شانس اينکه از يک بيماري صعبالعلاج جان سالم به در ببريم، بيشتر است يا شانس اينکه يک رابطه خوب را براي طولانيمدت، سالم نگه داريم؟ در اين مقاله قصد داريم نشان بدهيم که چگونه «تکصدايي» ميتواند يک رابطه را از بين ببرد و چرا بهطور غريزي، بيشترمان اين خطاها را انجام ميدهيم. اگر ميخواهيد رابطههايتان را صحيح و سالم نگه داريد، از اين 9 خطاي ارتباطي پرهيز کنيد.
1.خودبرتربيني
اگر ميخواهيد هر نوع رابطهاي را خراب کنيد کافي است هميشه به خودتان مطمئن باشيد که از همه (مخصوصا از همسرتان) باهوشتر، زيباتر، جذابتر، شادتر و لايقتريد.
2.فريبکاري
خيلي از مردم اين کار را در ارتباطهاي خودشان انجام ميدهند؛ مخصوصا با افرادي که به آنها بسيار نزديک هستند. والدين و فرزندان براي هم نقشه ميکشند، کارفرماها کارمندانشان را فريب ميدهند. همسران بارها همديگر را فريب ميدهند و ... نه تنها فريبهاي احساسي، بلکه حرفهاي طعنهدار و تهديد به قهر و ترک کردن را هم بايد جزو همين خطاي ارتباطي به حساب آورد.
اين رفتارهاي منفي که گاهي بيضرر به نظر ميرسند، بيشتر از هر عامل ديگري، روابط را از بين ميبرند. اگر ميخواهيد رابطهاي طولانيمدت و موفق داشته باشيد، بايد ياد بگيريد در مقابل اين فريبهاي پيش پا افتاده مقاومت کنيد؛ حتي اگر خودتان را مسوول و محق بدانيد.
3.حالت تدافعي داشتن
طبق تحقيقات متعدد در بين زوجها، معلوم شد که بيشترين عامل ناراحتيها و طلاقها، داشتن حالت تدافعي و مقاومت نشان دادن در برابر انتقاد است. اين مقاومت نه تنها مخرب است؛ بلکه چشم ديدن بازخوردهاي باارزش را هم براي شما ميبندد. براي موفقشدن در روابط شخصي بايد با آغوش باز اشتباهات را پذيرفت. بيشتر افراد، حتي زماني که به وضوح درمييابند اشتباه از آنها بوده، ترجيح ميدهند بگويند تقصير طرف مقابل است. شما با دفاع هميشگي از عملکردتان باعث ميشويد ديگران با شما شريک و همراه نشوند و اين مساله رابطه را مخدوش کند. ضمن اينکه اين احتمال وجود دارد که بدون شنيدن نقد ديگران، بارها همان اشتباه را تکرار و ديگران را از اين اشتباه، خسته و دلزده کنيد. بهترين روش برخورد با انتقاد ديگران، نفي کردن يا حتي مقاومت نشان دادن در برابر آن نيست. بهترين راه، اين است که مشتاقانه به آنها گوش دهيد و عيوب را در خودتان پيدا و اصلاح کنيد. سعي نکنيد مدام خودتان را اثبات کنيد. به جايش تلاش کنيد که حداقل به بعضي از حرفهاي منتقدان اعتبار ببخشيد و مشکلات خودتان را رفع کنيد.
4.هميشه منتقد بودن
درحالي که انتقادات سازنده و بازخوردهاي مفيد آن براي روابط بسيار لازم هستند، زياد از حد شدن آنها نيز بسيار مخرب خواهد بود. اگر شما دايما از رفتار دوست يا شريکتان انتقاد و او را سرزش کنيد، بالاخره باعث رنجشش او خواهيد شد و او را از خود دور خواهيد کرد. اغلب اوقات، مردم سعي دارند به شدت از ديگران انتقاد کنند و اعتقاد دارند که اين کار براي کمک کردن به آنهاست. خيلي از افراد سعي دارند تا ديگران را درست کنند، تغيير بدهند يا آنها را کنترل کنند. آنها دوست دارند ديگران را با تصورات خودشان هماهنگ کنند يا رفتارهايشان را تغيير دهند تا با استانداردهاي آنها همخواني داشته باشند.
اشتباه ديگر بعضيها اين است که ديگران را مورد قضاوتهاي انتقادي خود قرار ميدهند، به جاي اينکه انتقاداتشان را مستقيما به آنها بگويند. آنها اشتباهي را از ديگران پيدا ميکنند و هر حرکتي از آنها را با خطايشان مرتبط ميکنند. اين کارشان رفتهرفته رابطهشان را از بين خواهد برد.
5.خودخواهي
يکي ديگر از راههاي از بين بردن رابطهها اين است که هميشه خودخواهانه رفتار کنيد و سعي کنيد به شيوه خودتان عمل کنيد. تنها به خواستهها، نيازها و آرزوهاي خود فکر کردن و اول از همه به خود توجه کردن و نيازهاي ديگران را ناديده گرفتن، راهي است که مخصوصا خيلي از ازدواجها را از بين ميبرد.
6.تقلب
يک راه ديگر براي از بين بردن رابطههاي صميمانه، متقلب بودن است؛ گفتن مکرر دروغهاي مصلحتي، سعي براي خوب نشان دادن خود وقتي عصباني يا افسردهايد، گفتن اينکه به کسي کاملا اعتقاد داريد وقتي که به او شک داريد و...
7.خيانت
از ياد بردن قولها و تعهدهايي که به ديگران دادهايد و انجام کارهايي که ميدانيد همسرتان از آنها رنجيده ميشود و گفتن اينکه آن قولها براي گذشته بوده و حالا همه چيز عوض شده است، يکي ديگر از راههاي تضعيف ارتباطهاي سالم است.
8.کنترل افراطي
بعضيها هميشه تلاش ميکنند که همسرشان را مجبور کنند مثل خودشان فکر کند يا احساساتي شبيه احساسات آنها داشته باشد. ترساندن همسر از اينکه مقابل شما بايستد يا مخالف شما باشد، از راههاي تضعيف ارتباط است.
9.اطمينان افراطي
مطمئن بودن به اينکه هر کاري که شما ميکنيد و هر احساس و عقيدهاي که درباره همسرتان يا زندگي داريد، هميشه درست و بينقص است؛ گاهي ميتواند براي رابطهتان خطرناک باشد. راهنمايي نخواستن از ديگران و هميشه خود را مطمئن نشان دادن براي اينکه ديگران فکر نکنند شما ضعيف يا احمق هستيد، کار اشتباهي است که ميتواند براي رابطه سالم شما گران تمام شود.
3 عـامـل مـخـرب ديـگـر ارتـبـاطـات
مسايلي وجود دارند كه به روابط آسيب ميزنند. بعضي از آنها به حدي ميتوانند يك رابطه را تحتتاثير قرار دهند كه ديگر قابلبرگشت نباشد و در بعضي از اوقات مدت زماني طولاني بايد طي شود تا رابطه به شكل اوليه خود بازگردد. 3 عامل وجود دارد كه مشخصا ميتواند روابط را به اين شدت تهديد كند:
1 اعتماد: اولينباري كه ديوار اعتماد در رابطهاي شكسته شود، دوباره برقرار كردنش خيلي سخت خواهد شد. اگر در رابطهاي دونفره، يكي از طرفين مسالهاي ايجاد كند، از آنجا که اعتماد مختل ميشود، رابطه آنها دوامي نخواهد داشت و گسسته خواهد شد. گاهي افراد ميتوانند اعتماد سلبشده را بازگردانند ولي اين مساله هميشه در ذهن فرد ديگر به صورت ترديد باقي خواهد ماند.
2 ماديات: اگر بخواهيد با كسي رابطهاي سالم داشته باشيد ولي نظر بسيار متفاوتي درباره ماديات داشته باشيد (مثلا اگر يكي از شما پسانداز كردن را لازم و حياتي بداند و ديگري آن را به هيچ عنوان قبول نداشته باشد)، به علت دور بودن عقايدتان نسبت به مسايلي كه هميشه در زندگي مورد توجه است، رابطهتان را خراب خواهيد كرد. شما نميتوانيد با فردي كه درست در جهت عكس شما حركت ميكند، رابطهاي بلندمدت و سالم برقرار کنيد.
3 ارزشها: در يك رابطه دو نفره، طرفين حق دارند در مورد هم و معيارهاي اخلاقيشان و درباره غلطبودن و درست بودن و بحق يا ناحق بودن آنها نظر بدهند و نظر بخواهند. اگر 2 نفر عقايدي متضاد داشته باشند، به علت وجود 2 هسته متفاوت فلسفي در زندگي، اين امر ميتواند باعث به وجود آمدن مساله، سوال و در نهايت، سوءتفاهم شود. در جايي كه بايد اصول و زمينههاي شبيه به هم وجود داشته باشد تا 2 نفر بتوانند آنها را با هم قسمت كنند، روابط خشك جاي روابط بااحساس و درك دوطرفه را خواهد گرفت.
خانهاي كه به 2 قسمت مجزا تقسيم شود، قطعا پايدار نميماند. اگر هيچ اتصالي بين طرفين رابطه وجود نداشته نباشد، نگه داشتن و پيش بردن رابطه غيرممكن خواهد بود. اغلب افراد براي فهميدن تفاوتها و شباهت هايشان وقت زيادي صرف نميكنند.
منبع:www.salamat.com /ن