جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
چگونه مي توانيم با نوجوانان ارتباط برقرار کنيم؟
-(5 Body) 
چگونه مي توانيم با نوجوانان ارتباط برقرار کنيم؟
Visitor 414
Category: دنياي فن آوري
هنگامي که هورمون هاي تستسترون و استروژن در بدن تغيير يابد، ناخودآگاه بر روي رفتار شما با فرزندتان تأثير مي گذارد. وقتي شما مرتب بر سر فرزندتان فرياد بزنيد و به او دستوربدهيد ، بايد شاهد نافرماني و سرکشي او نيز باشيد. اولين توصيه اي که به شما مي کنم اين است که پيش از هر گونه ارتباطي با نوجوانتان، ابتدا مشکلات هورموني خود را برطرف کنيد.
به خاطر دارم هنگامي که شخصيت پسربزرگم به يکباره تغيير کرد و از يک پسر مودب و شيرين به يک فرد عصباني و بداخلاق تبديل شد ، مرتب به من اخم مي کرد و غر مي زد.
شخصيت پسر ديگرم که 16 سال دارد، طور ديگري است. بسيار پرحرف است و با هر چيزي که من بگويم مخالفت مي کند.
دختر 18 ساله ام کاملا با دو پسرم متفاوت است و تقريبا رفتار دوستانه اي با من دارد. ولي به تميزي و پاکيزگي خود بيش از حد اهميت مي دهد.
هنگامي که پسرم، 14 ساله بود دوست داشت موهايش را مانند يکي از هنرپيشه ها کوتاه کند. خود را کاملاً در شخصيت او مي ديد و هر عملي که او انجام مي داد، الگوبرداري مي کرد. البته همه ي دوستان او اين گونه نبودند ولي آن ها نيز ويژگي هاي منحصر به خود را داشتند. شخصيت نوجوانان در اين سن وسال با يکديگر متفاوت بوده و هر کدام الگوي خاص خود را دارند.
ما نمي توانيم يکسري قوانين خاص را براي همه نوجوانان به يک صورت به کار ببريم.

? تغييرات هورموني

هنگامي که هورمون هاي تستسترون و استروژن در بدن تغيير يابد، ناخودآگاه بر روي رفتار شما با فرزندتان تأثير مي گذارد. وقتي شما مرتب بر سر فرزندتان فرياد بزنيد و به او دستوربدهيد ، بايد شاهد نافرماني و سرکشي او نيز باشيد. اولين توصيه اي که به شما مي کنم اين است که پيش از هر گونه ارتباطي با نوجوانتان، ابتدا مشکلات هورموني خود را برطرف کنيد. شايد براي شما پيش آمده باشد که گاهي اوقات بيش از حد به کار فرزندتان دخالت کنيد و بدون هيچ گونه دليلي به او توهين کنيد. متاسفانه من نيز در بسياري از مواقع که خشمگين و عصبي بودم، بسيار تند با فرزندانم برخورد مي کردم و بر سر آن ها داد و فرياد مي زدم. اين عمل باعث مي شد بين ما فاصله ايجاد شود و رابطه مان گرم و صميمي نباشد.
با فرياد کشيدن، شما کاري مي کنيد که فرزندانتان نسبت به صحبت هاي شما بي تفاوت شوند. يک روز من از فرزندم به آرامي خواستم کاري را براي من انجام دهد، بعد از چند بار گفتن، اصلا اهميتي نداد. بعد که از او دليل آن را پرسيدم به من گفت: "چون سر من فرياد نزدي، فکر کردم خيلي مهم نيست اگر آن کار را انجام ندهم." در آن موقع بود که متوجه شدم او به اين نوع برخورد عادت کرده است و اگر سر او داد نزنم، اصلاً به صحبت من توجهي نمي کند. البته اين موضوع برعکس نيز مي شود. برخي از دوستانم مي گويند، ما به قدري سر فرزند خود داد زده ايم که او ديگر به اين رفتار عادت کرده است و باز هم به حرف ما توجهي نمي کند. بهتر است در هنگام خستگي و عصبانيت برخود مسلط باشيد و اگر احياناً خطايي از شما سر زد و به فرزندتان بي احترامي کرديد، به راحتي آن را بپذيريد و به جاي توجيه عملتان از او عذرخواهي کنيد.

? مطابق سنشان با آنان برخورد کنيد

همه ما ياد گرفته ايم که با نوزادان و کودکان مطابق سنشان رفتار کنيم و از آن ها انتظارات بي جايي نداشته باشيم. ولي هنگامي که نوبت به نوجوانان مي رسد لحظه اي مانند يک بزرگسال با آن ها برخورد مي کنيم و لحظه اي ديگر با آن ها درست مانند يک کودک رفتار مي کنيم. يک روز به آن ها مي گوييم : شما ديگر بزرگ شده ايد و لباس پوشيدنتان بايد مانند يک فرد بزرگسال باشد و درست در همان روز به آن ها مي گوييم : فلان کار را نمي توانند انجام دهند، چون هنوز بچه هستند. درک اين موضوع براي نوجوانان بسيار سخت است، زيرا آن ها فکر مي کنند به اندازه کافي بزرگ شده اند و دوست دارند آزاد باشند. ولي متاسفانه کمتر تمايل دارند زير بار مسووليت بروند. شما بايد مسووليت پذيري را به مرور زمان به آن ها ياد دهيد و انتظار نداشته باشيد که آن ها يک شبه آن را فرا گيرند.
ارتباط برقرار کردن با نوجوانان بدين معنا نيست که تمامي اصطلاحات عجيب و غريب خاص آن دوره را ياد بگيريد و با آن ها به آن شکل صحبت کنيد. ولي به عنوان مثال اگر فرزند شما بهترين دوستش را با نام خاصي که او دوست دارد، صدا مي کند، شما نيز او را با همان نام صدا کنيد، با اين کار فرزندتان را بسيار خوشحال خواهيد کرد. هنگامي که من در آن سن و سال بودم، بسيار دوست داشتم مرا "باني" صدا کنند. وقتي والدين برخي از دوستانم مرا با آن نام صدا مي کردند، بسيار خوشحال مي شدم، ولي با مادر بهترين دوستم که هميشه مرا "ژانت" صدا مي کرد، هرگز نمي توانستم ارتباط خوبي برقرار کنم.
اگر مي خواهيد در جمع دوستان فرزندتان وارد شويد و آن ها شما را بپذيرند، بايد مانند آن ها شويد و در مورد آينده و هدف از آن ها سوال نکنيد.
با آن ها بسيار دوستانه ارتباط برقرار کنيد. پسر کوچکم بسيار دقيق و مقرراتي است. به عنوان مثال اگر بخواهم به او کاري بگويم، بايد کاملاً به او توضيح دهم که دقيقاً از او چه مي خواهم. قبلاً وقتي به او مي گفتم ظرف هاي غذايت را بشوي، پيش خود فکر مي کردم که بعد از شستن، آن ها را خشک مي کند. ولي بعد ديدم که دقيقاً همان کاري را که به او گفته بودم، انجام داده است، نه بيشتر و نه کمتر. با او جر و بحث مي کردم که چرا بعد از شستن ظرف ها، آن ها را خشک نکرده است. به مرور زمان متوجه شدم که بايد به صورت کاملاً شفاف و روشن منظور خود را به او منتقل کنم. يعني به او بگويم: "بعد از شستن ظرف ها، آن ها را خشک هم بکن. "اين رفتار اصلاً ارتباطي به سن و سال او ندارد، بلکه شخصيت او اين چنين است. من بايد کاملاً در حرف زدن با او دقيق باشم و هر کاري مي خواهم او انجام دهد، به طور واضح برايش توضيح دهم. اگر شخصي از من بپرسد ساعت چند است؟ مي گويم : دو و چهل و پنج دقيقه. ولي او مي گويد:دو و چهل و پنچ دقيقه و بيست ثانيه. اين دقت و ريزبيني جزيي از شخصيت اوست. براي ارتباط با او من نيز بايد اين چنين باشم. بنابراين بهتر است والدين از خصوصيات اخلاقي فرزندشان مطلع شوند تا راحت تر بتوانند با يکديگر ارتباط برقرار کنند و دچار سوء تفاهم نشوند.

? شما از والدين تان چه انتظاراتي داشتيد؟

اغلب ما، دوران نوجواني خود را به خاطر داريم. انتظاراتي که از پدر و مادرمان داشتيم، کاملاً در ذهن مان نقش بسته است. هنگامي که من نوجوان بودم، بسيار دوست داشتم والدينم در بحث هاي دوستانه ما شرکت کنند، با ما شوخي کنند، بخندند، به آهنگ هاي مورد علاقه من گوش کنند، در مورد مباحثي که من دوست داشتم صحبت کنند، اعمال مرا زير ذره بين نگذارند، داوري نکنند و مرا به خاطر اين که به مسايل سطحي و ظاهري توجه مي کنم، سرزنش نکنند.
يادم مي آيد مادرم بيشتر اوقات مرا جلوي دوستانم تحقير مي کرد و همين موضوع باعث شده بود که من خيلي سخت دوستانم را به منزلمان دعوت کنم. در آن موقع فکر مي کردم مادرم اصلاً احترامي براي من قايل نيست. در نتيجه من نيز در آن سن و سال نمي توانستم احترام او را به خوبي نگاه دارم.
اگر مي خواهيد فرزندتان به شما احترام بگذارد و براي حرف شما ارزش قايل شود، بايد به او احترام بگذاريد و شخصيت او را همان گونه که هست، بپذيريد.

? مشکلات نوجوانان

مسايل کم اهميت در نظر فرزندان، بسيار مهم و پيچيده جلوه مي کنند. لحظه اي خود را به جاي نوجوانتان بگذاريد. فرض کنيد به يک مورد خاص بسيار اهميت مي دهيد و براي شما خيلي مهم است، بعد والدينتان به خاطر اين عقيده به شما نادان و ابله بگويند و يا شما را دلداري بدهند که اين موضوع زياد مهم نيست، نبايد خود را ناراحت کنيد، قدر خودتان را نمي دانيد و خيلي خوش شانس هستيد. احتمالاً شما با اين طرز برخورد بسيار آزرده خواهيد شد.
مطمئن باشيد هيچ کس دوست ندارد احساساتش ناديده گرفته شود، به ويژه نوجوانان که بسيار حساس و زودرنج هستند و از کاه کوه درست مي کنند. بنابراين صبور باشيد، مشکلات او را درک کنيد و هيچ گاه او را به دليل داشتن چنين عقايدي تحقير نکنيد.

? اصول اساسي تربيتي

کنار آمدن با نوجوانان بدان معنا نيست که ناسزا، توهين، شکستن و يا پرت کردن اشيا از جانب آن ها را تحمل کنيد. شما به عنوان يک پدر و مادر آگاه بايد با فرزندتان بنشينيد و در مورد رفتارهاي پسنديده و ناپسند آنان صحبت کنيد. اين عمل براي هر دوي شما مفيد است. سعي کنيد فرزندتان را تشويق کنيد تا نظرات و پيشنهادات خود را در مورد صحبت هاي شما بدهد و با يکديگر به نتيجه دلخواه برسيد.
به او با دقت گوش فرا دهيد. به شخصيت او احترام بگذاريد و براي تصميم گيري هاي او ارزش قايل شويد. در هنگام صحبت با يکديگر، سعي کنيد ارتباط بر قرار کنيد و تنها مانند يک سخنران يک طرفه صحبت نکنيد و به طرف مقابلتان اجازه صحبت بدهيد. اگر اين کار را نکنيد، او تصور مي کند که شما دوست نداريد صحبت هاي او را بشنويد. بنابراين هنگامي که دچار مشکلي شود، آن را با شما مطرح نخواهد کرد و اين سرآغاز به وجود آمدن نگراني، استرس، ترس و يا غم در وجود اوست و همه ي اين ها در نهايت منجر به افسردگي او خواهد شد. مطمئناً والديني که اجازه صحبت کردن به فرزندشان را در مواقع بحراني نمي دهند و براي آن ها هيچ گونه ارزشي قايل نيستند، در آينده پشيمان مي شوند و خود را سرزنش خواهند کرد.
هنگامي که فرزندتان کار ناشايستي انجام مي دهد و يا از شما تقاضاهاي نابجايي دارد، او را تنبيه کنيد. بسيار شنيده ام که والدين مي گويند براي آرام نگاه داشتن فضاي خانه، هر گونه رفتار ناشايست فرزندشان را مي پذيرند. اين نوع برخورد در دراز مدت مشکلات فراواني را براي شما و فرزندتان ايجاد مي کند، به اين صورت که شما همواره احساس حقارت مي کنيد و نوجوانتان نيز عادت مي کند که احساسات ديگران را به راحتي پايمال کند.
از آن جايي که انسان ها با يکديگر متفاوت هستند، من نمي توانم تنبيه مناسبي را به شما پيشنهاد کنم، ولي به نظر من محروم کردن آن ها از يک سري امتيازات، بسيار مفيد خواهد بود. به هر حال اين خود شما هستيد که با توجه به نوع اشتباه فرزندتان بايد تنبيه خاصي را براي او در نظر بگيريد.

? به آن ها مسووليت دهيد

يکي از مشکلاتي که اغلب والدين دارند اين است که وقتي به فرزندشان کاري مي دهند، آن ها به سختي حاضر به انجام آن مي شوند. در عوض مرتب از شما لباس،پول و... مي خواهند. با پسر و يا دخترتان در اين مورد گفت و گو کنيد و براي خودتان برنامه ريزي کنيد و به يک توافق دو طرفه برسيد. بهتر است بعضي اوقات هنگامي که کار خوب و پسنديده اي انجام دادند، يکي از چيزهاي را که دوست دارند، براي آن ها تهيه کنيد، البته يادتان باشد تعادل را برقرار کنيد تا آن ها نسبت به اين عمل شرطي نشوند. با اين کار شما حس مسووليت پذيري را در آن ها تقويت مي کنيد. به آن ها توضيح دهيد افرادي که مسووليت پذير هستند؛ بيشتر مورد علاقه و احترام ديگران قرار مي گيرند.
شايد فرزند شما اکنون قدر زحمات شما را متوجه نشود ولي مطمئن باشيد هنگامي که زندگي مستقل تشکيل داد، همه صحبت هاي شما را به خاطر مي آورد و در آن موقع تا ابد سپاسگزار شما خواهد بود.
براي فرزندتان وقت صرف کنيد به حرف هاي او گوش دهيد. با او دوست باشيد و او را همواره مورد بازخواست قرار ندهيد. حتي اگر نگراني هاي آن ها بي مورد بود، آن ها را تحقير نکنيد و با آن ها همدردي کنيد. در نهايت نکته بسيار مهم اين است که همواره به آن ها بگوييد که دوستشان داريد.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image