جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بيت‏المال، خاكستر خاموش‏
-(4 Body) 
بيت‏المال، خاكستر خاموش‏
Visitor 256
Category: دنياي فن آوري
چرا حضرت على عليه‏السلام با سياست تقسيم مساوى بيت المال، سبب بى‏مهرى خواص به حكومت خود شد و با طلحه و زبير كنار نيامد؟
  • 1. سياست تقسيم مساوى بيت‏المال و در نظر نگرفتن امتيازات شخصى و شرافت‏هاى قبيله‏اى، سياستى كاملاً اسلامى و مطابق با قرآن و سنت نبوى بود.
  • 2. اصولاً حضرت على عليه‏السلام در حكومت خود، به خواص، خوش‏بين نبود و مى‏فرمود: «خواص و اشراف، همواره بار سنگينى بر حكومت تحميل مى‏كنند؛ در روزگار سختى، كمتر به يارى حكومت مى‏آيند و در اجراى عدالت، از همه ناراضى‏ترند؛ در خواسته‏هايشان، از ديگران، مصمم‏تر و در عطا و بخشش‏ها، كم‏سپاس‏ترند؛ به هنگام ندادن خواسته‏هايشان، عذرناپذيرتر و در برابر مشكلات، كم‏استوارترند». از نظر آن بزرگوار، عامه مردم، ستون‏هاى استوار دين، بر پادارنده اجتماعات پرشور مسلمانان و نيروهاى ذخيره دفاعى به شمار مى‏آمدند. بى‏ترديد، با اين ديدگاه، امكان ترجيح خواص وجود نداشت.
  • 3. اگر حضرت على عليه‏السلام خواص را بر عوام ترجيح مى‏داد، ضمن عقب‏نشينى از ارزش‏ها و اصول اسلامى خود، به همگان اعلام مى‏كرد كه پيرو سياست تبعيض‏آميز حاكمان گذشته است و اين چيزى بود كه نه او مى‏پسنديد و نه مردم انقلابى آن زمان مى‏پذيرفتند.
  • 4. ترجيح خواص بر عوام، انبوه مردمى را كه بارقه اميد در دلشان درخشيده بود، از او و حتى اسلام و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله نااميد مى‏كرد.
  • 5. ترجيح خواص بر عوام، آنان را قدرتمند مى‏كرد و امكان مشاركتشان را در توطئه‏هاى براندازى، فزونى مى‏بخشيد. اين پديده، در كنار از دست دادن حمايت پابرهنگان - كه ره‏آورد قطعى سياست عدم مساوات بود - نوعى خودكشى سياسى به شمار مى‏آمد.
  • 6. طلحه و زبير اگر چه در راه برپايى اسلام بسيار كوشيده بودند، اما پس از رحلت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله - به ويژه در اواخر دوره عثمان - به دنيا روى آورده، زندگى اشرافى و جاه‏طلبانه را برگزيده بودند. بنابراين، نحوه زندگى و مشى آنها در دوره پيشين، به همگان نشان مى‏داد كه نيروهايى ارزشى نيستند و براى احراز پُست در حكومت علوى، شايستگى ندارند. آنان در صورت رسيدن به پُست‏هاى اجتماعى و سياسى، سياست‏هاى خود را اجرا مى‏كردند و مردم را به حضرت على عليه‏السلام و حكومتش بدبين مى‏ساختند؛ چنان كه آن حضرت عليه‏السلام درباره آنان مى‏گويد: «آنان هواى پادشاهى بر امت اسلامى را در سر مى‏پروراندند».1
  • 7. كوفه و بصره - كه طلحه و زبير خواستار فرمانروايى بر آنها بودند - تنها دو شهر معمولى شمرده نمى‏شدند؛ بلكه از نظر ادارى و سياسى، تمام ايران آن زمان، تحت نظر اين دو شهر و حاكمان آنها اداره مى‏شد. در آن عصر، شهر مدينه (مركز خلافت)، امكانات نظامى و اقتصادى نداشت؛ ولى كوفه و بصره و توابع آنها، از بيشترين امكانات بهره مى‏بردند. بنابراين، حاكمان اين دو شهر، به ويژه با توجه به همبستگى آنها و به تعارض كشيده شدن سياست‏هايشان با سياست مركز خلافت، به راحتى مى‏توانستند به مدينه حمله كرده، خليفه را سرنگون سازند و خود به حكومت دست يابند و اين نكته، به هيچ وجه نمى‏توانست از چشم تيزبين خليفه‏اى چون حضرت على عليه‏السلام دور بماند.
  • 8. به راستى اگر حضرت على عليه‏السلام حكومت اين دو شهر را به آن دو واگذار مى‏كرد، چگونه مى‏توانست ادعاى اصلاح‏طلبى كند؟ حوادث بعدى نيز نشان داد كه اين دو به هيچ وجه دغدغه اسلام و قرآن و سنت نبوى را نداشتند؛ زيرا براى سيراب كردن حسّ جاه‏طلبى و قدرت‏خواهى خود، حاضر شدند به گروه اموى - كه بيشترين بهره‏ها را از حكومت عثمانى برده بود - دست دوستى و اتحاد دهند و با استفاده ابزارى از همسر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله، بصريان را به سوى خود جلب كرده، سبب ريختن خون صدها مسلمان شوند.2
  • 9. سخنان حضرت على عليه‏السلام نشان مى‏دهد كه آنان افزون بر حكومت كوفه و بصره، دو خواست ديگر نيز داشتند؛ نخست آن كه امام عليه‏السلام در امور حكومتى با آنها مشورت كند و دوم آن كه سياست تقسيم مساوى بيت المال را كنار نهد. حضرت على عليه‏السلام در جواب خواست اول فرمود: «من طبق كتاب و سنت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله عمل مى‏كنم و تاكنون حكم مجهولى نديده‏ام كه به مشورت شما و ديگر مسلمانان نيازمند باشم. اگر چنين مشكلى پيش آيد، از مشورت با شما و ديگران، چشم‏پوشى نخواهم كرد». آن بزرگوار درخواست دوم آنان را نيز چنين پاسخ گفت: «تقسيم مساوى بيت المال، ساخته من نيست. اين سنت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله بود و من از آن پيروى مى‏كنم و در اين باره، هيچ كس حق ندارد مرا سرزنش كند».3
    بديهى است كه اين خواست‏ها، به معناى مشاركت در حكومت و چشم پوشى حضرت عليه‏السلام، از اصول و ارزش‏هاست و امام عليه‏السلام نمى‏توانست با پذيرش آنها، اين را تحمل كند.

    پي نوشت:

    1. انساب الاشراف، ج 5، ص 106.
    2. مروج الذهب، ج 2. ص 366.
    3. همان.

  • Add Comments
    Name:
    Email:
    User Comments:
    SecurityCode: Captcha ImageChange Image