جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
مقام پدر و مادر (2)
-(6 Body) 
مقام پدر و مادر (2)
Visitor 279
Category: دنياي فن آوري

حدود اطاعت والدين

در اينجا شايد پرسيده شود که جلب رضايت والدين، تا چه حد و تا کجا لازم است. در اين مورد، بايد متذکر شد که اگر چه ممکن است به نظر برسد که به طور نامحدود بايد در جهت تأمين رضايت والدين عمل کرد؛ امّا اين امر تا بدان جاست که اطاعت از والدين، تضادّي با اطاعت خداوند نداشته باشد. در حقيقت، احسان نسبت به والدين و تکريم آنان تا آنجا لازم است که اگر آنان بر ديني غير از دين مبين اسلام بودند، بنابر نصّ صريح قرآن و روايات، باز مجاز نيستيم که ترک احسان کنيم و در امور دنيوي بايد مطيع آنها باشيم و در مسائل ديني و مذهبي، اگر اطاعت و فرمان پدر و مادر، مخالف فرمان خدا و رسولش باشد، در اين صورت، اطاعت از آنان لازم نيست.
قرآن کريم در آيات زيادي در کنار توصيه به اطاعت از والدين، اين نکته را نيز گوشزد مي کند که متابعت از پدر و مادر، مشروط بر عدم تضاد با فرمان خداوند است و در صورتي که متابعت از والدين، سبب خروج از عبوديت شود، اين اطاعت لازم نيست.
خداوند متعال، پيش از آنکه اطاعت از والدين را بخواهد، دعوت به عبوديت و پرستش و اطاعت خويش و عمل به اصل توحيد را مي خواهد. بالاترين حق را خداوند بر گردن ما دارد که بر تمام حقوق ديگر، مقدّم است.
در آيينه احاديث و روايات نيز اطاعت از والدين، زيرمجموعه و تحت الشعاع اطاعت از پروردگار بر شمرده شده است و در حديث وارد شده که «لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق».(17) طاعت هيچ آفريده اي از رهگذر نافرماني آفريدگار، معقول و جايز نيست و ما مجاز نيستيم که اطاعت از غير خدا را بر اطاعت از خدا ترجيح دهيم و خداوند متعال در قرآن مجيد، ما را به اطاعت کورکورانه و چشم و گوش بسته از پدران و نياکان بر حذر مي دارد و مي فرمايد:
يا اَيهَا الَّذينَ امَنُوا لا تَتَّخِذُوا ابائَکمْ وَ اِخْوانَکمْ اَوْلِياءَ اِنِ اسْتَحَبُّوا الْکفْرَ عَلَي الاْيمانِ وَ مَنْ يتَوَلَّهُمْ مِنْکمْ فَأولئِک هُمُ الظّالِمُونَ.(18)
اي اهل ايمان! شما پدران و برادران خود را نبايد دوست بداريد، اگر آنها کفر را بر ايمان ترجيح دهند، و هر کس از شما آنان را دوست بدارد، بي شک، ستمکار است.
در حقيقت، همه چيز بايد فداي هدف اصلي، يعني توحيد شود. در آيه بعد، خداوند مي فرمايد که عشق و علاقه انسان به زن و فرزند و مال و مقام و خانه، نبايد مانع از اجراي حکم خدا و جهاد گردد و او را از هدف مقدسش باز دارد.
خداوند در سوره لقمان، درباره پدران و مادران بت پرست مي فرمايد:
وَ اِنْ جاهَداک عَلي اَنْ تُشْرِک بي ما لَيسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفا.(19)
اگر آنها (پدر و مادر) به تو اصرار دارند که چيزي را که شريک خدا نمي داني، براي او شريک قرار دهي، هرگز از آنها اطاعت مکن؛ ولي در زندگي دنيا با آنها به نيکي رفتار کن.
خلاصه آنکه رضايت والدين و دوستي آنان، بسيار مورد سفارش است؛ ولي اين امر نبايد باعث اطاعت کورکورانه و بي تعقّل شود، به صورتي که حتي به دعوتِ کفرآميز آنان نيز رضايت دهيم.

6 - وَ وَصَّينَا الاِْنْسانَ بِوالِدَيهِ حَمَلَتْهُ اُمُّهُ وَهْناً عَلي وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في عامَينِ اَنِ اشْکرْ لي وَ لِوالِدَيک اِلَي الْمَصيرُ.(20)

ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کرديم. مادرش او را با زحمت روي زحمت حمل کرد، و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايان مي يابد، و به او توصيه کرديم که براي من و براي پدر و مادرت شکر به جا آور، که بازگشت همه شما به سوي من است.
يکي ديگر از آياتي که بر عظمت والدين و نيکي به آنها دلالت دارد، همين آيه است که در اينجا بحث از نعمت پدر و مادر و زحمات و حقوق آنهاست و اينکه خداوند، شکر پدر و مادر را در کنار شکر خودش قرار داده است، چون مادر در مدتي که بچّه را حمل مي کند و بعد از آن که دوران شيرخوارگي را طي مي کند، بزرگترين فداکاري را هم از نظر روحي، هم از لحاظ جسمي و هم از جهت خدمات ديگر، در مورد فرزندش انجام مي دهد.
خداوند مي فرمايد: شکر مرا به جا آور که چنين پدر و مادر مهرباني به تو داده ام و هم شکر پدر و مادرت را که عهده دار انتقال نعمتهاي من به تو هستند. پدر و مادر به حکم عواطف، کمتر فرزندان خود را فراموش مي کنند. اين فرزندان هستند که بايد آنها را فراموش نکنند؛ مخصوصا به هنگام پيري؛ چرا که بسيار ديده شده است که فرزندان، پدر و مادر را در هنگام پيري فراموش مي کنند و اين، بدترين ناشکري براي فرزندان محسوب مي شود.
صاحب تفسير آيات الاحکام،(21) در ذيل اين آيه شريفه از سوره لقمان مطالبي چند را بيان نموده است که در زير مي آيد:
1 - خداوند، پس از اينکه انسان را به اطاعت از پدر و مادر و مهرباني نسبت به آنها سفارش مي کند، اهمّيت محبّت به مادر را جداگانه متذکر مي شود. اين به جهت عنايت بيشتر و اهمّيت داشتن فراوان حقّ مادر است.
2 - خداوند به شکرگزاري نسبت به پدر و مادر، امر مي کند؛ ولي اوّل به شکرگزاري نسبت به ذات اقدس خودش (ان اشکرلي) سفارش مي کند و در اين تقديم، به اينکه حقِ خداي سبحان، بزرگتر از حقّ والدين است، اشاره دارد و اينکه شکر او از شکر پدر و مادر، لازم تر است؛ چون منعمِ حقيقي خداست و او سبب حقيقي در خلق و ايجاد است و پدر و مادر، سبب ظاهري هستند. پس سزاوار است که سبب حقيقي بر سبب ظاهري، مقدّم باشد.
3 - خداوند در پايان آيه مي فرمايد: «الي المصير». تقدّمِ جار و مجرور افاده حصر مي کند؛ يعني در نهايت به سوي من باز مي گرديد، نه به سوي غير من، و برگشت تمام خلايق به سوي من است.

7 - وَ قال رَبِّ اَوْ زِعْني اَنْ اَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتي اَنْعَمْتَ عَلَي وَ عَلي واِلَدَي.(22)

[حضرت سليمان] گفت: پروردگارا! شکر نعمتهايي را که بر من و پدر و مادرم ارزاني داشته اي به من الهام فرما.
در اين آيه، حضرت سليمان و افراد صالح، در مقام دعا از خداوند مي خواستند که آنان را موفّق گرداند که شکر نعمتهايي را که برخود آنان و والدينشان ارزاني داشته است، به جا آورند. لذا انسان موظّف است شکر و سپاس نعمتي را که خداوند حتي به والدين هم داده، به جا آورد و اين خود، يک نعمت است و شکر اينها مايه خشنودي پروردگار است.
حضرت سليمان، نه تنها تقاضاي توانايي بر شکر نعمتهايي که خداوند به خود او داده است؛ بلکه در عين حال، تقاضا دارد که شکر مواهبي که بر پدر و مادرش ارزاني شده نيز ادا کند، چون بسياري از مواهب وجود انسان، از پدر و مادر به ارث مي رسد و امکاناتي که خداوند به پدر و مادر مي دهد، کمک مؤثّري براي فرزندان در راه نيل به هدفها مي کند.

8 - وَ وَصَّينَا الاِنْسانَ بِوالِدَيهِ اِحْساناً حَمَلَتْهُ اُمُّهُ کرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کرْها و حَمْلُهُ و فِصالُهُ ثَلثُونَ شَهْراً.(23)

ما به انسان توصيه کرديم که به پدر و مادرش نيکي کند، مادرش او را با ناراحتي حمل مي کند و با ناراحتي بر زمين مي گذارد، و دوران حمل تا از شير گرفتنش سي ماه است.
خدمت به پدر و مادر و شکر زحمات آنها، مقدّمه اي است براي شکر پروردگار. آن زحماتي را که مادر از روز انعقاد نطفه مي کشد (که يکي از سخت ترين حالات مادر است)، جاي اين شکر را دارد. مادر در طول اين سي ماه، بيشترين زحمات را متحمّل مي شود و بزرگترين فداکاري را در مورد فرزندش انجام مي دهد تا آنجا که گاه جان خود را بر سرِ فرزند مي نهد.
بعد دوران مراقبت فرا مي رسد که مادر بايد با صبر و حوصله، تمام نيازهاي فرزند را تشخيص دهد و آنها را بر آورده کند. تأمين غذاي او که از شيره جان مادر گرفته مي شود، ايثاري است بس بزرگ.
اينکه در اين آيه تنها از مادر سخن به ميان آورده شده و سخني از پدر در ميان نيست، نه به دليل عدم اهمّيت اوست، چون پدر نيز در بعضي از اين مشکلات با مادر شريک است؛ ولي نشان مي دهد که سهم مادر در تحمّل مشکلات بيشتر است، لذا بيشتر روي آن تکيه شده است. مادر، کسي است که هر انساني، طبق فطرت خويش به او جذب مي شود و هر چقدر اين محبّت و نيکي در يک خانواده از انسجام و استحکام بيشتري برخوردار باشد، اساس جامعه، استوارتر خواهد بود.

9 - وَ بَرّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يجْعَلْني جَبّارا شَقِيا.(24)

خداوند مرا نسبت به مادرم نيکو کار قرار داده، و جبّار و شقي قرار نداده است.
قرآن، در ترسيم سيماي مهربان حضرت عيسي عليه السلام به اين نکته توجّه مي دهد که وي افتخار مي ورزيد که خداوند، او را نسبت به مادرش رئوف و مهربان قرار داده و يا خطاب به حضرت يحيي عليه السلام مي فرمايد:

وَ بَرّا بِوالِدَيهِ وَ لَمْ يکنْ جَبّارا عَصِيا.(25)

او نسبت به پدر و مادرش نيکوکار بود و جبّار و عصيانگر نبود.
بر اين اساس است که قرآن، در مقام بيان نعمتهايي که به مسيح عليه السلام ارزاني داشته، چنين تذکر مي دهد:

اِذْ قالَ اللّه يا عيسي ابْنَ مَرْيمَ اذْکرْ نِعْمَتي عَلَيک وَ عَلي والِدَتِک.(26)

به ياد آور هنگامي را که خداوند به عيسي بن مريم گفت: متذکر نعمتي که بر تو و مادرت دادم، باش.
بر شمردن نعمتهايي که خداوند به انسان داده است، به منظور زنده کردن روح شکرگزاري در اوست.
يکي از خصايص ارزنده حضرت عيسي و يحيي عليهماالسلام اين بود که با پدر و مادر خود نيکوکار بودند و هرگز در برابر ايشان عصيان نکردند و منطق انساني، چنين حکم مي کند که با کساني که سالها با ما مدارا و نرمي رفتار کرده و با مهرباني سخن گفته اند، در مقابل آنها خاضع باشيم.

10 - کتِبَ عَلَيکمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکمُ الْمُوْتُ اِنْ تَرَک خَيرَاً الْوَصِيةُ لِلْوالِدَينِ.(27)

بر شما نوشته شده هنگامي که يکي از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبي از خود به جاي گذارده، براي پدر و مادر، وصيت کند.
مقصود از نيکي و يا محبّت به والدين، تنها خدمت ظاهري و لبخندزدن به آنها نيست؛ هر چند کار مطلوبي است. خداوند دستور مي دهد که به فکر زندگي پدر و مادر باشيم و فرزندان ثروتمند، وصيت کنند که سهمي از ارث آنها به والدينشان پرداخته شود تا زندگي پدر و مادرشان بعداز مرگ آنها تأمين شود. خداوند همچنين والدين را بهترين مورد، انفاق معرّفي مي کند و مي فرمايد:

يسْئَلُونَک ماذا ينْفِقُونَ قُلَ ما اَنْفَقْتُم مِنْ خَيرٍ فَلِلْوالِدَينِ.(28)

از تو سؤال مي کنند چه چيز انفاق کنند، بگو هر خير و نيکي و سرمايه سودمند مادّي و معنوي که انفاق مي کنيد، براي پدر و مادر بايد باشد.
در قرآن، آيات زيادي درباره انفاق و بخشش در راه خدا آمده؛ ولي در اين آيه، موارد و اشخاصي که به آنها انفاق مي شود، بيان شده است. خداوند، اوّل چيزي را که بايد انفاق نمود، با ذکر کلمه «خير» بيان مي کند که هر نوع کار و سرمايه خير و مفيد و قابل انفاق مي تواند باشد. دومين مصرف انفاق، قبل از همه خويشاوندان و از ميان آنها نخست پدر و مادر هستند. بديهي است که انفاق به آنها، علاوه بر آثاري که در هر انفاقي نهفته است، اثر عميقي در استحکام پيوند و خويشاوندي دارد.

11 - اِمّا يبْلُغَنَّ عِنْدَک الْکبَرَ اَحَدُهُما اَوْکلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْ هُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کريماً.(29)

هرگاه يکي از آنها يا هر دو آنها نزد تو به سن پيري برسند، کمترين اهانتي به آنها روا مدار، و بر آنها فرياد مزن، و گفتار لطيف و سنجيده و با نرمي و بزرگوارانه بگو.
پدران و مادران، در دوران پيري بيش از هر زمان به کمک فرزندان نياز دارند و درخواست هاي آنان در اين سن و سال، بيش از گذشته است و در چنين مواقعي، گفتن سخن ملال آور و تند به آنان، مايه ناراحتي آنها مي گردد.
در اين موقع، آزمايشِ بزرگ فرزندان شروع مي شود که در اينجا آيا وجود چنين پدر و مادري را مايه رحمت مي دانند و يا بلا و مصيبت. آيا صبر و حوصله کافي براي برخورد احترام آميز با چنين پدر و مادري را دارند و يا اينکه آنها را آزار مي دهند.
قرآن، خطاب به فرزندان مي گويد که به پدر و مادر، حتي اُف مگوييد، يعني با صداي بلند و اهانت آميز با آنها سخن مگوييد. قرآن، حتي کمترين بي احترامي را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است. در حديثي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم:
لو علم الله شيئاً هو أدني من اُف لنهي عنه، و هو من أدني العقوق، و من العقوق ان ينظر الرجل الي والديه فيحّد النظر اليها.(30)
اگر چيزي کمتر از اُف وجود داشت، خدا از آن نهي مي کرد و اين، حدّاقل مخالفت و بي احترامي نسبت به پدر و مادر است و از اين جمله، نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر است.
احترام به پدر و مادر آن قدر لازم است که حتي نبايد در برابر آنها کمترين سخني که دليل بر ناراحتي از آنها و يا حتّي تنفّر باشد، بر زبان جاري ساخت.

12 - وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کما رَبَّياني صَغيراً.(31)

بالهاي محبّت و تواضع خويش را در برابرشان بگستران و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنان مرا در کودکي تربيت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.
قرآن، تنها سخن ملال و تند نگفتن را در حفظ مقام و موقعيت پدر و مادر کافي نمي داند؛ بلکه يک سري دستورهايي مي دهد که مي تواند در قلوب آنها روح نشاط ايجاد کند.
لذا قرآن بر دوران پيري پدر ومادر تکيه کرده که در آن موقع، نياز شديدي به حمايت و محبّت و احترام دارند. آنها ممکن است بر اثر کهولت سن به جايي برسند که نتوانند بدون کمک ديگري حرکت کنند.
نکته اي که از اين آيه استفاده مي شود، اين است که اگر پدر و مادر آنچنان پير و ناتوان شدند که به تنهايي قادر بر حرکت انجام کارهاي ضروري خويش نبودند، فراموش نکن که توهم در کودکي چنين بودي و پدر و مادر، تمام اين زحمات دوران کودکي تو را تحمّل کردند. پس تو هم در مقابل، آن زحمات و محبّتها را جبران کن.
سيد قطب در تفسير خويش، نقل مي کند که شخصي در حين طواف، مادر خود را هم طواف مي داد. پيامبر صلي الله عليه و آله را ديد. عرض کرد: «آيا حق مادرم را با اين کار به جا آوردم» فرمود: نه، حتي جبران يکي از ناله هاي او را به هنگام وضع حمل نمي کند.(32)

پي نوشت ها :
 

17 - نهج البلاغه (شيخ محمد عبده)، حکمت 165.
18 - سوره توبه(9)، آيه 23.
19 - سوره لقمان(31)، آيه 15.
20 - سوره لقمان (31)، آيه 14.
21 - روائع البيان، ج2، ص261.
22 - سوره نمل(27)، آيه19.
23 - سوره احقاف(46)، آيه15.
24 - سوره مريم(19)، آيه 32.
25 - سوره مريم(19)، آيه14.
26 - سوره مائده(5)، آيه110.
27 - سوره بقره(2)، آيه 180.
28 - سوره بقره(2)، آيه215.
29 - سوره اسراء (17)، آيه 23.
30 - جامع السعادات، ج 2، ص 258.
31 - سوره اسراء (17)، آيه 24.
32 - في ظلال القرآن، ج 5، ص 371.

منبع:www.hawzah.net
ادامه دارد
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image