جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تربيت کودک فرصت ها و چالش ها
-(6 نفر) 
تربيت کودک فرصت ها و چالش ها
بازدید 550
گروه: دنياي فن آوري
محبت بى‏جا و افراطى به كودك، خطر اخلاقى دارد خوب است كه همه‏ى وسايل را برايش فراهم نسازند؛ زيرا ديگر فرزند، حالتى پيدا مى‏كند كه نمى‏تواند خود، سرنوشت خويش را به وجود آورد و عاجز بار مى‏آيد؛ پير هم كه بشود «بچه صفت و قهرو» خواهد بود (1) و هرگز سازگارى با محيط نخواهد داشت؛ در حالى كه فرد زنده و اهل زندگى بايد «متكى به خود» تربيت شده باشد.
گفتيم كه كودك را بايد در عمل، آزاد گذارند ولى به قدرى كه به خود و غير زيانى نرساند و نبايد تصور كرد كه چنين كودكى، نافرمان خواهد بود؛ بلكه ملاحظه مى‏شود كه همين نوع كودكان، بيشتر فرمانبرى دارند و رام‏ترند.
فرصت‏ها و موقعيت‏هايى را كه فرزند به دست مى‏آورد كه در آن تجربه‏اى كند؛ نبايد از او گرفت.
تفاوت فرمان پدر و مادر، در مورد فرزند، خود موجب سرگردانى يا انحراف روانى كودك است. بايد سعى شود كه فرمان، از هر كدامشان، صادر شد، گفته‏ى ديگرى، مؤيد آن باشد. قدرت كودك، دوام نيرو در كودك، ظرفيت او، همه بايد ملاحظه گردد؛ مبادا كه با وجود كم‏توانى يا خستگى، امرى به او تحميل شود و او را ناخوش آيد.
«ژوبر» (استاد اخلاق) مى‏گفت: در تربيت، هميشه بايد گرم و سخت گرفت؛ نه سرد و سست.
قضاوت‏ها نبايد عجولانه و براساس شباهت امور به يك‏ديگر صورت گيرد (2) و دلايل تمثيلى، نبايد ملاك قرار داده شوند. (3)
فرمان‏ها وقتى قاطعانه، اما صميمى و بى‏تلكف و تعارف باشند، بهتر نفوذ و تصرف مى‏كنند و فرزند را بى‏هيچ مقاومتى به كار وامى‏دارند.
استفاده از بازيچه‏هايى كه به صورت مكانيكى و پيش ساخته است، ابتكار كودك را راكد مى‏سازد؛ولى اگر همين وسايل و يا مشابه آن‏ها را، كودك با آن چه در اختيار دارد، خود بسازد و يا قطعات باز شده‏ى اين وسايل را سر هم نهد، قدرت ابتكار او به كار مى‏افتد. (4)
وسايل آموزشگاهى كه براى تعليم در كلاس، به كار مى‏روند و به طفل، رياضى و علوم مى‏آموزند، اگر به عنوان اسباب بازى، بدون نظارت معلم و مربى، به دست كودك افتاد و يا
پدر و مادر او براى بچه خريدند و در خانه بردند، بعدا ديگر آن وسايل به بچه، چيزى نخواهند آموخت؛ زيرا براى ذهن بچه كاربرد آموزشى خود را از دست داده و جنبه‏ى تفننى پيدا كرده‏اند و تمايلات تفريحى او را قبل از همه، بيدار مى‏كنند. همين طور، اتاق تعليم، بايد تفريحگاه بچه قرار نگيرد و خاطرات تفننى در آن جا نداشته باشند.
معلم بچه، بازى كننده‏ى با بچه، در ساعات تفريح نباشد. ضمن درس، تفرح و سرگرمى مطرح نگردد و جاى هر كدام، مشخص و معلوم باشد.
درس دينى نيز در جايى كه آثار تفريحى در آن جا بوده و يا هست و يا بچه خاطراتى متفرق از آن جا دارد، تعليم نگيرد. در منزل هم، بايد حتى المقدور، جاى عبادت جدا شود و پدر و مادر، روزها و ساعات تفريح خود را با فرزندان مشخص كنند و بلكه موقع شروع را اعلام نمايند و ختم آن‏ها را هم خبر دهند تا فرزند، نظام اخلاقى گيرد.
در داستان‏ها و آن‏چه، در وسايل سمعى و بصرى، براى آموزش فرزند و تفكر او قابل ارائه است نيز، همين اصل را بايد رعايت كرد. بدين معنى كه اگر جنبه‏ى تفننى و تفريحى پيدا كردند و يا جد و هزل به هم مخلوط شدند، ديگر كاربرد مشخص نخواهند داشت و ذهن كودك، هرگز جنبه‏ى جدى آن را نخواهد پذيرفت و انضباط روحى در او زايل خواهد شد و بلكه گاه از انتظار پدر و مادر و مربى و معلم - كه مايلند فرزند، قضيه را جدى تلقى نمايد - ناراحت مى‏شود توجه به اين مسأله بسيار لازم است.
«مطيع شدن فرزند» نبايد هدف تربيت باشد. ممكن است كه اين امر، پدر و مادر را راحتى و لذت بخشد ولى «زندگى كردن كودك با ناراحتى و اجبار هرگز روا نيست.(5)
علماى روان‏شناسى هفت غريزه را در كودك، زنده و در كار مى‏دانند، بدين قرار:
«غريزه‏ى زد و خورد
غريزه‏ى شكار
غريزه‏ى اكتشاف
غريزه‏ى ساختن
غريزه‏ى پروردن و بار آوردن
غريزه‏ى موزون كردن
غريزه‏ى هم‏كارى» (6)
بايد معلم و مربى كودك، بناى كار تعليم و تربيت كودك را بر مبناى استفاده از اين غرايز قرار دهند و آن چه را كه در داستان‏ها و وقايع، سخنان بزرگان و صحنه‏هاى نمايشى مى‏بايد تكيه كرد، آن‏هايى باشد كه با اين غرايز موافقت و هماهنگى داشته باشند. خوب است كه اين غرايز در ضمن تعليم و تربيت كودك تشفى داده شوند (به وسيله‏ى ورزش‏ها - گردش‏ها - احاله‏ى كارهاى مناسب از اين قبيل:

الف - براى تشفى غريزه‏ى «زد و خورد» - و غريزه‏ى «شكار» و غريزه‏ى «هم‏كارى»:


ورزش‏هاى بيس بال - واليبال - بازى‏هاى قهرمانى (با حذف تلاش براى قهرمان شدن براساس خودنمايى، بلكه براى سبقت در آزمودگى و لياقت و بس).

ب - براى تشفى غريزه‏ى «ساختن»:

ساخت اسباب‏بازى - تهيه‏ى لانه‏ى مرغ - بادبادك‏سازى.

ج - براى تشفى غريزه‏ى «بار آوردن»:

باغبانى - گل‏كارى - نگه‏دارى بره و گربه و خرگوش و كبوتر و ساير پرندگان اهلى (به شرط اين كه فقط پرورش آن حيوانات، موردنظر باشد).

د- براى تشفى غريزه‏ى «اكتشاف»:

جمع‏آورى گياه و گل و تهيه‏ى آلبوم مشخصات آن‏ها - جمع‏آورى سنگ‏ها - گردآورى انواع بذر، انواع تمبر، انواع سكه - مشاهده‏ى پرندگان و لانه‏ها - مشاهده‏ى جانوران اهلى و شكل زندگى آن‏ها - مشاهده‏ى علف‏ها و گياه‏ها و شرايط محيطى مناسب آن‏ها - مشاهده‏ى حشرات و دقايق رفتارشان. (7)
ورزش‏هايى كه به كودكان داده مى‏شود بايد چنان باشد كه به تربيت قواى فكرى و نظم روحى آن‏ها منتهى گردد؛ بدين معنى كه تكوين اخلاق كنند؛ ايجاد منش نمايند؛ عادت‏هاى مطلوب (نظير: نظم و انضباط - اطاعت از قانون - جوانمردى - هم‏كارى) را، مايه گذارند و يا حس ابتكار را بيدار كنند و بپرورند.
اين‏ها همه را ضمن بازى‏ها بهتر از هرگونه درس، مى‏توان ياد داد؛ زيرا اثر درسى كه فرزند ضمن بازى‏ها مى‏گيرد تا پايان عمر باقى مى‏ماند؛ چون صحنه ديده مى‏شود و عملى مى‏گردد. شنيدنى‏ها، فراوان از ياد مى‏روند؛ ولى ديدنى‏ها و عمل شده‏ها، بر جا هستند.
(مثلا كسى را در نظر مى‏آوريد كه خوب مى‏شناسيد، ولى سخن او و نام او را به ياد نمى‏آوريد كه نمونه‏اى از دوام ديدنى‏ها و فراموشى شنيدنى‏هاست.
به هر حال، بازى را به بازى نبايد گرفت كه كار اساسى تعليم و تربيت كودكان است).
اما بايد هميشه خانه و مدرسه با يك‏ديگر هم‏كار و هم نظر و باخبر از روش يك‏ديگر باشند.
چه خوب است با يك مطالعه‏ى دقيق و عميق در شرح زندگى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و امامان بعد از وى و بزرگان دينى، آن چه را كه مخصوص ايام كودكى آنان بوده است، براى كودكان، روش پرورش و تعليم قرار دهند و آن چه را كه مخصوص دوران نوجوانى و جوانى آنان بوده، براى نوجوانان و جوانان، طريقه‏ى كار بشناسيم و اين برداشت، جهت استفاده در كار تربيت فرزندان، بسيار مفيد و ارزنده است.
مى‏دانيم كه در وجود كودك، بيش از همه تمايلات شخصى حكومت مى‏كنند و ممكن است معايبى از قبيل: «پرخورى - نازپروردگى - استقلال طلبى - حس تملك» نابسامانى براى خود كودك و خانواده، ايجاد كند و لذا بايد دانست كه:
الف - پرخورى او غالبا معلول «وراثت يا اقتضاى مزاج او، يا سخت‏گيرى والدين» است و علاجش آن است كه چشم و دل او را سير كنند؛ با هر تدبير كه مى‏دانند و مى‏توانند.
ب - نازپروردگى را با عادت دادن به سرما و گرما و پوشاندن پارچه‏هاى خشن و مقابله با بوهاى تند، توان رفع نمود.
ج - استقلال طلبى و ميل به سيادت و تحكم فرزند را نبايد گذاشت كه موقعيت بروز پيدا كنند و هر وقت كه كودك از حدود خود تجاوز و يا ميل به زورگويى داشت بايد او را باز پس گردانيد.
د- حس تملك را علاج آن است كه لذت بخشش را به او بچشانند تا قدرى سبك‏تر و متعادل‏تر باشند.
ه - حس شرافت را روش درست هدايت آن است كه فرزند را وادار كنند تا كار ديروز و امروز خود را با هم بسنجد و متوجه تنزل و ترقى خود شوند؛ آن‏گاه به نرمى و با حساب، او را تقدير يا سرزنش نمايند.
و - حس هم چشمى - بايد راهنمايى كرد كه هر كودكى با كودكى هم قوه و هم استعداد، مقابل شود؛ تا غرور و خودستايى، يا دل‏سردى و وازدگى در او ظهور نيابد.
ز- ميل به تأثر - گاه كودك از مناظر رقت‏بار، يا وحشت‏انگيز، لذت مى‏برد و زد و خورد و حادثه را دوست مى‏دارد؛ بايد تدبيرى كرد كه اين ميل به «جسارت غير عاقلانه و خلاف اخلاقى و انسانى» نيانجامد. (8)
مى‏دانيم كه اگر اين تمايلات، راه مناسب و معقولى پيدا نكنند، باعث مى‏شوند كه همه‏ى نظامات درونى فرزند را به هم زنند و بالنتيجه، كودك علاوه بر آن كه نظم ادبى يا اخلاقى و بالاخره مذهبى و دينى نمى‏گيرد و به خود نمى‏پذيرد، بلكه هر چه را هم موجود در محيط اوست به باد نابودى مى‏سپارد و درهم مى‏كوبد. پس بايد به پيش‏گيرى پرداخت.

پي نوشت :

(1) در طرحى كه براى تربيت دينى خواهيم داشت، ممكن است اين اشكال مطرح شود كه «غالب شاگردان مكتب دين، بيش از چهارده سال دارند و از مرز كودكى لااقل گذشته‏اند؛ و اين طرح‏ها كجا مى‏توانند براى او مفيد باشند؟»
گوييم: سن، فقط در مقدارى زياد از رشدهاى جسمى و گاه عصبى، مى‏تواند نافذ و مؤثر باشد؛ ولى هرگز «كودكى و مختصات نفسانى و اخلاقى آن» را نمى‏تواند زايل نمايد و لذا چنان فردى گرچه بزرگ‏سال است، باز طفل دبستانى مكتب دين، به حساب مى‏آيد و آن را كه ما، در «تربيت مناسب كودك از جهت روانى و انسانى» گوييم براى او و سازندگى او نيز مطرح است و بايد اجرا و اعمال گردد
(2)مثلا: گوييم بچه شبيه به باباست و فلان حالت او همانند فلان حالت ديگر او، يا غير اوست است؛ پس چنين و چنان خواهد بود
(3) مف، 41 و 42.
(4) استفاده از تجارب تربيتى كودكان.
(5)استفاده از گفته‏ى يك متخصص تربيت كودك.
(6) رنا، 558.
(7) رنا، 559.
(8) روپ، 234.

منبع: گامي در مسير تربيت اسلامي از کودکي تا بلوغ / دکتر رجبعلي مظلومي
اضافه کردن نظر
نام:
پست الکترونيک:
نظرات کاربران:
کد امنیتی: تصویر امنیتیتغییر عکس