكو خواندن قرآن وجود دارد، نتيجه مي‏گيريم براي بهره‏مندي بيش‏تر از كلمات و به منظور تحصيل آرامش رواني و صفاي دل، به طور طبيعي به صوت دلنشين نيازمنديم . به همين جهت، تلاوت قرآن با صداي نيكو مستحب و محبوب خداي متعال است .
غزليات و اشعار عرفاني معنايي پرجاذبه دارد؛ شنيدن و زمزمه آن با صداي خوش بسيار آرامش‏بخش و آگاهي‏ساز است و مي‏تواند جايگزين مناسبي براي موسيقي غنايي باشد . افلاطون حكيم مي‏گويد: «آن كسي كه همه عمر را به ترنم نغمات و حظ از زيبايي صوت مي‏گذراند، همان طور كه آهن در اثر آتش نرم مي‏شود، عنصر «غيرت‏» در نفس وي ملايم مي‏گردد و طولي نخواهد كشيد كه «شجاعت‏» وي نيز تحليل رود» . (2)
از امام خميني (ره) در اين باره آمده است: «اي عزيز، بكوش تا صاحب عزم و اراده شوي كه خداي ناخواسته اگر بي‏عزم از اين دنيا رحلت كني، انسان صوري بي‏مغزي هستي در آن عالم كه محل كشف باطن و ظهور سريره است؛ و جرات بر معاصي كم‏كم انسان را بي‏عزم مي‏كند و اين جوهر شريف را از انسان مي‏ربايد . استاد معظم ما - دام ظله - مي‏فرمودند: بيش‏تر از هر چه گوش دادن به تغنيات [موسيقي‏ها] سلب اراده و عزم از انسان مي‏كند . . .» (3) . ابوعلي سينا نيز در اين باره مي‏نويسد: «آهنگ خوش، آن مقدار كه حكمت لازم مي‏شمارد، جوهر نفس آدمي را تقويت مي‏كند و قواي باطني او را تمركز مي‏بخشد نه آن آهنگي كه امور شهواني را در انسان تحريك مي‏كند» . (4) به اميد آن كه با همفكري و خويشتن‏داري به بالندگي معنوي خود و جامعه كمك كنيم .
براي پاسخ به پرسش شما، مبني بر نياز روحي انسان به موسيقي، توجه به نكات زير مفيد است:
1 . زيبايي دوستي يكي از اميال فطري انسان است و ابعادي وسيع دارد . آنچه در گزينش‏ها مهم مي‏نمايد اين است كه رابطه هر چيز و هر رفتار را با كمال نفساني انسان بسنجيم و آنگاه مورد ارزيابي قرار دهيم . از آن جا كه كمال مطلق خدا است، هر چه انسان را از خدا دور سازد يقينا مايه خسرانش خواهد شد . در آيات و روايات، ضمن تاييد ميل زيبايي دوستي، اولا به زيبايي معنوي بيش از زيبايي ظاهري و مادي بها داده شده است؛ و ثانيا خدا جميل مطلق است . از اين روي فرمود: «الابذكرالله تطمئن القلوب‏» (5) . اگر انسان به اين حقيقت مطلق روي آورد، از بسياري اوهام يا واقعيت‏هاي كم بها رويگردان خواهد شد .
2 . اگر بر فرض ثابت‏شود موسيقي آثار مثبتي در نفس دارد - اين مساله، خصوصا به گونه‏اي كه عميق و ماندگار باشد، به شدت محل تامل است - (6) همان طور كه استاد شهيد مطهري فرموده‏اند بايد توجه داشت كه: «خيلي چيزها فايده‏هايي بر وجودشان مترتب است ولي اين‏ها جاي چيزهايي را اشغال كرده‏اند كه اگر آن‏ها مي‏بودند فوايد خيلي بيش‏تري مترتب مي‏شد . . . ما نمي‏توانيم به آن سبك «ويليام جيمز» (بنيان‏گذار مكتب پراگماتيسم) بينديشيم كه هر چيزي كه يك اثر مفيد داشته باشد، پس حق است . . . هرگز شما نمي‏توانيد به صرف اين كه يك شي‏ء آثار مفيدي داشته باشد آن را صحيح و واقعي و از جانب خدا بدانيد» . (7)
در توضيح اين دو نكته بايد گفت: بي‏ترديد در ساختمان وجودي انسان هيچ ميل اصيلي به گزاف نهاده نشده است و همواره بين اميال و كشش‏هاي فطري انسان و واقعيات جهان هستي، هماهنگي كامل وجود دارد . اگر انسان يك يا چند ميل و كشش فطري و اصيل داشته، از امكان ارضاي آن‏ها برخوردار نباشد، دراين صورت بايد معتقد شد در كار خلقت فريبكاري و گزاف وجود دارد؛ در حالي كه با مطالعه در جهان خلقت در مي‏يابيم همه امور، از كوچك‏ترين آن‏ها تا بزرگ‏ترينشان، بر اساس طرحي دقيق و هدفي كاملا حساب شده خلق شده‏اند . از سوي ديگر، بايد به اين حقيقت نيز توجه كرد كه اميال فطري انسان از قبيل حقيقت جويي، زيبايي دوستي و قدرت‏طلبي ما را در شناخت كمال وجودي انسان كمك مي‏كند، اما شعاعشان تا بي‏نهايت امتداد مي‏يابد و هيچ يك از آن‏ها در مرتبه معيني اقتضاي محدوديت و توقف ندارد . خواسته‏هاي نامحدود و بسنده نكردن به كاميابي‏هاي موقت و محدود از خصايص بارز انسان است . بي‏نهايت‏بودن خواست‏هاي فطري انسان از مهم‏ترين اختلافات اساسي انسان و حيوان به شمار مي‏رود . آن كه اميال فطري انسان به امور مختلف تعلق مي‏گيرند، اما سرانجام همه آن‏ها به هم مي‏پيوندند و ارضاي كامل و نهايي‏شان در پرتو ارتباط با سرچشمه علم، قدرت، جمال وكمال تحقق مي‏يابد . تنها در نزديكي به خدا و اتصال به معدن جمال و كمال تمام خواست‏هاي فطري انسان ارضا مي‏گردد و انسان به مطلوب نهايي‏اش دست مي‏يابد . همه اهداف و مقصدهاي ديگر با آفت نقص و محدوديت رو به رويند و به همين جهت، نمي‏توانند فطرت بي‏نهايت طلب انسان را پاسخ دهند .
تاكيد مي‏كنيم گاه اموري در مرتبه طبيعي براي بشر مفيد مي‏نمايند؛ اما براي حيات معقول و طيبه‏اش زيانبارند . از انسان‏هاي فهيم انتظار مي‏رود در سنجش‏ها و گزينش‏ها حيات معنوي و معقول را درنظر بگيرند . گناهان و بي بندوباري‏ها مرتبه طبيعي حيات انسان را پوشش داده، ارضا مي‏كند؛ اما درخت وجودش - موجود بي نظيري كه ظرفيت وجودي‏اش نيل به خلافت الاهي است - را از ريشه مي‏خشكاند . (8) همان طور كه قرآن كريم مي‏فرمايد: «اذهبتم طيباتكم في حياتكم الدنيا و استمتعتم بها؛ شما در آخرت سرمايه‏اي براي حيات ابدي كه حيات حقيقي شما است، نداريد؛ چون شما نيروها و سرمايه‏هاي پاكيزه خود را در زندگاني دنيوي از دست داديد و از آن‏ها بهره‏مندگشتيد .» (9)
اين آيه درباره كساني است كه در اين دنيا كفر ورزيدند و در رستاخيز با عذاب الاهي روياروي مي‏شوند؛ ولي ملاك، تمتع و برخورداري از تمايلات و خواست‏هايي است كه موجب از بين رفتن سرمايه حياتي مي‏شود . (10)
پرسش‏هاي مهمي در خصوص موسيقي مطرح است از جمله اين كه:
1 . آيا موسيقي هيجان‏انگيز و لذت بخش و نشاط آور است؟ اگر چنين است، پس فلسفه ممنوعيت و محروميت از آن چيست؟
2 . تفاوت موسيقي‏هاي روحاني و غيرروحاني، خوب و يا بد و حلال و حرام در چيست؟
3 . آيا موسيقي به تلطيف روح يا نفس مي‏انجامد؟
4 . علت گرايش به موسيقي در ميان شخصيت‏هاي كمال يافته چيست؟
5 . تأثير موسيقي بر شخصيت آدمي چگونه است؟
6 . موسيقي درماني چيست و تا چه اندازه بر اصول علمي استوار است؟ علامه محمد تقي جعفري در كتاب «موسيقي از ديدگاه فلسفي و رواني‏» دست كم به ابعادي از پاسخ اين پرسش‏ها اشاره كرده است .
در پاسخ به سؤال نخست‏شما مبني بر وجود شكاف يا دوگانگي بين آنچه در اسلام آمده و آنچه در حكومت اسلامي ما اجرا مي‏شود، ضمن اعتراف به اين واقعيت در بسياري از موارد، مي‏توان آن را معلول عوامل گوناگون دانست . شماري از اين عوامل عبارت است از:
1 . دوري از زمان معصوم (عليه السلام) كه از حيث معرفت ناب به آموزه‏هاي اصيل اسلامي محروميت‏هاي بسيار بر ما تحميل مي‏كند .
2 . فقدان تجربه حكومتي: حكومت اسلامي مبتني بر فرهنگ شيعي كه حقيقتا در صدد اجراي فقه جعفري باشد، به اين وسعت و مقياس، جز در مدت زماني كوتاه در عصر معصومان (عليهم السلام) تحقق نيافته است؛ به عبارت ديگر، حكومت اسلامي مبتني بر فقه آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) نهالي نوپا است كه افت و خيزهايش در مقام عمل طبيعي است؛ به تعبير مقام معظم رهبري، فقه ما يك فقه مغلوب است؛ يعني شيعه به اين گستره حاكميتي نداشته است؛ و واضح است كه آموزه‏هاي عرشي تا فرشي و زميني نشود قابليت اجرا ندارد . در اين مرحله مشكلات بشر رخ مي‏نمايد و فقدان تجربه حكومتي و ناپختگي‏ها زمينه پيدايش سردرگمي‏ها مي‏شود .
3 . نهادهاي حكومتي نوپا نمي‏توانند پاسخ‏گوي مناسبي براي نيازهاي مردمي در گستره وسيع باشند و همه طيف‏ها را شامل مي‏شوند . در اين موقعيت، عدم تربيت ديني قوي مردم سبب مي‏شود آن‏ها براي ارضاي نيازهاي خود به برخي راه‏هاي جايگزين يا نامشروع روي مي‏آورند .

پي‏نوشت:

1 . قرآن از جهات گوناگون معجزه است از جمله فصاحت و بلاغت، اخبار غيبي، عدم اختلاف در مفاد آن، از حيث آورنده آن كه فردي امي و بي‏سواد بوده است و . . . .
2 . رعد (13): 28 .
3 . ر . ك: كتاب موسيقي از ديدگاه فلسفي و رواني، استاد علامه محمد تقي جعفري .
4 . نوانديشان مسلمان در انديشه استاد مطهري، علي دژاكام، ص 102و103 .
5 . ر . ك: خودشناسي براي خودسازي، آيت الله مصباح يزدي؛ اخلاق اسلامي، محمد علي سادات .
6 . احقاف (46): 20 .
7 . موسيقي از ديدگاه فلسفي و رواني، محمد تقي جعفري، ص 63- 65 .

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image