چرايي عصمت ائمه (عليهم السلام) ؟
-(4 Body)
|
چرايي عصمت ائمه (عليهم السلام) ؟
Visitor
345
Category:
دنياي فن آوري
چرا چهارده معصوم (عليهم السلام) ائمه ميشوند و ما انسانهاي معمولي نميتوانيم به آن مقام برسيم؟ با توجه به اين كه مقدمات اين امر اكتسابي است، آن هاچه عملي انجام ميدهند كه الگو ميشوند؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به سه واقعيت معرفت پيدا كرد . 1 . پيامبران و امامان (عليهم السلام) داراي اراده بشرياند; مانند ديگر مردم زندگي ميكنند; براي تحصيل هر چه بيشتر مقامات معنوي ميكوشند و اهل صبر و جهاد و زهد و تقوايند . 2 . خداوند متعال به قابليت ممتاز پيامبران و امامان براي تحصيل مقامات معنوي و شايستگي آنان براي به عهده گرفتن مسؤوليت هدايت جامعه علم دارد . درحقيقت همان قابليت و شايستگي آنان موجب گزينش آنان ميشود . آيات و روايات فراواني بر اين دو واقعيت گواهي ميدهد: «وجعلنا منهم ائمة يهدون بامرنا لما صبروا و كانوا بايتنا يوقنون; و چون شكيبايي كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخي از آنان را پيشواياني قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت ميكردند .» (7) «الله اعلم حيثيجعل رسالته; خداوند بهتر ميداند رسالتش را كجا قرار دهد .» (8) 3 . سپردن هر مسؤوليتي با دادن امكانات لازم همراه است . امامت جامعه از اين قاعده مستثنا نيست . از اين رو، خداوند آنان را از علم لازم براي به عهده گرفتن مسؤوليت امامتبهرهمند ميگرداند . اين ويژگي هنگام به عهده گرفتن مسؤوليتبراي امامان (عليهم السلام) محسوس ميشود; چنان كه درباره امام هادي (عليه السلام) ميخوانيم: «يكي از ياران ايشان به نام «هارون به فضيل» در كنارشان بود كه ناگاه امام فرمودند: «انالله و انا اليه راجعون» ابي جعفر [امام جواد (عليه السلام) در گذشت . به حضرت عرض شد: از كجا دانستيد؟ فرمود: در برابر خدا فروتني و خضوعي در دلم افتاد كه برايم سابقه نداشت . (9) در اوايل دعاي ندبه به مجموع اين سه واقعيت نوراني اشاره شده است: «بعد ان شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنيه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لك ذلك و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذكر العلي و الثناء الجلي و اهبطت عليهم ملائكتك و كرمتهم بوحيك و رفدتهم بعلمك; [آنان را برگزيدي . . .] بعد از آن كه بر آنها شرط كردي نسبتبه دنيا و زينت زيورها زهد بورزند، آنان نيز اين شرط را پذيرفتند و دانستي كه آنان به آن شرط وفا دارند . پس آنها را پذيرفتي و به خود نزديك ساختي و ياد بلند و ستايش ارجمند را براي ايشان پيش فرستادي و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادي و به وحي خود آنان گرامي داشتي و آنان را به بخشش علم خود ميهمان كردي . . . .» البته اين امتياز (علم و عصمت موهبتي) پايه و شرط اوليه امامت است و معصومان با اراده خويش و تلاش و عبادت به مقامات عاليتري از علم و عصمت دست مييابند; چنان كه در قرآن مجيد از زبان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ميخوانيم: «و قل رب زدني علما; و بگو پروردگارا بردانشم بيفزاي .» (10) و همين عبادتها و صبر و جهادهاي بيشتر كه با اختيار و اراده انجام ميشود، موجب برتري برخي از پيامبران برديگر پيامبران ميگردد: «تلك الرسل فضلنا بعضهم علي بعض; برخي از آن پيامبران را بر برخي ديگر برتري بخشيديم . . . .» (11) ناگفته نماند، دسترسي به مقام «عصمت» و راهيابي به مقامات «علمي و معنوي» به پيامبران و امامان اختصاص ندارد و براي همگان ميسر است; چنان كه حضرت زينب (س) تا مرز عصمت پيش رفت; حضرت عباس (عليه السلام) به مقامات عالي معنوي دستيافت و بسياري از علما و اوليا را «تالي تلو معصو» (نزديكان به مرز عصمت) ميخوانند .
|
|
|