درفصل زمستان، فرزندان مااغلب ازتحرک کمتري برخوردارشده وکندعمل مي کنند. چندقاعده منطقي به آنهادربيرون آمدن از اين حالت کمک خواهدکرد.
تاچندهفته پيش دخترکوچولوي ما خود راهماننديک شاهزاده خانم تصورمي کرد وگويي توان فتح تمام دنيا راداشت. درچهارسالگي اوازيک فعاليت به فعاليت ديگرروي مي آورد ولبخندازلبانش پاک نمي شد. اما مدتي است که قهرمان کوچک ما خسته است. صبحها به سختي ازخواب بيدار مي شود. واين درحالي است که بعدازظهرها به محض بازگشتن ازکودکستان عصرانه خورده يانخورده سريعاً به خواب مي رود. قبل ازرفتن به بازي مدتي برروي تختخوابش درازمي کشد. رنگ ورويش پريده وزيرپلک هايش گود افتاده وگويي درحال پژمرده شدن است.
بله! درچنين مواردي بدون راه دادن نگراني به خود مهم است که باپزشک مشورت شود،امادرهرصورت راه حلهايي وجوددارد تاقبل ازشروع فصل بهارکودکان ماشادابي ونيروي قبلي رابازيابند.
چراکودک شما احساس خستگي مي کند؟
بايدبدانيم که کودکان ازدوتاسه سالگي ريتمي متزلزل دارند. صبحها براي آن که همه خانواده فرصت کافي براي آماده شدن د اشته باشند، زودتراز خواب بيدارمي شوند. سپس ساعات طولاني درمدرسه جايي که ازهمه طرف تحريک جسمي ورواني مي شوند،به سرمي برند. پس ازآن به خانه برمي گردند وگاه تحريکات طول روز همچنان درجسمشان باقي مانده وخيلي ديرخارج مي شود وبراي تعداد اندکي ازشما که ديربه منزل بازمي گرديد،کوچولوي شما ميل دارد مدت کوتاهي راباشما بگذراند وبه اين ترتيب ساعت خواب اوديرمي شود.
بايددانست که درسنين سه تاچهارسالگي،کودک نيازبه13 تا14ساعت خواب شبانه دارد.ايده آل آن است که حدودساعت هشت کودک به خواب رود که البته چنين شرايطي متأسفانه هميشه اتفاق نمي افتد. به علاوه،سرماوکمبود نورهم خستگي راافزايش مي دهد. روش زندگي ماکه بيش از پيش ساکن وبا خانه نشيني همراه است مسأله راپيچيده تر مي کند. کودکان مدت هاي طولاني درمحيط هاي بسته ودرمقابل تلويزيون قرارمي گيرند ويامشغول بازي هاي مختلف کامپيوتري مي شوند.

درنتيجه:

انرژي آنها تخليه نمي شود وبيشترخسته مي شوند. به اين ترتيب دورباطلي شکل مي گيرد. گاه پيش مي آيد که کودکان درگير امورفوق برنامه درسي مي شوند. برنامه هاي گوناگون تفريحي ياآموزشي و...
علايم خستگي چگونه خودرانشان مي دهند؟
خستگي،گاه مي تواند خودراباعلايم کاملاً متناقض نشان دهد . خستگي ،ابتدا به اين دليل که با سختي به آرامش دست مي يابد. تا به خواب رود. وچون روان او موفق به خالي کردن هيجانات دروني نمي شد، کودک شروع به نق زدن و خستگي با مشکلات شخصيتي نيز خود را نشان مي دهد.
کودکي که مرتباً براي هر چيزي شروع به گريه مي کند، به مخالفت با پدر ومادرش مي پردازد يا دچار تيک عصبي است در واقع ازخستگي رنج مي برد.
برخي کودکان به هنگام خستگي ، بيشتر دچار کسلي و بي حالي مي شوند وگويي موتور آنها به دور کند افتاده است . در حالي که برخي ديگر به باتريهاي الکتريکي واقعي تبديل شده و نمي توانند يک دقيقه در جايي آرام بگيرند. همچنين دچار بي اشتهايي شده يا به عبارتي وزن نمي گيرند و بالاخره اين که يک نشانه وجود دارد که هرگز غير واقعي واغفال کننده نيست: هنگامي که يک کودک از بازي باز مي ايستد، يعني اينکه مسأله اي در ميان است اگر دچار رنگ پريدگي شده و زير پلک هايش گود نشسته ، بهتر است با پزشک مشورت کند.
آيا نوزادان نيز گرفتار اين مشکل هستند؟
کاملاً حتي اگر قسمت اعظمي از خستگي منحصر به کودکان محصل بادش، نوزادان وخرد سالان نيزمي توانند دچار اين عارضه شوند. کودکي که 15 تا 16 ساعت خواب شب نياز دارد ، گاه به دليل اين که بايد براي نگهداري نزد فرد ديگري ويا به مهد کودک سپرده شود زود از خواب بيدار شده وبه اين ترتيب، روزها براي او بسيار طولاني به نظر مي رسد. کودک نيز خستگي خود را با برخي حالتهاي عصبي يابي خوابي نشان مي دهد. به دنبال چنين وضعيتي خواب بعد از ظهر وشب او مختل شده وبيش از پيش بد اخلاق وغرغرو مي شود.
آيا خستگي عامل ايجاد بيماري است؟
متخصصين کودکان تأکيددارند که کودکان خسته بيمار با عفونتهاي پيشرفته گوش وحلق و بيني به گونه اي پيچيده تر وعميق تر مواجه هستند. چرا؟ بدون شک به دليل آنکه سيستم ايمني بدن آنها که در برابر تهاجم عوامل بيماري زا به دفاع از آنها مي پردازد ، ضعيف عمل مي کند . وچون ناحيه گوش وحلق وبيني د رتماس مستقيم با محيط قرار داشته وضعيف ترين اعضاء در برابر ميکروبها ، از هر نوعي ، هستند ، عفونتها از همه طرف به اين اعضاء حمله مي کنند وبه اين ترتيب باز هم يک دور باطل و نادرست ايجاد مي شود. خستگي موجب بيماري شده وبيماري ، خستگي فيزيکي و جسمي و بي حوصلگي را به دنبال مي آورد. کودکي که هفته هاي زيادي را با عفونتهاي گوناگون پشت سرگذاشته، زمستان را با خستگي به پايان مي رساند.
آيا خستگي مي تواند عفونتهاي جدي را در خود مخفي نگه دارد؟
بله. وبه همين دليل مشورت با پزشک اهميت دارد. پزشک کودکان شروع به پرسشهاي مختلفي از بيمار مي کند: آيا خستگي به تازگي ايجاد شده ؟ آيا با بي اشتهايي يا کم اشتهايي همراه است؟ آيا تب نيز به دنبال آن وجود دارد؟ آيا اين خستگي موجب از پا در آمدن و از نفس افتادن مي شود؟ آيا حالت چهره ناخوشايند وتغيير يافته است ؟
پس از آن پزشک مبادرت به انجام آزمايشات تکمليلي مي نمايد. او شکم بيمار را معاينه مي کند تا از بزرگ نبودن کبداطمينان حاصل کند. در واقع اگر حجم کبد زياد باشد مي تواند نشانه يک نوع بيماري کبدي باشد که در اين نوع خاص بيماري، خستگي مفرط و دايمي وجود دارد . در موارد بسيار نادر در کودکان زير دو سال اين بيماري با آنژين و تب همراه است . براي اطمينان خاطر از تشخيص صورت گرفته، پزشک آزمايش خون را تجويز مي کند. تنها چاره اين بيماري استراحت است.
اگرفرزند شما از هيچ بيماري دروني رنج نمي برد،پزشک با نگاه کردن به زير پلک چشم کودک به بررسي اين موضوع مي پردازد که کودک دچار کم خوني نباشد. رنگ پريدگي زير پلک ازنشانه هاي شايع کم خوني است. واگر موهاي او نيز شکننده باشند، بحث بيماري غده تيروئيد پيش مي آيد . با بررسي توان تنفسي کودک، مي توان از وجود آسم در او اطمينان حاصل نمود. به هر حال در بسياري از موارد اين بيماري خستگي آور اغلب ناشناخته باقي ماند.