جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
سيره و سلوك علماء در زيارت و عزادارى سيد الشهداء (عليه السلام)
-(1 Body) 
سيره و سلوك علماء در زيارت و عزادارى سيد الشهداء (عليه السلام)
Visitor 285
Category: دنياي فن آوري
«معروف است كه آقا محمد باقر معروف به وحيد، زمانى كه براى زيارت حرم سيد الشهدا (عليه السلام) مشرف مى‏شد، اول آستان كفش كن آن جناب را مى‏بوسيد و روى مبارك و محاسن شريف خود را بدان مى‏ماليد . پس از آن با خضوع و خشوع و رقت قلب به اندرون حرم مشرف مى‏شد و زيارت مى‏كرد و در مصيبت‏حضرت امام حسين (عليه السلام) كمال احترام را مراعات مى‏كرد .» (1)

مرحوم آخوند، ملا آقاى دربندى

در حالات اين عالم جليل القدر، كه از شاگردان شريف استاد شيخ انصارى است، نوشته‏اند: «در اقامه مصيبت‏حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) اهتمامى فراوان داشت و بر آن مواظبت مى‏نمود . در اين امر به گونه‏اى بود كه در بالاى منبر از شدت گريه، غش مى‏كرد و در روز عاشورا لباس‏هاى خود را از بدن در مى‏آورد و پارچه‏اى به خود مى‏بست و خاك به سر مى‏ريخت و گل به بدن مى‏ماليد و با همان شكل و صورت بر منبر مى‏رفت و روضه خوانى مى‏كرد .» (2)
محدث قمى (ره) مى‏نويسد: سيد نعمت الله جزايرى، چون در اوايل تحصيل، قادر به تهيه چراغ براى مطالعه نبود، از نور مهتاب استفاده مى‏كرد و در اثر كثرت و مطالعه و نوشتن چشمش ضعيف و كم نور شد . از اين رو، تربت‏سيد الشهداء و ساير ائمه (عليه السلام) را به چشم خود مى‏كشيد و از بركت آن تربت‏ها روشنى ديده‏اش افزون مى‏گشت، محقق قمى اضافه مى‏كند: اين موضوع ابدا جاى شگفتى نيست، زيرا دميرى و ديگران نقل كرده‏اند كه: افعى وقتى كور مى‏شود، چشمانش را به گياهى مى‏مالد و در اثر آن، دوباره بينا مى‏شود . پس در صورتى كه خداوند متعال در آن گياه اين خاصيت را قرار داده است، چه عجب كه در تربت فرزند پيغمبر (ص) چنين اثرى وجود نداشته باشد؟ !
ايشان مى‏افزايد: و اين احقر نيز، هر گاه به سبب زياد نوشتن چشمم ضعف پيدا مى‏كند تبرك مى‏جويم به تراب مراقد ائمه (عليه السلام) و گاهگاهى به مس كتابت احاديث و بحمد الله چشمم در نهايت روشنى است . (3)

زيارت نامه عشق

در شرح احوال مرحوم شيخ مرتضى انصارى، نواده ايشان آورده‏اند:
از جمله عادتش خواندن زيارت عاشورا بوده كه در هر روز، دو بار صبح و عصر آن را مى‏خواند و بر آن بسيار مواظبت مى‏نمود . بعد از وفاتش كسى او را در خواب ديد و از احوالش پرسش كرد، در جواب سه مرتبه فرمود: عاشورا . (4)
فقيه زاهد عادل، مرحوم شيخ جواد عرب، كه مرجع تقليد گروهى از شيعيان عراق بوده، در شب 26 ماه صفر 1336 ه . ق در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل را مى‏بيند .
پس از سلام از او مى‏پرسد: از كجا مى‏آيى؟
- از شيراز، و روح ميرزا ابراهيم محلاتى راقبض كردم .
- روح او در عالم برزخ در چه حالى است؟
- در بهترين حالات و در بهترين باغ‏هاى برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را مى‏برند .
- براى چه عملى از اعمال به چنين مقامى رسيده است؟
- براى خواندن زيارت عاشورا .
وقتى كه آن مرحوم از خواب بيدار مى‏شود، فرداى آن شب، به منزل آيت الله ميرزا محمد تقى شيرازى، ميرزاى دوم مى‏رود و چون خواب خود را بر ميرزا نقل مى‏كند ايشان مى‏گريند، سبب گريه را مى‏پرسند مى‏فرمايد: ميرزاى محلاتى از دنيا رفت او استوانه فقه بود .
گفتند; شيخ خوابى ديده و واقعيت آن معلوم نيست . ميرزا مى‏فرمايد: بلى خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه خواب افراد عادى .
فرداى آن روز، تلگراف درگذشت ميرزاى محلاتى از شيراز به نجف مخابره شد و صدق روياى شيخ آشكار گشت . (5)

چاره بلا

شهيد دستغيب مى‏نويسد: از مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى، نقل شده است اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده‏اى مى‏مردند . روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى، عده‏اى از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند .
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلى . فرمود: من حكم مى‏كنم كه شيعيان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عليه السلام) هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود . اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند . از فرداى آن روز تلف شدن شيعه موقوف شد و همه روزه تنها عده‏اى از سنى‏ها مى‏مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد . برخى از سنى‏ها از آشنايان شيعه خود پرسيدند: سبب اين كه ديگر از شما كسى تلف نمى‏شود چيست؟ آنان گفتند: زيارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گرديد . (6)

پى‏نوشت:

1 . قصص العلما، ص 202 .
2 . قصص العلما، ص 109 .
3 . فوايد الرضويه، ص 695 .
4 . زندگانى و شخصيت‏شيخ انصارى، ص 377 .
5 . داستانهاى شگفت، ص 273 و 274، داستان شماره 114 .
6 . داستانهاى شگفت، ص 399 و 401، داستان شماره 148 .

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image