جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روان‏شناسي برخورد با جوان و نوجوان-قسمت اول
-(13 Body) 
روان‏شناسي برخورد با جوان و نوجوان-قسمت اول
Visitor 355
Category: دنياي فن آوري
اشاره
پايان دوران كودكي، آغاز دوره جديدي است كه هر انساني بايد آن را سپري كند. به اعتقاد كارشناسان و روان‏شناسان، اين دوره كه موسوم به دوران نوجواني است، حادترين، حساس‏ترين و بحراني‏ترين دوران زندگي هر انساني است كه لاجرم بايد از اين گردباد شديد عبور كند. اين گردباد چنان همه وجود نوجوان را دست‏خوش تغيير مي‏كند كه او را دچار بحران هويت، تحير و سرگشتگي مي‏كند. چنين فردي با ورود به اين مرحله هرگز آرام ندارد، همواره در حال جنب‏وجوش و التهاب است. بر موجي سوار است كه هر لحظه انتظار رسيدن به ساحل نجات را دارد. بي‏قرار است و به هر سو مي‏زند تا خود را به ساحل برساند.
در واقع، نوجوان همان كودك 10 يا 11 ساله ديروزي و آرامي است كه بي‏چون و چرا، دستورات و اوامر بزرگ‏تر از خود را در خانه مي‏پذيرفت. اما با ورود به اين دوره و تنها به فاصله مدت زمان كوتاهي، به يك باره تغيير مشي داد، و برخلاف انتظار به همه كس و همه چيز نه مي‏گويد، نه تنها همان كودك سر به راه ديروز نيست، بلكه كاملا فردي ماجراجو و پرخاشگر است. چهره او به ناگاه عوض مي‏شود، لحن گفتارش تغيير مي‏كند، رنگ پوست و لهجه، رفتار و مشي او به گونه‏اي ديگر مي‏شود و اين همان چيزي است كه والدين را شديدا نگران كرده و موجبات تشويق خاطر آنان را فراهم مي‏آورد.
بنابراين، آشنايي با مسائل و مشكلات نوجوانان و جوانان و بيش از هرچيز آشنايي با شيوه برخورد با آنان، ابتدايي‏ترين و ضروري‏ترين نياز و ابزار براي كساني است كه به نحوي با نوجوانان برخورد مي‏كنند. زيرا هرگونه ناآشنايي و غفلت از اين گونه مسائل بيش از بيش موجبات تشديد مشكلات آنان را فراهم مي‏آورد. اما بيش از هر چيز توجه به چند نكته ضروري است:
  • 1. اصولا فصل نوجواني و جواني، فصل معماوار، پيچيده و كوران دگرگون شونده و دگرگون‏ساز و تغيير و تحول است. در اين مرحله، گويا آدمي (كودك) مي‏ميرد و انسان ديگر (نوجوان و جوان) زنده مي‏شود. اساسا، نوجوان، كودك ديروز و يا كودك بزرگ‏شده امروز و جوان نيز همان نوجوان ديروزي نيست، بلكه انساني از نوع ديگر است. لذاست، كه در برخورد با چنين انساني، بايد شيوه برخورد نيز نسبت‏به، مقطع كودكي و... تغيير يابد.
  • 2. سر معماوارگي و ابهام و پيچيدگي دوره نوجواني و جواني تنوع و گونه‏گوني مؤلفه‏هاي شناسا و ناشناسا، شناخته شده و ناشناخته‏اي است كه هويت نوجوان و جوان را شكل مي‏دهد. هويت نوجوان و جوان امروزي، تحت تاثير بسياري از عوامل شناخته و ناشناخته دروني و بيروني از جمله محيط، جامعه، خانواده، وراثت، مليت، نژاد، طبقه اجتماعي ،زيست‏بوم، فرهنگ ملي و محلي و جهاني، ميزان و تحصيلات، نوع تخصص، شغل، نوع گرايش سياسي و... است. از اين‏رو، در شناخت هويت و مقتضيات و مسائل و مشكلات يك نوجوان و جوان و پاسخ بدان و اساسا در برخورد با آنان بايد شيوه‏اي متفاوت برگزيد. يعني نوع برخورد با يك كودك، نوجوان و جوان بايد ماهيتا متفاوت باشد و نمي‏توان در هر سه مقطع به يك شيوه با آنان برخورد كرد، در واقع برخورد با هر مقطع روان‏شناسي خاص خود را مي‏طلبد.
  • 3. براي شناخت نسل نو و تنظيم روابط و مناسبات سازنده با نوجوان و جوان، بايد از چهار بعد و در چهار گرايش مقتضيات و مختصات يك نوجوان و جوان مطالعه شود: از بعد زيست‏شناختي، روان‏شناختي، جامعه‏شناختي و مردم شناختي. درواقع، براي برخورد شايسته با يك نوجوان و جوان، بايد جوان از لحاظ زيستي، رواني، اجتماعي و مردم‏شناختي مورد مطالعه دقيق و موشكافانه قرار گيرد. براي مثال، از لحاظ روان‏شناختي، براي برخورد مناسب و سازنده با يك نوجوان و جوان، بايد مربي و كسي كه با وي برخورد مي‏كند، سه اصل مهم جلب اعتماد، فاصله‏زدايي و ذهنيت‏شناسي را وجه همت‏خويش قرار دهد و آن را به عنوان اصلي‏ترين و كارآمدترين ابزار مناسبات ميان خود و جوان و نوجوان در نظر بگيرد.
  • الف. اعتمادسازي و جلب اعتماد از ابتدايي‏ترين ابزار يك مربي و يك مبلغ و يك پدر و مادر فهيم و فرهيخته‏اي است كه براي درك فرزند نوجوان و جوان خويش به كار مي‏گيرند. در واقع، جلب اعتماد، پذيرش و مقبوليت فرد توسط مخاطب است. جوان و نوجوان بايد ما را بپذيرند و تا زماني كه ما را به ديده قبول ننگرند و احساس نكنند كه ما آن‏ها را درك مي‏كنيم، چيزي از ما نمي‏پذيرند.
  • ب. فاصله‏زدايي و تفاوت‏زدايي، از ديگر مكانيسم‏هاي روان‏شناختي برخورد با نوجوانان و جوانان است. فاصله‏زدايي به معني زدودن و كاستن فاصله‏ها و احساس همدلي و هم احساس شدن با مخاطب و القاي قرابت و شباهت‏خود با مخاطب است. در حقيقت‏با اين كار، جوان و نوجوان احساس مي‏كند نه تنها بين او، طرف مقابل هيچ فاصله و شكاف طبقاتي وجود ندارد كه رابطه‏اي كاملا صميمي و همدلانه وجود دارد.
  • ج. ذهنيت‏شناسي مخاطب نيز از ديگر مكانيسم‏هاي روان‏شناختي برخورد با كودكان و نوجوانان است. ذهنيت‏شناسي به اين معناست كه بدانيم مخاطب چگونه مي‏انديشد، به چه مي‏انديشد و مشكل اصلي او چيست و درباره ما چگونه مي‏انديشد. ذهنيت‏شناسي، در واقع داشتن هنر مخاطب‏شناسي است و اين‏كه در ذهن مخاطب نوجوان و جوان چه مي‏گذرد.

    1. ساختار اين متن از سخنراني جناب حجة‏الاسلام علي‏اكبر رشاد، در نشريه مسجد 52، ص 20، مهر و ابان 79 اخذ شده، سپس بازنويسي و بازآفريني شده است.

  • Add Comments
    Name:
    Email:
    User Comments:
    SecurityCode: Captcha ImageChange Image