نگاهي به تاثير مدرسه بر سلامت نوجوانان
قبل از هر چيز با تامل اين جملات را بخوانيد:
• نوجوانان سرمايه اساسي کشورها و در نهايت بشريت به حساب ميآيند.
• در دوره نوجواني هويت فرد شکل ميگيرد و هويت واقعي فرد در همين سن پايهگذاري ميشود.
• بسياري از مشکلات جسماني، رواني، اجتماعي و رفتارهاي ناسالم ريشه در زمان نوجواني دارد.
• دوره نوجواني زمينه و پايه مناسبي را براي يک فرد بزرگسال سالم و توانمند ايجاد ميکند.
• دوره نوجواني فرصت خوبي براي رشد استعدادهاي متعدد هنري، فکري، ادبي، سياسي و... است.
تمام اين اطلاعات به ما از حساسيت اين دوره ميگويد. دوره نوجواني که قسمت بزرگي از آن در مدارس ميگذرد. مدارسي که اگر مسوولان نگاه درستي به حساسيتهاي سنين دانشآموزان آن نداشته باشند، سرمايه يک جامعه را تا مرز نابودي سوق ميدهند. به همين خاطر نگاهي داشتهايم به اين دوره و حساسيتهاي آن در مدارس.
سلامت، حق مسلم همه
سلامت حق مسلم تمام افراد بوده و همه در دستيابي و ارتقاي آن تلاش ميکنند. عوامل متعددي بر دستيابي به سلامت مطلوب و اين مقصودعالي تاثير دارند از جمله عوامل محيطي و دروني. عوامل محيطي تاثيرگذار بر رفاه و سلامت بسيارند. قوانين، مقررات و ساختار اجتماعي فرهنگي و سياسي که در آن زندگي ميکنيم تعيين کنندههاي عمده سطح رفاه افراد هستند. و اما عوامل دروني عبارتند از: وراثت، شخصيت و... که به اندازه عوامل محيطي در دستيابي به سلامت و ارتقاي آن نقش دارند.ميزان آگاهي و اطلاعات، ارزشها و باورهاي هر انسان و رفتارهايي که در پيش ميگيرد و همچنين ساختار جسم و شخصيت انسانها. بسيارند افرادي که عوامل رفاهي محيطي براي آنها فراهم است اما به دليل نبود يا کمبودهايي که به عوامل فردي باز ميگردد رفاه و سلامت ندارند. بايد نوجوانان را قادر ساخت اجزاي سلامت و رفاه خود را بشناسند، وضعيت سلامت خود را محک بزنند و بدانند از چه طريق خواهند توانست به اطلاعات و خدمات مورد نياز براي تحقق سلامت خود دست يابند. براي اين کارچه جايي بهتر از مدرسه سراغ داريد؟
مدرسه و ارتقاي سلامت
در منابع علمي براي تحقق هدف ارتقاي سلامت روشهايي مطرح شده است. موضوع بهرهگيري از جايگاههاي خاص همچون مدرسه، خانواده و محيط کار براي اجراي فعاليتهاي ارتقاي سلامت يک اصل است. حضور در مدرسه به عنوان مکاني که تقريبا تمامي کودکان و نوجوانان بخش عمدهاي از ساعات زندگي خود را در آن سپري ميکنند و با شيوههاي يادگيري آشنا شده و آنها را فرا ميگيرند و در اين اولين روابط اجتماعي خارج از منزل به کسب ديدگاه و نگرش ميپردازند از مهمترين فرصتهاي پيشروي جامعه براي آموختن رفتارهاي سالم است.
مدرسه خوب، زندگي سالم
مدرسه به عنوان مهمترين محيط آموزشي که نوجوان از آن بهره ميگيرد، مسوول آموزش حجمي بزرگ از دانستهها و مهارتهايي است که فرد را آماده يک زندگي سالم و مسوولانه ميکند. اين فضا باوجود عواملي مانند تاثير چشمگير همسالان بر يکديگر، الگو بودن معلمان و دبيران، آموزههايي که از طريق برنامه رسمي درسي ارايه ميشود و نيز آنچه که در ساعات غيردرسي در مدرسه با عنوان فعاليتهاي فوق برنامه، پرورشي و فرهنگي رخ ميدهد تاثير خود را بر شکلگيري رفتار دانشآموزان ميگذارد.
سايه مدرسه بر سر آموختهها
مدرسه ميتواند تاثير آموختههاي خانواده، اجتماع و رسانهها (مانند راديو و تلويزيون) را تحتالشعاع خود قرار دهد. به اين صورت مدرسه بهترين فرصت را براي ساختن نسلي دانا و توانا در اختيار دارد. مسوولان مدرسه ميتوانند بر اساس گرايش نوجوانان به شخصيتهاي برجسته و خصيصه الگوپذيري آنها، بخشهايي از سرگذشت بزرگان و فرزانگان را از زبان خود ايشان يا کتب بازگو کنند تا علاوه بر ارتقاي سلامت جسمي بر اعتلاي روحي و مقاومت اخلاقي نوجوانان بيفزايند. برگزاري گفتمانهاي صميمي و دوستانه بين نوجوانان در مدرسه با حضور مربيان و مشاوران بر ارتقاي آگاهي نوجوانان در خصوص بلوغ و کسب تجربيات کمک ميکند.
سرمايهاي به نام دانشآموز
همچنين مدارس با تنظيم و تدوين کتابها، بولتنها و بروشورهايي در زمينه شناخت بلوغ و نوجواني به شيوه علمي و توزيع در بين دانشآموزان ميتوانند آنان را در مورد استفاده بهينه از سرمايههاي دوران بلوغ ياري دهند. به اين صورت نهاد مدرسه ميتواند به محلي امن و پلهاي براي رسيدن به سلامت فردي و اجتماعي دانشآموزان و در نهايت جامعه تبديل شود.
دوره نوجواني
دوره نوجواني به دورهاي از شروع بلوغ تا کامل شدن آن که بين 9 تا 19 سالگي در دختران و 12 تا 19 سالگي در پسران است، گفته ميشود. اين سنين دوران عبور از مرحله کودکي به بزرگسالي و توام با اشتياق به آزمودن و تجربه کردن است. بيشتر مراحل تکامل بلوغ جسمي، رواني و اجتماعي در اين سالها طي ميشود و بسياري از الگوهاي رفتاري انسان که از ثبات بيشتري برخوردارند در همين دوران پايهريزي ميشود و چگونگي رفتار فردي و اجتماعي انسان بالغ رقم ميخورد.
در همين سنين رفتارها از شکل ابتدايي آن که به طور عمده ناشي از عواملي چون غريزه، وراثت و شخصيت است به شکل تکامل يافتهتر تغيير مييابد.
منبع:http://www.salamat.com