«شادي» تنها يك كلمه چهار حرفي است! اين را همه شما ميدانيد اما وقتي دقيق تر نگاه كنيد انسانهاي زيادي را ميبينيد كه به دنبال رسيدن به همين كلمه چهار حرفي هستند
انسانهايي كه همه به دنبال شاد بودن هستند؛ نظر شما درباره خودتان چيست ؟ آيا شما هم جزو اين گروه هستيد؟ آيا تا به حال خوشبختيها و شاديهايتان را ليست كردهايد؟ مثلا برايتان پيش آمده كه به خودتان بگوييد:« من يك خانه عالي دارم ولي سقفش چكه ميكند»، « پسر9 سالهام قابل ستايش است. اما هرگز خوب نميخوابد» يا « همسرم در اين 21 سال بهترين فرد بوده است اگرچه من و او خيلي همديگر را نميبينيم!»
بهتر است اين نكته را بدانيد كه مهمترين عامل بازدارنده داشتن يك احساس خوب، اين است كه اگر ليواني تا نيمهپر است، شما همه محتويات آن را خالي كنيد.
حالا تصوركنيد همه چيز خوب است اما شما كمي احساس كسالت ميكنيد و بلافاصله آن قدر به اين فكر و احساس بها ميدهيد كه احساس بيماري شما قويتر ميشود و شما بايستي مدتي را در بستر بگذرانيد.
بعد از اين مرحله شما نسبت به فرزند، خانه و همسرتان غفلت ميكنيد و اين سرآغاز نداشتن احساس شادي است. به شما يادآوري ميكنيم كه براي شاد بودن نياز به يك روحيه خوب داريد. درحقيقت براي شادبودن نيازي نيست كه خيلي تغيير كنيد؛ بلكه براي اينكه هر روز احساس بهتري داشته باشيد راههاي جالبي وجود دارد.
از گذشته درس بگيريد:
بهتر است به اين نكته دقت كنيد كه براساس تحقيقات انجام شده، در سال 1970 ميلادي جمعيت زنان بيشتر از جمعيت مردان خود را شاد ميدانستند. اما امروزه اين گزارش برعكس شده است.
فكر ميكنيد چه اتفاقي براي زنان افتاده است؟ در دهههاي اخير زنان مجبور بودهاند با وجود كارهاي خانه و اداره كردن امورات زندگي، به كار در بيرون از خانه نيز بپردازند، درواقع اين سريعترين راه براي غمگين بودن و اضطراب و نگراني آنهاست.
اگر شما هم جزو اين گروه باشيد بايد بدانيد كه تلاش براي رسيدن به يك هدف ميتواند نتيجه معكوس هم داشته باشد. يعني اگر از عهده همه كارها برنياييد و خود را مقصر بدانيد درواقع هميشه با احساسي از نااميدي و ناراحتي زندگي ميكنيد.
بايد باور كنيد كه تلاش براي احساس رضايت و شادي دائمي يك روياست. اگر فكر كنيد بايستي در تمام مدت شاد باشيد اين توقع درواقع شما را بيچاره خواهد كرد. در نتيجه بهتر است كه توقعاتتان را هماهنگ كنيد.
براساس تحقيقات اخير، تمام اتفاقات خوب يا بد در يك روز روي رضايت روزانه افراد تاثير ميگذارد. درواقع براي برطرف كردن يك احساس بد بايستي دو چيز خوب، اتفاق بيفتد.
محققين ميگويند: در احساس شاد بودن يك نقطه ضعف وجود دارد، يعني اغلب اوقات ما توقع داريم شادي هميشه وجود داشته باشد. بنابراين وقتي چيز خوبي اتفاق بيفتد به نظر ميرسد همه چيز طبيعي و نرمال است. اما وقتي اتفاق بدي رخ دهد به نظر ميرسد فاجعه و مصيبت رخ داده است.
تعادل خود را حفظ كنيد:
« داشتن يك احساس خوب و رضايت از زندگي، خوشبختي است» اين توصيف روانشناسان از خوشبختي است. به پايههاي اين جمله ساده فكركنيد: اگر شاد بودن بدون معني را انتخاب كنيد قطعا احساس مي كنيد از درون خالي هستيد اما اگر همين احساس همراه فكركردن به اهداف عالي باشد درواقع اين تهي بودن و بيميلي را از بين ميبرد.
سعي نكنيد كه خوشحالي را بخريد:
اگر شما بخواهيد از وضعيت مالي بد خود را نجات دهيد پول خيلي به شما كمك مي كند. اما تحقيقات نشان داده است، كساني كه در پي ماديات هستند نسبت به كساني كه ماديگرا نيستند، بيشتر احساس ناراحتي دارند و از خانواده، دوستان و حتي سلامتيشان ناراضي هستند.
در يك وضعيت نمانيد:
مطالعاتي وجود دارد كه نشان مي دهد صدها نفر با تجربه تغييردادن محيط زنگي و كارشان، بعد از چندماه احساس بهتري نسبت به زندگي پيدا كردهاند و همچنين از خود رضايت بيشتري داشتهاند.
يك احتمال وجود دارد، كه تغيير مكان باعث كمرنگ شدن گذشته ما ميشود، درواقع اين تجربه علاقهمندي جديد و سرگرمي ماندگاري را ايجاد ميكند و ممكن است شما را به كشف كارهاي ديگر نيز هدايت كند.
براي لحظهاي خود را فراموش كنيد:
اگر در شرايط روحي بدي هستيد، سعي كنيد خود را در«افكار مواج»رها كنيد. اين اصطلاح درواقع، موقعيت داشتن تفكرات راحت و لذت بخش را توصيف مي كند. براي بعضي از مردم بهدست آوردن افكار مواج، شايد مثل احساس صداي حركت سريع اسكيت از شيبي بلند باشد، اما براي بعضي مثل لذت حل كردن جدول لغات است. اما نتيجه اين فكر، لذت و خوشي بيشتر است.
اين را خود شما بايد تعيين كنيد كه چه فعاليتي به شما انرژي ميدهد يا شما دوست داريد به آن فكركنيد و با فكر آن به رويا برويد. درواقع با اين كار خود را در احساس سرخوشي رها كنيد.
يك راه شادتر بودن اين است: زماني كه چيزهاي خوب اتفاق ميافتد آنها را تشخيص دهيد. اگر شما دلخوشيها و چيزهاي خوبي داريد سعي كنيد با شكرگزاري روزانه، آنها را حفظ كنيد.
بر طبق مطالعات انجام شده، مردمي كه براي تجربيات خوب و لحظات خوش سپاسگذاري ميكنند درواقع كمتر نگران و مضطرب هستند و بهتر نيز ميخوابند. سپاسگذاري همچون پادزهري براي بدخويي و ترشرويي است.
نسبت به ديگران محبت داشته باشيد:
مطالعات همچنين نشان ميدهند، مردمي كه احساس خوشبختي مي كنند، درواقع داراي رابطه حسي با ديگران هستند. بر طبق تحقيقات انجام شده بر روي يك گروه انساني، يك درصد از مردمي كه خيلي احساس خوشبختي و شادي ميكردند رابطههاي احساسي خوبي نيز داشته اند. درواقع اين رابطهها اين طور معني ميشود: داشتن پيمان و پيوندي قوي با همسر، خانواده، يا دوستان!
همه ما در اين زمينه شبيه هم هستيم. تعجبآور نيست اگر بگوييم، ازدواج قويترين همبستگي و پيمان احساسي است كه تمام احساس شاد و خوشبخت بودن را دربرميگيرد. آمارها نشان ميدهد كه متاهلين در مقايسه با افراد مجرد خيلي شادتر هستند.
در واقع متاهليني كه داراي رابطههاي قابل اعتماد نسبت به هم هستند از اين احساس، سود بيشتري ميبرند. متخصصين ميگويند بهتر است زماني كه با هم هستيد را مقدسترين زمان در طول زندگيتان بدانيد.
با كمك به ديگران به خود كمك كنيد:
افرادي كه بيشتر متوجه موضوعات ديگر هستند نسبت به كساني كه فقط به خوشبختي خود فكر ميكنند شادتر و خوشبخترند. البته خواستار شادي و خوشبختي ديگران بودن، بهجز اينكه احساس همنوعي را توسعه ميدهد، شما را نيز خوشحال ميكند.
كمك كردن به ديگران شما را توانمند و پرهدف ميكند و اجازه ميدهد، درحالي كه به فكر شادي ديگران هستيد، استرسها و نگرانيهايتان را فراموش كنيد.
بدانيد كه براي شادكردن مردم نيازي نيست كه عضو انجمنهاي خيريه شويد و هرماه مبالغي پول به آن حسابها بريزيد. بلكه با كارهاي كوچك نيز ميتوانيد ديگران را شاد كنيد. مثلا: ميتوانيد قبض عوارض ماشين پشت سرتان را در عوارضي بپردازيد يا سعي كنيد هركسي را كه در روز با او مواجه ميشويد، شاد كنيد.
با كمترين انتخابها، انتخاب كنيد:
داشتن حق انتخابهاي زياد، هميشه موقعيت خوبي نيست، افرادي كه آنقدر جستجو ميكنند تا بهترين انتخاب را داشته باشند، معمولا كمترين رضايت را از انتخابشان دارند، در مقايسه با كساني كه با ديدن اولين مورد خوب، آن را انتخاب ميكنند.
درحقيقت داشتن حق انتخابهاي زياد ميتواند باعث نگراني و اضطراب شود و افراد خودشان را بابت تصميمشان سرزنش كنند كه به آن اندازه كه توقع داشتهاند خوب نيست.
جسمتان را به روحتان معرفي كنيد:
جالب است كه اين نكته را بدانيد كه ميتوانيد شاديتان را با عيان كردن آن بيشتر كنيد.
با ديدن يك فيلم جالب، عكسالعملهاي متفاوتي از مردم ميتوان ديد اما آنها كه جسمشان را نيز درگير فيلم ميكنند نسبت به افرادي كه احساساتشان را مهار ميكنند لذت بيشتري از ديدن فيلم ميبرند.
وقتي احساس خوبي داريد، بالا و پايين بپريد، بچرخيد يا حركت كنيد. اين اعمال برخلاف آنچه كه به نظر ميآيد به هيچ عنوان احمقانه نيستند.
بيشتر بخشنده باشيد!
داشتن رفتار مصالحهآميز با ديگران ميتواند به شما در، درك و كاهش احساس نگراني و ناتواني كمك كند. بخشيدن خطاي ديگران حتي ميتواند تا 25 درصد استرسهايتان را كاهش دهد.
بنابراين چطور به خود اجازه ميدهيد كه عصباني شويد و به ديگران پرخاش كنيد؟ سعي كنيد رفتارهاي خوب ديگران را به خاطر بياوريد و به درخواست عذرخواهيشان توجه كنيد. بنابراين اگر در فكرتان دچار ترديد شديد تصميم بگيريد او را ببخشيد؛ با اين كار به خود نيز هديهاي بزرگ ميدهيد؛ احساس شادي در زندگي!
افكار و انديشههاي مثبت داشته باشيد:
بعضيها ميگويند اتفاقات خوب، براي بهترينها ميافتد. اما بعضي ديگر ميگويند: بعضي از مردم قادرند بهترين چيزهايي كه اتفاق ميافتد را براي خود پيش بياورند.
اين كليد خوشبختي است. اولين راه اين است كه افكارتان را روي كاغذ بياوريد. چراكه اين رفتار خيلي زود برطبق عادت وارد زندگيتان مي شود. بدانيد كه هر انساني براي ايجاد خوشبختي و شادي موردنظرش قدرتي قابل توجه دارد. او به آنچه دارد ارزش ميدهد نه به آنچه كه از دست داده است.