نقش زن به عنوان عضوي از خانواده بسيار با اهميت است
-(5 Body)
|
نقش زن به عنوان عضوي از خانواده بسيار با اهميت است
Visitor
249
Category:
دنياي فن آوري
مسئوليت ادارهي جامعهي اسلامي و پيشرفت جامعهي اسلامي بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر كدامي به نحوي بر حسب توانائيهاي خودشان. در مسألهي زن آنچه كه در درجهي اول اهميت قرار دارد، مسألهي «خانواده» است؛ نقش زن به عنوان عضوي از خانواده. به نظر من از همهي نقشهائي كه زن ميتواند ايفاء كند، اين اهميتش بيشتر است. البته بعضيها اينطور حرفها را در همان نظر اول با شدت رد ميكنند و ميگويند آقا شما ميخواهيد زن را توي خانه اسير كنيد، محبوس كنيد، از حضور در صحنههاي زندگي و فعاليت باز بداريد؛ نه، به هيچ وجه قصد ما اين نيست؛ اسلام هم اين را نخواسته. اسلام وقتي كه ميگويد: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»، يعني مؤمنين و مؤمنات در حفظ مجموعهي نظام اجتماعي و امر به معروف و نهي از منكر همه سهيم و شريكند؛ زن را استثناء نكرده. ما هم نميتوانيم زن را استثناء كنيم. مسئوليت ادارهي جامعهي اسلامي و پيشرفت جامعهي اسلامي بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر كدامي به نحوي بر حسب توانائيهاي خودشان. بحث سر اين نيست كه زن آيا ميتواند مسئوليتي در بيرون از منزل داشته باشد يا نه - البته كه ميتواند، شكي در اين نيست؛ نگاه اسلامي مطلقاً اين را نفي نميكند - بحث در اين است كه آيا زن حق دارد به خاطر همهي چيزهاي مطلوب و جالب و شيريني كه در بيرون از محيط خانواده براي او ممكن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بين ببرد؟ نقش مادري را، نقش همسري را؟ حق دارد يا نه؟ ما روي اين نقش تكيه ميكنيم. من ميگويم مهمترين نقشي كه يك زن در هر سطحي از علم و سواد و معلومات و تحقيق و معنويت ميتواند ايفاء كند، آن نقشي است كه به عنوان يك مادر و به عنوان يك همسر ميتواند ايفاء كند؛ اين از همهي كارهاي ديگر او مهمتر است؛ اين، آن كاري است كه غير از زن، كس ديگري نميتواند آن را انجام دهد. گيرم اين زن مسئوليت مهم ديگري هم داشته باشد - اما اين مسئوليت را بايد مسئوليت اول و مسئوليت اصلي خودش بداند. بقاي نوع بشر و رشد و بالندگي استعدادهاي دروني انسان به اين وابسته است؛ حفظ سلامت روحي جامعه به اين وابسته است؛ سَكن و آرامش و طمأنينه در مقابل بيقراريها و بيتابيها و تلاطمها به اين وابسته است؛ اين را نبايد فراموش كنيم. اين هنري نيست كه زن كار مردانه را تقليد كند؛ نه، زن يك كار زنانه دارد كه ارزش آن از هر كار مردانهاي بيشتر است. امروز دستهاي بشدت مشكوك موج ضد ارزشي را در دنيا به راه انداختهاند - كه در همه جا هست، در كشور ما هم متأسفانه در گوشه و كنار ديده ميشود - اينها ميخواهند زن را وادار كنند به اينكه بشود يك مرد! اين را كسر شأن زن ميدانند كه چرا فلان كارها را مرد ميكند، زن نكند! اين كسر شأن است؟ نگاه به اين مسأله، نگاه غلطي است. اين را عيب ميگيرند كه چرا شما ميگوئيد زن، زن است؛ مرد، مرد است. خوب، مگر اينطور نيست؟ شما دلتان ميخواهد كه ما بيائيم بگوئيم زن، يك مرد است؛ آن وقت يك مرد مصنوعي؛ كپي دوم مرد! اين چه افتخاري است براي زن؟ افتخار براي زن اين است كه يك زن باشد؛ يك زن كامل، يك مؤنث كامل. در مقام ارزشگذاريهاي والا اگر نگاه كنيم، اين ارزش - يك زن كامل بودن - از يك مرد كامل بودن كمتر كه نيست، در مواردي قطعاً بالاتر و بيشتر هم هست. ما چرا اين را از دست بدهيم؟ البته مسئوليتهائي هست كه مشترك است. همانطور كه گفتيم، مسئوليت حضور در جامعه و فهميدن دردهاي عمومي جامعه و سعي در علاج دردهاي عمومي جامعه، مخصوص مرد و مخصوص زن نيست؛ زنها هم نميتوانند شانهشان را از اين مسئوليت خالي كنند. اگر زنها بايد در اين زمينه كاري انجام بدهند، البته بايد انجام بدهند - محدوديتي هم وجود ندارد - اما مسئوليتهاي اختصاصي هم، يعني آن كاري كه خداي متعال به حسب طبيعت به عهدهي زن قرار داده، مهم است.
|
|
|