|
دانستني هاي دوپينگ
-(3 Body)
|
دانستني هاي دوپينگ
Visitor
287
Category:
دنياي فن آوري
فرهنگ لغات جديد دوپينگ: بيتربيتي ورزشي / تاريخچه آن برميگردد به مراسم باشكوه «باكومبا» در دوران كهن آفريقا، اصولاً دو تا چيز مهم را آفريقاييها كشف كردهاند: يكي «دوپس دوپس» يا همون جاز خودمون كه ارژينالش فقط آنجا پيدا ميشود، دوم «دوپسينگ» يا همون «دوپينگ»؛ كه هنگام دوپس دوپس ميزدهاند بر بدن كه قوه بنيه داشته باشند، در جشنهاي قبيلهاي، حركات موزونِ باكومبايي انجام دهند. بخوريد و بگوييد: آفريقا بد جاييه!/ آنچه آدم را به طرز شرمآوري قهرمان كند / يه دور از جون تو دهنت باشه بچه! پارادوپينگ: پارا از دوپينگ هم آنورتر گذاشتن / دوپينگاندن حريف يا چيزخور كردن وي/ آخر جوانمردي / براي ناكار كردن يا به نام كردن طرف و در هر حال ناكاوت كردن او، يواشكي دوپينگ در غذايش ريختن / اين روش وقتي به كار ميرود كه حريف، منشور اخلاقي خونش بالا باشد و زورتان هم به او نرسد. دوپينگي: اغلب به معني طفل معصوم يا حيوونكي / آنكه روحش از هيچ چيز خبر ندارد / بچه خوبي كه از آمپول نميترسد / آنكه همه قاقاهايي كه آقاهه گفته «بخور تا آقا بشي»، ميخورد / همهاش تقصير سر مربيه / بعضي وقتها گوشت قربوني / فاميل عباس اينا / آنكه در حين مسابقه به طرز مشكوك برانگيزي سر حال يا خوش اخلاق باشد / آنكه از مارادونا شدن همين را ياد گرفته! سرمربي: در اينجا همون آقاهه / آنكه اگر بچه خوبي هم باشي آمپول ميزند / تنها كسي كه اصلاً بازيكنانش را وادار به دوپينگ نكرده / آنكه همه بَدَند او پاك و مبرا / خدا بگذره از مافيا كه از هيچ كي نميگذره. مكملهاي غذايي: آخي! / دِسِري كه آدم را قهرمان ميكند، يه وقت هم ديدي پهلوان / آنچه تقش بعداً در بيايد / ورقلمبيده كننده / از همانها كه ملوان زبل و بامزي ميخوردند (اصلاً همهاش تقصير بدآموزيهاي صدا و سيماست، همين كارتونها رو براي نسل ما پخش كردند كه اينطوري شد). باقالي: يكي از همان مكملهاي غذايي كه در ايران باستان رواج داشته و قبل از مسابقات كشتي ميخوردهاند با اين شعار معروف كه «باقالي بخور كشتي بگير» / ناگفته نماند منطقه باقاليها هم جاي مشهوري است كه اغلب آدمها بعد از دوپينگ يه سفر به آنجا ميروند. چاي و قهوه: تازگيها اسمشان جزو مواد دوپينگدار درآمده چون كافئين زياد دارد / در صورت مشاهده موارد مشكوكي كه به بهانه خستگي و خواب آلودگي، ليوان ليوان چاي ميخورند سريعاً با مأموران «نادو» تماس بگيريد. داروها: دواهايي كه آدمها را مشهور و پولدار ميكند و اصلاً هم تلخ نيست / همه رقم دارد زنونه، مردونه، جوونونه كه چند تايش اينها هستند: زورزا: همون نيروزا / آنچه آدمها ميخورند تا زورشان زياد شود و بتوانند چيزهاي سنگين بلند كنند (هيچ فكر كرديد چرا بازرس ژاوِر دست از سر ژانوالژان برنميداشت؟ ظاهراً ميگويند به خاطر اون يه كف دست نون بوده ولي الكيه، تو دوبله عوضش كرده بودند بدآموزي نداشته باشد، دليل اصليش اين بود كه بازرس ژاور فهميده بود شهردار مادلن يا همون ژال وال ژان اون گاريه رو چه جوري بلند كرد! هپروت زا: آنچه انسانها را يهو خوشحال ميكند و زندگي را ناغافل شيرين مينمايد، و وقتي اثرش تمام شود، زندگي دوباره مثل زهرمار ميشود / اسم بچه معروفشان «كوكائين» است ؟ آمار ميگويد 20 درصد جوانهاي امروزي اينطوري خوشحال ميشوند، به همين راحتي! / آنچه آدم را به خود بيجهت مهربان و رمانتيك ميكند (نكته: اصولاً همه موادي كه آخرشان «اين» دارد جيز است، دست نزنيد. مثل هروئين، كافئين، مرفين، چايي شيرين و... ) / توهمزا / آنچه كه اگر بزني فضا ميري، نميدوني تا كجا ميري! درد سرزا: قبل آزمايش ميخورند كه كلاً رقيق بشوند و در نمونه رقت بارشان هيچي پيدا نباشد / آنچه آب بدن را در اين وانفساي بيآبي هدر ميدهد و وزن آدمها را كم ميكند كه رو فرم بيايند / به آن «مُدر» هم ميگويند / از ما گفتن، همه وقت نخوريد. دودزا: مواد استنشاقي كه با آن «دودپينگ» ميكنند و ميروند هوا. جبروت زا: همان داروهاي ورقلمبيده كننده كه بدن سازها و وزنهبردارها ميخورند / آنچه نرخ تورم آدم را بالا ببرد / بادكنك پيت زا: هنوز جزء دوپينگيها شناخته نشده. عوارض داروها: واچه حرفها! / كي تا حالا زورش زياد شده، مرده، شلوغش ميكنند! / مهم قهرمان شدنه، اگر هم تو اين راه مردي چه بهتر تازه اون موقع اول مرد نكونامي و زنده يادي و ايناست / خودم هم ميدونم اينا معني لغت نيست، خوب اين لغت بيمعنيه من چه كار كنم فقط اگه خورديد احساس كرديد صداتون داره كلفت ميشه چيزي نيست، حكماً داريد به بلوغ ورزشي ميرسيد، خانمها! نگيد نگفتي! مافيا: آنكه پاي قهرمان را به جاهاي «زا» دار و «اين» دار باز كند/ آنكه مواد را عين هلو به قهرمان برساند / گربه بامزي! كميته مبارزه با دوپينگ: به كميته جهانياش «وادا» ميگويند كه مخفف خارجي عبارت «واي به حالت اگه دوباره دوپينگ دستت ببينم» ميباشد. وادا در حد تيم ملي است و به كار جهان پهلوانها ميآيد / در حد ليگ برترش هم ميشود «نادو» كه مخفف عبارت «نميدونيم از دست كي بكشيم، والا ديگه خسته شديم، هي هر روز يه داروي جديد، هر روز يه قانون، هر روز ....» كه به علت طولاني بودن بيخيال بقيهاش ميشويم. البته به روايت موثقتري «نادو» مخفف «نخور اين دوپينگو، ورپريده!» ميباشد / سازماني كه مأمورانش اجازه دارند نصف شب بيايند ورزشكار مربوطه را كت بسته ببرند «نمونه خونه» كه يك وقت طرف فرصت نكند نمونهاش را دستكاري كند و غش در معامله بشود. نمونه: آنچه اگر مثبت باشد، عالم و آدم را از نمونگي مياندازد/ ممتاز دستگاه نمونهگيري: دستگاه تشخيص هر گونه خرده شيشه در بدن / پيشرفتههايش حتي نيت دوپينگ هم كرده باشي بوق بوق ميكند! مصدوميت: قديمها فقط با آن پنالتي ميگرفتند/ راهي براي نرفتن به مسابقه وقتي بوي تست دوپينگ ميآيد / از همان مريضيها كه شب امتحان، ناغافل بچههاي طفل معصوم مردم را از پا و درس و زندگي ميانداخت / حادثه واگيردار/ وقتي آدم دوپينگدانش درد ميگيرد. محروميت: آخرين مرحله / دوران نقاهت بعد از مصدوميت / مرحله تركيدن فرد باد آورده / دوران خود اشتغالي / برهه زماني كه يهو همه «آقاههها» كنار ميكشند / دوران سرشكستنك كه معمولاً بعد از اِشْكِنَك قوانين بازي ميآيد. قهرمان: آنكه امروزه از همه مشكوكتر باشد / آنكه اولش هي باد ميشود و آخرش ميتركد / قديمها ميشد بهش پهلوان هم گفت / آنكه ميزند ركورد مردم را ميشكند و دل ملت شاد ميشود بعداً هم كه تقش در آمد خدا بزرگ است! (با آدم بَدا بودم به خدا) پهلوان: كيلويي چنده؟ / مقامي در بين ورزشكاران دوران پارينه سنگي / مجبورم بگويم نسل اينگونه نادر، رو به انقراض است! مدال: هدف مهمي كه هر وسيلهاي را ميتواند توجيه كند / دوپينگ چه قابلي دارد به خاطرش سه پينگ و چهار پينگ و ... برو بالا .... / اصلاً همه چي با يه مدال شروع شد! منبع:نشريه گلبرگ،شماره121.
|
|
|