آيةالله شيخ حسن سعيد در زمره عالمان سخت کوش و دانشوران دردشناسي است که عمر با برکت خود را وقف تحصيل علم و معرفت، گسترش دين و دفاع از حريم تشيع کرد. او عطش انسانهاي تشنه حق را که در اقصي نقاط عالم بودند، به خوبي درک مي کرد. با وجود کسالتي که چندين سال متوالي دامنگيرش بود، مشکلات جهان اسلام را به خوبي احساس مي کرد. ناملايماتي که به خواسته صورتهاي گوناگون براي امت به پا شيعه بروز مي يافت،قلب بيمارش را در فشاري جانکاه قرار مي داد، خود مي گفت:
«آنچه که گهگاهي به گوشم مي رسد و مطالبي را که از خارج و داخل، بر حسب اتفاق، آگاهي پيدا مي کنم همه دست به دست مي دهند و قلب مجروح مرا آزار داده و راحتي را از من سلب مي کنند گويي در ميان آتش مي سوزم و چاره اي جز دريدن نيست. تنها ياد خداست که در تمام موارد پشتيبان و نگهبان است و نيرو مي بخشد(1).»
او نسبت به امور مسلمين احساس مسؤوليت مي کرد. لحظه اي از دفاع، نسبت به مقدسات و شعائر مذهبي و مسئله ولايت غافل نماند و شايد بتوان زندگي و مرگ او را در عبارت «عاش سعيدا و مات سعيدا» خلاصه کرد. آيت الله حسن سعيد همواره به نيازهاي فرهنگي و اجتماعي زماني که در آن مي زيست، توجه داشت و مصداق سخن امام صادق(ع) بود که مي فرمايد: «العالم بزمانه لاتهجم عليه اللوابس» همت او بر اين بود که در انديشه هاي التقاطي غريقي را نجات دهد و در اين مسير رنج فراواني تحمل کرد و بارها تحسين علما و اهل پژوهش را، به خاطر سخنراني ها و نوشته هاي آموزنده اش برانگيخت.
اجداد و خاندان
جد وي، ميرزا مسيح مجتهد تهراني استرآبادي (1193 - 1263 ه'.ق) با مجاهدتي توان فرسا در زمره کاروان فقاهت قرار گرفت و گروه زيادي از شيعيان نقاط شمالي، غربي و مرکزي ايران او را به عنوان مرجع خويش پذيرفتند. ميرزا مسيح ضمن آن که راهنماي مسايل ديني و احکام شرعي و گشاينده گره هاي اجتماعي جامعه بود، چون احساس کرد «ديو سلطه» مي خواهد فرشته عزّت شيعيان را در چنگال خود نابود کند، رهبري قيام پرخروش را به دوش گرفت و بر عليه سياستمداران روس در جامعه ستم زده عصر قاجاريه به پا خاست. بنا به توصيه وي مردم تهران در شعبان 1244 ه'.ق، به سفارت روس يورش بردند تا «گريبايدوف» - وزير مختار روس - را از برخي خلاف کاري و اجحاف هايي که بر شيعيان روا مي داشت، برحذر دارند. در اين ماجرا عده اي از مردم به شهادت رسيدند. «گريبايدوف» و مقداري از همراهان او نيز به هلکت رسيدند. البته ميرزا مسيح فرمان به کشتن کسي را نداده بود بلکه رفتار ناهنجار وزير مختار چنين حادثه اي را پديد آورد(2).
فضل و کمال اين مرجع عاليقدر و مجتهد مبارز، از طريق يکي از فرزندانش، ميرزا ابوالحسن ادامه يافت و از او به حاج «ميرزا آقا بزرگ» و پس از وي به حاج ميرزا عبدالله تهراني، پدر آيةالله حسن سعيد، منتقل شد(3).
آيةالله حاج ميرزا عبدالله، از علماي طراز اول تهران، به سال 1305 ه'.ق، در اين ديار ديده به جهان گشود و مدتي در تهران نزد علمايي چون؛ شيخ علي نوري، ميرزا سيدمحمد تنکابني، حاج ميرزا مسيح طالقاني، ميرزا هاشم شفتي، حاج آقا بزرگ ساوجي و آقا شيخ باقر معزالدوله به تحصيل علوم ديني پرداخت. در سال 1330 ه'.ق، در بازگشت از مکه به نجف اشرف رفت و در آن سامان از محضر آيات عظام نائيني، شريعت، آقاضياءالدين عراقي و سيداحمد کربلايي استفاده کرد و در سال 1333 ه'.ق، به تهران بازگشت. بعد از ارتحال پدرش چند سالي امامت مسجد جامع تهران را به عهده گرفت و در سال 1342 ه'.ق که مراجع عاليقدر شيعه از عراق به ايران تبعيد شدند، او به استقبال شتافت و همراه آنان به قم آمد. در اين شهر مقدس در مکتب آيةالله حائري و آيةالله حاج شيخ ابوالقاسم کبير حاضر شد. به سال 1356 ه'.ق و پس از رحلت آيةالله حائري، به تهران بازگشت و تا آخرين سال حيات، سال 1391 ه'.ق، به اقامه نماز جماعت، تدريس و انجام وظايف ديني، شرعي و اجتماعي پرداخت. ميرزاعبدالله در عرصه سياسي نيز از خود فعاليت هايي بروز داد. وقتي امام خميني(قدس سره) به ترکيه تبعيد شد، تلگرافي به رئيس جمهور اين کشور مخابره کرد و از آن دولت خواست در رعايت احترام و تجليل از مقام امام خميني نهايت اهتمام را داشته باشد و موجبات خشنودي امت مسلمان و روحانيت را فراهم سازد(4).
جنازه حاج ميرزا عبدالله تهراني، پس از فوت به سال 1350 ه'.ش به شهر ري حمل شد و به امانت به خک سپرده شد. وي کتابهاي کتابخانه اش را وقف کتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران کرد(5) و آثاري چون؛ حاشيه بر مکاسب، هفت رساله در مبداء، معاد، جمع کتاب و سنت و عقل و تفسير، اصول فلسفه و سنن النبي از او برجاي ماند(6).
از حاج ميرزا عبدالله چهار پسر و دو دختر باقي ماند که آيةالله حسن سعيد به کسوت روحانيت درآمد و فعاليت علمي تبليغي پدر را پي گرفت (7).
تحصيلات
آيةالله حسن سعيد به سال 1338 ه'.ق (1298 ه'.ش) ديده به جهان گشود. دوران کودکي و نوجواني را زير نظر پدرش گذراند. او با توصيه پدر و بر حسب ذوق دروني و استعداد ذاتي، علوم مقدماتي را در حوزه هاي علميه قم و تهران آموخت (8) آنگاه راهي حوزه مقدسه نجف اشرف شد و از محضر علماي اين حوزه نيز بهره برد. اساتيد وي عبارتنداز:
1 - آيةالله سيدمحسن حکيم (1306 - 1390 ه'.ق)
اين شخيصت برجسته جهان تشيع از شاگردان مرحوم سيدمحمد کاظم يزدي، ميرزاي نائيني، آقاضياءالدين عراقي و سيدابوتراب خوانساري است و نسب شريفش با سي واسطه به حضرت علي(ع) مي رسد. آيةالله حکيم افرادي را که همچون حسن سعيد استعداد نويسندگي داشتند، تشويق مي کرد و بر مقداري از مجلات مهم اسلامي (اضواء رسالةالاسلام، الايمان) و نيز جزواتي تحت عنوان (من هدي النجف) اشراف و نظارت داشت (9).
2 - آيةالله العظمي سيدابوالقاسم خويي (1317 - 1413 ه'.ق)
اين فقيه بزرگوار متجاوز از نيم قرن به تلاش علمي در عرصه فقه مشغول بود و هزاران عالم و مدرس را تربيت کرد. آثار ممتاز وي در فقه، اصول، رجال و تفسير همواره مورد استفاده علماي اعلام و حوزه هاي علميه بوده و خواهد بود.(10)
3 - آيةالله حسين بن علي بن حسين حلي (1309 - 1394 ه'.ق)
وي فقيهي اصولي، عالمي اديب و مورخي بصير بشمار مي رفت و احاطه اي وافر به تاريخ، ادب و لغت داشت، از آثارش «اخذالاجرة علي الواجب» را مي توان نام برد(11) آيةالله سعيد تقريرات او را تحت عنوان «شرح مکاسب» به رشته تحرير درآورد(12) آيةالله حسين حلي در تقريظي که بر اين اثر نگاشته، از او به عنوان عالم محقق و مورد وثوق و خودش نام قرةالعين برد(13) ذکاوت و نبوغ علمي آيةالله سعيد او را مورد نظر و علاقه اساتيد خود و علماي طراز اول حوزه نجف قرار داد و پس از اتمام تحصيلات به تهران بازگشت.
تلاش هاي فرهنگي
آيةالله حسن سعيد در سال 1380 ه'.ق، اقدام به تأسيس کتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران کرد. بخش اول ساختمان اين کتابخانه در سال 1386 ه'.ق تکميل شد و اينک با داشتن بيش از چهل هزار جلد کتاب و نيز گنجينه عظيمي از قرآن کريم، يکي از ذخاير بسيار نفيس و گرانبهاي کتب اسلامي در اين سرزمين به شمار مي رود. امروزه ارسال کتاب به ديگر نقاط ايران و برخي کشورهاي جهان به زبان هاي گوناگون، از ديگر فعاليتهاي مهم اين کتابخانه است (14).
آيةالله حسن سعيد وقتي از نجف به تهران بازگشت، براي جلوگيري از تبليغات مسموم که مغزهاي جوانان را در زمان رژيم طاغوت به سوي خود جلب مي کرد، مدرسه اي در کنار مسجد بنا کرد که از سال 1386 ه'.ق دوره هاي تحصيل در آن آغاز شد. او از بهترين مدرسان تهران و قم و اساتيدي چون حاج آقا نقوي و آيةالله سبحاني دعوت کرد تا طلاب جوان و نيروهاي دانشگاهي را با مباني اسلام آشنا کنند.
آيةالله سعيد با طلاب و دانشجويان چون پدري دلسوز رفتار مي کرد و اگر مايه اي از ذوق و علاقه در شاگردان مي يافت، آنان را تشويق مي کرد و براي شکوفايي استعداد مشتاقان علم و معرفت آنان را به کوشش افزونتر، از راه برگزاري مسابقات علمي به مقاله نويسي تشويق مي نمود و با اعطاي جوايز ارزنده برندگان دلگرمشان مي ساخت. براي اينکه جوانان متوجه نيروي پرقدرت خود گردند، مجله اي تحت عنوان «بررسي جوانان درباره مسائل اسلامي» به راه انداخت که خود جوان ها، خصوصا طلاب و دانشجويان، با همکاري برخي اساتيد به نام خود مقاله تهيه مي کردند. متأسفانه در شماره ششم آن که آيةالله شهيد مطهري نيز مقاله عالمانه اي مرقوم داشته بود، مجله توقيف شد و از آن پس انتشار نيافت (15) استاد شهيد مطهري مي نويسد:
«من اين ابتکار جناب آقاي سعيد را که با وارد کردن جوانان در بررسي مسايل اسلامي گام مثبت و مفيدي در راه نشر تعاليم اسلامي برداشته اند، به معظّم له تبريک مي گويم (16).»
آيةالله مکارم شيرازي مي گويد:
«به اعتقاد من تأسيس کتابخانه تنها يکي از کارهاي ايشان و تقريبآ بهانه اي براي گسترش فعاليت هاي فرهنگي بود. يادم نمي رود در اين مکان و در زمان طاغوت، کلاس هاي درس آبرومندي براي نسل جوان که آن روزگار به شدت در معرض خطر بود، تشکيل مي شد، حتي خود من در بعضي از آن جلسات شرکت و مطالبي ايراد مي کردم. کلاسهاي درس و ارتباط گسترده نسل جوان با کتابخانه ايشان از ساليان دراز پيش از انقلاب اسلامي و بدون مبالغه آن چنان چشمگير و قابل ملاحظه است که نمي توان به سادگي از کنارش گذشت (17).»
به موازات تلاش هاي ارزنده مذکور ايشان متوجه اين واقعيت شد که بايد جوانان خارج از کشور را نيز به معارف اسلامي آشنا ساخت تا با سرمايه اي معنوي به کشور بازگردند. براي رسيدن به اين مقصود کتابهايي تأليف و چاپ کرد و آنچه ديگران بر ضد اسلام گفته يا نوشته بودند با منطقي مستدل و سخناني متين جواب داده شد. انتشار وسيع و گسترده
مسائل اسلامي به صورت نشريات متعدد و به زبانهاي مختلف براي کشورهاي آسيايي، آفريقايي، اروپايي و خاور دور در جهت ارائه سيماي تشيّع به جهانيان، از کوششهاي وي در اين راستا بود که با استقبال بي حدّ روبرو شد(18).
بر ساحل قرآن و عترت
آيةالله سعيد براي مقابله با حريه مخالفان که موضوع تحريف قرآن را به شيعه نسبت دادند، نسخه هايي از تمام قرآن هاي موجود در ايران، پکستان، هندوستان، کشورهاي عربي و اروپايي و با ترجمه هاي گوناگون فارسي، اردو، انگليسي، فرانسه، آلماني و... را جمع آوري کرد و گنجينه قرآني تشکيل داد. در اين مجموعه حدود هزار نسخه قرآن کريم از سراسر دنيا جمع آوري شد که برخي از آنها خطي است. در اين گنجينه اولين قرآن چاپ شده در ايران، اولين قرآن به طبع رسيده در جهان، قرآن علي بن هلال معروف به ابن بوّاب، قرآن چاپ بمبئي که تمامي سطور آن در همه صفحات با حرف الف شروع شده است، نگهداري مي شود. همچنين نيمي از کتابهاي کتابخانه چهل ستون مسجد جامع به تفسير و علوم قرآني اختصاص دارد. يکي از محصولات پرفايده اين جايگاه، تهيه «دائرةالمعارف قرآن کريم» است که در آن آثار شيعه، کتابهاي قرآني و مقالات ديني نشر يافته و در دوازده جلد گرد آمده است (19) در ايام غدير، از چهاردهم ذي الحجه تا روز عيد غدير، تمامي قرآن ها با شناسنامه روي ميز قرار داده مي شوند تا علاقه مندان از نزديک با اين مجموعه گران سنگ آشنا شوند. همچنين قرآن حامد که مورد
توجه بلاد اسلامي است، با قطع جيبي به مناسبت اعياد بزرگ اسلامي در چهارده شکل براي جوامع اسلامي، به عنوان هديه، ارسال شده است (20).
مرحوم آيةالله سعيد همراه با قرآن نهج البلاغه را مورد بررسي قرار داد و بسياري از مسائل بنيادي اجتماعي و سياسي و فرهنگي مورد نياز جامعه و جوانان را از آن استخراج کرد. او به مناسبت چهاردهمين قرن ولادت اميرالمؤمنين(ع) نامه اي همراه با ترجمه انگليسي نهج البلاغه، به جوامع فرهنگي غرب ارسال کرد و در آن خاطرنشان ساخت که اين کتاب از بهترين دست آوردهايي است که از عالم وحي گرفته شده و پيشوايي الهي آن را به عنوان دروس انسان ساز مکتب تشيع به جامعه بشريت ارزاني داشته است (21).
آيةالله سعيد علاقه و ارادت عجيبي به ائمه معصومين(ع) و به مقام مقدّس ولايت امر حضرت ولي عصر(عج) داشت. او مي کوشيد مردم را به مسايل ولايت و فرهنگ ائمه علاقه مند سازد و بدون هيچ ادعايي براي احقاق حقوق اهل بيت(ع) با اغلب علماي اهل سنت مکاتبه داشت. خود به تنهايي يک دارالتقريب بود و هنر نويسندگي را به عنوان وسيله اي براي بيان حقايق و نشر فضايل خاندان عصمت و طهارت(ع)، به خدمت گرفت و تا آخرين لحظه به اين برنامه التزام داشت. مي گفت: «شايد خدا خواسته که در اين برهه از زمان يادداشت هايي سودمند به يادگار بگذارم و در پيشرفت مکتب تشيع و آثار ستارگان درخشان آسمان امامت بدون سر و صدا کاري انجام دهم. اميدوارم خداي متعال تا آخرين لحظه حيات اين توفيق را از من نگيرد و در راه نشر معارف اين خاندان جان دهم و خدمتگزاري باشم که در حال انجام وظيفه جان تسليم نموده و به
لقاء حق پيوسته است. او کمال مطلوب را در خدمت به قرآن و اهل بيت مي دانست و با کسالت و دستهاي لرزاني که حتي استکان چاي را به زحمت نگه مي داشت، مي کوشيد پايه ها و ستون هاي فرهنگ اهل بيت را استوار و برافراشته نگاه دارد(22) او يک لحظه از دفاع نسبت به ولايت و شعائر مذهبي غافل نماند و کتابهاي بسياري در مناقب و فضائل اهل بيت(ع) از گوشه و کنار جهان فراهم کرد. در مجالس عزاي اين خاندان شرکت مي کرد و در ايام عاشورا و ساير مناسبت هاي سوگ ائمه و نيز اعياد اسلامي در منزل، کتابخانه و مدرسه مجلس سوگواري يا جشن برپا مي نمود(23).
تحقيقات ارزشمند
سخت کوشي در راه مطالعه و افزايش دانش، آشنايي با نظرات مشاهير و آگاهي از نظرات ديني و فلسفي ديگر مسلمانهاي جهان از خصوصيات بارز آيةالله سعيد بود. وي از بيست و سه سالگي به تحقيق و تأليف روي آورد(24) بهترين زمان عمرش را صرف نگارش مقاله و کتاب کرد. در نوشتن بسيار سريع بود و زياد زحمت مي کشيد. از هر کس که در موضوع مورد تحقيق وي اطلاعاتي داشت، استمداد مي طلبيد؛ حتي در بستر بيماري دست از کار و تلاش برنداشت و در مدت چهل ماه، با وجود بيماري چشم، کتابي تحت عنوان «اسلام از ديدگاه قرآن و عترت» به نگارش درآورد(25) از نخستين فعاليت هاي وي، مبارزه با انحرافات کسروي بود. کسروي مي خواست با سخنان فريبنده جوانان را اغوا کند. استاد مي فرمود: در رد انحرافات کسروي مقالاتي نوشتم و به استادم، مرحوم علاّمه محمود شهابي (متوفي 1365 ه'.ش) دادم تا بعد از مطالعه دستور چاپ آنها را صادر فرمايد. ايشان آن مقالات را ديد و آن را در مجله خودشان به نام «ايمان» چاپ نمودند.
آن مرحوم آثاري در دفاع از حقيقت دين و مسايل مذهبي انتشار داد و مراقب بود تا اگر کسي در جايي به مذهب حمله کرد يا اشتباهاتي صورت گرفت، به دفاع برخيزد و نابساماني ها را سامان دهد(26) از اين که کتابهايي ناپسند در برخي نقاط جهان بر عليه شيعه انتشار مي يافت، به شدت ناراحت مي شد، برمي خروشيد و مي گفت:
«برماست که با جان و دل و تمام توان بکوشيم و اين چنين آثار مخرّب را خنثي کنيم و معارف ناب تشيع را به سلامت به دست نسل هاي ديگر و ساير ملل جهان برسانيم (27)»
در سال 1396 ه'.ق (مطابق سال 1976م) وزارت معارف کشور عربستان سعودي کتابي به نام «التاريخ» براي تدريس در دبيرستانهاي آن کشور چاپ و منتشر کرد که ضمن آن مذهب شيعه در رديف مذاهب شرک قلمداد شده بود. از جمله شخصيت هاي شيعه که عليه انتشار اين گونه مطالب به مبارزه اي پيگير در سطح جهان اسلام، آيةالله حسن سعيد بود که علاوه بر ترتيب دادن اجتماعي در مسجد جامع تهران (سال 1356 ه'.ش) و ارسال نامه هايي براي دولت و رجال وقت ايران، مبارزه را به خارج از کشور کشانيد و با نوشتن نامه هايي مکرر به مراجع نجف و مجلس اعلاي شيعيان لبنان و رئيس جامع الازهر و اعلام رونوشت اين نامه به دولت و سفارتخانه عربستان، قاطعانه جمع آوري کتاب مذکور و منبع تکرار انتشار اين گونه مطالب را خواستار شد و چون آيةالله حسن سعيد در اين ارتباط نامه اي به امام موسي صدر نوشته بود تا ايشان با اقتداري که دارد. مانع اين روند ضد شيعه گردد، امام موسي صدر با مقامات عربستان مذکره کرد و آنان دستور صريح براي جلوگيري از طبع مجدّد کتاب؛ مگر با تصحيح را صادر کردند(28).
آيةالله سعيد هنوز از مبارزه با اين کتاب ضد شيعه فارغ نشده بود که کتاب ديگري به نام «منکرةالتوحيد» براي تدريس در کلاسهاي دوره دوم مدارس متوسطه، در کشور مصر چاپ و توزيع شد و مؤلف آن کتاب ضمن بحث پيرامون تشيع اهانت هاي وارده در کتاب «التاريخ» را تکرار کرد. سرانجام پس از مکاتبات و مباحثات پي گير شيخ عبدالحليم محمود، رئيس جامع الازهر، و عده اصلاح کتاب ياد شده را داد(29).
آيةالله حسن سعيد بيش از چهل کتاب و مقاله در باب معارف اسلامي، قرآن و اهل بيت، به زبان عربي و فارسي نوشته، فهرست اهم آثار وي به شرح ذيل است:
1- تقريرات بحث آيةالله شيخ حسين حلّي دماء ثلاثه
2- دماء ثلاثه قسمتي از حج (تقريرات بحث آيةالله حکيم)
3- اصول فقه تقريرات (بحث آيةالله خويي)
4- الرسول و الشيعه
5- موسوعةالمکاسب
6- شيعتنا
7- الرسول يحدثنا
8- الي علماءالاسلام
9- الرسول يدعوکم
10- رسالة في الولاية ولاضرر
11- محاضرة حول الامام المهدي(ع
13- حسين(ع) از ديدگاه وحي
14- همه در انتظار اويند
15- حکومت از ديدگاه قرآن و عترت
16- مهدي(عج)، راهگشاي عالم غيب
17- شرح قصيده بُرده
18- در مکتب امام حسين(ع)
19- در مکتب امام حسن مجتبي(ع)
20- اصول دين
21- ولايت فقيه
22- شناخت شيعه
23- نموداري از حکومت حضرت علي(ع)
24- پيک رمضان
25- نگهبان مکتب توحيد (کتابنامه امام مهدي«عج»)
26- دائرةالمعارف قرآن کريم در دوازده مجلّد
27- اسلام از ديدگاه قرآن و عترت
28- شناخت قرآن (گزيده مقالات درباره قرآن کريم)
29- افکار پريشان يا مقالات سعيد
30- ترجمه نورالابرار من حکم اميرالمؤمنين(ع)
31- حيات يابي (ترجمه احياالميت به فضايل اهل البيت)
32- ما با خدا کار داريم
33- سيره رسول الله(ص) سنت الهي است
34- غدير پيوند ناگسستني رسالت و امامت
35- مبعث بيانگر رسالت و امامت در مکتب تشيع
36- مسؤوليت
37- خدا و اولي الامر
38- نگهبان مکتب ما
39- الفقه في تشريعه و تبيينه و استنباطه
40- مالکيت الاراضي
41- پيغمبر با شما سخن مي گويد
42- علي از ديدگاه وحي
43- امامت و ولايت از نظر علي بن موسي الرضا(ع)
44- امام صادق(ع)
45- پيام امام عسکري(ع)(30).
خصوصيات اخلاقي
آيةالله حسن سعيد با امام خميني مکاتبات متقابل داشت. امام خميني در يکي از مکتوبات خود مي فرمايد: خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و حجةالاسلام، آقاي حاج حسن آقاي سعيد دامت افاضاته: به عرض مي رساند، مرقوم شريف واصل، سلامت و سعادت جنابعالي را خواستار است. اين جانب، به حمدالله تعالي مزاجا سلامت، اميد است به برکت ادعيه حضرات اعلام موجبات آسايش روحي نيز فراهم شود. خدمت حضرت آقاي والد و جناب آقاي اخوي سلام مخصوص، موکول به لطف عالي است و السلام عليکم.
روح الله الموسوي الخميني (31).
حضرت آيةالله العظمي مرعشي نجفي در مرقومه اي اظهار داشته است: حضرت مستطاب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج حسن آقا سعيد آيةالله زاده تهراني (دامت برکاته)؛ به عرض عالي مي رساند، اميد است وجود شريف ترين صحت و عافيت بوده باشد. غرض از تصديع آن که به کمال افسردگي و حزن و اندوه اين عريضه عرض مي شود، امروز صبح دفعا مدرستين مبارکتين فيضيه و دارالشفاء را تصرف و طلاب را بيرون کردند و اين بيچاره ها با حال گريه و تأثرات شديد، پرکنده شدند. اجمالا چنانچه بشود با حضرات آيات تهران و حجج اسلام و علماء اعلام مذکره بنمائيد که بلکه فرجي به جهت طلاب قم بشود و بيش از اين مزاحمت ندارم (32).
آيةالله العظمي ميلاني نيز طي نامه اي تأثر خودرا از وضع اسف آور عراق و فشار به حوزه هاي علميه و شيعه، در آن کشور اعلام کرده است. آيت الله حسن سعيد اين عالم با همت، مکتوباتي براي آيةالله العظمي گلپايگاني فرستاد و آن مرجع عاليقدر نيز در نامه هايي ايشان را مورد لطف قرار داد. امام موسي صدر در نامه اي که براي آيةالله حسن سعيد نوشت، از او با عنوان، برادر مکرّم و دوست محترم، دانشمند مجاهد و گل بي خار جهان، چراغ محفل گرفتاران و مرهم دل هاي پريشان نام مي برد(33) آيةالله مکارم شيرازي درباره فضايل اخلاقي وي اينگونه اظهار داشته است: يکي از امتيازات اين مرد روحاني کار کردن مخلصانه بود. هيچ گونه تظاهري نداشت و هميشه به نتيجه عملش مي انديشيد؛ نه به اين که به نام چه کسي تمام شود و پاي چه کسي در ميان باشد. آيةالله موسوي اردبيلي هم خاطرنشان کرده است: خصيصه بارز اين مرحوم که خيلي برجسته مي نمود، خدمت به خلق بود و در اين راه هيچ چيز مانع او نمي شد... به هيچ وجه تکبّر و خودبيني و منيّت نداشت. ويژگي ديگر ايشان که بسيار جالب مي نمود، ارادت مخلصانه به اهل بيت(ع) بود(34).
آيةالله صافي ويژگي هاي اخلاقي آيةالله حسن سعيد را چنين وصف کرده است: اخلاق حسنه و وارستگي و فروتني که در ايشان به چشم مي خورد، به گونه اي بود که وقتي اين وارستگي و اخلاق را در ايشان مي ديدند، مجذوب مي شدند و هم به رجال دين و هم به تربيت ديني حسن ظن پيدا مي کردند. در برآوردن حوائج مؤمنان بسيار ساعي بودند. تا مي توانستند به بندگان خدا خدمت مي کردند. مراقب بودند تا اگر کسي در جايي به مذهب حمله کرد و اشتباهاتي صورت گرفت، به دفاع برخيزند و نابساماني ها را سامان دهند.
يکي از رموز موفقيت و محبوبيت آيةالله سعيد، داشتن اخلاق الهي، فروتني و عدم ادعاي او در تلاشهاي گوناگون علمي، فرهنگي و اجتماعي بود. او از مردم دور نبود. در روابط خود با جامعه اسلامي و مردم کوچه و بازار، چنان گرم و صميمي و مهربان رفتار مي کرد که براي افراد چون برادري شفيق، مهربان، پدري عطوف، معلمي غم خوار و اهل سخاوت بود و چنان با مردم صميميت داشت که آنان بين خود و او فاصله اي احساس نمي کردند. حافظه اي «خارق العاده» داشت و تمام مذکراتي که با اشخاص مختلف طي سالياني انجام داده بود، لفظ به لفظ به يادش مانده بود، آنچه بر لطف محضر وي مي افزود. حُسن بيان و تقريرش بود که اغلب به صورت هنري خاص جلوه مي کرد، چنان شيرين گفتار بود که هرگز احدي را از شنيدن گفتار او ملال دست نمي داد و هيچ کس از همنشيني با او سير نمي شد و همگان تا آخرين لحظه با کمال دلبستگي و اشتياق به گفتارش گوش دل مي سپردند.
عروج از اين خکدان
سرانجام آيةالله حسن سعيد پس از عمري مجاهدت بي دريغ در مسير نشر فرهنگ تشيع، سر اخلاص به مقدم مبارک مولايش نهاد و در ساعت پنج و نيم بعد از ظهر چهارشنبه، هيجدهم شعبان المعظم 1416 ه'.ق، پس از تحمّل بيماري به ديدار معبود شتافت. پيکرش با حضور نماينده مقام معظم رهبري، حضرت آيةالله خامنه اي و جمع کثيري از حضرات آيات و حجج اسلام و مسؤلان کشوري پس از تشييعي شکوهمند در تهران و قم، در مزار شيخان قم (حوالي مقبره ميرزاي قمي) به خک سپرده شد. رحمت خداوند بر او باد.
حضرت آيةالله العظمي خامنه اي به مناسبت ارتحال اين عالم سخت کوش تلگرام تسليتي به شرح ذيل صادر فرمود:
درگذشت عالم جليل مرحوم مغفور آيةالله آقاي حاج حسن آقا سعيد(ره) را به جنابعالي و خاندان محترم ايشان تسليت مي گويم، خداوند آن مرحوم را مشمول فضل و رحمت واسعه خود قرار دهد
والسلام عليکم و رحمةالله
سيدعلي خامنه اي
پي نوشت ها :
1 - از عرفات تا کربلا، آيةالله حسن سعيد، مقدمه مؤلف، ص 1 - 2 .
2 - تفصيل اين ماجرا را در کتاب ميرزا مسيح مجتهد و فتواي شرف (از مجموعه ديدار با ابرار) به قلم نگارنده مطالعه فرمائيد .
3 - مؤلف کتاب گنجينه دانشمندان، حاج ميرزا عبدالله را فرزند حاج ميرزا مسيح تهراني معروف دانسته، سال تولد وي را سال 1305 ه'ق، يعني 52 سال پس از رحلت ميرزا مسيح درج کرده است در کتاب آيينه دانشوران سيدعليرضا ريحان يزدي (متوفي 1363 ه'ق) اين اشتباه به چشم مي خورد و حسن مرسلوند نيز در کتاب خود (زندگي نامه رجال و مشاهير ايران) دچار اين خطا شده است .
4 - متن اين تلگراف در ص 176 کتاب ميرزامسيح مجتهد و فتواي شرف درج گرديده است .
5 - متن اين وقفنامه در ص 302، مجلد هفتم دائرةالمعارف قرآن کريم (گردآورنده آمده است ص سيصد).
6 - زندگينامه رجال و مشاهير ايران، ج 4، ص 53 .
7 - گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، ج 3، ص 483 .
8 - مقدمه کتاب شناخت قرآن به قلم محمود سعيد تهراني (فرزند آيةالله سعيد) .
9 - درباره اين شخصيت بنگريد به کتاب سيدمحسن حکيم مرزبان حوزه نوري (از سري ديدار با ابرار)، عباس عبيري و نيز مجله نور علم شماره مسلسل 24، مجله فرهنگ شماره 2 و 3 .
10 - يادنامه حضرت آيةالله خويي، مجله نور علم، ش 47، جمله تاريخ و فرهنگ معاصر، ش 5 .
11 - گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 280 .
12 - وصيت من، مجموعه وصاياي آيةالله حاج شيخ حسن سعيد، تهيه و تنظيم مؤسسه تحقيقاتي فرهنگي جليل، ص 15 .
13 - تصوير من، دستخط اين تقريظ در آخر کتاب احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد آمده است .
14 - گفتگوي فصلنامه بينات با آيةالله حسن سعيد، سال اول، شماره سوم، پاييز 1373 .
15 - چشمه روشن، علي مسجد جامعي، ص 12 .
16 - همان مأخذ، ص 14 .
17 - بررسي جوانان درباره مسائل اسلامي، ج اول، ص 5 .
18 - گفتگو با حضرت آيةالله مکارم شيرازي پيرامون شخصيت مرحوم آيةالله سعيد مندرج در جزوه احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد، ص 36 - 37 .
19 - احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد، ص 10 .
20 - فصلنامه بينات، سال اول، شماره سوم، گفتگو با آيةالله حسن سعيد .
21 - وصيت من، ص 7 .
22 - اين نامه را آيةالله سعيد در 13 رجب سال 1414 ه'ق نگاشته است .
23 - چشمه روشن، ص 33 .
24 - همان، ص 35 .
25 - همان، ص 10 .
26 - اسلام از ديدگاه قرآن و عترت، آيةالله حسن سعيد، مقدمه نويسنده، ص 17 .
27 - احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد .
28 - دائرةالمعارف قرآن کريم، حسن سعيد، ج 7، ص 15 .
29 - متن دستخط امام موسي صدر خطاب به آيةالله حسن سعيد در ص 51 - 52 کتاب احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد آورده است .
30 - در اين مورد بنگريد به ص 54، مأخذ قبل و نيز ص 48 - 49 کتاب چشمه روشن .
31 - احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد، ص 21 - 22؛ شناخت قرآن کريم، ص 3؛ چشمه روشن، ص 37 - 38 ميرزا مسيح مجتهد و فتواي شرف، ص 49 - 50 .
32 - اين نامه در تاريخ 1389 ه'ق نوشته شده و در ص 45 کتاب احوال و آثار حضرت آيةالله سعيد درج شده است .
33 - اين نامه قبل از انقلاب اسلامي نگاشته شده است .
34 - چشمه روشن، ص 52 .
آثار:
1. تقريرات بحث آيةاللّه شيخ حسين حلّي دماء ثلاثه
2. دماء ثلاثه قسمتي از حج (تقريرات بحث آيةاللّه حکيم)
3. اصول فقه تقريرات (بحث آيةاللّه خويي)
4. الرسول و الشيعه
5. موسوعةالمکاسب
6. شيعتنا
7. الرسول يحدثنا
8. الي علماءالاسلام
9. الرسول يدعوکم
10. رسالة في الولاية ولاضرر
11. محاضرة حول الامام المهدي(عج)
12. فاطمه دژ شکست ناپذير وحي
13. حسين (ع) از ديدگاه وحي
14. همه در انتظار اويند
15. حکومت از ديدگاه قرآن و عترت
منبع : جان مشتعل ارسال توسط کاربر محترم سايت : j133719