جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جايگاه پدر و وظايف ما
-(3 Body) 
جايگاه پدر و وظايف ما
Visitor 663
Category: دنياي فن آوري

اشاره

سيزدهم رجب، افزون بر شادماني ميلاد شهريار خردورزي و عدالت، با احترام به ارجمندي مقام پدران و سپاس از مهر گسترده ايشان معطر شده است. انتخاب ولادت سرسلسله امامت و پدر دو پيشواي الهي، امام حسن و امام حسين عليهماالسلام به عنوان روز پدر، حريم و حرمت مقام بلند ايشان و شعفناکي اين روز را يادآور مي‏شود. در اين مقاله، با نگاه به آموزه‏هاي زندگي‏آموز اسلام، از شکوه مقام پدر و احترام بي‏مرز او در معارف ديني سخن آورده‏ايم. گفتني است در واکاوي اين موضوع در آيات و روايات، بيشتر با واژه والدين روبه‏رو هستيم و همراهي و هم‏قدري پدر و مادر در تکريم.

معمايي شگرف با پاسخي آسان

صحنه زندگي ما با خاطره‏هايي سرشار از گذشت و ايثار، گره خورده است. در اطراف ما، هنرمنداني هستند که عمري پروانه بودن را حتي با شرارت شمع و باغباني را حتي با تلخي تيغ، عميق زندگي کرده‏اند. آنان تمام شدن را به بهاي ساختن و سوختن را به قيمت شادي بخشيدن اندوخته‏اند. اينکه کسي بتواند تا اين حد، بي‏دريغ عشق بورزد و اين‏گونه لبريز از سخاوت باشد، معمايي است شگرف با پاسخي آسان؛ قداست واژه‏اي به نام پدر. اوست که مي‏تواند بي هيچ چشم‏داشت، اين‏گونه چشمه زلال مهرباني باشد و جوهر گران‏مايه وجود را جاري جسم و جان فرزندانش سازد. اوست که مي‏تواند اين‏گونه ارزانْ عاطفه ارزاني کند. او بلندتر از ادراک واژه‏ها و فراتر از قامت سپاس‏هاي ماست.

سازنده‏ترين نظام ارتباطي

انسان، در چرخه ارتباط‏ها زندگي مي‏کند؛ ارتباط با خدا، خود، پدر و مادر، همسر، همسايه، هم‏سفر، هم‏سفره، هم‏جنس، نا هم‏جنس، دوست، دشمن و حتي حيوانات و طبيعت. در اين ميان، يکي از ديرپاترين و سرنوشت‏سازترين ارتباط‏ها، همراهي و هم‏زيستي انسان با پدر و مادر است. اين ارتباط، برنامه‏اي پويا و فراگير براي پاسداري از نظام خانواده را مي‏طلبد. اگر پيوندها و پيمان‏هاي استوار سنتي و ديني در هجوم آتشناک بي‏تفاوتي و بي‏مهري سست گردد و ناهنجاري‏هاي اخلاقي و اجتماعي همه‏گير شود، انسانِ بي‏پناه، ميزبانِ تنهايي وحشت‏خيز خويش مي‏گردد. پدر و مادر، دو بنياد خانواده هستند و استوار ماندن خانواده و آفت‏زايي از آن، به پاس داشتن حقوق و حرمت آنان وابسته است. ازاين‏رو، دين اسلام، حقوق و وظايفي را که بايد در اين ارتباط‏ها رعايت شود، به زيبايي بيان کرده و سازنده‏ترين نظام‏ها را بر هم‏زيستي سالم و سرشار از نشاط و تعالي پيشنهاد داده است. بي‏شک، ژرف‏ترين نگاه‏ها و آموزنده‏ترين مفاهيم را بايد در انديشه‏هاي بلند اسلام جست.

دو پدر معنوي

در برخي روايات، واژه «اَب» به معناي پدر، براي حضرت رسول صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و حضرت علي عليه‏السلام و به معناي پدران معنوي امت اسلام آمده است. پيامبر اکرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اَنا وعليٌ اَبَوَا هذِه الاُمَّةِ؛ من و علي دو پدر اين امتيم.» بنابراين، همان‏گونه که پدر، اسباب پديد آمدن مادّي و فيزيکي ماست و حقوق بسياري بر ما دارد، آن دو بزرگوار، انگيزه پديد آمدن هويت ديني و معنوي ما هستند و ما وام‏دار حقوق عظيم معنوي آنان هستيم. همان‏گونه که در برابر پدران جسماني خويش وظايفي چونان فرمان‏پذيري، فروتني، محبت، سپاس‏مندي، احسان، بزرگداشت و... داريم، در برابر اين پدران معنوي نيز چنان وظايفي را بر عهده داريم. البته حقوق اين پدران معنوي بسيار گسترده‏تر و پاسداشت آن بسي سخت‏تر است؛ زيرا سعادت دنيايي و اخروي که ره‏آورد اسلام است و زندگي ما را سرشار ساخته، همه دستاورد رنج‏ها، تلاش‏ها و مجاهدت‏هاي آن عزيزان است. همچنين با از دست دادن پدر جسماني، فرزند يتيم مي‏شود و در چرخه زندگي آفت‏ها مي‏بيند. با گُسست معنوي، اعتقادي و عملي از پدران معنوي نيز انسان، بي‏هدف، بي‏راهنما و بي‏پناه مي‏شود.

مربي و معلم به منزله پدر

در فرهنگ اسلامي، افزون بر تأکيد بر تکريم و احترام پدر حقيقي، براي پاسداشت برخي ديگر از افراد اثرگذار در تکوين شخصيت انسان، از آنان با واژه پدر ياد و به تعظيم و اکرامشان سفارش شده است. در روايتي آمده است: «به راستي پدران، سه نفر هستند: پدري که عامل پيدايي ما شده است (پدر حقيقي)؛ پدري که ما را پرورش داده است (مربي) و پدري که به ما آموزش داده است (معلّم).» همچنين در برخي روايات، تکريم برادر بزرگ‏تر را توصيه کرده و او را به منزله پدر شمرده‏اند.

معناي احسان به پدر و مادر

در آيات بسياري از قرآن مجيد، مردمان به احسان و نيکي کردن به پدر و مادر امر شده‏اند که از آن جمله است: آيه 83 سوره بقره، آيه 36 سوره نساء، آيه 151 سوره انعام، آيه 23 سوره إسراء، آيه 15 سوره أحقاف و آيه 8 سوره عنکبوت. دراين‏باره، يکي از ياران امام صادق عليه‏السلام از معناي احسان در آيه 83 سوره بقره پرسيد. آن حضرت فرمود: «يعني با آنان به طور شايسته هم‏زيستي کني و پيش از آنکه مجبور شوند چيزي از تو بخواهند، تو نيازشان را برآورده سازي، اگر چه از نظر مال بي‏نياز باشند».
راغب اصفهاني، واژه‏شناس نکته‏سنج نيز درباره معناي احسان گفته است: «احسان، بالاتر از عدل است؛ زيرا عدل بدان معناست که هر چه بر عهده دارد، بدهد و آنچه بر اوست، بگيرد، ولي احسان آن است که بيشتر از آنچه بر عهده دارد، بدهد و کمتر از آنچه براي اوست، بگيرد.» اين تفسيرها، وظيفه سترگ فرزندان را در برابر والدين گوشزد مي‏کند.

دستور عام نيکي به پدر و مادر

نيکي به پدر و مادر، سفارشي ويژه و دستوري عام است تا آنجا که حتي ناپارسايي، شيعه نبودن و حتي نامسلمان بودن پدر و مادر، مانع نيکي کردن به آنان نمي‏شود. دراين‏باره امام باقر عليه‏السلام در حديثي فرموده است: «سه چيز است که خداوند متعالي در مورد آنها اجازه مخالفت نداده است: بازگرداندن امانت به نيکوکار و بدکار؛ وفاي به پيمان در مورد درست‏کردار و بدرفتار، نيک‏رفتاري با پدر و مادر چه نيکوکار باشند و چه بد کردار.» امام رضا عليه‏السلام نيز مي‏فرمايد: «نيکي کردن به پدر و مادر واجب است، اگر چه آن دو مشرک باشند، ولي در نافرماني خداوند نبايد از آنان فرمان‏پذير بود».

سپر آتش

خدمت به پدر و مادر، از وظايف ديني و اخلاقي ماست و ره‏آوردهاي معنوي بسياري دارد. اين امر، افزون بر پاداش‏هاي آخرتي، در سرنوشت مادي و خوش‏بختي‏ها و کام‏يابي‏هاي زندگي دنيايي ما بسيار اثرگذار است. اين وظيفه در روزگار ضعف و سستي آنان، اهتمامي ويژه و توجهي خاص مي‏طلبد. در روايتي آمده است: مردي به نام ابراهيم از ياران امام صادق عليه‏السلام به آن حضرت گفت: پدر من بسيار کهن‏سال و ناتوان است، به گونه‏اي که وقتي مي‏خواهد قضاي حاجت کند، او را بر دوش مي‏گيريم و مي‏بريم. حضرت فرمود: «اگر مي‏تواني خودت چنين کاري را انجام بده و با دست خويش برايش لقمه بگير؛ زيرا چنين خدمتي، سپر آتش فرداي قيامت توست».

گفتار کريمانه

از شيوه‏هاي تعظيم و تکريم مقام پدر، گفتار کريمانه با اوست. قرآن کريم، شيوه‏هاي گفتار با مخاطبان گوناگون را بيان کرده و درباره درون‏مايه و محتوا، شکل القاي سخن و نوع آهنگ صدا، دستورهاي راه‏آموزي ارائه داده است. قرآن کريم درباره شيوه گفتار با پدر و مادر مي‏گويد: «وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَريمًا؛ با آن دو، سخن کريمانه، ارجمند و شرافتمندانه بگو.» (اسرا: 23) امام سجاد عليه‏السلام نيز در نيايشي از خداوند متعالي مي‏خواهد: «خدايا! آهنگ صدايم را در پيشگاه پدر و مادر آرام و فرود آمده قرار ده و سخنم را براي آنان گوارا و دل‏نشين ساز.» در روايتي آمده است که فردي به امام صادق عليه‏السلام گفت: پدرم به من خانه‏اي بخشيده و سپس تصميم گرفته است آن را از من باز پس گيرد. حضرت فرمود: «کار پدرت نارواست، ولي اگر بين تو و پدرت بگو مگو پيش آمد، صدايت را از صداي او بالاتر نبر و اگر او صدايش را بالا برد، تو آهنگ کلامت را پايين آور».

حفظ حريم حرمت پدر

در فرهنگ اسلامي، مرزهاي پاسداشت مقام بلند پدر و شيوه‏هاي ارج و احترام او با دقتي ژرف و نگاهي نکته‏سنجانه ترسيم شده است. در آيين اسلام، فرزند افزون بر آنکه خود بايد پيوسته قدر قداست پدر را بداند، نبايد کاري کند که ديگران حريم حرمت پدرش را بشکنند و او را آماج ناسزاهايشان قرار دهند؛ چون از زمان ديرين، چنين رسم بوده که به پدر و مادر کسي که کار ناروا مي‏کرد، ناسزا مي‏گفتند. دراين‏باره در روايتي آمده است که پيامبر اعظم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، کساني را که پدر و مادر خويش را لعنت مي‏کنند، لعنت کرد. از آن حضرت پرسيدند: آيا کسي پدر و مادر خود را لعنت مي‏کند؟ حضرت پاسخ داد: «آري. کسي که پدر و مادر مردم را لعنت مي‏کند و آنان در مقابل، پدر و مادر او را لعنت مي‏کنند».

پاسداري از نام و ياد پدر

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ‏دل
ياد پدر نمي‏کنند اين پسران ناخلف
يکي از سفارش‏هاي اخلاقي اسلام، زنده نگه داشتن نام و ياد پدر و مادر است. در بخشي از دعاي امام سجاد عليه‏السلام آمده است: «اي خداي من! ياد پدر و مادرم را در پايان نمازها از خاطرم مزداي و در همه لحظه‏هاي شبانگاهان و در همه ساعت‏هاي روز، ياد آنان را از ضميرم مَبر.» اين پاس‏داشت نام و ياد، به هر شکل و هر شيوه، از جنس نيکي کردن به پدران و نوعي قدرداني از زحمت ايشان و ترويج سنت احترام به بزرگ‏ترهاست.

روايتي درس‏آموز

سيره گران‏قدر زندگاني اهل‏بيت عليهم‏السلام از نکته‏هاي درس‏آموز در بزرگداشت مقام پدر سرشار است. در روايتي آمده است: مردي با پسرش ميهمان حضرت علي عليه‏السلام شد. آن حضرت با اکرام و احترام آنان را در صدر مجلس نشاند. پس از صرف غذا، حضرت خواست به رسم آن زمان، دست ميهمان را بشويد. او خود را عقب کشيد و گفت: چگونه ممکن است من دست‏هايم را بگيرم و شما آنها را بشوييد. حضرت علي عليه‏السلام با فروتني و اصرار خواست تا به شرافت خدمت کردن به برادر مؤمن برسد. آن حضرت، دست پدر را شست، ولي براي شستن دست فرزند ميهمان، محمد حَنَفيّه، فرزندش را طلبيد و فرمود: «دست پسر را تو بشوي. اگر پدر اين پسر اينجا نبود و تنها اين پسر ميهمان ما بود، خودم دستش را مي‏شستم، ولي خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسري هر دو حاضرند، بين آنها در احترام گذاشتن فرق گذاشته شود».

نخواستم بالاتر از او بنشينم

در مطالعه رفتار و منش مردان راستين خدا و عالمان اهل عمل، درس‏هايي آموزنده براي الگوگيري در زندگي خود مي‏يابيم. گفته‏اند: يکي از مراجع بزرگوار نجف اشرف که هر روز بالاي منبر درس مي‏گفت، روزي بر زمين نشست و تدريس کرد. پس از درس، شاگردان از او پرسيدند: چرا امروز بر فراز منبر نرفتيد؟ پاسخ داد: امروز پدرم که در ايران پيشه کشاورزي دارد، به مجلس درسم آمده بود و من نخواستم بالاتر از او بنشينم.

احترام آيت‏الله مرعشي نجفي به پدر

درباره مرحوم آيت‏الله العظمي نجفي مرعشي رحمه‏الله ، مرجع بزرگ تقليد که افزون بر توفيق‏هاي سترگ معنوي و علمي و پرورش فرهيختگان بسيار حوزوي، آثار گسترده فرهنگي از خود به يادگار گذاشت، آورده‏اند که آن بزرگوار گفته بود: آن‏گاه که نوجوان بودم و مادرم از من مي‏خواست پدرم را از خواب بيدار کنم، صدا کردن پدر برايم دشوار بود. ازاين‏رو، چهره و گونه‏هايم را کف پاهاي پدرم مي‏ماليدم و با چنين لطافت فروتنانه‏اي پدرم را بيدار مي‏ساختم. هنگامي که پدرم بيدار مي‏شد و مرا در چنين موقعيت متواضعانه‏اي مي‏نگريست، با چشم‏هاي سرشار از اشک، دست به سوي آسمان بر مي‏افراشت و از خداوند متعالي برايم توفيق درخواست مي‏کرد. آيت‏الله العظمي مرعشي نجفي بارها مي‏فرمود: «موفقيت کنوني من و فراواني توفيقاتم به برکت دعاي پدر و مادر است».

تاوان اندکي سستي

يکي از درس‏هاي شگرف و تأمل‏برانگيز زندگي حضرت يوسف عليه‏السلام ، داستان رويارويي او با پدرش، حضرت يعقوب عليه‏السلام پس از سال‏ها رنجِ گرانِ فراق است. آن‏گاه که حضرت يوسف عليه‏السلام به پيشواز پدر خويش آمد، شکوهي عظيم داشت. او در پيش و انبوه سواران همراهش بودند و در ديگر سوي، پدر پيرِ فراق کشيده و اندوه چشيده، چشم انتظار بود. حضرت يوسف عليه‏السلام مي‏بايست وقتي چشمش به رخسار پدر افتاد، با شتاب از اسب به زمين آيد و پياده به پيشگاه پدر برود، ولي اندکي سستي کرد. از اين رو، خداوند متعالي، نبوت را از نسل او برگرفت و پس از او فرزندانش پيامبر نشدند. اين محروميت بزرگ بدين سبب بود که تکريم در خور پدر را به جاي نياورد. پس از او، نبوت در نسل پسران برادرش، لاوي قرار گرفت؛ زيرا هنگامي که برادران يوسف مي‏خواستند او را بکشند، گفت: «لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ؛ يوسف را نکشيد. (يوسف: 10)» حافظ با اشارت به همين رخداد گفته است: الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندي

آيين راه رفتن با پدر

راه رفتن، از عمومي‏ترين رفتار مردم است و گونه‏هاي مختلف و حالت‏هاي متفاوتي دارد. راه رفتن‏هاي گوناگون، نمودي از حالت‏هاي رواني، صفات اخلاقي و منش‏هاي ماست. فرهنگ ادب‏گستر اسلام، آيين راه رفتن و شيوه‏هاي پسنديده و ناپسند آن را بيان کرده است. قرآن کريم در آيه 37 سوره اسرا مي‏فرمايد: «روي زمين با تکبر راه مرو. تو نمي‏تواني زمين را بشکافي و طول قامتت نيز هرگز به کوه‏ها نمي‏رسد.» همچنين در آيه 63 سوره فرقان مي‏فرمايد: «بندگان خداي رحمان کساني هستند که بي‏آرايه و فروتنانه راه مي‏روند.» در فرهنگ اسلام به آيين راه رفتن با پدر و مادر نيز اشاره شده است. در روايات مي‏خوانيم: «جلوتر از پدرت راه مرو» يا «در راه رفتن از پدر و مادر پيشي نگير.» همچنين در روايت ديگري آمده است: «فرزند نبايد جلوتر از پدر راه برود».

واجب بودن اطاعت پدر

واجب بودن اطاعت و فرمان‏پذيري فرزندان از پدر، از حقوق ويژه‏اي است که اسلام براي تکريم و پاس‏داشت مقام پدران وضع کرده است. حضرت علي عليه‏السلام دراين‏باره مي‏فرمايد: «حق پدر آن است که فرزند در هر چيز جز معصيت خداوند از او اطاعت کند.» گفتني است در فقه اسلامي به احکام ويژه‏اي برمي‏خوريم که با هدف عزيز و ارجمند شمردن پدر، اهميت مقام او را گوشزد مي‏کند. براي مثال، اگر پدر، فرزندش را از سفري نهي کند و فرزند اطاعت نکند و به سفر رود، بايد نمازش را تمام بخواند و روزه‏اش را بگيرد؛ اگر چه سفر او از حد مسافت شرعي بيشتر باشد؛ چون اين سفر، حرام است. يا اگر فرزند در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را فرا خوانند، بايد نماز را بشکند و به آنان پاسخ دهد. همچنين لازم است فرزند، قسم و عهد بدون اذن پدر را ترک گويد.
واجب بودن تأمين هزينه‏هاي زندگي پدر
اگر پدر و مادر به هر دليل، ناتوان و تهي‏دست گردند، پرداخت هزينه زندگي آنان که در فقه اسلامي از آن به نفقه تعبير مي‏شود، بر فرزندان واجب است. نکته جالب توجه ديگر آنکه در روايات بسياري تصريح شده است که وقتي پدر نيازمند شد، مي‏تواند در دارايي‏هاي فرزند تصرف کند. حتي در برخي روايات آمده است پدر مي‏تواند از مال فرزندش حج بگزارد. در فلسفه اين حکم مي‏توان گفت فرزند با همه هستي‏اش، وام‏دار وجود پدر است. اين سخن پيامبر اکرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله است که به فرزندي فرمود: «انتَ و مالُکَ لاِبيک؛ تو و دارايي‏ات از پدرت هستيد».

محبت به پدر و مادر

انسان، موجودي عاطفي و نيازمند مهر ديدن و مهر ورزيدن است. اين نياز معنوي چونان احتياج به آب و غذا و هوا، از نيازهاي ضروري آدمي است. در اين ميان، عاطفه‏پروري در نظام خانواده اهميتي ويژه دارد. اگر محبت نباشد، کي مادر، دل‏پذيرترين آسايش‏هايش را فداي فرزند خود مي‏کند؟ کجا پدر، رنج طاقت‏سوز زندگي را به جان مي‏خرد تا فرزندش راه زندگي بپويد؟ همان‏سان که پدر و مادر، مهرمندانه، لطف بي‏دريغ خود را نثار فرزندانشان مي‏کنند، خود نيز نيازمند محبتند. دين خوش‏بختي‏آفرين اسلام، سرشار از توصيه‏هاي گسترده درباره محبت کردن به پدر و مادر است. امام سجاد عليه‏السلام در نيايشي مي‏فرمايد: «خداوندا! قلب مرا از عطوفتشان انباشته دار و چنانم گردان که با آنان هم‏ساز باشم و به آنان مهر بورزم.» همچنين امام باقر عليه‏السلام مي‏فرمايد: «هرکس اين ويژگي‏ها را داشته باشد، خداوند خانه‏اي در بهشت براي او برپا مي‏کند: به يتيم پناه دهد، به ناتوان رحم کند و به پدر و مادرش محبت ورزد».

نيکي به پدر پس از مرگ

آنان که از نعمت حضور پدر محروم شده‏اند، فرصت نيکي کردن به او را تمام شده نپندارند. بي‏شک، پدر و مادر ما پس از مرگ، بينواتر و نيازمندتر از هميشه‏اند و اگر چه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمام شده است، ولي چشم به راه احسان مايند. درباره شيوه‏هاي احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدي‏شان، به روايتي از رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله استناد مي‏کنيم: «مردي درباره نيکي کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پيامبر اکرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله پرسيد. آن حضرت اين وظايف را معيّن کرد: نماز خواندن براي آنان، آمرزش‏خواهي براي ايشان، وفا کردن به پيمان‏هايشان و بزرگ‏داشت دوستان آنان».
منبع:ww.erfan.ir
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image