|
تفاوت مرتاضان و عارفان
-(12 Body)
|
تفاوت مرتاضان و عارفان
Visitor
730
Category:
دنياي فن آوري
چه فرق استبين كارهاي خارق العاده عرفاني ما و مرتاضان هندي؟ انسان داراي روحي است كه اگر تقويتشود، قدرت تصرف در امور و اشياي ديگر را به دست ميآورد . البته اين تصرف بر اساس نظام علي و معلولي است . مرتاضان و كساني كه كارهاي خارق العاده انجام ميدهند، تا حدودي داراي كارهايي هستند كه نوعي كرامتشمرده ميشود و از اين جهتبا عرفا و صاحبان ولايت تكويني تشابه دارند . دليل آن را نيز بايد در اين نكته جست و جو كرد كه نظام جهان بر اساس علت و معلول است و هر پديدهاي بر اساس علتي موجود ميشود . علتبرخي امور روشن و واضح است . چنان كه علت عادي توقف قطار ترمز لكوموتيوران است؛ اما علتبرخي از كارها خلاف عادت است . مثل اين كه كسي با قدرت روحي خود قطار را متوقف ميكند . روح انسان فرمانده بدن است و كليه كارهاي بدن سالم تحت فرمان او انجام ميشود . برخي از نفوس به دليل تمرينها و رياضتهاي خاص چنان قوي ميشوند كه ميتوانند افزون بر بدن خود، در انسانها و اشياي ديگر نيز حالت تدبير داشته باشند . انساني كه اراده خود را قوي كرد، امكان مييابد بر امور و پديدهها تأثير بگذارد . اين جزئي از نظام علت و معلول جهان مادي (9) و نشانه قدرت نفس انسان است؛ زيرا نفس انسان مظهر خداوند است و در صورتي كه تقويتشود، توان تصرف و انجام كارهاي خلاف عادت را به دست ميآورد . تقويت نفس با تمرينهايي كه اصطلاحاً رياضتخوانده ميشود، حاصل ميگردد . رياضت دو گونه است: رياضتشرعي كه مطابق با شرع و با راهنمايي معنوي ولي الله الاعظم - سلام الله عليه - انجام ميشود؛ و رياضتهاي غير شرعي . پويندگان راه شريعتبه مدارج قرب الاهي و ولايت تكويني نائل ميآيند؛ اما آنان كه از روشهاي غير شرعي بهره ميبرند، تنها توان تصرف در برخي امور را به دست ميآورند . عرفا و مرتاضان از جهتبروز كرامتبا هم تشابه دارند و هر دو كارهاي خارق العاده انجام ميدهند . البته آن كه به مقام قرب وارد شد و از خود فاني گرديد، در صدد بروز كرامت و كارهاي خارق العاده نيست، و آنچه از وي عيان ميشود، اموري است كه از وسعت وجودياش ريزش ميكند . (10) آري، برخي انسانها به واسطه قدرت روحي خود ميتوانند كارهاي خارق العاده انجام دهند؛ زيرا نظام عالم براساس علت و معلول است، برخي از علتها براي ما روشن است و آنها را علتهاي عادي ميخوانيم و برخي براي ما آشكار نيست و آنها را خلاف عادت ميپنداريم . كارهاي خلاف عادت اين افراد به نفس انساني رياضت كشيده منتسب است . بين اين انسانها و عارفان تفاوتهاي زير قابل توجه مينمايد: 1 . عارف به مقام قرب بار يافته، براساس دستورهاي شرعي به مقامي رسيده است كه ميتواند كارهاي خدايي انجام دهد . امام صادق - سلام الله عليه - ميفرمايد: «العبودية جوهرة كنهها الربوبية، فما فقد في العبودية ود في الربوبية و ما خفي عن الربوبية اصيب في العبودية؛ بندگي گوهري است كه حقيقت آن مقام ربوبيت [تصاحب در امور] است . پس آنچه در بندگي پنهان است، در مقام ربوبيتيافت ميشود و هر آنچه در مقام ربوبيت پنهان باشد، با بندگي حاصل ميشود . (11) «رب» به معناي مالك و صاحب است كه در آنچه تحت تصرفش است، قدرت تصرف دارد . بدين اعتبار يكي از اسماي حسناي حضرت حق «رب» (صاحب اختيار تمام موجودات) است . «مقام ربوبيت» يعني مقام تصرف در امور و اشيا . روايتشريف ميگويد: آن كه به مقام بندگي راه يافت ، داراي گوهري ميشود كه ميتواند در امور و اشيا تصرف داشته باشد؛ به عبارت ديگر، حقيقت و كنه بندگي مقام ربوبيت است و آن كه بنده شد، آقاي جهان و مظهري از اسم «رب» خداي جهانيان ميگردد . ظاهر بندگي در دنيا اظهار و ابراز ذلت و عجز است و باطن آن آقايي . بنابراين، آن كه به مقام قرب الاهي راه يافت، توان تصرف در امور و اشياي بيرون از خود را به دست ميآورد . عرفا براساس همين مقام كارهاي خارق العاده انجام ميدهند؛ اما مرتاضان باتمرينهاي خلاف شرع نفس خود را تقويت ميكنند . 2 . هدف عرفا بروز كرامت نيست . هدف آنها بندگي خدا و دعوت مردم به توحيد و بندگي خداوند متعال است و كراماتشان در جهت دعوت مردم به ماوراي طبيعت و حقايق معنوي يا كمك به رفع مشكلات مردم تحقق مييابد . در حقيقت مثل آنها مثل ظرف لبريز از آب است كه گاه آب از آن سرازير ميشود؛ اما هدف مرتاضان رسيدن به شهرت يا تقويت نفس است . 3 . عرفا بسته به درجه قربشان داراي قدرت تصرف و كارهاي خارقالعاده متنوع و گستردهاند؛ زيرا آنها خدايي شدهاند وخداي عالم نامحدود است . پس هر چه بهره آنها از فيض الاهي بيشتر باشد، قدرت بيشتري دارند . در حالي كه مرتاضان از قدرت محدود و كارهايي با تنوع اندك بهره ميبرند؛ مثلاً آنها نميتوانند مرده زنده كنند، ولي عارف بالله با اجازه الاهي مرده زنده ميكند . 4 . تمام كارهاي عارفان با توجه به اجازه و رضايت الاهي براساس شرع و فضائل اخلاقي است؛ بدون اجازه الاهي به هيچ كاري دست نمييازند و در همه حال بنده اويند . مقام آنها مقام فناي في الله و بقاي بالله است؛ برخلاف مرتاضان كه براساس خواهش نفس كار ميكنند و چه بسا كارهاي خلاف اخلاق نيز انجام ميدهند . 5 . كارهاي مرتاضان بر آموزش وتمرين استوار است و انجام هر كاري با آموزش و تمرين و پشتكار فرد ميسر ميشود؛ اما عارف بر اساس بندگي و مقام قرب داراي قدرت تصرف ميشود و در اين جهت از كسي آموزش خاصي نميبيند .
|
|
|