? مقدمه
صور اکثر افراد جامعه در مورد اعتياد اين است که مواد مخدر و سو مصرف مواد عمدتاً پديده اي مردانه است . به عبارتي اعتقاد بر اين است که زنها بسيار کمتر از مردها به اعتياد روي مي آورند ، بخصوص در کشور ما حتي سيگار کشيدن زنان و دختران تعجب اطرافيان رابر مي انگيزد. شايد به دليل اينکه اعتياد با نقش آشناي همسر و مادري مهربان و دلسوز در جامعه ايراني همخواني ندارد.
اما آيا واقعاً اينگونه است؟ آيا زنان نسبت ناچيز و بي اهميتي از جمعيت معتادان را در کشور ما تشکيل مي دهند؟ هر چند آمار دقيقي از ميزان جمعيت زنان معتاد در کشور وجود ندارد ، اما بر اساس برخي پژوهشها 6/9 درصد از معتادان کشور را زنان تشکيل مي دهند . وزارت بهداشت نيز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم 1 زن معتاد به ازاي 8 مرد معتاد گزارش مي دهد . برخي گزارش ها هم بر اين امر تاکيد دارد که در مقابل هر 100 مرد معتاد 7 زن معتاد در کشور وجود دارد ؟ از سوي ديگر به گفته مسوولان زندانهاي کشور در حال حاضر 50 درصد زندانيان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتياد در زندان هستند که به نقل از همين مسوولان اين آمار در سالهاي اخير افزايش نيز داشته است.
پس با وجود اين آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتي ، ديگر نمي توان به راحتي گفت جمعيت اندکي از زنان گرفتار مواد مخدر و پيامدهاي آن هستند ، اين در حالي است که بسياري از زنان و دختران نيز به دليل برچسبهايي که به يک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده مي شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را دارند لذا اغلب ، اعتياد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهي از جمعيت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمي شود.
به نظر مي رسد زنان معتاد بسيار آسيب پذيرتر از مردان معتاد باشند ، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسيب هاي اجتماعي از جمله فرار از خانه ، روسپيگري و خشونت توام است. از سوي ديگر وقتي يک زن گرفتار اعتياد مي شود ، تنها او گرفتار پيامدهاي فردي و اجتماعي سو مصرف نشده است ، بلکه مصرف مواد در زنان ، فرزندان و خانواده آنها را نيز تحت تاثير قرار مي دهد.
از سويي نه تنها در فرهنگ ايراني بلکه در اکثر فرهنگ هاي دنيا ، به زنان معتاد عمدتاً به چشم افراد بي بند و بار و بي عفت نگريسته مي شوند ، و اگر چنين زني خانواده نيز داشته باشد ، خانواده وي نيز از اين انگها و برچسبها مصون نخواهد بود . وقتي زن در يک خانواده دچار اعتياد مي شود ارکان خانواده خيلي مستعد براي از هم پاشي مي شود و فرزندان نيز بخصوص دختران خانواده در نتيجه همانند سازي با مادر و مشکلات عاطفي ناشي از مصرف مواد توسط مهربان ترين عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پيامدهاي جبران ناپذيري مي شوند.
پس کم ترين عارضه اجتماعي اعتياد در زنان متلاشي شدن خانواده است.
بر اساس آمار جهاني ، اعتياد در زنان عوارض خطرناک تري نسبت به مردان ايجاد مي کند . به عناون مثال فاصله زماني اولين تجربه مصرف مواد ، تا تزريق مواد در زنان بطور متوسط 2 سال طول مي کشد در حاليکه اين زمان در مردان حدود 8 سال است . با اين حساب زنان 6 سال زودتر از مردان به ورطه وابستگي شديد ، که درمان طبعاً سخت تر و عوارض جسمي –رواني-اجتماعي ان نيز به مراتب بيشتر است کشانده مي شوند.
مرگ در اثر مصرف مواد نيز در زنان و دختران سريعتر رخ مي دهد. بخصوص مصرف بيش از حد ، خودکشي و تصادفات ناشي از آثار مصرف برخي مواد علت اصلي مرگ و مير در زنان معتاد است.
همچنين به دليل اينکه اعتياد در زنان زمينه ساز ساير انحرافات است ، استفاده تزريقي از مواد و وجود سرنگهاي مشترک ، همچنين رابطه جنسي پرخطر در اين زنان خطر ابتلا آنها به ايدز ، هپاتيت و ساير بيماريهاي مقاربتي را افزايش مي دهد.
جالب اينکه در بعد درمان پيش آگهي بهتري در زنان نسبت به مردان وجود دارد و اين مساله اميدواري بيشتري در به نتيجه رسيدن اقدامات درماني در زنان معتاد ايجاد مي نمايد. اما از سوي ديگر يک سري موانع نيز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان اعتياد وجود دارد که بايستي به آنها توجه نمود.
شايد مهم ترين مانع در اين بين باورها و نگرش هاي موجود در جامعه در مورد زنان معتاد باشد.اگر چه افراد جامعه مي توانند اعتياد را در مردان يک نوع بيماري فرض کنند اما در مورد زنان معتاد شرايط متفاوت است . متاسفانه اغلب افراد اعتياد را در زنان يک موضوع غير اخلاقي در نظر مي گيرند تا يک بيماري . در واقع نگرش هاي اجتماعي منفي موجود درباره رفتار غير اخلاقي زنان معتاد مانعي بزرگ در راه درمان اعتياد در زنان مي باشد. چرا که زنان با دروني نمودن نگرش موجود در جامعه مبتني بر اينکه اعتياد در واقع نوعي تزلزل اصول اخلاقي در آنهاست از درمان خود اجتناب مي نمايند يا از معرفي خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومي شرمسار مي شوند.
علاوه بر طرز نگرش و تفکرات افراد جامعه و تاثير آن در باور زنان و دختران معتاد در زمينه درمان اعتياد مي توان به موانع ديگري نيز بصورت فهرست وار اشاره نمود:
1) ارتباط با دوستان و بخصوص همسران معتاد و ممانعت آنها در ترک اعتياد زنان
2) مسووليتهاي زندگي از جمله مراقبت از بچه ها و وظايف همسري
3)مشکلات مالي و هزينه هاي بالاي درمان اعتياد
4) عدم تفکيک برنامه هاي درماني با توجه به جنسيت و تمرکز درمان بر مردان که همانطور که ذکر شد زنان نيازمند اقدامات اختصاصي درماني هستند.
5) فقدان مراکز مخصوص بازپروري در زنان معتاد
رفع موانع ذکر شده و ساير موانعي که در اينجا به آنها اشاره نشده ، نيازمند برنامه ريزي هاي فرهنگي و حمايتي از زنان معتاد است.
با توجه به موارد ذکر شده ، به نظر مي رسد ناديده گرفتن و يا توجه کمتر به بحث اعتياد زنان در آينده اي نه چندان دور عواقب ناگواري را بر اجتماع تحميل مي نمايد. امروزه در دنيا در حوزه هاي مختلف همچون پيشگيري ، درمان ، آموزش ، پژوهش ، بهداشت ، رفاه اجتماعي و ... به بحث تفاوتهاي جنسيتي در برنامه ريزيها توجه خاص مي شود.
در مورد اعتياد نيز بايد به اين مساله توجه نمود ، چرا که از نظر اقدامات پيشگيرانه و درماني زنان به دليل ويژگي هاي خاص جنسيتي نيازمند مداخلات اختصاصي مي باشند.
هر چند توجه به بحث اعتياد زنان در گذشته به دليل تمرکز براعتياد مردان عمدتاً مغفول مانده بود ، ليکن رويکرد جديد ستاد مبارزه با مواد مخدر نويد بخش تدارک اقداماتي جهت توجه به اعتياد زنان و دختران مي باشد.
در واقع در خصوص موضوع اعتياد در زنان مي توان در ابعاد مختلف اقدامات موثري ارائه داد ، از جمله اينکه :
1) تلاش در جهت تغيير نگرش افراد جامعه نسبت به اعتياد زنان و دختران که آن را يک سوء رفتار اخلاقي تلقي نکنند بلکه اعتياد زنان نيز در جامعه به عنوان يک بيماري نگريسته شود تا با درمان اين مشکل ، اجتماع از پيامدها و عوارض ناگوار ، مهلک وجبران ناپذير آن در امان باشد.
2) لزوم توجه به تفاوتهاي جنسيتي در برنامه هاي پيشگيرانه ، همانطور که اشاره شد به دليل تفاوتهاي جنسيتي زنان و مردان ، بايستي برنامه هاي پيشگيرانه در ابعاد مختلف براي دو جنس با توجه به ويژگي هاي آنها طراحي و اجرا شود.
3) بررسي همه جانبه وضعيت اعتياد در زنان و دختران در کشور و عوامل مرتبط و موثر بر آن. در حقيقت به دليل فقدان پژوهشهاي خاص در اين زمينه در کشور قطعاً يک مطالعه همه جانبه در توصيف وضع موجود و برنامه ريزي براي آينده مفيد خواهد بود.
به هر حال بي توجهي به زنان در برنامه ريزي هايي که در مورد اعتياد صورت مي گيرد قطعاً عواقب ناخوشايندي ، چه بسا بيشتر از پيامدهاي اعتياد مردان به دنبال دارد. لذا انتظار است تا با درک اهميت موضوع در آينده شاهد رويکردهاي حساس به جنسيت در برنامه ريزي هاي مرتبط با اعتياد و مواد مخدر باشيم.
منابع:
1. گرت ، استفاني ، جامعه شناسي جنسيت ، کتايون بقائي ،؛ نشر ديگر ، چاپ اول 2. آتشين ، شعله ، ما ، اعتياد ، جامعه ، نشر گوهر منظوم ، چاپ اول 3. روزنامه اعتماد ملي ، 5 شنبه اول تيرماه 1385 ، آمار ها 4. روزنامه اعتماد ملي ، 5 شنبه 22 تيرماه 1385 ، آمارها 5. ستاد مبارزه با مواد مخدر رياست جمهوري ، مجموعه مقالات ، ارزيابي سوء مصرف مواد مخر در زندان هاي ايران ، 1381 ارسالي از طرف کاربر محترم : mohammad_43 /ج