جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
همه چيز درباره پرسپوليس (2)
-(7 Body) 
همه چيز درباره پرسپوليس (2)
Visitor 552
Category: دنياي فن آوري

تاريخچه پرسپوليس

باشگاه شاهين (1346-1321)

باشگاه فوتبال شاهين در سال 1321 به‌ دست عباس اکرامي بنا شد. او يک معلم بود و باشگاه را با کمک تعدادي جوان دانشجو با شعار «اول اخلاق، دوم درس، سوم ورزش» بنا نهاده بود. شاهين داراي 402 تيم جوان با 62 شعبه در سطح کشور بود.
شاهين در آن روزگار ، تنها دفتري بود در ورزشگاه شيرودي فعلي که بازيکنانش براي تعليم در آنجا گرد هم مي آمدند . اين باشگاه براي اولين بار آموزش فوتبال را به صورت کتابي و از روي اصول ، شروع کرد و نخستين جزوه آموزشي را که در بر گيرنده اصول ورزش فوتبال بود ، و با استفاده از منابع جهاني تهيه و تنظيم گشته بود ، جهت يادگيري در اختيار اعضاي خود قرار داد .
اين تيم به جهت سيستم و قدرت عجيبي که بازيکنانش در کار حمله داشتند به ندرت اجازه مي داد حريفانش ( حتي بزرگترينشان ) خود را از شکست نجات دهند .باشگاه شاهين توانست بازيکنان بزرگي مانند پرويز دهداري، اميرمسعود برومند، همايون بهزادي، حميد شيرزادگان، حسين کلاني و بسياري ديگر را که در تيم ملي بازي کردند، به فوتبال ايران بشناساند. شاهين در دهه 1340 به اوج محبوبيت رسيد اما برخي اتفاقات، فدراسيون فوتبال ايران و روزنامه کيهان ورزشي (مهمترين روزنامه? ورزشي آن زمان) را روبروي آنها قرار داد. اختلاف بين آنها بيشتر شد و باعث شد تا در روز 18 تير 1346، دو روز پس از برد 3-0 شاهين رو در روي باشگاه تهرانجوان، سازمان ورزش و تفريحات ايران شاهين را منحل اعلام کند.

در ان بازي ناظم گنجاپور با وارد کردن سه گل در دقايق 61 ، 68 و 75 به درون دروازه تهرانجوان اين افتخار را بدست آورد که تا تمام کننده کتاب پيروزي هاي شاهين براي هميشه باشد .
آن روز شاهين در هفته دهم بازي ها با 18 امتياز از 10 ديدار ( در آن زمان براي هر پيروزي 2 امتياز منظور مي شد ) و 19 گل زده و 7 گل خورده در صدر و دارايي با 16 امتياز در رديف دوم قرار گرفته بود .
اين بازي آخرين بازي شاهين بود در حالي که در اين فصل ، 3 هفته از بازي هاي اين تيم مقابل شهرباني ، ديهيم و تاج باقي مانده بود ، ناگهان با اطلاعيه رسمي سازمان تربيت بدني از تاريخ 20/4/1346 شاهين منحل گرديد .
درمورد دلايل انحلال باشگاه شاهين حرف و حديث‌هاي بسياري وجود دارد. اگرچه سازمان ورزش دليل انحلال اين باشگاه را در متن ابلاغيه رسمي «منافات فعاليت‌ها با روح عاليه ورزش» عنوان مي‌کند، اما برخي تحليلگران، دلايل سياسي؛ از جمله مخالفت عباس اکرامي با حکومت پهلوي را موثر مي‌دانند. بنابر ادعاي يکي از بازيکنان شاهين ردپاي تحريک‌ هاي پرويز خسرواني، مدير عامل وقت باشگاه تاج ( استقلال تهران كنوني) هم در اين انحلال ديده مي‌شود.
پس از انحلال شاهين ، بازيکنان آن همچنان يکپارچگي خود را حفظ کردند و حدود يک سال محروميت را با ادامه بازي ها و تمرينات خود در زمين هاي خاکي ، سپري نمودند . تا اين که باشگاه هاي مطرح آن روز در صدد جذب اين جوانان بي رقيب بر آمدند و از آن جمله باشگاه پاس خواهان کاشاني ، کلاني و همايون بهزادي بود و بعضي از باشگاه هاي ديگر هم بقيه آنان را مدنظر قرار داده بودند لذا شاهيني ها به تکاپو افتادند تا از تفرق و پراکندگي مجموعه خود جلوگيري به عمل آورند و بر آن شدند تا اين مجموعه را در باشگاه پرسپوليس گردهم آورند. با رايزني علي عبده با پرويز دهداري و مسعود برومند، بازيکنان باشگاه شاهين به تيم پرسپوليس پيوستند.

باشگاه پرسپوليس (1346-1342)

باشگاه پرسپوليس تهران در سال 1342 به دست علي عبده بنيانگذاري شد. اين باشگاه جزو دارايي‌هاي «شرکت سي.‌آر.سي» بود که به جز عبده، فاطمه پهلوي و همسرش محمد خاتم نيز از سهامداران آن بودند. عبده از آمريکا به ايران آمده ‌بود و در مشت‌زني آمريکا صاحب عنوان قهرماني و مسئوليت بود. در آن زمان باشگاه پرسپوليس در رشته‌هاي ورزشي بولينگ، واليبال، بسکتبال و اسکيت فعال بود و يک تيم فوتبال ضعيف در دسته دوم داشت که بهترين بازيکن آن محمود خوردبين بود.
پس از انحلال شاهين و در زمستان 1346، با رايزني عبده و پرويز دهداري، 4 نفر از بازيکنان شاهين به نام‌هاي ابراهيم آشتياني، ناظم گنجاپور، کاظم رحيمي (به عنوان کاپيتان) و بهمن نوروزي در يک بازي دوستانه با باشگاه جم آبادان (که در آن زمان باشگاهي صاحب نام و قهرمان اولين دوره جام منطقه اي ايران بود) در ترکيب تيم دسته دومي پرسپوليس قرار گرفتند.
حضور اين 4 نفر در آن بازي زمينه ‌ساز پيوستن بقيه‌ي بازيکنان شاهين به پرسپوليس و آغاز محبوبيت اين باشگاه شد. پرسپوليس سال 1347 را با مربيگري پرويز دهداري و سرپرستي مسعود برومند آغاز کرد. اين تيم بايد کار خود را از دسته دوم آغاز مي‌کرد، اما انحلال چند تيم در آن زمان باعث شد تا مسابقات رده ‌بندي براي تعيين دسته باشگاه ‌هاي کشور برگزار شود. در آن مسابقات 44 تيم شرکت کردند که تيم‌هاي پرسپوليس، تاج، پاس و عقاب در گروه‌هاي خود صدرنشين شدند.

پيوستن بازيکنان تيم فوتبال منحل شده شاهين تهران به پرسپوليس باعث شهرت و محبوبيت تيم شد.

ساليان نخست (1352-1346)

از سال بعد پرسپوليس وارد ليگ ايران شد و با قهرماني باشگاه‌هاي تهران به عنوان نماينده‌ي ايران به جام باشگاه‌هاي آسيا که در تايلند برگزار مي‌شد راه يافت، اما پرسپوليس در آن جام موفق نبود و در مرحله? گروهي اين رقابت ها حذف شد. در سال 1348 کارخانه ايران ناسيونال با مديريت خيامي ( از طرفداران تيم شاهين ) تازه تاسيس گرديده بود و تيم فوتبال ضعيفي هم داشت ، ( علي پروين هم از جمله بازيکنان اين تيم بود ) در اين زمان ( 1348 ) فکر تبليغ محصول اين شرکت ( پيکان ) با استفاده از محبوبيت تيم شاهين ، خيامي را بر آن داشت تا مذاکراتي با چند تن از شاهيني هاي سابق انجام داده و آنان را به تيم پيکان دعوت نمايد . با رفتن آنها افراد باقي مانده نيز راهي جز پيوستن به ايشان نديدند . لذا تمامي بازيکنان شاهين ( به جز عزيز اصلي ، دروازبان شاهين ) به پيکان مهاجرت کردند و در اين سال عنوان قهرماني باشگاه هاي ايران را از آن پيکان نمودند و در همين سال پيکان به جاي تيم ملي در تورنمنت جام دوستي نيز شرکت کرده و در بين 5 تيم مقام نخست را از آن خود کردند .
لازم به ذکر است که در اين زمان پيکان در برابر پرسپوليس با تک گل علي پروين و با نتيجه يک بر صفر پرسپوليس را شکست داد.
پرسپوليس در غياب شاهيني ها با تصاحب 12 امتياز در رده يازدهم قرار گرفتند . حضور در پيکان بيشتر از 1 سال به طول نيانجاميد و مجدداً بازيکنان در سال 1349 به خانه خود برگشتند و قهرماني اولين دوره ليگ تخت جمشيد در سال 1350 را از آن خود کردند .


بازيکنان پرسپوليس در سال 1350

در سال 1351 عبده مانور تبليغاتي بزرگي به راه انداخت و باشگاه پرسپوليس را يک باشگاه حرفه‌اي اعلام کرد، اما در پي حمايت نکردن ديگر باشگاه ‌ها، پرسپوليس بار ديگر آماتور شد.

دوران جام تخت جمشيد (1357-1352)

پرسپوليس در 5 دوره برگزاري ليگ تخت جمشيد ، با کسب دو قهرماني ( ليگ اول و سوم ) و سه نائب قهرماني ، به عنوان پرافتخارترين باشگاه کشور شناخته شد .
جام تخت جمشيد در سال 1352 راه ‌اندازي شد. اين جام تا آن زمان، معتبرترين و برترين جام برگزار شده در ايران بود. در نخستين دوره? جام تخت جمشيد نيز پرسپوليس بدون شکست و با اقتدار تمام قهرمان شد و حتي تاج، رقيبش را که نايب ‌قهرمان شد؛ 6-0 شکست داد. ماجراي اين بازي معروف را جداگانه خواهيم آورد.
پرسپوليس با پيروزي 2-0 برابر ماشين سازي تبريز در 22 مرداد 1357، دوران حضور خود را در جام تخت جمشيد به پايان برد.

سال‌هاي نخست پس از انقلاب (1365-1358)

چند ماه پيش از انقلاب اسلامي، ساختمان بولينگ عبده آتش گرفت. در پي اين آتش‌ سوزي بيمه تمام خسارت را به فاطمه پهلوي پرداخت نمود. از اين رو برخي او را در آتش‌ سوزي سهيم مي‌دانند. عبده و فاطمه‌ پهلوي پس از آتش‌ سوزي به آمريکا رفتند.
با اين که پرسپوليس در سال 1358 در جام شهيد اسپندي به قهرماني رسيد، اما تيم از هم پاشيد و بسياري از بازيکنان عوض شدند. بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي باشگاه پرسپوليس را مصادره کرد و باشگاه بدون زمين تمرين و دفتر در اوج تنگدستي زير نظر سازمان تربيت بدني قرار گرفت.
با وقوع جنگ ايران و عراق و برگزار نشدن ليگ کشوري، پرسپوليس از دوران خوب خود فاصله گرفت، اما همچنان يکي از تيم‌هاي برتر جام باشگاه ‌هاي تهران و جام حذفي تهران بود.

تغيير نام به پيروزي (1370-1365)

در سال 1360 سازمان تربيت بدني نام بولينگ عبده را به مجموعه ورزشي شهيد چمران تغيير داد و دفتر باشگاه به خوابگاه تبديل شد. سازمان تربيت بدني قصد داشت نام باشگاه را هم تغيير دهد اما بازيکنان در اعتراض به تغيير نام باشگاه، در بازي با هما در ليگ تهران حاضر نشدند و قهرماني اين مسابقات را از دست دادند.
در دي 1365، پرسپوليس تحت پوشش بنياد مستضعفان قرار گرفت و مديرعامل باشگاه اعلام کرد که نام باشگاه به «آزادي» تغيير خواهد کرد. بار ديگر بازيکنان برابر تغيير نام باشگاه مقاومت کردند و محمود خوردبين (سرپرست تيم)، به نمايندگي از پرسپوليس، از حضور در مسابقات انصراف داد.

پس از مدت کوتاهي بنياد مستضعفان از باشگاه‌داري انصراف داده و امتياز آن را به شرکت فرهنگي ـ ورزشي پرسپوليس که در تاريخ 16/2/70 به ثبت رسيده و 49% از سهام آن به سازمان تربيت بدني تعلق داشت، واگذار نمود. اما در روز 27 بهمن 1370، با ثبت مؤسسه فرهنگي ـ ورزشي پيروزي، امتياز اين تيم ناباورانه به آن مؤسسه انتقال يافت و تاکنون نيز معلوم نشده که علت انتقال امتياز باشگاه پرسپوليس از شرکت فرهنگي ـ ورزشي پرسپوليس که مالک واقعي آن بوده، چيست. هرچند به هر حال هنوز هم اکثريت مردم ايران اين تيم را با نام پرسپوليس مي‌شناسند.
شرکت فرهنگي ورزشي پرسپوليس (...13-1370)
شرکت فرهنگي ورزشي پرسپوليس در تاريخ 18/2/1370 با شماره 83332 توسط آقاي اسماعيل وفائي با 5/50% سهام، سازمان تربيت بدني به رياست آقاي دکتر حسن غفوري‌فرد و به نمايندگي آقاي عباس انصاري‌فرد با 49% سهام و آقاي حسين منتظر موعود با 5/0% سهام تأسيس شد و به ثبت رسيد. در همان زمان آقاي وفائي به سمت مديرعامل، آقاي انصاري‌فرد (نماينده سازمان) به سمت رئيس هيئت مديره و آقاي منتظر موعود به سمت نايب رئيس هيئت مديره انتخاب شدند.
شايسته ذکر است که آقاي حسن غفوري‌فرد به عنوان معاون رئيس جمهور و سرپرست وقت سازمان تربيت بدني، آقاي انصاري‌فرد را به عنوان نماينده تام‌الاختيار و امين سهام سازمان در تاريخ 31/1/70 معرفي کرده بودند.
پس از آن در تاريخ 20/7/72، سازمان تربيت بدني عدم تمايل خود را نسبت به ادامه همکاري با شرکت پرسپوليس اعلام و در تاريخ 20/6/76 کل سهام خود را به آقاي وفائي واگذار و از شرکت پرسپوليس خارج شد. البته بين سال‌هاي 72 تا 76، تمام جلسات با حضور آقاي انصاري‌فرد به عنوان نماينده تام‌الاختيار سازمان تربيت بدني برگزار مي‌شد. و تاکنون همواره جلسات ساليانه هيئت مديره شرکت پرسپوليس با حضور سهامداران به صورت منظم برگزار و صورتجلسه‌هاي مربوطه به اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات غيرتجاري ارجاع داده شده است.
در همان تاريخ آقاي وفايي با هبه (امانت دادن) 5/50% سهم خود به آقاي حسن عابديني معروف به امير عابديني مديرعامل اسبق باشگاه پيروزي، ميزان سهم خود را به 49% کاهش داد و آقاي منتظر موعود نيز 5/0% سهم خود را به آقاي بهروز محمودي واگذار کرد.
آقاي عابديني در تاريخ 17/7/87، 5/50% يعني تمام سهم اماني خود و 5/0% سهم آقاي محمودي را در ازاي دريافت وجه به آقاي وفائي بازگرداند و از پرسپوليس خداحافظي کرد و به اين ترتيب آقاي وفائي مجدداً صاحب تمام سهام پرسپوليس شد.
بر مبناي آخرين مجمع عمومي عادي که به طور فوق‌العاده در مورخ 3/8/87 تشکيل شد، همراه با آقاي اسماعيل وفائي، شرکت غذاسازان زندگي به نمايندگي آقاي حميد موحدي و شرکت تجارت بين‌المللي وفا کيش به نمايندگي آقاي مصطفي جوادي شجوني براي مدت دو سال به عنوان اعضاء هيات مديره و آقاي اسماعيل وفائي به سمت رئيس هيئت‌مديره و مديرعامل؛ و حميد موحدي به سمت نايب رئيس هيئت مديره تعيين و همچنين محرم هادي‌سرابي به سمت بازرس اصلي و کمال ميرمحمدي به سمت بازرس علي‌البدل براي مدت يک سال انتخاب گرديدند. و هر يک از اين دو شرکت متعلق به آقاي وفائي صاحب 1% از سهام پرسپوليس شدند و 98% ديگر سهام نيز در مالکيت شخصي آقاي وفائي ماند.

و اما ماجراي شش تايي ها

شانزدهم شهريور يک تاريخ ماندگاردر قلب هر پرسپوليسي است.تاريخي که در دلش وقايع شيريني را جاي داده است.سال1352 زماني که جام معروف تخت جمشيد متولد شدهيچ کس فکرش را نمي کرد پرسپوليس رقم زننده ي حادثه اي باشدکه بعد از گذشت 35سال هيچگاه از ذهن طرفدارانش خارج نشود. پرسپوليس در روز 16شهريور 1352خاطره اي را رقم زد که به شش تايي ها معروف شد.
پرسپوليس همه چيزش مقتدر بود
اخرين دوره جام منطقه اي ايران در سال 1350با حضور 8 تيم يعني پرسپوليس ، پاس، استقلال(تاج سابق)، عقاب ، سپاهان ، تاج مسجد سليمان ، جم ابادان و تاج نوشهر برگزار شد و در پايان اين سرخ پوشان تهران بود که با کسب 26 امتياز از14 بازي خود وکسب 13پيروزي ،يک تساوي وبدون باخت به مقام قهرماني رسيد. قهرمان به خاطر تغييراتي که در فدراسيون فوتبال پيش امد واتاباي رياست اين فدراسيون رابر عهده گرفتيک فصل را بيرون ماند. البته پرسپوليس در ان ايام تبديل به يک تيم حرفه اي شده بود وعملا دررقابتهاي داخلي شرکت نمي کرد وبه مصاف حريفان خارجي خود مي رفت، اما بالاخره فدراسيون فوتبال طرح برگزاري جام تخت جمشيدرا ارايه کردو 12تيم براي رقابت پا به اين مسابقات گذاشتند.پرسپوليس دراين فصل چهره اي ديگر داشت. اين تيم در 22 بازي15بردو7 مساوي در کارنامه خود ثبت کردو بدون باخت با37امتاز بر بام قهرماني نشست. اين تيم با 46 گل زده اتش به جان حريفان کشيدکه دقيقا 6گل اين تيم در يک بازي به تيم استقلال تهران فعلي و تاج آن زمان زده شد.

آلن راجرز و پيروزي تاريخي پرسپوليس

سر مربي پرسپوليس در پيروزي تاريخي مقابل استقلال , آلن راجرز بود . راجرز که تازه روز قبل از بازي از انگلستان به ايران آمده بود , 16 شهريور روي نيمکت نشست و سرخپوشان را در مقابل استقلال هدايت کرد تا آن پيروزي رقم بخورد.از ديگر نکات اين بازي ميتوان به حضور رايکوف روي نيمکت استقلال اشاره کرد و در واقع يک انگليسي به راجرز و يك يوگسلاو به نام رايکوف را 6 تايي کرد تا يوگسلاوها هم در غم استقلال شريک شوند.
زحمت بهزادي،سربلندي راجرز
پرسپوليس در آن سال مرحوم الن راجرز انگليسي رابه عنوان سر مربي در خدمت داشت. مردي كه پرسپوليس را به قهرماني ليگ منطقه اي باشگاه هاي ايران در فصل 50 رسانده بود. درست در يک ماه مانده به بازي حساس پرسپوليس و استقلال ،راجرز ايران را به مقصد کشورش ترک مي کند تا مدتي را در کنار خانواده اش باشد.در اين ايام همايون بهزادي کاپيتان پرسپوليس هدايت تيم را بر عهده مي گيرد.خودش تيم را جمع و جور مي کند و منتظر بازگشت راجرز مي ماند.درست شب قبل ازبازي بهزادي شخصا به فرودگاه مهر اباد مي رود و اورا به منزل مي رساند. فردا که تيم جمع مي شود راجرز هدايت تيم را بدست مي گيرد. بعد از يک مشورت با بهزادي ، ارنج را انتخاب مي کند.

35 دقيقه بازي پاياپاي وگل مردود استقلال

بازي با سوت نيکلاي پتريچيانو رومانيايي اغاز مي شود. در ان روز محمود خوشخوان و اکبر حق بين ماموريت داشتند اين داور را همراهي کنند 35 دقيقه ابتداي بازي همه چيز پاياپاي بود.هيچ کس احتمال نمي دادکه پرسپوليس به يکباره تبديل به گلوله اتشين شود و کار را به گونه اي عجيب به پايان ببرد. در دقيقه 32سانتر تند وتيز ابراهيم اشتياني با دفع ناقص منصور رشيدي همراه ميشود و کلاني مو طلايي کار را تمام مي کند . گل اول رقم مي خورد ، اما استقلال بلافاصله گل را جواب مي دهد . در دقيقه 16غلام حسين مظلومي آقاي گل آن فصل فوتبال گل تساوي را مي زند ، اما پرچم داور حکايت از افسايد بودن موقعيت مظلومي دارد. ان يک گل هم پذيرفته نمي شود تا به قول جواد الله وردي مدافع ان روز استقلال زلزله بر سر آبي ها خراب شود.
و طوفان در آزادي ...
چه کسي باور مي کرد؟استقلال بعد از اين گل از هم پاشيد. هر توپ سرخ که به سمت دروازه آبي ها مي آمد بدون هيچ مقاومتي وارد دروازه مي شد. سليماني در دقيقه 45حساب کار را دو بر صفر مي کند همايون بهزادي در دقيقه50 گل سوم را رقم ميزند و سليماني در دقيقه 56 نتيجه را چهار بر صفر مي کند. استقلال تسليم محض مي شود . ناصر حجازي جاي رشيدي را مي گيرد ، اما او هم 2بار دروازه اش باز مي شود يک بار در دقيقه 86 و يکبار در دقيقه 90 و هر دو گل توسط بهزادي. مي گويند بعضي از طرفداران پرسپوليس گل آخر را نديده اند و براي سريع رسيدن به منزلشان زود تر ورزشگاه را ترک کرده اند. واقعا چرا استقلال انطور قافيه را باخته بود ؟ تيم متمول دولت وقت چرا قادر به مقاومت کردن نبود؟

يادداشتي به قلم يک پرسپوليسي به نام حميد شيرزادگان

فوتبال در همه جا زيباست و زيبايي آن وقتي کامل مي شود که در آن گل ان هم گلهاي زيادي زده شود و زيبا تر از آن رقابت دو رقيب مثل پرسپوليس و استقلال است.
در روز 16 شهريور سال 1352 , که يک تيم بدون مربي که تمام بازيکن هاي آن هم قسم شده بودند تا بتوانند خواسته هاي مردم را برآورده کنند , به ميدان رفتند . خواسته مردم چه بود ؟ آنها که صد هزار نفر بودند خواسته اي نداشتد جز پيروزي تيم مورد علاقه خود يعني پرسپوليس .
همه در هيجان بودند. پرسپوليس با آرايش هميشگي خود. که من هم آرزو ميکردم يکي از ياران آن مي بودم. دلم مثل سير و سرکه مي جوشيد که اين بچه ها موفق شوند يا نه ؟ در رختکن همه از پيروزي حرف مي زدند . راديو و تلويزيون و جرايد همه درباره اين بازي حرف مي زدند و تمام دست اندر کاران بازي را مساوي يا يک بر صفر به نفع استقلال يا پرسپوليس تخمين مي زدند .سالهاي گذشته تيم استقلال اينقدر تماشاگر نداشت.
از 100 هزار نفر شايد 5 تا 10 هزار نفر طرفدار استقلال بودند و شما حدس بزنيد که 90 هزار نفر چه جوش وخروشي براي پيروزي پرسپوليس به پا مي کنند.
بازي شروع شد استقلال سعي داشت از منصور رشيدي گلر با انگيزه خود استفاده کند و ناصر حجازي به عنوان مرد ذخيره وارد ميدان شد . هر چقدر بچه هاي پرسپوليس با انگيزه بودند در عوض بچه هاي استقلال بي انگيزه بودند . در سمت راست تيم پرسپوليس , ابراهيم آشتياني و علي پروين و حسين کلاني و همايون بهزادي غوغا به پا کرده بودند .
گل اول , دوم , سوم , چهارم استاديوم را منفجر کرد . هيچ کس فکر نميکرد تيم پرسپوليس تا اين حد موفق عمل کند . همايون بهزادي و حسين کلاني در اين روز ستاره بودند. تيم استقلال که شوکه شده بود ناصر حجازي را وارد زمين کرد اما ديگه خيلي دير بود و او هم گل پنجم و ششم را نوش جان کرد.
فلسفه 6 تايي ها در اين روز به اوج رسيد . مردم از خوشحالي نمي دانستند چه بکنند . کرکري ها به حد اعلا رسيده بود و همه خوشحال , همه راضي بودند وتنها کساني نا راضي بودند که مسئولان و تعداد 10 ,11 هزار نفري استقلال بودند .
باور کردني نبود اما انسجام و همدلي و يکرنگي دوستي بچه هاي پرسپوليس که من هم که بازي نمي کردم , تحت تاثير قرارگرفتم و اين روز يکي از روزهاي شاد من بود .

و اما تيتر روزنامه هاي ايراني و روزنامه عربي :

روزنامه عربي تيتر زد:
فستيوال گل پرسپوليس تمام شدني نبود .
يک از نشريات عربي بعد ازاين پيروزي پرگل مطلبي را به اين مسابقه اختصاص داد و تيتر زد:
((فستيوال گل پرسپوليس تمام شدني نبود.))
تيتر روزنامه کيهان:
کيهان کمي براي متفاوت تر بودن از رقيب تيتر زد : «اين 3 تن شش بار دروازه تاج را لرزاندند »و عکس بازي دو تيم راروي جلد خود چاپ کرد. تيتر هاي ديگر اين روزنامه به تيم ملي مربوط مي شد.
تيتر روزنامه دنياي ورزش:
اما دنياي ورزش نوشت :«معجزه سرخ پوشان»در مطلب مربوط به اين بازي امده بود :«اگر پرسپوليس ديشب را بااژاکس قهرمان نامدار اروپا مقايسه کنيم ره به خطا نرفته و سخني به گزاف نگفته ايم . مگر اينکه درميان صحبت از ارزشهاي مادي در ميان باشد که در اين ميان مشخص است که هيچ کدام از بازيکنان بزرگ اژاکس هم مقدار نيستند .»
ترکيب پرسپوليس
همايون بهزادي -- حسين کلاني -- اسماعيل حاج رحيمي پور
ايرج سليماني -- علي پروين -- اصغر اديبي
ابراهيم آشتياني -- مسيح مسيح نيا -- جعفر کاشاني -- رضا وطن خواه
مودت
ترکيب استقلال :
عادلخاني -- مظلومي-- روشن
قراب -- جباري -- حق ورديان
جانملکي -- عبدالهي -- الله وردي -- کرگرجم
رشيدي (حجازي)

داور بازي رومانيايي بود

نيکولاري پتروچيانو , داور بازي با کمک اکبر حق بين و محمود خوشخوان قضاوت اين ديدار را در اولين دوره تخت جمشيد به عهده داشت و مجبور شد 6 بار سوت خود را به جهت لرزش تور دروازه استقلال به صدا در بياورد.
پتري چيانو روز راحتي را سپري ميکرد تا قبل از اين بازي بارها کارت زرد و قرمز به بازيکنان دو طرف داده شده بود.تا قبل از اين ديدار رضا وطنخواه ، عزيز اصلي ، همايون بهزادي وحسين کلاني از پرسپوليس ومهدي لواساني از استقلال از زمين مسابقه اخراج شده بودند ، اما در اين بازي و در فشار حملات پرسپوليس هيچ اتفاقي نيفتاد و داور رومانيايي يک روز راحت و خوب را پشت سر گذاشت و با خيال اسوده ايران را به مقصد کشورش ترک کرد.
6 گل تاريخي را چه کساني زدند
سه گل از شش گل را همايون بهزادي بازيکن سر طلايي معروف فوتبال ايران در دقايق 50، 87، 90 به ثمر رساند تا رکورد ماندگاري براي خود ثبت کند .
بهزادي در اين رابطه گفت به تنهايي ميتوانستم 6 گل به استقلال بزنم . باور کنيد کار سختي نبود .
2 گل ديگر را ايرج سليماني در دقايق ( 45 , 57 ) وارد دروازه استقلال کرد حسين کلاني نيز در دقيقه 32 موفق به فتح دروازه حريف شد تا جشن تاريخي 6 تايي ها کامل شود .
حاشيه هاي دربي حماسي پرسپوليسي
دست دوستي زير بغل غم!
مي گويند بعد پايان بازي استقلالي ها بر روي زمين افتاده بودند و توانايي حرکت کردن نداشتند. پرسپوليسي ها وقتي اين صحنه را ديدند به سمت ياران آبي پوش رفتند و زير بغل انها را گرفتند و کمک کردند تا ابي پوشان زودتر غم را از دل بيرون کردند و راهي رختکن شوند.حرکاتي که گفته مي شود زير بارش شديد تشويق طرفداران پرسپوليس صورت گرفته بود
و اما داستان ياغي که مقصر باخت شناخته شد
بعد از بازي همه ي استقلالي ها به دنبال مقصر بودند.در اين ميان تيمسار خسرواني مدير وابسته اين باشگاه دو روز بعد از حادثه با حضور در جمع بازيکنان استفلال همه را مورد شماتت قرار داد. خسرواني که به شدت عصباني بود به بازيکنان گفت: اين تيم را منحل مي کنم و عکس شما را بر سر در باشگاه مي زنم و زيرش مي نويسم که شما مايه ننگ اين باشگاه هستيد.اين جمله هيچگاه به دل جواد الله وردي ننشست. او در ميان بازيکنان استقلال بلند شد و به رئيس با نفوذ استقلال گفت : اگر ما ننگ باشگاه هستيم شما رئيس ننگها مي باشيد. همين حرف باعث شد الله وردي مقصر آن باخت شناخته شد و بعدها براي گرفتن رضايت نامه و پيوستن به پرسپوليس سختي هاي زيادي بکشد. در آن ايام مجله دنياي ورزش قصد داشت به نحوه ارتباط الله وردي با باشگاه استقلال بهبود ببخشد. حتي جلسه اي هم با اين مدافع داشتند ، اما او هيچگاه حاضر نشد ننگ فوتبال لقب بگيرد تا ننگ بر پيشاني تيمسار خسرواني بماند.

بازي تصوير برداري شده يا نه؟

در اين مورد حرفهاي ضدو نقيض زيادي گفته شد. عده اي مي گويند خسرواني از سر ناراحتي زياد فيلم بازي 6تايي ها را در مرکز صدا و سيما نابود کرده است اما بازيکنان اکثرا مي گويند اين بازي اصلا فيلم برداري نشده است. در همان روز که ديدار دو تيم انجام مي شد مسابقات جام جهاني کشتي به نام اريا مهر وبا حضور محمد رضا پهلوي در سالن حيدر نيا برگزار مي شده است. البته عده اي مکان بازي هارا سالن 12هزار نفري ازادي عنوان مي کنند. حضور شاه در محل اين بازي ها باعث شد دوربينهاي ورزشگاه به محل اين بازي ها انتقال يابد و عملا هيچکس به فکر تهيه فيلم بازي نباشد.
منابع تحقيق :
www.perspolis-fc.com
سايت عصر ايران
www.topgoal.ir
sorkhiran.pib.ir
fa.wikipedia.org
صداقت، فرهاد. 34 سال با پرسپوليس (از سال 47 تا سال 81). چاپ اول، تبريز: شهريور 1381
حدادپور، مهدي؛ زارعي، اصغر. سالنامه رسمي و فرهنگ مصور باشگاه فرهنگي ورزشي پرسپوليس 1386
حدادپور، مهدي. سالنامه پرسپوليس 1381
«30 سال تاريخ باشگاه پرسپوليس: از شاهين تا پيروزي». انتشارات کيهان.
سايت ارتش سرخ
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image