پاسخ:
رواياتي از ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين وارده شده است که بعنوان نمونه يکي از آن را ميآوريم:
در ضمن دعائي از امام رضا عليه السلام آمده است: خدايا خلق مال توست و رزق فقط از توست...
خدايا هر کس اعتقاد دارد که خلق به ما واگذار شده و روزي دادن برماست. ما از او بيزاريم مثل بيرزاري عيسي بن مريم (عليهما السلام) از نصاري [نصارائي که عقائد غلوآميز درباره عيسي عليهالسلام داشتند....]
مراد از اين احاديثي که بطور صريح رازقيت را از ائمه اهل بيت عليهم الصلاه و السلام نفي ميکند[1]اينست که در اين گونه امور تفويضي صورت نگرفته است و آنها بدون اذن خدا هيچ کاري را صورت نميدهند.
اين مطلب که تمام ما وقع دنيا حتي قبل از اجراء به امام عليه السلام عرضه ميشود و ايشان در جريان قرار دارند و ممکن است شفاعت کسي را بنمايند، از مسلمات است و روايات زيادي در اين زمينه وارد شده است، همچنين اين که آن وجودات مقدس در مواردي با اراده خود و با اذن الهي حتي مرده را ميتوانند زنده کنند،نيز مسلم است چنانکه اين مطالب در قرآن کريم درباره حضرت عيسي عليه السلام ثابت شده است.
و اينک براي روشنتر شدن مطلب عباراتي از استاد شهيد مطهري ميآوريم:
“مقصود از ولايت تصرف يا ولايت تکويني اين نيست که بعضي جهال پنداشتهاند که انساني از انسانها سمت سرپرستي و قيوميت نسبت به جهان پيدا کند به طوري که او گرداننده زمين و آسمان و خالق و رازق و محيي و مميت من جانب الله باشد.
اگر چه خداوند، جهان را بر نظام اسباب و مسببات قرار داده و موجوداتي که قرآن آنها را ملائکه مينامد”
“فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرًا”[2]و“فَالْمُقَسِّماتِ أَمْرًا[3]به اذن الله ميباشند و اين جهت هيچ گونه منافاتي با شريک نداشتن خداوند در ملک و خالقيت ندارد...
... از نظر توحيدي وجود وسائط و نسبت دادن تدبير امور به غير خداوند ولي به اذن خداوند و به اراده خداوند بطوري که مدبران، مجريان اوامر و اراده پروردگارند، مانعي ندارد.
در عين حال، اولاً ادب اسلامي اقتضا ميکند که ما خلق و رزق و احيا و اماته و امثال اينها را به غير خدا نسبت ندهيم زيرا قرآن ميکوشد که ما از اسباب و وسائط عبور کنيم و به منبع اصلي دست يابيم و توجهمان به کارگزار کل جهان باشد که وسائط نيز آفريده او و مجري امر او و مظهر حکمت او ميباشند؛ ثانياً نظام عالم از نظر وسائط نظام خاصي است که خداوند آفريده است و هرگز بشر در اثر سير تکاملي خود جانشين هيچيک از وسائط فيض نميگردد بلکه خود فيض را از همان وسائط ميگيرد؛ يعني فرشته به او وحي ميکند و فرشته مأمور حفظ او و مأمور قبض روح او ميگردد، در عين اينکه ممکن است مقام قرب و سعه وجودي آن انسان از آن فرشتهاي که مأمور اوست احياناً بالاتر و بيشتر باشد.[5]
بنابراين اگر رزق و برکت و امثال آن از سوي ائمه مطرح ميشود با اذن خداوند متعال است و بدون اذن خدا هيچ امري صورت نميگيرد.
پي نوشت:
[1] به کتاب مرآه العقول، تأليف علامه مجلسي، ج 3، ص 141 ـ ص 148 مراجعه نمائيد،
[2]سوره نازعات، آيه 5
[3]سوره ذاريات،آيه 4
[4]مجوعه آثار، ج 3، کتاب ولاءها و ولايتها، ص 286