جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
پرخاشگري و انواع آن
-(5 Body) 
پرخاشگري و انواع آن
Visitor 279
Category: دنياي فن آوري
پرخاشگري يک نوع رفتاري استکه از خشم و عصبانيت نشات مي گيرد . اين رفتار را مي توان به دو گروه تقسيم کرد:

پرخاشگري خصمانه:
 

رفتاري است که بمنظور صدمه و آزار رساندن به ديگري يا ديگران ابراز مي شود ، و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است .مثلا کودکي کودک ديگر را مي زند و يا در مدارس ديده مي شود که زنگهاي تفريح کودکان در حياط مدرسه بعضاً به کتک کاري مي پردازند.

پرخاشگري وسيله اي :
 

رفتاري است که فرد بوسيله آن خواستار بدست آوردن هدفي ديگر است و ابداً قصد حمله به ديگران يا اذيت کردن آنها را ندارد اما در اين ميان ممکن است لطمه اي نيز به کسي وارد شود . مثلاً کودکي بزهکار کيف خانمي را مي ربايد تا به اين وسيله مورد تشويق و تايد گروه همسالانقرار گيرد.
ممکن است پرخاشگري جنبه انتقام گيري داشته باشد . يعني کودک که مورد اذيت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کنداکنون با پرخاشگري به کاهش اضطراب خود مي پردازد . در اينجا پرخاشگري وسيله اي است که کودک با توسا به آن مي خواهد به هدف خود يعني کاهش اضطراب دست يابد .
جهت پرخاشگري ممکن است به يکي از اين دو صورت باشد:
الف ) پرخاشگري دروني
ب ) پرخاشگري بيروني
چنانچه جهت پرخاشگري به طرف درون باشد کودک خشم را به طرف درون خود مي افکند و دچار خشم فروخورده مي شود . پيامد چنين عملي مي تواندافسردگي نيز باشد کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصباني هستند.
خشم دروني عصبانيت و نارضايتي از خود را بوجود مي آورد .
خشم بيروني ، کودک ممکن است خشم خود را بصورت رفتارهايي از قبيل فرياد کشيدن ، پا به زمين کوبيدن يا پرتاب کردن اشياء بروز دهد .
کودکان مضطرب نمي توانند کودکان آرامي باشند . آنها رفتارهايي پرخاشگرانه از خود بروز مي دهند ، البته بلافاصله پشيمان مي شوند و از والدين خود عذر خواهي مي کنند . اگر از کودک مضطرب بپرسيمکه چرا پرخاش مي کني و عصباني هستي ، خواهد گفت نمي دانم ، يا خواهد گفت دست خودم نيست.

پرخاشگري نشانه اي از تضادها دروني :
 

گاهي دوگانگي و تضادهاي دروني قرار مي گيرد . يا بهتر بگوئيم ، گاهي بر سر دو راهي هايي گير مي کنند و نمي دانند کدام راه را انتخاب کنند ، در اين حالت آنها دچار تعارض ، اضطراب و خشم ميکند، مثلاً کودکي که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفي وقتي مي بيند تمام کودکان به مدرسه ميروند ، همزمان تمايل به مدرسه رفتن نيز دارد ،دچار دوگانگي مي شود . به کودکان خود کمک کنيم که در دو راهي زندگي ، مدتي طولاني قرار نگيرد آنها بايستي به سرعت و با دقت درست کار انجام دهند.

پرخاشگري و افسردگي
 

پرخاشگري و کج خلقي در کودکان چنانچه با علامت هاي ديگر همراه باشد ، مي تواند نشانه اي از افسردگي باشد که در اين صورت لازم است شرايط زندگي کودک تمام و کمال مورد بررسي قرار گيرد.

پرخاشگري، بيماري ها ،مصرف دارو
 

بعضي از بيماريها به مصرف دارو نياز دارد و ممکن است از عوارض جانبي داروها کج خلقي و رفتارهايي باشد که خشونت را بر مي انگيزد.

خشونت و مدرسه
 

کاهي کودکان در مدرسه قرباني خشونت مي شود ، و اين قرباني شدن باعث مي شود که خود آنها نيز عامل خشونت شوند.
عواملي که به خشونت در مدرسه مي انجامد ، عبارتند از :
وقتي کودکي توسط دانش آموزان ديگر مورد تمسخر قرار گيرد.
وقتي کودکي توسط دانش آموزان ديگرکتک بخورد وقادر به دفاع از خودنباشد.
وقتي کودکي هميشه از مشاجرات فرار مي کندوحتي در مواقعي به گريه متوسل مي شود.
وقتي کودک مرتب اشيا وسايل وپول خود راگم مي کند.
وقتي کودک از لحاظ ظاهري (پارکي لباس و نامناسب بودن آن) مورد تمسخرقرار مي گيرد.
خجالتي بودن و سکوت مکرر در کلاس
افت تحصيلي، افسردگي و ناراحت بودن .
اين عوامل کودک را قرباني خشونت ديگران مي کند و خود کودک نيز عامل خشونت مي شود و رفتارهاي پرخاشگرانه از او سر خواهد داد.
در مان پرخاشگري در کودکان (با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنيم).
براي درمان پرخاشگري در کودکان اولين گام است که نوع پرخاشگري آنها وعلت آن براساس توضيحاتي که ارائه شد شناسايي کنيم وپرخاشگري را بصورت موردي برطرف نماييم .
در مورد کودک پرخاشگري که الگو پذيري عامل اين گونه رفتار او بوده ، بايد روي الگوي کودک کار کرد و راه هاي ديگري جز پرخاشگري را به آن الگو آموخت .
اگر پرخاشگري در اثر ناکامي به وجود آمده باشد ،بايست کودکان ناکام را در رسيدن به اهداف مطلوب و دوست داشتني کمک کنيم.
در مواردي که علت پرخاشگري اضطراب است ، بايد از نگراني دروني و اضطراب کودک مطلع شويم.
ورزش کردن براي اين کودکان بسيار موثر است و باعث تخليه هيجاني مي شود.
هرگز با شنيدن حرفهاي زشت کودک به او نخنديم ، بلکه اخم کنيم و خود را از وي دور سازيم . با اين روش به او نشان مي دهيم که رفتار پسنديده اي نداشته است .
چنانچه فرد ناکامي و افسردگي دارد بهتر است فرصتي فراهم کنيم تا او موفقيت ، شادي و نشاط را تجربه کند . در چنين مواردي بايستي به در مان حالات افسرده وار او بپردازيم.
علاوه بر توجه به نکات گفته شده ، والدين مي توانند با استفاده از روش (يادگيري وسيله اي ) ، در جهت رفع عادت بد زباني در کودکان برايند . به اين ترتيب که هر وقت کودک رفتار ناپسند از خود نشان نداد، به او جايزه اي بدهند و بطور مشخص بگوين (اين پاداش به اين علت بود که امروز حرفهاي زشت به زبان نياوردي وبچه مودبي بودي ... )با اين روش ، او مي فهمد که رفتار ناپسند پاداش نمي گيرد بلکه موجب اخم وقهر والدين است ،برعکس رفتار مودبانه او تشويق و تاييد مي شوند .

بد دهني کودکان :
 

اين مسئله در بسياري مواقع يکي از شکايات و معضلات والدين را در مقابل اطفال تشکيل داده و متاسفانه در بسياري از مواقع خود پدر و مادرها در بوجود آوردن آن نقش داشتند .

علائم اختلال :
 

براي شروع بحث ابتدا بايد دانست که آيا طفل از لحاظ موقعيت درکي در موضعي قرار دارد که قادر به شناخت خوب و بد ، زشت و زيبا بوده باشد يا صرفاً از روي تقليد در سير رشد کلامي اين الفاظ را به کار مي برد کلاً شروع شکلگيري انضباط در اطفال از حوالي 5/1 سالگي آغاز مي گردد و از آن زمان است که والدين نقش فعال خويش را در اين زمينه ايفا خواهند نمود رفتار و حرکات و سخن گفتن ناشيانه طفل در اين زمان از هر لحاظ جالب نظر والدين و اطرافيان بوده و موجب مسرت و شادماني آنان مي گردد .
در حوالي سنين 5/2 3 سالگي که طفل قادر به اداي 3-2 کلمه پشت سر هم مي باشد بدترين زمان از لحاظ تقليد برخي از کلمات نا هنجار مي باشد که احياً در محيط اطراف طفل ادا مي گردد در اين زمان مشکل به دو صورت تکوين خواهد يافت :
اول : آن که داء الفاض رکيک و زشت در فرهنگ خانواده مرسوم بوده و از قبل مورد تقبيح واقع نگرديده باشد که در اين صورت طفل با تقليد مستقيم بدين رفتار ناپسند گرايش يافته و آن را در خويش پرورش خواهد داد.
دوم : آنکه برخي وابستگان خانواده مثل عمو، دايي و يا حتي خود پدر مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکي جهت تفريح قرار داده و تقليد الفاظ رکيک توسط وي آنان را به خنده و شادي وا مي دارد و پر واضح است که بعدها رفع يک عادت کاملاً مستقر شده و ذهني شده در طفل تا چه اندازه با صعوبت همراه خواهد بود سپس در زمانيکه حدوداً مصادف با 5 الي 6 سالگي طفل ميباشد پدر و مادر از اينکه کودک خرد سال بدون هيچ گونه ابائي به فحاشي ناسزا گوئي مي پردازد ظاهراً دچار تعجب مي گردند در حالي که توجه به زير بناي موضوع جاي هيچ شگفتي به جا نخواهد گذاشت .
بد دهني بصورت علامتي ازيک اختلال سلوک :
اختلالات سلوک در اطفال گروهي از اختلال هاي رفتاري آنان را تشکيل مي دهند . نمونه هايي از اين اختلالات شامل دروغ گويي افراطي و آتش افروزي عمدي و فرار از مدرسه مي گردد. چنين کودکاني ممکن است متخاصم ، بد دهن ، گستاخ و بي اعتنا بوده و نسبت به بزرگترها رفتار منفي گرايانه نشان دهند.
ساير موارد شامل :

بد دهني در اختلالات شخصيت ضد اجتماعي
 

بددهني در پيسيکوز هاي اطفال :
 

که بطور خلاصه دسته اي از بيماريهاي جدي رواني را تشکيل داده و بيمار در طي حملات تهاجمي بيماري ممکن است به بدهني و توهين به ساير افراد بپردازد .

بددهني در عقب افتادگي عقلاني :
 

1- در دوران بلوغ که بحران روحي و عاطفي نوجوان را در بر ميگيرد ، بهترين راه براي پيشگيري از خشونت ، مسامحه و سازگاري است .اغماض ، گذشت و ناديده گرفتن رفتارهاي او همراه با آرامش ، در اغلب مواقع از استمرار و پيشروي خشونت در غالب پرخاشگريهاي فيزيکي و لفظي جلوگيري مي کند .
2- راهنمايي و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خش.نت و آثار اجتماعي آن و همچنين مشاوره با خانواده دانش آموز در بار کاهش رفتارهايکه منجر به خشونت نوجوان بسيار موثر خواهد بود.
3- ايجاد زمينه ي فعاليتهاي موثر در خانه و مدرسه براي اشتغال بيشتر نوجوان و تخاييه انرژي هاي جسمي و رواني او در کاهش خشونت و رفتارهاي پرخاشگرانه بسيار تاثير گذار است .
4- خودداري مدرسه از بکار بردن روش هاي انضباتي غلط وايجاد فضاي صميمي تر ميان معلمان و دانش آموزان نوجوان خشونت گرا، به کاهش رفتار هاي حشونت آميز و پرخاشگرانه مي انجامد

کودکان وخشونت در تلويزيون
 

تلويزيون مي تواند عامل مؤثري در رشد تحول سيستمهاي ارزشي ،و شکل دهنده رفتار باشد؛ ولي متاسفانهبسيار از برنامه هاي تلويزيون مروج خشونت هستند. باتحقيق در تاثير برنامه هاي خشنونت آميز تلويزيون برکودکان و نوجوانان معلوم شده است که آنها :
1- ترس از خشونت ندارند
2- به تدريج مي پذيرند که خشونت راهي براي حل مشکل است
3- به تقليد خشونت مي پردازند
4- ناخدا گاه باشخصيتهاي خاصي چه قربانيان و چه قرباني کنندگان همانند سازي مي کنند. لازن به ذکر است که همانند سازي ، نا آگاهانه و بسيار خطر ناک است ولي الگو برداري آگاهانه است .
مشاهده خشونت در برنامه هاي تلويزيوني باعث پرخاشگري در کودکان مي شود . گاهي اوقات حتي ديدن يک برنامه خشونت آميز مي تواند پرخاشگري را افزايش دهد. کودکاني که مکر را نمايشهايي پرذ از خشونت را تما شا مي کنند و از اين کار منع هم نمي شوند ، به احتمال زياد ، به آنچه مي بينند مي پردازند.
اثر خشونت تلويزيوني ممکن است فوراً در رفتار و يا گفتار کودک نمودار شود و يا سالها بعدخود را نشان دهد البته خشونت تلويزيوني تنها علت پرخاشگري يا رفتار خشونت آميز نيست ولي از عوامل مهم تلقي مي شود .والدين مي توانند با استفاده از راههاي پيشنها شده زير کودکان خود را از خشونت مفرط تلويزيوني محفظت کنند .
1- به برنامه هايي که کودکان مي بينند توجه کنيد و بعضي از آنها را همراه کودک خود ببينيد. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشاي برنامه هاي خاص تلويزيوني همراهي کنيد ، مي توانيد سوال هاي او را بهتر برايش توضيح دهيد و جلوي کج فهمي او را بگيريد .
2- زمان تماشاهاي برنامه هاي تلويزيوني را محدود کنيد . توجه داشته باشيد که تلويزيون را نبايد در اتاق خواب بچه ها قرار دهيد . با اين عمل خود باعث مي شويد که کودک با اثرات منفي برنامه هاي خشونت آميز تلويزيوني ، بخواب نرود ، همچنين نظم ساعت خواب و بيداري او مختل نمي شود .
3- به کودکان خود تذکر بدهيد که اگر چه هنر پيشه حقيقتاً مجروح نشده يا به قتل نرسيده است ، لاکن اين گونه خشونتها در دنياي واقعي يا بسيار درد ناک است يا منجر به مرگ مي شود
4- هنگامي که برنامه هاي خشونت آميز پخش مي شود ، يا کانال را عوض کنيد يا تلويزيون را خاموش کنيد . توضيح دهيد که مشکل آن برنامه چيست و به گونه اي با منطق درخور فهم کودک آسيب و ضرر موجود در آن برنامه را توضيح دهيد تا ميل کودک يا اصرار او براي تماشاي اينگونه برنامه ها کاهش يابد .
5- در حضور بچه ها صحنه هاي خشونت آميز را تاييدنکنيد و بگوئيد که بدترين شيوه براي حل يک مشکل روش خشونت آميز است .
6- تاثير هم سن و سالان و دوستان و همکلاسيها بايد به حداقل برسد .به اين منظور با والدين بچه هاي ديگر تماس بگيريد و در مورد نوع برنامه هاي تلويزيون و مدت زمان مناسب براي تماشاي تلويزيون توافق کنيد .
ذکر اين نکته ضروري است که چه والدين حرفهاي زشت را به فرزند خود بگويند . چه در حضور او در برابرفرد ديگري اين گونه گفتار را به کار ببرند، کودک ، آنهار را مي آموزد و به وقت نياز بر زبان مي آورد .
از ديگر علتهاي يادگيري کلام زشت ، ارتباط کودکان با دوستان وبچه هاي ديگر است . بسياري اوقات کودکان عامل بدزباني يکديگرند . در مهد کودک ، مدرسه ، کوچه و هر جاي ديگري که بچه ها فرصت بازي و بخصوصو درگيري باهم را پيدا کنند ممکن است اين بدآموزي صورت بگيريد.
از ديگر عوامل بروز بدزباني در بچه به کارگيري کلام زشت به عنوان اعتراض است کودک با بر زبان آوردن اين گونه حرفها اعتراض خود را نشان مي دهد اين نوع رفتار تلافي جويانه است که بعضي کودکان در پيش مي گيرند آنها احساس مي کنند فقط با اداي اينگونه کلمات است که تخليه مي شوند و مي توانند نارضايتي خود را نشان دهند .
گاهي که کودک خرد سال براي اولين بار از کلمات زشت استفاده مي کند موجب خنده و مزاح اطرافيان مي شود اينگونه برخورد از همان ابتدا براي او حکم تشويق به انجام اين رفتار را خواهد داشت و تدريج به آن عادت مي کند .
در پاره اي از موارد نيز کودکان با بر زبان آوردن حرفهاي زشت مي توانند به خواسته هاي خود برسند.
بنابرين بدزباني را راهي براي رسيدن به اهداف خود تلقي مي کنند و در درازامدت جزء رفتار آنان خواهد شد.

راه حل ها:
 

به هفت علت اصلي براي ناسزا گويي در کودکان اشاره کرديم
- يادگيري از طريق والدين
- يادگيري از طريق دوستان و بچه هاي ديگر
- بد آموزي بوسيله فيلم
- بيان نوعي اعتراض رسيدن به خواسته ها و اهداف
- تشويق شدن
- ناکامي و افسردگي
مسلماً با شناسايي علت رفتار نادرست ، مي توانيم در رفع آن موفق تر عمل کنيم :
1- چنانچه اينگونه رفتار از والدين سرچشمه گرفته باشد، بايستي والدين به طور جدي آموزش داده شود تا خود را کنترل کنند و چنين رفتاري ذا حداقل در حضور فرزند انجام ندهند . در ضمن لازم است به کودک گفته شود که اين رفتار ها درست نيست و اگر هم والدين سر زده ،آنها اشتباه کردند و ديگر تکرار نخواهد شد . به علاوه توصيه مي شود اگر پدر و مادر چنين رفتاري را مرتکب شدند به اشتباه خود اعتراف کنند و حتي از فرزند خود معذرت خواهي نمايند.
2- اگر دوستان يا بچه هاي ديگر عامل بدزباني کودک باشند ، بايستي او را از اين افراد دور کنيم و به جاي آنه دوستان خوب و مودب را جايگزين نمائيم.
3- در انتخاب فيامها دقت کنيم چنانچه فيلمي مناسب سن کودکان نيست ، شرايطي فراهم آوريم که او فيلم را نبيند .
4- به اعتراضات کودک گوش دهيم و دقيقاً توجه کنيم که او چه مي گويد و نسبت به چه چيز اعتراض دارد. دادن يک کمک فوري به کودک در چنين شرايطي بسيار مهم است . روشهاي سختگيرانه والدين ، اعتراض شديد فرزند به همراه دارد.
5- هر گز کودک نبايد به اين وسيله به خواسته اش برشد ، بلکه بايستي به او فهماند چنانچه دست از اين نوع رفتار بردارد و حتي از اين بابت عذر خواهي کند ، به خواسته اش خواهد رسيد .
ارسال مقاله توسط عضو محترم سايت با نام کاربري : reza_afravi
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image