سرعت بهبودي بعد از طلاق بستگي به اين دارد که با چه سرعتي بتوانيد آن احساسات منفي که ازدواجتان را تحت تاثير قرار داده بود و نهايتاً منجر به طلاق شد، رها کنيد. خيلي ها هستند که خيلي راحت مي توانند احساساتشان را رها کرده، گذشته را فراموش کنند و به زندگيشان ادامه دهند. اما کساني هم هستند که قادر نيستند احساساتي که منجر به طلاقشان شده را کنار گذاشته و زندگي عاديشان را از سر بگيرند.
تا آنجا که ممکن است بايد اين احساساتي که طي طلاقتان تجربه کرده ايد را آزاد کرده و بيرون بريزيد وگرنه نابودتان ميکند. آنوقت ديگر هيچوقت نمي توانيد گذشته را فراموش کنيد و حتي ممکن است بيماري هاي کشنده به سراغتان بيايد يا براي راست و ريست کردن اوضاع با همسر سابقتان وارد مشاجره و دعوا شويد.
در چنين موقعيتي هم مثل موقعيت هاي بد ديگر، اولين کاري که براي دور ريختن اين احساسات بايد انجام دهيد اين است که اين واقعيت را قبول کنيد که طلاق سرانجام اتفاق افتاده است. چه بخواهيد و چه نخواهيد شما هم بخشي از علت اين طلاق هستيد. شايد قبول اين مسئله براي خيلي ها سخت باشد اما واقعيت اين است که طلاق هيچوقت تقصير يک نفر نيست. پس مسئوليت سرنوشتتان را بپذيريد و براي بهبودي قدم برداريد.
براي اينکه اطمينان يابيد که بر احساساتتان فائق آمده ايد، مي توانيد از متخصصين کمک بگيريد تا به شما در اين روند کمک کنند. شايد هزينه برايتان در بر داشته باشد اما با در نظر گرفتن فوايد و مزايايي که دارد مطمئن باشيد که خيلي بهتر از تنها کنار آمدن با اين قضيه است. روانشناسان مي توانند به شما کمک کنند که چطور دوباره با انرژي و انگيزه زياد زندگيتان را از سر بگيريد.
همه مشغله هاي خود را دارند و شما معمولاً با اين احساسات منفي درونتان تنها هستيد. اگر روانشناسي نباشد که گاه و بيگاه با او صحبت کنيد تا راهنماييتان بکند و به حرفهايتان گوش کند، به دردسر مي افتيد و مجبوريد که خودتان يکه و تنها با اين افسردگي و درد جدايي مقابله کنيد.
بخش صادقانه قضيه اين است که بايد ياد بگيريد خودتان و همسر سابقتان را ببخشيد. شما و همسر سابقتان هر دو در شکست ازدواجتان مقصر بوده ايد و نمي توانيد که فقط او را در اين زمينه متهم کنيد. روانشناس مي تواند به شما براي قبول تقصير خودتان کمک کند.
اما يادتان باشد که بااينکه مي توانيد همسر سابقتان را ببخشيد اما هيچوقت نمي توانيد فراموش کنيد. يعني هيچوقت نمي توانيد درس هايي را که از آن ازدواج گرفتيد فراموش کنيد. با اين درس ها ازدواج بعديتان مطمئناً موفق تر خواهد بود.
وقتتان را صرف انجام کارها و فعاليت هايي کنيد که دوست داريد و از آن لذت مي بريد. تنها ماندن به اين معني نيست که بايد بدبخت زندگي کنيد و در به در دنبال کسي باشد که دوباره دوستش بداريد.
خودتان را جمع و جور کنيد و پولتان را فقط خرچ خودتان کنيد. خلاصه اينکه خودتان را بيشتر از هر چيز ديگري دوست داشته باشيد. طي اين سالها احتمالاً اين عشق علاقه را نثار کسان ديگري کرده ايد و الان ديگر وقتش رسيده که آن را به باارزشترين کسي که روي کره زمين ميشناسيد بدهيد، يعني خودتان.
منبع:http://www.mardoman.net
/س