جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
چشم برزخى و چشم بصيرت چيست؟
-(8 Body) 
چشم برزخى و چشم بصيرت چيست؟
Visitor 312
Category: دنياي فن آوري
در كارهاى مختلف زندگى و حالات معنوى، نخست بايد به يك اصل كلى توجه كرد و آن «تعديل انتظارات» است؛ به طورى كه «آرمانى» فكر كنيم و «واقعى» عمل كنيم. اگر انتظارمان از خودمان زياد باشد و به آن مقدار مطلوب دست نيابيم، گرفتار سرخوردگى و عذاب وجدان مى‏شويم.
نكته دوم حائز اهميت، اصل صعود پلكانى و دور تصاعدى است و هيچ گاه نبايد انتظار طى مراحل عالى را در مدت زمانى كوتاه داشته باشيم.

چشم برزخى‏

نزد اهل حكمت و عرفان، عالم برزخ، عالمى فراتر از عالم دنياست و به هر مقدار كه ما از دل‏بستگى و وابستگى به ماديات دنيا دور شويم، به عالم مافوق آن، بيشتر دسترسى مى‏يابيم. بنابر آن‏چه از روايات به دست مى‏آيد، اگر انسان سالك، علاوه بر انجام واجبات و ترك محرمات، به نوافل و رعايت تقوا بيش از حد معمول، موفق شود، بيش از آن‏چه ديگران از جهت معنوى به دست مى‏آورند، به دست خواهد آورد كه از آن، به چشم برزخى تعبير مى‏شود و چنين كسى، «حقايق» را فراتر از «وقايع»، درك مى‏كند.
از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله نقل شده كه خداوند فرمود: «اظهار دوستى نكرد؛ بنده من به چيزى دوست داشتنى‏تر از آن‏چه واجب كردم بر او و او با نوافل به سوى محبت من مى‏آيد؛ تا اين‏كه من نيز او را دوست بدارم. پس هنگامى كه او را دوست بدارم، شنوايى او مى‏باشم؛ آن گاه كه مى‏شنود و بينايى او مى‏باشم؛ آن گاه كه مى‏بيند و زبان او مى‏باشم؛ آن گاه كه سخن مى‏گويد و دست او مى‏باشم؛ آن گاه كه ضربه مى‏زند و پاى او مى‏باشم؛ آن گاه كه راه رود و هنگامى كه به درگاه من دعا كند، اجابت مى‏كنم و اگر از من درخواست كند، به او مى‏دهم».1
خداوند، راز خلقت انسان را در هنگام خلق آدم عليه‏السلام، براى ملائكه بيان كرد؛ «انى جاعل فى الارض خليفه». فرشتگان مى‏دانستند كه اين موجود زمينى، فساد و خون‏ريزى خواهد داشت؛ ولى سجده آنها در برابر آدم عليه‏السلام، نشان داد كه در پشت اين فساد احتمالى و ظاهرى، رازى بزرگ نهفته است و آن، مقام عبوديت انسان در مقابل خداوند مى‏باشد.
از اين رو، از همان ابتداى خلقت، دو نيروى ظاهرى و باطنى در درون انسان، صف‏آرايى كرده، سعى كردند تا قلب انسان را تسخير كنند و براى اين منظور، شيطان و نفس اماره، در مقابل پيامبران الهى و عقل قرار گرفتند. حال اگر اين انسان، در مقابل خداوند متعال، خاضع و خاشع شده و به معرفت و بصيرت برسد و تنها خدا را پرستش كند، بر فرشتگان (كه كارى جز خير و نور نمى‏توانند انجام دهند)، برترى دارد.
معرفت و بصيرت در منابع روايى ما، از اهميت بسيار زيادى برخوردار است و يك ساعت تفكر در آفريده‏هاى خداوند، آينده جهان و فرجام انسان، مى‏تواند فكر آدمى را تصحيح كرده، او را به راه راست رهنمون سازد و از هفتاد سال عبادت، برتر خواهد بود. اين معرفت، همان «چشم دل» است كه در سؤال به آن اشاره شده است؛ يعنى شخص با چشم حقيقت‏بين، به طبيعت و اطراف خود نگاه مى‏كند؛ نعمتى كه در درون همه انسان‏ها به وديعت گذارده شده و تنها غفلت و توجه به جنبه‏هاى خاكى و طبيعى، چشم باطنى را ضعيف و كم سو ساخته است و تنها با اعتقاد راسخ و عمل صالح است كه چشم حقيقت‏بين، فعال و احياء مى‏شود. در رواياتى از حضرت على عليه‏السلام، از معرفت و بصيرت، به عنوان «نور قلب»، «غايت فضايل»، «اصل هر خير» و «گنج عظيم فناناپذير»، ياد شده است.2
از ديدگاه امام على عليه‏السلام، «كم‏سخنى و گزيده‏گويى»، «ملازمت با حق»، «استقامت در دين»، «همنشينى با نيكان»، «عمل صالح»،
«مدارا با مردم»، «صدق و دوستى»، «ادب ورزيدن»، «عفت ورزيدن»، «عفو و گذشت كردن از مردم»، «تجاهل نسبت به خطاهاى مردم»، «زهد ورزيدن در دنيا»، «موقع سكوت ذكر گفتن»، «اخلاص در عمل داشتن» و «جدال نكردن»، از نشانه‏هاى عقل و بصيرت شمرده شده‏اند.3 در قرآن مجيد، چنين آمده است: «هر كس تقوا پيشه كند، خداوند به او فرقان (قدرت تشخيص بين حق و باطل) عطا مى‏كند». اين فرقان كه همان چشم دل و چشم حقيقت‏بين است، مؤمن را از مهلكه‏هاى گوناگون نجات داده، به سوى رستگارى رهنمون مى‏كند.
نقطه آغازين چشم باطن‏بين، از همين مرحله مى‏باشد؛ به طورى كه با رعايت تقوا، آدمى بر اعضاى بدن خود مسلط مى‏شود؛ تا آن‏جا كه طورى بر غضب خود مسلط مى‏شود كه بدون اراده، خشم او شعله‏ور نمى‏شود و دست و پاى او به ديگران آسيب نمى‏رساند و طورى بر خواسته‏هاى نفسانى خود مسلط مى‏شود كه بدون خواست او، شهوتش برافروخته نمى‏شود و حريم ديگران را نمى‏شكند و آن‏چنان بر چشم خود مسلط مى‏شود كه از هرگونه خيانت، دورى مى‏كند و حتى گوش او به كنترل در مى‏آيد و هر صدايى را نمى‏شنود.
پس از مسلط شدن شخص بر اعضاى بدنش، روح او، قدرت بيشترى پيدا مى‏كند و بر تصورات و خيالات ذهنى خويش نيز حاكم مى‏شود؛ به طورى كه اراده او متمركز مى‏شود و بدون اراده، تصورات مختلف، به ذهن او نمى‏آيد.
انسان سالك، با رعايت تقواى بيشتر، رفته رفته بر ديگر انسان‏ها نيز مسلط مى‏شود؛ به طورى كه با نگاه او، اطرافيان تحت تأثير قرار مى‏گيرند و مبهوت او مى‏شوند كه از آن به «ابهت شخصيت» تعبير مى‏شود و سخن شخص سالك به گونه‏اى در مخاطب تأثير مى‏كند كه سراسر وجود مخاطب را فرا مى‏گيرد و از آن، به «نفوذ كلام» تعبير مى‏شود.
در مرحله قوى‏تر، قدرت روح به حدى مى‏رسد كه باطن شخص مقابل را تشخيص مى‏دهد كه از آن به چشم برزخى و نگاه باطن‏بين، تعبير مى‏شود. شخص سالك، همان طور كه مى‏تواند تصرف تكوينى در افراد انسانى داشته باشد، مى‏تواند بر اجسام طبيعى هم تأثيرگذار باشد؛ مثلاً مى‏تواند حركت آب جارى را متوقف كند.
چشم دل، بر اثر عادت و انس به طبيعت و عالم ملكى، كم سو شده، توان ديدن حقايق را ندارد و تنها راه چاره، روشن نمودن آن از طريق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترك محرمات) مى‏باشد و اين كار، به تدريج به دست مى‏آيد؛ چنانكه كند شدنش نيز به تدريج و در طول زمان متمادى بوده است. از طرف ديگر، حقايق زندگى نيز همان حقايق هستى و خلقت است كه براى كشف آن حقايق، پيامبران الهى مبعوث شده، عقل ما را به آن راهنمايى مى‏كنند، يكى از اين حقايق، فانى بودن حيات دنيوى و كوتاه بودن مدت آن و دل نبستن بدان است كه هر شخص عاقلى با اندك تأمل و دقتى آن را تأييد و تصديق مى‏نمايد. شخص عاقل، اين دنياى كوتاه مدت را بسان كشتزارى مى‏داند كه بايد محصول مورد نياز را در آن كاشته، تا پس از كمال، آن را در دنياى ديگر برداشت كند. چنين شخصى، در سايه فرقان و بصيرت معنوى، آن ديدگاه و برداشت عرفى از زندگى و هدف‏هاى آن را از ذهن خود دور ساخته، خود را به خاطر افكار و عقايد بى‏پايه، در وادى هلاكت نمى‏اندازد؛ زيرا تمام عمرش را - كه از مدت دقيق آن هم بى‏اطلاع است - براى رسيدن به آن هدف بلند، كوتاه مى‏داند. او از تمام لحظات عمرش، براى ذخيره ثواب و بالا بردن درجاتش در بهشت، تلاش مى‏كند.
براى آگاهى بيشتر، به كتاب انسان كامل، نوشته شهيد مطهرى مراجعه كنيد.

پي نوشت:

1. ر.ك: احمد بن محمد بن خالد البرقى، المحاسن، ج 1، ص 291؛ كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 352.
2. عبدالواحد آمدى، غررالحكم و درر الكلم، ص 41 - 42 و 52 - 55.
3. همان.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image