جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
از دخالت ناشيانه در تربيت بازايستيم
-(5 Body) 
از دخالت ناشيانه در تربيت بازايستيم
Visitor 249
Category: دنياي فن آوري
اگر مي دانستيم زينت دوستي، زيبايي دوستي نيست؛ آراسته شدن ، لباس به رسم روز پوشيدن نيست؛ دانش آموختن، دريافت گواهي نامه نيست؛ پرهيزگار بودن، گريز از صحنه نيست؛ منعم بودن، پولدار بودن نيست؛ دلبسته بودن، برده بودن نيست؛ پاي بندي به وظيفه، تسليم بودن به فرمان ديگري نيست؛ مردم خواه بودن، مردم داري نيست؛ مصمم بودن، لجوج بودن نيست؛ موقر بودن، تکبر کردن نيست؛ احترام گذاشتن به خود، افاده نمودن به ديگران نيست؛ به عدالت رفتار کردن، تلافي نمودن نيست؛ شنيدن، گوش فرا دادن نيست؛ ديدن، بصيرت يافتن نيست؛ ايمن بودن، محفوظ ماندن نيست؛ آسودگي، لميدگي نيست؛ هم نوايي، هم انديشي نيست؛ محجوب بودن، مستور بودن نيست؛ مشارکت دادن، واگذار کردن نيست؛ حفظ کردن صرف قرآن، قرآني شدن نيست؛ امنيت رواني، روان آسايي نيست؛ اعانه دادن، عدالت ورزي نيست؛ دل خوشي، تن پروري نيست؛ خردورزي، دانش اندوزي نيست؛ پيشتاز بودن، پس راندن ديگران نيست؛ انضباط داشتن، افسار به گردن کردن نيست و... به فهم حقيقت " تربيت " و زيستن با " حقيقت " نزديک تر مي شديم.
اگر مي دانستيم قانون تربيت در درون طبيعت کودک به وديعه نهاده شده است، از قانون تراشي و نقش بازي در تربيت خودداري مي کرديم. اگر مي دانستيم تربيت واقعي، امري دروني، شخصي و خودانگيخته است، از تربيت بيروني، تحميلي و دگر انگيخته پرهيز مي‎کرديم.
اگر مي دانستيم که تبليغ بدون ترغيب، ضد تبليغ است، از تبليغات صوري دست برمي داشتيم. اگر مي‎دانستيم که تکرار کردن پيام، تحکيم بخشيدن به آن نيست، با کودکان به گونه اي ديگر رفتار مي‎کرديم. اگر مي دانستيم که درصد عظيمي از ناهنجاري ها، کجروي ها، لجاجت ها، نافرماني ها، بزهکاري‎ها و اختلالات عاطفي کودکان و نوجوانان، ناشي از اقدامات تربيتي ما بزرگسالان است، دست از اين گونه اصلاحات و روش‎ها برمي‎داشتيم.
اگر مي دانستيم تربيت کردن وابسته کردن، مطيع کردن، بارآوردن، دست پرورده سازي کردن، رام نمودن نيست؛ بلکه برعکس، فتح مداوم موانع رشد، خوديابي دائمي، خود رهبري، خودگرداني و خويشتن گستري مستمر است، آن گاه از آسيب رساني به شخصيت کودک پرهيز مي‎کرديم. اگر مي‎دانستيم تربيت عاريه‎اي و تصنعي، مانع تربيت اصولي، ريشه‎اي و طبيعي است از قالب ريزي و قالب‎سازي‎هاي کليشه اي در تربيت کودکان خودداري مي‎کرديم.
اگر مي دانستيم ديني کردن، ديني شدن نيست؛ نقش دادن، نقش پذيري و الگو پذيري نيست؛ آموزش دادن، باوراندن نيست؛ اطلاعات دادن، ايجاد معرفت نيست؛ لوليدن، فعال بودن نيست و معتقد کردن، تبليغ کردن نيست؛ بدون ترديد از قيم بودن در جريان تربيت باز مي ايستاديم.
اگر مي دانستيم که ياد دادن، مانع ياد گرفتن است، هر چه سريع تر به آموزش و پرورش يک سويه و حافظه محور پايان مي داديم. اگر مي دانستيم که جستجو براي کشف نادانسته‎ها چه قدر از دانسته ها براي کودک مفيدتر است، هيچ گاه ذهن دانش آموزان را انبار دانش و معلومات ذهني نمي‎کرديم. اگر مي دانستيم که دستيابي به مجهول مهم تر از دست يافتن به معلوم است به پرورش فکر کودک کمک بيشتري مي کرديم.
اگر مي دانستيم که تشنه کردن ذهن يادگيرنده از سيراب کردن ذهن وي، به رشد و خلاقيت او کمک بيشتري مي‎کند از پاسخ مداري و نمره گرايي در آموزش خودداري مي‎کرديم.
اگر مي دانستيم که هدف تربيت، ايجاد نياز و تشنگي به حقيقت است تا کودک، خود به کشف آن دست يابد از ارائه مستقيم حقايق به کودک خودداري مي کرديم.
اگر مي دانستيم که کودک از چيزي تبعيت مي کند که در تراز رغبت فطري اوست، آن گاه هر پيامي را بر کانون رغبت او سوار مي کرديم و نه بر کانون رغبت و خواسته خود.
اگر مي دانستيم که کودک تنها از کساني تبعيت مي‎کند که مورد احترام اوست، آن گاه آموزش قوانين و ارزش ها را در قالب محبت و احترام ياد مي داديم.
اگر مي دانستيم که اثر يک نما و يک نگاهِ معني دار و نافذ در تربيت، گوياتر از هزاران برنامه، پيام، کتاب و ... است تربيت نمادين را با تربيت کلامي همراه مي‎کرديم.
اگر مي دانستيم که تغيير رفتار و تحول در ساختار روان آدمي تنها در هنگام پذيرش دروني حاصل مي‎شود، قبل از پاشيدن بذر به حاصل خيزکردن زمين مي پرداختيم.
و بالاخره اگر مي دانستيم که تربيت متربي در آينه کردار و سيرت مربي عملي مي شود از اقدامات، برنامه‎ها، نصيحت‎ها و قالب ريزي‎هاي گفتاري و صوري پرهيز مي‎کرديم و به اين عبارت آشنا اما مهجور اقتدا مي‎کرديم که " دو صد گفته چو نيم کردار نيست " و به اين تأويل وتعبير " هولوسيوس " ايمان مي آورديم که: کودکان، نادان به دنيا مي آيند نه ابله، آنان به واسطه تربيت ما بزرگسالان به بلاهت کشانيده مي شوند".
اگر با بصيرتي عميق و اعجابي شورانگيز، دگر باره به اين حديث زيبا و تکان دهنده مي نگريستيم که: (کسي که بدون بصيرت اقدام به عملي نمايد مانند پوينده‎اي است که هر قدر سريع‎تر حرکت کند از هدف دورتر مي شود.) و از معني بلند آن الهام مي‎گرفتيم، قطعاً از دخالت ناشيانه در تربيت باز مي‎ايستاديم.
منبع:www.psychology-student.blogfa.com/post
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image