جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
حکيم بلند مرتبه حاجي ملا هادي سبزواري (رحمت الله عليه)
-(1 Body) 
حکيم بلند مرتبه حاجي ملا هادي سبزواري (رحمت الله عليه)
Visitor 451
Category: دنياي فن آوري
شرح حال عالمان و متفکران براي همگان سودمند است و آشنايي با رمز و راز موفقيت آنان در رشد ، تهذيب و تکامل انسان ها خصوصاً نسل جوان سازنده تر است . حاج ملا هادي سبزواري يکي از بزرگ ترين فيلسوفان قرن سيزدهم هجري بود . اگر دوران تکامل فلسف? اسلامي را به سه مرحله تقسيم کنيم : حاجي سبزواري در آخرين حلق? تکامل فلسفه قرار خواهد گرفت ، زيرا ؛ « مرحل? اول ، دوران عباسيان است که با ترجم? آثار فلسفي يونان به زبان عربي آغاز شد و با ابوعلي سينا ، غزالي و ابن رشد پايان پذيرفت . مرحل? دوم ، پس از دوران مغول آغاز شد . مشاهير اين دوره ابن عربي و سهروردي بودند و اين دوره با صدر الدين شيرازي پايان يافت . مرحل? سوم از ملا صدرا آغاز شد و با ملاهادي سبزواري پايان پذيرفت .»1 اگر چه ملا هادي سبزواري مکتب مستقلي در فلسفه ندارد و بيشتر نظريه فلسفي ملا عبدالرزاق لاهيجي و ملا صدرا را تبيين و شرح مي کنند لکن منظومه او که از آثار مهم وي نيز به شمار مي آيد جامع ترين کتاب است که دوره کامل منطق و فلسفه را در بر دارد .
دوران ملاهادي سبزواري هم زمان با سلسل? قاجار است که يک سال قبل از تولد او فتحعلي شاه قاجار حکومت را در دست گرفت . حاج ملا هادي سبزواري در سال 1212 هجري قمري در يک خانواد? مذهبي و با تقوا از محله هاي قديمي شهرستان سبزوار به دنيا آمد . پدر و مادرش او را هادي نام نهادند . پدر او حاج ميرزا مهدي « يکي از تجّار و ملاکين سبزوار بود .»2 از آن جايي که ملا هادي از اوان کودکي شوق زيادي به درس و فراگيري علوم داشت ، در « سن هفت و يا هشت سالگي »3 با جديت هر چه تمام تر به تحصيل علم صرف و نحو پرداخت . پدر بزرگوارش که عزم بيت الله الحرام نموده بود ، در باز گشت در شيراز وفات کرد . در اين زمان ، ملا حسين سبزواري ( پسر عم? ملا هادي ) که خود عالمي عارف بود ، به هوش و ذکاوت و استعداد ملا هادي آگاهي يافت . به همين جهت وي را تحت سرپرستي خود در آورد و در سال 1212 هجري قمري که دهمين بهار عمرش را سپري مي کرد و او را از سبزوار به مشهد مقدس برد . ملا هادي در کنار بارگاه ملکوتي ثامن الائمه (عليه ا لسلام) در نهايت بي آلايشي ، زندگي ساد? طلبگي خود را آغاز کرد و درس فقه و اصول و علوم عقيله را از ملا حسين کاشفي فرا گرفت .4 حکيم سترگ پس از کسب ادبيات ، فقه و اصول ، آواز? حکمت اشراق از اصفهان به گوشش خورد و دلش براي کسب آن تپيد و در سال 1232 هجري قمري به طرف اصفهان حرکت کرد تا از آن جا راهي حج گردد ، اما پس از شرکت در جلس? درس علم کلام استاد آخوند ملا اسماعيل درب کوشکي اصفهاني تصميم به اقامت گرفت و هزين? سفر حج را براي تهيه کتاب و ساير لوازم اقامت اختصاص داد و در اصفهان به تحصيل علوم نقلي و عقلي پرداخت و سرانجام در سال 1242 هجري قمري راهي مشهد مقدس شد و در آن جا « پنج سال به تدريس فلسفه ، تفسير و مدت اندکي به فقه پرداخت ».5 ملاهادي سبزواري در سال 1247 هجري قمري جهت زيارت خان? خدا و انجام مناسک حج راهي حجاز گرديد پس از مراسم حج از طريق دريا وارد بندر عباس شد ، و از آن جا روان? کرمان گشت که پس از ورود به کرمان به علت مرگ فتحعلي شاه دومين حاکم از سلسل? قاجار ، و ناامني کشور به ناچار در کرمان اقامت گزيد از آنجايي که در کرمان کسي او را نمي شناخت فرصت را مغتنم شمرد و به سير و سلوک و تهذيب نفس پرداخت و در اين راستا در مدرس? علمي? معصوميه مشغول خدمتگزاري به طلاب مي شود . خادم مدرسه که مجذوب اخلاق ، تقوا و خلوص ملا هادي شده بود ، دخترش را به همسري او در آورد .6
اگر چه ملا هادي شاهد بود که طلاب آن مدرسه شعرهاي منظومه او را درست معني نمي کردند امّا سعي مي کرد تا با آنان وارد بحث نشود و او همچنان ناشناخته بماند – و به تهذيب خود ادامه دهد . اقامت حاجي ملا هادي سبزواري در کرمان يک امر ناخواسته بود ، بنابراين جا داشت شعري از روي دل تنگي بگويد و کبوتر روح او هواي خراسان کند : دور از شاه خراسان ، در بلا- هم چو ايّوبم به کرمان مبتلا – آدم آسا از فريب آسمان - صِرت من فردوس طوس را حلا – گر چه دار الفقر کرمان جنتي است – ليک در جنات سفلست و علا – اي صبا بگرفته دامانت مگر – خاک دامنگير سخت اين دلا – اي صبا از خطه کرمان گذر – بر خراسان چون خور آسان از ولا – پس بآن شيرين شهر آشوب گوي – خاک راهت ديد? ما را جلا- پيش تو شيريني کرمانيان – زيره در کرمان و پيش کان طلا7 – حاجي ملا هادي پس از برقراري امنيت در راه ها ، به همراه خانواده اش به سمت سبزوار حرکت کرد و در آن شهر خلوت گزيد و به تدريس و تدوين حکمت پرداخت . خصوصيات اخلاقي الف ) عزت نفس ملاهادي سبزواري حکيم وارسته اي بود که همواره در راه کسب ملکات اخلاقي و تزکي? نفس بسيار کوشا بود و در اين راستا رياضت ها کشيد . مرحوم حاجي ملا هادي از عزت نفس بالايي برخوردار بود . از هيچ کس تحف و هدايا قبول نمي کرد و به هيچ کس از رؤسا و اغنيا اعتنايي نمي کرد . نوشته اند که ناصرالدين شاه قصد مسافرت به خراسان کرد . در بين راه به شهري که مي رسيد ، مردم آن سامان از او استقبال مي کردند . زماني که وي وارد سبزوار شد ، بزرگان شهر همه به استقبال او آمدند . حکيم سبزواري در جلسه حاضر نشد ، در حالي که آواز? او در سراسر ايران پيچيده بود و شخص شاه هم او را خوب مي شناخت . وقتي علت عدم حضور ايشان را جويا شد ، گفتند : حاجي ، شاه و وزير نمي شناسد و به ديدن کسي نمي رود . « ناصرالدين شاه موقع نهار به منزل حاجي رفت و پس از صحبت به حاجي گفت : از شما خواهش دارم مرا خدمتي محوّل فرماييد که با انجام آن اداي شکر نعمت سلطنت را کرده باشم . حاجي اظهار استغنا و بي حاجتي کرد و اصرار شاه مؤثر نيفتاد . تا اين که خود شاه به او تذکر داد و گفت : شنيده ايم شما يک زمين زراعتي داريد ، خواهش مي کنم براي آن ماليات دولتي ندهيد که اقلاً به اين خدمت جزيي موفق بوده باشم ، حاجي آن را نيز با عذر موجهي رد نمود : اگر من ماليات ندهم ، به ناچار مقدار آن به ساير آحاد مردم از طرف اولياي امور ، سرشکن خواهد شد و ممکن است يک قسمت از آن به فلان بيوه زن برسد و يا بر يتيمي تحميل گردد .»8 ب ) تواضع * در برابر خدا همين بس که آن حکيم فرزانه ، هنگام عبادت به خاک مي افتاد ، و در تابستان ، زمستان ، بهار و پاييز ثلث آخر شب را بيدار مي ماند و با خداي خويش در دل تاريکي به راز و نياز مي پرداخت و بعد از نماز مغرب و عشا ساعت ها به مناجات و دعا مشغول بود . مرحوم حاجي در طول عمرش هرگز امام جماعت نشد و سعي در جلب رضاي خداي رحمان مي کرد . وي در تمام مدت تدريس وقتي صداي اذان را مي شنيد درسش را تعطيل مي کرد و به نماز مي ايستاد . * در برابر مردم عارف بزرگ ، حاجي ملا هادي سبزواري بسيار متواضع بود و به طلاب و سادات هميشه اکرام و احترام مي کرد . وقتي در مدرس? معصومي? کرمان بود ، با
نهايت تواضع و فروتني مسئوليت نظافت مدرسه را تقبل کرده بود . وي که آن زمان حدود 40 سال سن داشت طلاب مدرسه او را آقا هادي صدا مي کردند . آيت الله حاج سيد جواد امام جمعه شيرازي که از مدرسين مدرس? معصوميه بود و درس کليات قانون مي گفت : از حل مسئل? پيچيده اي باز ماند . روزي يکي از شاگردان با حاجي دربار? حالات و تحصيلات او صحبت مي کرد . از حاجي سؤال کرد : آيا با علم هم آشنايي داريد ؟ فيلسوف بزرگ با کمال تواضع فرمود : مقداري از معقول و منقول را مي دانم . سپس از حاجي سؤال کرد : آيا از علم طب هم مي داني ؟ حاجي فرمود : بي اطلاع هم نيستم . طلبه همان مسئله را که استاد نتوانست حل کند ، از حاجي سؤال کرد . حاجي با بياني شيوا و دقيق پاسخ داد . آن طلبه نيز در جلس? درس ، پاسخ را به استادش ارائه نمود . استاد گفت : اين بيان ناشي از فکر تو نيست ، از کجا آوردي ؟ طلبه پاسخ داد : شخصي از خراسان به مدرس? ما آمد ، ديروز به اتاق او رفتم ، از او سؤال کردم ، او چنين پاسخ داد . استاد به همراه شاگردانش به اتاق حاجي ملا هادي رفته و از او تجليل کردند . معلوم شد شخصي که تاکنون خادم مدرسه بوده و با کمال تواضع به نظافت مدرسه و خدمت گزاري به طلاب افتخار مي کرد ، عالمي وارسته ، فيلسوفي بزرگ و عارفي متقي است که جهت خودسازي و تزکي? نفس به جارو کشي مشغول شده است . حاجي تا ديد اسرارش بر ملا مي شود از کرمان به سبزوار هجرت کرد . مرحوم حاجي در برابر بندگان مخلص و صالح خدا و انسان هاي تهي دست و فقير در کمال تواضع و در نهايت صفا برخورد مي کرد ، آنان را عزيز مي داشت و به آنان اکرام مي نمود . ج ) ساده زيستي مرحوم حکيم سبزواري که آواز? او در تمام محافل علمي طنين انداز شده بود ، دانش پژوهان از داخل و خارج ( عربستان ، هندوستان ، افغانستان ، عراق و ترکيه ) به منظور بهره مند شدن از وجود ايشان راهي سبزوار مي شدند ، با اين حال خرج « نهار او غالباً يک پول نان بود که زياده از يک سير از آن نمي خوردند . يک کاسه دوغ کم مايه که خودشان در وصف آن مي فرمودند : دوغ آسماني گون يعني دوغي که از کمي ماست ، به رنگ کبود آسماني باشد .»9 شام آن بزرگوار نيز بسيار ساده بود . محل خواب ايشان در زير زمين منزلش بود . وي غالباً روي تشک نمي خوابيد و متکاي غير نرمي از پنبه يا پشم زير سر قرار مي داد . « لباس مرحوم حاجي به مدت چند سال يک عباي سياه مازندراني بود و يک قباي قدک سبز رنگي که به قدري آن را شسته بودند که آرنج هاي قبا پاره شده و چندين وصله برداشته .»10 او کتاب خانه اي نداشت و کتاب ايشان بسيار محدود بود . حاجي در خان? بسيار ساده اي زندگي مي کرد که مشتمل بر يک بيروني و اندروني بود و ديوار درون خانه خشت و گل و سقف آن از چوب و ني بود و فرش اتاق او حصير و بوريا بود . روزي ناصرالدين شاه به منزل حاجي رفت و بر روي همان حصير نشست و پس از ملاقات ، شاه از حاجي خواهش کرد تا وي کتابي در زمين? اصول دين تأليف نمايد . شاه پس از خروج از منزل حاجي ، مبلغ پانصد تومان براي او فرستاد . حاجي اين مبلغ بسيار را نپذيرفت و فرمود : اين پول را به مدرسه ببريد و نصف آن را به طلاب بدهيد و نصف ديگر را بين فقرا تقسم کنيد و به سادات فقير دو برابر ديگران بدهيد . د) انفاق و راه معاش پدر حاجي ملا هادي يکي از تجار با تقوا و مشهور سبزوار بود که پس از مرگ اموالش که عبارت بود از يک روز آب از قنات عميد آباد و يک شبانه روز از قنات قصبه و باغي داشت که همه آنها به ملا هادي سبزواري به ارث رسيد و او نيز باغ را در اختيار طلاب قرار مي داد تا از ميو? آن ميل نمايند . از مزرعه ، غله برداشت مي کرد و خمس و زکات اموالش را با دست خود مي پرداخت . مقدار بسيار کمي را جهت مصرف خود بر ميداشت و بقيه را بين فقرا و مستحقّين تقسيم مي کرد وگاهي هم شام يا نهار به فقرا مي داد ، زيرا به انفاق بسيار معتقد بود و به آن جامه عمل مي پوشيد . ملا هادي در ايام عيد غدير به هر يک از فقراي سادات يک قران و ديگر فقيران نيم قِران به عنوان عيدي پرداخت مي کرد . او با اين که فقيه فرزانه اي بود و مي توانست از بيت المال استفاده نمايد ، هرگز از بيت المال و وجوهات شرعيه استفاده نکرد و زندگي خود و خانواده اش را با دست رنج که از کد يمين و عرق جبين به دست مي آورد ، با قناعت مي گذراند و هرگز از طبق? ضعيف جامعه در زندگي فاصله نگرفت و زي طلبگي خود را تا آخر حفظ نمود . ر) علاق? او به شعر اين فيلسوف بزرگ ، افزون بر مقام بلند حکمت ، فقه ، اصول ، رياضيات و طب ، طبع شعر خوبي داشت و بالغ بر چند هزار بيت سروده که در منظومه و ديوان به چاپ رسيده است . از شاهکارهاي او اين است که مباحث مهم فلسفي و نظريه هاي منطقي و نکات بارز آن را به نظم در آورد. حتي در بسياري از پاسخ هاي علمي را با نظم ارائه کرده است . شاگردان او نيز جهت ماندگاري پاسخ ها از حاجي مي خواستند تا جواب ها را با شعر بنويسد و او نيز چنين مي کرد . شعر هاي او چنان پر شور و دل نشين است که از روان شفاف و احساس لطيف او حکايت دارد چون از دل بر آيد ، لاجرم در اعماق جان مي نشيند . ملا هادي در شعرهايش « خود را متخلّص به اسرار نمود .»11 گوش اسرار شنو نيست و گرنه اسرار – برش از عالم معنا خبري نيست که نيست – اسرار اگر محرم اسرار نهاني – آهو روش اسرار ره دشت جنون گير – در کون و مکان يار ببين يار و دگر هيچ – در شهر نياسوده کس از ناله و آهت – گويم از اسرار هر ناگفتني – پيش زاهد گر خطا و گر ثواب – ز) عشق به اهل بيت (عليهم السلام) ملا هادي سبزواري به اهل بيت (عليهم السلام) عشق مي ورزيد و در زنده نگه داشتن نهضت ابا عبدالله الحسين سخت کوشا بود . او پس از مراجعت به سبزوار هر سال ده شب اول محرم و سه شب آخر صفر را در منزلش روضه خواني مي گرفت و يکي از روحانيون سبزوار به منبر مي رفت و هر شب پس از ذکر مصيبت و تمام شدن مراسم به فقرا نيز اطعام مي داد . س ) اهميت به نماز و عبادت ملاهادي سبزواري در تمام مدت تدريسش وقتي صداي اذان را مي شنيد درس را تعطيل مي کرد . او هرگز اجازه نمي داد که شاگردان تا منزل او را مشايعت نمايند . به کلي? شبهات و مسائل آنان در همان مدرسه پاسخ مي داد تا شاگردان از اطرافش پراکنده شده و به تنهايي به خانه اش باز مي گردد .
ش) علاقه مندي شديد به کسب علم حاجي ملا هادي سبزواري به فراگيري دانش اهميت زيادي مي داد . وي در جواني زماني که در اصفهان مشغول کسب دانش حکمت ، فقه و اصول بود ، نامه هايي را که از سبزوار برايش مي فرستادند نمي خواند و همه را زير تشک خود قرار مي داد که مبادا مطالب نامه جوري باشد که فکرش را مشغول کند و از فراگيري دانش باز ماند . وي اکثر ساعات روز را به مطالعه و تدريس سپري مي کرد و شبانه روز بيش از چهار ساعت نمي خوابيد . ص ) مقام علمي حاج ملا هادي سبزواري فقيهي مسلم و حکيمي فرزانه و عارفي عاشق بود آثار گران سنگ او سال هاي زيادي است که کتاب درسي حوزه ها و دانشگاه هاي کشور و خارج از کشور است و هم چنان در دست عالمان و متفکران مي درخشد و ده ها کتاب و مقاله پيرامون کتاب هاي وي به صورت نقد ، معرفي و شرح به رشته تحرير در آوردند . شاگردان آن حکيم که از منبع فيض او بهره مند شدند و خود استاداني بي همتا شدند ، دليل اين مدعا است . آثار و تأليف هاي حاجي ملا هادي سبزواري حکيم فرزانه پس از هفتاد و هفت سال عمر با برکت بيش از بيست اثر گران سنگ که بيش تر آن ها در زمين? فلسفه بود ، تقديم دوست داران دانش نمود . بخشي از اين آثار به چاپ رسيده و بخشي ديگر متأسفانه تا کنون متتشر نشده است که نام تعدادي از آثار او ذکر مي شود : 1. منظومه و شرح منظومه در حکمت . 2 . اسرار الحکم . 3 . اسرار العباده . 4 . اصول الدين . 5 . الجبر و الختيار . 6 . حاشيه بر اسفار صدر المتألهين . 7 . حاشيه زبده الاصول شيخ بهايي . 8 . حاشيه شواهد الربوبيه صدر المتألهين . 9 . حاشيه بر مبدأ و معاد صدر المتألهين . 10 . حاشيه بر مفتاح الغيب صدر المتألهين . 11 . حاشيه بر شرح سيوطي ابن مالک . 12. حاشيه بر شوارق ، اثر ملا عبدالرزاق لاهيجي ، در فلسفه . 13 . هدايه الطالبين في معرفه الانبياء و الائمه المعصومين ، در کلام . 14. النبراس في اسرار الاساس ، در فقه . 15. مفتاح الفلاح و مصباح النجاح (شرح دعاي شريف صباح ) . 16. مقياس در فقه . 17 . شرح مثنوي ملاي رومي . 18 . شرح الاسماء الحسني ( شرح دعاي جوشن کبير ) . 19 . مجموع? رسائل فارسي و عربي . 20 . ديوان فارسي حاجي ملاهادي سبزواري . 21 . رحيق ، در علم بديع . 22. راح افراح ، در علم بديع . 23 . محاکمات ، در ردّ بر شيخيه . استادان حاجي ملا هادي سبزواري 1. آيت الله حاج ملا حسين سبزواري . 2 . آيت الله حاج ملا محمد ابراهيم کرباسي ، صاحب اشارات الاصول . 3 . آيت الله حاج شيخ محمد تقي ، صاحب هدايه المسترشدين . 4 . آيت الله ملا علي بن ملا جمشيد مازندراني . 5 . آيت الله ملا اسماعيل درب کوشکي اصفهاني . شاگردان حاجي ملا هادي سبزواري مرحوم حاجي ملا هادي سبزواري پس از استفاده از محضر بزرگان ، بيش از چهل سال بر کرسي درس نشست و در اين ره گذر به تدريس حکمت پرداخت و شاگردان بسيار زيادي از داخل و خارج کشور به گرد شمع او حلقه زدند و از فيض وجودش بهره ها گرفته و خود پس از بازگشت به ديارشان بر کرسي تدريس تکيه زدند و شاگرداني پرورش دادند . در زير به تعدادي از شاگردان حکيم فرزانه اشاره مي کنيم : 1 . آخوند ملا محمد ، فرزند بزرگ ملا هادي . 2 . آخوند ملا کاظم خراساني ، صاحب کفايه الاصول . 3 . ملا محمد کاظم سبزواري . 4 . ملا علي سمناني . 5 . شيخ علي فاضلي تبتي . 6 . سيد احمد رضوي پيشاوري . 7 . ملا عبدالکريم قوچاني . 8 . شيخ ابراهيم طهراني . با توجه به خصوصيات اخلاقي ، عرفاني و توان علمي ملا هادي سبزواري که زبانزد عام و خاص بود ، اکثر مسافران آستان مقدس ثامن الحجج وقتي به سبزوار مي رسيدند ، چند شبي براي استراحت در سبزوار توقف مي نمودند و به زيارت حکيم بزرگوار مي رفتند و از خلوص ، تقوا ، عزت نفس و کرامت ، علم و حکمت ملا هادي بهره مي بردند و مجذوب وي مي شدند و هنگامي که به شهرستان بر مي گشتند ، خاطرات سفر از جمله توان علمي و ويژگي هاي اخلاقي حکيم فقيد را براي دوستان و مردم شهرستان بازگو مي کردند که اين موجب اشتهار بيش تر حاجي مي شد . و بالاخره مرغ روح حکيم متأله در « ده? آخر ذي الحجه سال 1289-1290 هجري قمري »12 در سبزوار به ملکوت اعلا پيوست . عاش سعيداً و مات سعيداً . ملا هاي سبزواري از نگاه ديگران 1 . مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مدّ ظله العالي ) * حکمت او [ ملا هادي سبزواري ] آميزه اي از تفکر قديم عقلاني با رشح? الهام عرفاني است . * حکيم سبزواري يکي از شارحان و مفسران حکمت مقايسه اي صدرايي است . * دنيايي پا در گِل و گرفتار امروز به شناخت انسان هايي چون او آزاده و سر در بلنداي ملکوت بسي نيازمند است . 2 . محمد اقبال * او [ ملا هادي سبزواري ] بزرگ ترين متفکر بزرگ عصر اخير ايران است . * فلسف? سبزواري مانند فلسفه هاي اسلاف او سخت با دين آميخته است .13 3 . پروفسور توشي هيکوايزوتسو * حاجي ملا هادي سبزواري متفکري است که اثر معروف « منظومه و شرح آن » از او است . به اتفاق همگان بزرگ ترين فيلسوف ايراني در قرن نوزدهم بود . در عين حال وي در ميان استادان و بزرگان عارف آن عصر مقام اول را داشت .14 والسلام

پي نوشت ها :
 

1. اسرار الحکم ، ص 7 .
2. ريحانه الادب ، ميرزا محمد علي مدرس ، ( تبريز ، چاپخان? شفق ، چاپ دوم ) ، ج 2 ، ص 423 .
3. اسرار الحکم ، ملا هادي سبزواري ، ( انتشارات مولي ، چاپ 1361 ) ، ص 16 .
4. ريحانه الادب ، ج2 ، ص 423 .
5. اسرار الحکم ، ( انتشارات مولي ، 1361 ) ، ص 17 .
6. از آن جايي که همسر حاجي ملا هادي سبزواري قبل از سفر حج از دنيا رفته بود ، در کرمان عيال دوم اختيار کرد .
7. ديوان حاج ملا هادي سبزواري ، استاد مرتضي مدرسي چهاردهي ، ص 16 ، انتشارات عمودي .
8. ريحانه الادب ، ج 2 ، ص 425 .
9. اسرار الحکم ، ص 24 .
10. همان ، ص 25 .
11. ريحانه الادب ، ج 2 ، ص 422 .
12. همان ، ص 427 .
13. بنياد حکمت سبزواري ، ص 47 .
14. همان ، ص 1 .
 

منبع: مجله معارف اسلامي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image