|
طوفان غريزه جنسي
-(6 Body)
|
طوفان غريزه جنسي
Visitor
346
Category:
دنياي فن آوري
با توجه به اين كه انسان داراي اميال و غرائز متعددي است و هر غريزه از قدرت و تحريك كنندگي برخوردار است، ميخواستم بدانم حكمت و هدف خداوند از قدرت دادن به غريزه جنسي در انسانها چيست . با توجه به ضعفي كه انسانها در مقابل اين غريزه دارند، حكمت مسأله چيست لطفاً با ادله جواب دهيد؛ بدون توجه به جوابهايي چون ميل به ازدواج و امتحان و غيره . در پاسخ بايد گفت، معناي قدرت و توانمندي همين است كه انسان در دو جهت مخالف امكان فعاليت داشته باشد . در غير اين صورت، قدتر و توانمندي معنا ندارد . از اين رو، انتساب حدوث زيبايي به هر كس و اثبات قابليت و لياقتبراي هر چيز آن گاه معنا دارد كه او توان انجام زشتي و قدرت رهايي از انجام مسؤوليت را داشته باشد . نكته مهمتر آن كه شكلگيري خوبان و بدان انجام نميپذيرد مگر با وجودغرائزي چون شهوت و غضب كه داراي دو چهره خوبي و بدي اند و ظرفيت وجودي ما ساخته و پرداخته نميشود مگر آن كه در كنار عقل و قلب نيروي شهوت و غضب نيز داشته باشيم تا شايسته پاداش و كيفر گرديم؛ زيرا بهشت و جهنم با گذر از اين دنيا ساخته ميشود . از اين رو، به عنوان يك اصل كليدي، گفته ميشود كه «دنيا محل حدوث و اثبات قابليتها است و آخرت جايگه ظهور و ثبات آنها؛ به عبارت ديگر، دنيا بستر «شدن» ها است و آخرت محل استقرار در «شده» ها . پس «درجات بهشتي» يا «دركات جهنمي» ما از قبل ساخته شده نيست، بايد آن را بسازيم و ساخته شدن آن به وجود نيروهاي شهوت وغضب در كنار عقل و قلب وابسته است . چهره زيباييها آنگاه آشكارتر ميشود كه در كنار زشتيها قرار گيرد و هنر مردان خدا آن گاه بيشتر جلوهگر ميشود كه با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقايسه شوند و در برابر حق ستيزان قرار گيرند . از اين رو، با نگاهي كلان به زندگي انسانها در مييابيم وجود شهوت و غضب در تجلي زيباييها و حتي به فعليت رساندن خوبان نقشي مؤثر دارد . در پايان شايد گفته شود با آن كه اكثر انسانها در برابر غريزه جنسي و خشم ضعف دارند، آيا سزاوار بود خداوند اين غرائز را در انسان قرار دهد؟ ! در پاسخ بايد يادآور شد، زمينههاي فساد فراوان است و دغدغه آن بسياري از جوانان را ميآزارد؛ اما بايد دانست كه خروش شهوت و برافروختگي غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جواندلان نه تنها قابل فروكشي است؛ بلكه حتي با يك بار ايستادگي در برابر شهوت ميتوان چون يوسف و ابن سيرين به مقامات معنوي دستيافت و از خاطره خوش آن تجربه نوراني در پشتسرگذاردن آسانتر بحرانهاي زندگي بهره برد . در اين مسير لطف خداوند و امدادهاي غيبي او نيز هميشه همراه و راه گشا است: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين؛ و كساني كه در راه ما كوشيدهاند به يقين راههاي خود را بر آنان مينماييم و در حقيقتخدا بانيكوكاران است .» (1)
|
|
|