ازهرچه بگذري ، سخن « دوست » خوش تر است. وچه دوستاني شايسته تراز« اهل بيت» براي عشق ورزيدن ، دوست داشتن ، رابطه قلبي داشتن ، به ياد آنان زيستن ونفس کشيدن وبا عشق ومحبت آنان فرزند تربيت کردن وجامعه ساختن !
وقتي با کسي ياکساني « رابطه » داريم ، ازآنان ياد مي کنيم ، تماس گرفته احوالپرسي مي کنيم ، به ديدارشان مي رويم ، به مهماني دعوتشان مي کنيم ، درغم وشادي آنان شريک مي شويم ، درسفر وحضر پيوند با آنان را مغتنم مي شماريم واين رابطه رادرهمه شئون زندگي خويش، جريان و سريان مي دهيم .
اهل بيت عصمت ودودمان پاک پيامبر، دوست داشتني ترين ،خانواده اي هستند که مي توان نام برد وپاک ترازآنان وجود ندارد و قرآن به طهارت آنان گواهي داده است ونيزاين فرمان قرآن که « کونوا مع الصادقين ، (1) با راستان وراستگويان باشيد » ،برآن دودمان مطهر تطبيق وتفسير شده است ومزد رسالت حضرت رسول ، « مودت ذي القربي » قرارداده شده است .(2)
با اين خاندان ، تا چه حد رابطه مودت و دوستي داريم ؟ تا چه حد « عترت پيامبر » درخانواده ما « حضور» دارند ؟ آيا درگسترش عطر وبوي « محبت اهل بيت » درخانه و خانواده وفرزندان وبستگانمان ، فعال بوده ايم ؟ اگرعشق وانس با خاندان پيامبر ( ص) يک « وظيفه » است ، تا چه حد خود وفرزندانمان به اين وظيفه عمل کرده ايم وديگران را به اداي اين تکليف ، فرا خوانده ايم ؟
طبيعي است که سخن از« تربيت ولايي » به ميان آيد و پروراندن نسلي علي دوست ومحب خاندان رسول ودلباخته و پيرو اهل بيت ، که درغم ها وشادي هاي اين مجموعه نوراني ، غمگين وشادمان شوند و ميان خود وآنان علقه وپيوندي دروني ، عاطفي وروحي احساس کنند وهمين پيوند را سرمايه وخميرمايه همرنگي وهمراهي با آنان قراردهند.
بخشي از تربيت ديني فرزندان ، « تربيت ولايي » است ، چرا که محبت وولايت و اطاعت ازعترت ،راه ارتباط معرفتي وعملي نسبت به دين است ومواليان اهل بيت ،هم دين شناس ترند ، هم ديندارتر وهم فداکارتر درراه دين وقرآن .
اگرخداوند ، به محبت ومودت اهل بيت فرمان داده است ، ازاين فرمان تکليف وحقي برعهده ما پديد مي آيد وبي مهري و بي توجهي به اين دستور، ترک تکليف و تخلف ازانجام وظيفه است.
حضرت علي (ع) مي فرمايد :
« عليکم بحب ال نبيکم ، فانه حق الله عليکم ،(3)
برشما باد دوست داشتن خاندان پيامبرتان ، که اين ، حق خداوند برشماست »
راستي با اين توصيه پيامبراکرم چه کرده ايم که ازماخواسته است :
« ادبوا اولادکم علي حبي وحب اهل بيتي ....(4)
فرزندانتان را بامحبت من ومحبت خاندان من تربيت وتاديب کنيد »
چنين تربيتي ، براي فرزندان مصونيت مي آورد . دل هاي شيفته اهل بيت وفرزندان آشنا ودوستدار خاندان پيامبر، کمتر درمعرض فساد اخلاق وبي هويتي و خودباختگي دربرابر فرهنگ بيگانه و وسوسه هاي شيطاني وانحرافات قرار مي گيرند . وقتي خداوند آنان را ازلغزش ها مصونيت بخشيده است ( عصمکم الله من الزلل ) اين عصمت اخلاقي درمرتبه نازل تري به هواداران وشيفتگان هم سرايت مي کند ودوستدار اهل بيت ، دوستدار طاعت و پاکي وبندگي وقرآن ونماز ودعا واحسان به والدين وهمکاري اجتماعي وکمک به محرومان ومبارزه با ظالمان هم خواهد بود. آنان که درصحنه هاي مختلف جهاد و امربه معروف ونهي ازمنکر وياري مردم و دفع فتنه ها وعزت خواهي وظلم ستيزي، ازعصرامامان معصوم تاکنون ، ميدان دار وحاضر وفعال بوده اند ،مگر ازعلي دوستان و عاشقان حسين ومحبان اهل بيت نبوده اند که الگويشان دراين راه ، « خاندان عصمت » بوده است ؟ وقتي ما آنان راتجسم همه خوبي ها وپاکي ها مي دانيم وخطاب به آنان مي گوييم :
شما سرچشمه احساس وجوديد
صفا بخش گلستان وجوديد
شما راه سعادت را دليليد
شما مقصودهرابن السبيليد
اماميد وشهيديد وگواهيد
مصون ازهرخطا واشتباهيد
شما راه خدا رابازکرديد
شهادت راشما آغاز کرديد
فدا کرديد جان ، تادين بماند
به خون خفتيد ،تا آئين بماند
تولاي شما فرض خدايي است
قبول ورد آن مرز جدايي است
ولايت ، گنج عشقي دردل ماست
محبت هم سرشته با گل ماست
اگرناقابليم وشرمساريم
بجز عشق شما چيزي نداريم (5)