اولا ميخواهم از مشاور مجلهتان آقاي محمدرضا احمدي تشكركنم كه خيلي دلسوزانه و صادقانه جواب ميدهند . يك سؤال دارم:
آيا اين يك بيعدالتي نيست پسرها وقتي كسي را دوست دارند ميتوانند بروند جلو و بهش بگويند . حتي ممكن است جواب رد بشنوند حداقل دلشان را خالي ميكنند و با خيالات و اوهام نميگذرانند; ولي اگر يك دختري كسي را دوست داشته باشد غرورش تعصبات مذهبياش و خيلي چيزهاي ديگر به او اجازه نميدهد حتي به كسي ديگر هم چيزي بگويد . او بايد انتظار بكشد، دعا كند، آرزو كند، در خيالات خودش غوطه بخورد، هزار گناه خواسته و ناخواسته بكند، آخرش هم براي ازدواج كردن انتخاب بشود نه اين كه انتخاب بكند (تازه اگر هم انتخاب بشود!) نميدانم حرفم جواب دارد يا نه ولي دلم خيلي پر استخيلي . پدر و مادر خيلي خوبي هم دارم; ولي ميدانم آنها اين حرفها را نميتوانند حتي گوش كنند شايد حق دارند!
F.M.T /فيزيك تهران
سركار خانم ...
اولا از مكاتبه مجددتان بسيار خرسنديم حسن ظنتان را ميستاييم و اميدواريم بتوانيم پاسخي قانع كننده و مستدل به پرسشهاي شما ارائه كنيم . در پاسخ به پرسش شكوايهگونه شما نكاتي چند را به عرضتان ميرسانيم .
1 . همان طور كه زيبا و پسنديده نيست دخترها بدون رعايت هر گونه حد و حدودي با پسران ارتباط كلامي و ... ايجاد كنند، همين طور بر پسرها نيز زيبنده نيست كه بدون رعايت اصول اخلاقي و شرعي با جنس مخالف ارتباط برقرار سازند . هر دو طرف بايد از هر گونه ارتباط كلامي و غير كلامي كه خارج از چهارچوب معين شده توسط عقل و شرع است، اجتناب كنند . قرآن همان طور كه به زنان ميگويد به چهره نامحرمان خيره نگاه نكنيد، به مردان نيز توصيه ميكند هرگز به زنان نامحرم و جنس مخالف خيره نگاه نكنيد; «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن ... قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم .» (1)
2 . همچنين همان طور كه به زنان توصيه ميكنند بامردان به طور پنهان و در خلوت به گفت و گو ننشينيد و اين عمل را مورد ، همين طور به مردان توصيه ميكند با زنان و جنس مخالف در خلوت و پنهاني به گفت و گو ننشينيد . (3) بنابراين، همانگونه كه براي يك زن زشت است دوست پسر داشته باشد و قرآن از آن نهي ميكند، براي يك مرد نيز به همان اندازه زشت و ناپسند است كه براي خود دوست دختر انتخاب كند و در پنهان يا آشكار با او به گفت و گو بپردازد . پس در اين موضوع تفاوتي بين زن و مرد نيست و هر دو جنس مذكر و مؤنث موظفند اصول اخلاقي و شرعي را رعايت كنند وحريم عفت و پاكدامني را مورد توجه قرار دهند و به خود اجازه ندهند به بهانههاي مختلف همچون آشنايي دختر و پسر با يكديگر و ... گرفتار لغزش شوند و به مهلكههايي فرو افتند كه بيرون آمدن از آن اگر نگوييم غيرممكن است، بسيار سخت و مشكل خواهد بود .
3 . حفظ حدود و ثغور و توجه به ارزشهاي اخلاقي و رعايتبرخي آداب عرفي و خانوادگي كه زير بناي عفت و عزت جوانان را تشكيل ميدهد، هم براي پسران ضروري است هم براي دختران . لكن حفظ اين امور و توجه به آن چه ذكر شد از ناحيه دختران ضروريتر و پسنديدهتر است; زيرا لطافت روح دختران و غلبه داشتن عواطف و احساسات جنس مؤنث ايجاب ميكند به موضوع حفظ حريم و عفاف خود بيش از جنس مذكر توجه كند; با پيش قدم نشدن در امر ازدواج و ايجاد ارتباط باديگران مهر تاييدي بر گوهر بودن خود بزند و با نگهباني از پاكدامني، جذابيتخود را براي شريك زندگي آيندهاش بيشتر فراهم آورد; زيرا مردان در انتخاب همسر به دنبال فردي ميروند كه از نجابت و عفاف و سلامت فكري و عملي بيشتري برخوردار باشند و اين ويژگي در مردان هم در تجربه به اثبات رسيده است و هم از نظر روانشناسي مورد تاييد كارشناسان اين رشته است . خود شما نيز ميتوانيد در بين ملاكها و معيارهايي كه مردان هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار ميدهند، اين موضوع و اهميت آن را مشاهده كنيد .
4 . دختران براساس ساختار روحي و روانيشان به انتخاب شدن گرايش دارند و اين گرايش در وجودشان باعث ميشود، اگر در انتخاب شريك زندگي خود اقدام به انتخاب و گزينش كنند و به فردي خاص پيشنهاد ابتدايي دهند، ولي با پاسخ سرد يا منفي طرف مقابل روبهرو شوند، چه بسا برايشان بسيار شكننده باشد و تمام غرور و لطافت زن بودنشان زير پا گذاشته شود و احساس كنند كه قابليت «محبوب واقع شدن» ندارند; در حالي كه اين احساس از نيازهاي واقعي هر انساني و به خصوص هر جواني و به طور اخص هر دختر جواني است; زيرا همان طور كه دست تكوين و نظام آفرينش «محبت ورزيدن به ديگري» را در نهاد هر انساني به وديعه گذاشته، همين طور «مورد محبت ديگري واقع شدن» را نيز در درون هر فردي به عنوان يك نياز واقعي قرار داده است . در مسير رشد و كمال بايد به هر دو طرف اين نياز پاسخ مثبت و صحيح داده شود و اگر به طور صحيح و مناسب تامين و ارضا نشود، در روند رشد شخصيت فرد خلل ايجاد ميگردد .
در دوران جواني و زماني كه اين نياز از طريق جنس مخالف بايد ارضا و تامين شود، به خاطر لطافت و حساسيتبيشتري كه در جنس مؤنث وجود دارد، تقاضا و پيشنهاد ازدواج از ناحيه مرد آغاز ميشود تا احساس محبوب واقع شدن زن تجلي و تبلور بيشتري پيدا كند . طبيعي است اين روش با ساختار وجودي زن تناسب بيشتري دارد و پاسخ منفي زن به مرد نميتواند اثر نامطلوب و شكنندهاي در روحيه مرد داشته باشد . همان طور كه شما اين ويژگي را ميتوانيد به عيان در مردان مشاهده كنيد . حال آن كه اگر قضيه برعكس باشد، تاثير عميق منفي آن بسيار زياد است و اگر با پاسخ منفي مرد مواجه شود، عزت و كرامت زن بودنش پايمال ميگردد و ممكن است ضربه روحي محكمي بخورد كه چه بسا قابل جبران نباشد و يا حداقل تعادل روحياش به هم ميخورد . پس بايد گفت: «انتخاب شدن» زن با ويژگيها و خصوصيات تكويني و روحي و رواني زن متناسب است .
5 . در پايان پيشنهادي را مطرح ميكنيم تا جواناني همچون شما بتوانند با عملي كردن آن هم از حالت انتظار بيرون آيند و هم با پاسخ منفي مردان مواجه نشوند و به تعادل روحي و عزت و كرامت انسانيشان لطمه وارد نشود . مشروط بر آن كه در اجراي اين پيشنهاد دقت كافي صورت گيرد . از فرد واسطه مورد اعتماد، دلسوز و متاهلي كه رابطه دوستي و صميمانهاي داريد، بخواهيد شما را به فرد يا افراد صالح و شايسته كه درصدد ازدواج هستند، معرفي كند . آن فرد نيز بدون اطلاع از اين امر به طور رسمي از شما و خانواده محترمتان خواستگاري كند و مقدمات ازدواج را فراهم آورد . تاكيد ميشود فرد واسطه بايد دلسوز و سرنگهدار و حتما متاهل باشد تا موجبات برخي مشكلات و عوارض سوء ديگر فراهم نشود . با اين روش چه بسا بتوانيد به گونهاي در انتخاب شريك زندگي خود نقش ايفا كنيد و از فضاي گناهآلود و خطرات برخي محيطها زودتر نجات يابيد .
پينوشت:
1 . نور (24): 30و31 .
2 . مائده (5): 5 .
3 . نساء (4): 25 .