جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تربيّت شاخه گلي براي بهشت
-(3 Body) 
تربيّت شاخه گلي براي بهشت
Visitor 374
Category: دنياي فن آوري

چکيده:
 

از آن جا که دين نسخه ي کامل راهنمايي انسان ها به سوي کمال مي باشد ، با ارايه راه کارهاي مناسب در مورد زندگي او زمام امور وي را به دست مي گيرد تا با راهي متقن و محکم او را به سرمنزل مقصود برساند.واکنش هاي رفتاري فرد در دوران بزرگسالي تا حدود زيادي بر مبناي شکل گيري او در دوران کودکي تا جواني او انجام مي گيرد.دوراني که غالبا در کانون خانواده سپري مي شود.پس رفتار خانواده در اين دوران نمي تواند بدون تأثير در شکل گيري فرد باشد.در اين مقاله در ابتداء اشاره اي به اهمّيّت تربيّت در متون ديني و بيان تفاوت آن با تعليم مي شود و سپس با عصاره گيري از آيات قرآن و روايات اهل بيت عليهم السّلام ، روزنه اي جديد به دنياي تربيّت ديني براي مخاطب باز مي گردد.تربيّت ديني فرزندان داراي مراقبت هاي فراواني است که در اين جا حدود 19 تا از آن ها توضيح داده شده است.از جمله: مراقبت هاي دوران ازدواج ،شب زفاف ،بارداري،شيردهي ، امور جنسي- به بچّه ها محبّت کنيم-آنها را ببوسيم و در آغوش بگيريم-براي آنها نام نيکو انتخاب کنيم-آن ها را کامل و درست صدا بزنيم-با آنها حرف بزنيم-صداي آنها را بشنويم-در مشکلات با آنها همدرد شويم-با آنها قهر نکنيم-آنها را تشويق کرده و به آنها هديّه بدهيم-با آنها مهرباني و مدارا کنيم-آشنا کردن آنها با خدا و دين-بازي کردن با بچّه ها-ازدواج فرزندان-لقمه حلال
 

کليد واژه
 

تربيّت فرزند، تربيّت ديني،مراقبت هاي تربيّتي،وظايف والدين در تربيّت فرزندان
مقدمه: اهمّيّت تربيّت در متون ديني
أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وَلِيتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَى الْإِحْسَانِ إِلَيْهِ مُعَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَةِ إِلَيْه(1) اما حق فرزند بر تو اين است که بداني اين فرزند از تو و خوبي و بدي اش در جهان منسوب به توست.از اين جهت که ولايت او بر عهده توست، نسبت به ادب کردن او و راهنمايي او به سمت پروردگارش و کمک به او در اطاعت خداوند مسؤول هستي. به گونه اي در تربيّت او تلاش کن که گويا مي داني اگر او عمل خوبي انجام دهد تو نيز در ثواب آن عمل شريک هستي و اگر بدي نيز از او سر بزند ، تو نيز بر بدي او عقوبت مي شوي. (قسمتي از رساله حقوق امام سجّاد عليه السّلام)از جمله وظايف مهمّ که در آيات و روايات اهمّيّت زيادي نسبت به آن داده شده است، مسؤوليت پدر و مادر نسبت به تربيّت فرزندانشان مي باشد.در اهمّيّت اين وظيفه همين بس که در روايتي ، پيامبر خدا (صلي الله و عليه و آله ) ارزش تربيّت فرزند را بالاتر از صدقه دادن ذکر کرده اند.وَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَأَنْ يُؤَدِّبَ أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَتَصَدَّقَ بِنِصْفِ صَاعٍ كُلَّ يَوْم(2)اگر هر کدام از شما وقت خود را به ادب کردن فرزندش بپردازد اين کار او نزد خداوند از اينکه هر روز نصف صاع صدقه بدهد با ارزش تر است.يا در روايتي ديگر امير المومنين عليه السّلام مي فرمايند:عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً نُحْلًا أَفْضَلَ مِنْ أَدَبٍ حَسَنٍ(3)هيچ هديّه از طرف پدر و مادر با فضيلت تر از ادب براي فرزندانشان نيست.در قرآن کريم خداوند متعال انسان را امر مي کند که علاوه بر آن که خود از آتش جهنّم محفوظ مي دارند ، از خانواده اش نيز غافل نشده و آن ها رانيز بايد از اين عذاب سوزناک برهاند.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون(4)
اي کساني که ايمان آورده ايد ، خود و خانواده تان را نجات دهيد از آتشي که آتش گيرانه ي آن مردمان و سنگ هايي بوده و بر آن آتش فرشتگان خشم آلوده گمارده شده اند که از دستور خدا به هيچ گونه سر پيچي نکرده و امر خدا را در عذاب مردمان انجام مي دهند.البته اين وظيفه خطير آن چنان مشکل است که در انجام آن از خداوند مهربان نيز بايد ياري جست و چون امام سجاد عليه السّلام دست به دعا برداشته و با خداوند اين گونه مناجات کنيم که:وَ أَعِنِّي عَلَى تربيّتهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِم‏ (5)بار الها! خودن مرا در تربيّت و ادب فرزندان و نيکي به آنها ياري فرما....در اين نوشته کوتاه شما با قسمتي از اين وظايف از ديدگاه آيات و روايات آشنا مي شويد.
 

فصل اول : معناي تربيّت
 

حَدِيثِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله) :كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِهِ وَ يُمَجِّسَانِه‏(6)همه ي انسان ها با فطرت الهي به دنيا مي آيند.اما از آن رو که خير عالم بر مختار بودن انسان و حرکت نظام جهان بر اسباب و مسببات قرار گرفته است،احتمال انحراف اين فطرت از مسير اصلي اش وجود دارد.براي حفظ او در اين مسير بايد او را تربيّت کرد. محقّقان و نويسندگان بحث هاي تربيّتي ،واژه تربيّت را به گونه هاي مختلفي تعريف کرده اند: تربيّت عمل عمدى فردى رشيد است كه مى‏خواهد رشد را در فردى كه فاقد ولى قابل آنست تسهيل كند. تربيّت سرپرستى از جريان رشد، يعنى اتّخاذ تدابير مقتضى جهت فراهم ساختن شرايط مساعد براى رشد است.(7) تربيّت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ايجاد شرايط و عوامل لازم و كمك به شخص مورد تربيّت تا بتواند استعدادهاى نهفته‏اش را در تمام ابعاد وجود و به طور هماهنگ پرورش داده، شكوفا سازد و به سوى هدف و كمال مطلوب تدريجا حركت كند(8)تربيّت اين است كه هر چيزى را از مرتبه استعداد و قابليّت بمقام فعليّت رسانده و كمالات لائق به او بخشيده‏ شود.(9)کتاب لغوي مفردات واژه تربيّت را در ماده ي "ربب " آورده و مي گويد:الرَّبُّ في الأصل: التربية، و هو إنشاء الشي‏ء حالا فحالا إلى حدّ التمام(10)ربّ در اصل از ماده تربيّت است.تربيّت اين است که چيزي را پياپي و پشت سر هم ايجاد کني تا به نقطه کمال و اتمام برساني.برخي اشاره کرده اند که نمي توان براي تربيّت معناي جامعي در سخنان انديشمندان پيدا کرد. "حقيقت اين است كه جستجوى يك تعريف صحيح و صريح در كتابهاى مهمّى كه در زمينه تربيّت نوشته شده است كار بيهوده‏اى است"(11)به نظر مي رسد مفهوم تربيّت از جمله مفاهيمي چون محبّت وعلاقه يا دشمني و کينه ،مفهومي عام است که همه معناي آن را مي دانند ولي در آوردن يک تعريف جامع و مانع در مورد آن عاجزند. پس سزاوار است در تبيين و توضيح اين مفاهيم به جاي تعريف حقيقي به تعريف لفظي يا تعريف به مصداق پناه ببريم.همان گونه که حضرت ابراهيم عليه السّلام ربّ و پروردگار خود را اين طور براي بت پرستان معرفي مي کند:
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلاَّ رَبَّ الْعالَمِينَ (77) الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ (78)وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ (79) وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (80) وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ (81) وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ (82)(12)همه آنها(آن بت ها و خدايان دروغين شما) دشمن منند مگر پروردگار عالميان.آن كسى كه مرا آفريد و هدايت مى‏كند.و كسى كه مرا غذا مى‏دهد و سيراب مى‏نمايد.و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى‏دهد.و كسى كه مرا مى‏ميراند و سپس زنده مى‏كند.و كسى كه اميد دارم گناهانم را در روز جزا به بخشد. و به بيان ديگرمي توان گفت تربيّت يعني يک سلسله کارهاي مراقبتي در جدا نشدن انسان از مسير کمال که اين نقطه کمال در انسان همان فطرت اوست.تربيّت يعني اينکه فرد را به گونه اي در مسير زندگي هدايت کنيم که با برآورده شدن نيازهايش روز به روز به نقطه اوج و کمالش نزديک تر شود.بايد توجه داشت که با اين بيان تعليم قسمتي از تربيّت است.
 

فصل دوم: تفاوت تعليم با تربيّت
 

تعليم معنايي بسيار متفاوت با تربيّت را دارا مي باشد.تعليم از ماده علم و به معناي ياد دادن است.يا طبق تعريفي تعليم يعني:
" آموزش عبارت است از فعاليتهايى كه به منظور ايجاد يادگيرى در يادگيرنده از جانب معلم طرح ريزى مى‏شود و به صورت كنش متقابل جريان مى‏يابد."(13)در اين صورت بايد دانست بين اين دو واژه اين تفاوت ها وجود دارند.
1 ـ پرورش غير از آموزش است، در پرورش(تربيّت) هدف رشد دادن و شكوفايى همه قابليت‏ها و تواناييهاى بالقوه انسان است، بخلاف آموزش كه هدف اصلى آن انتقال معلومات است.
2ـ به همين دليل در مقايسه با تعليم، تربيّت به مدت زمان بيشترى نياز دارد.
3 ـ در تعليم فقط (و يا به عبارتى بيشتر) با يك بعد از ابعاد وجودى انسان يعنى بعد شناختى و عقلانى او سر و كار داريم اما تربيّت فراگير و همه جانبه است و بيشتر با دل و قلب و روان او سروكار داريم.
4 ـ تعليم معمولاً بيشتر بوسيله معلم و در جاى معينى همچون مدرسه و كلاس درس صورت مى‏گيرد ولى در تربيّت همه عوامل موجود در محيط به نحوى بر فرد تأثير مى‏گذارند. (14)
فصل سوم – دو اصل اساسي در تربيّت

3-1- زمان شروع تربيّت
 

خيلي ها ممکن است فکر کنند تربيّت فرزندان از موقعي شروع مي شود، که بچّه ها به سن فهم و درک نسبي يا تقريبا سن بلوغ رسيده باشند. در صورتي که برنامه ريزي براي تربيّت فرزند نه از بدو بلوغ و نه از زمان بسته شدن نطفه ، بلکه از زماني که فرد تصميم به ازدواج مي گيرد بايد شروع شود.قال رسول الله : و انظر في أيّ نصاب تضع ولدك فانّ العرق دسّاس(15)بنگر که نطفه ات را در چه ظرفي قرار مي دهي . رگ و ريشه ادامه پيدا مي کند. همسري که من براي خود بر مي گزينم مادر آينده ي فرزند من است .فرزند من اکثر روز را به طور معمول با او همراه و هم صحبت است.نزديک ترين و مؤثر ترين گزينه اي که نقش مستقيمي در سعادت يا شقاوت او را دارا مي باشد.از سوي ديگر ، مرد خانواده دو کارکرد اصلي در کانون خانه و خانواده دارد.او هم مدير اصلي خانه و هم عهده دار تأمين معاش خانواده است.آيا اين مدير تا چه حد با مباني تربيّتي خانواده آشنايي دارد و يا اهمّيّت اين موضوع تا چه حد براي او تبيين شده است؟ آيا نظر او در مورد مراجعه به يک مشاور دانا و دلسوز در مسير زندگي چيست؟آيا غير از وظيفه تأمين ضروريات زندگي ، تا چه مقدار براي ارتباط عاطفي با خانواده سرمايه گذاري مي کند؟ديدگاه او در مورد کتاب، رسانه و عوامل اثرگذار ديگر مانند ارتباطات خانوادگي و دوستانه اي که باعث اوج يا افول بنيان يک خانواده است،چگونه مي باشد؟ بر اساس مباني ديني ما و گفتار بزرگان، لقمه اثر فراواني بر تربيّت در خانواده دارد.آيا مرد زندگي آينده ي من تا چه حد پايبند به رعايت حقوق مالي جامعه خويش مي باشد؟(توضيح بيشتر در بخش4-1بحث ازدواج و بخش4-19-بحث لقمه ي حلال)
 

3-2- سبقت گرفتن در تربيّت فرزندان
 

علاوه بر دقّت ها و مراقبت هاي تربيّتي که در فصل بعد به پاره اي از آنها اشاره مي کنيم،از ديگر نکاتي که در روايات بر آن تأکيد شده است سبقت گرفتن و عجله کردن در شروع تربيّت است.منظور از سبقت در تربيّت عجول بودن و شتاب زده عمل کردن نيست.بلکه منظور ربودن گوي سبقت در شروع تربيّت و مديريت آن است قبل از آن که ديگران اين کار را به عهده بگيرند. تربيّت را ما پيش ببريم نه اين که تربيّت فرزندمان مقهور تربيّت جامعه و اطرافيّان شود.انسان به مقتضاي طبعش هميشه به دنبال يافتن و کنجکاوي است. نفس انسان به دنبال يافته هاي نو و سرگرمي هاي جديد است. اين حس يافتن و سرگرمي بايد اشباع شود. اگر تو براي آن مقابلش را تعريف کني به سوي آن مي رود اما اگر کسي براي اشباع اين حس برنامه نداشته باشد چه بسا به وسيله اسباب ديگري از مسير سعادتش خارج شود."نفس را بايد مشغول کرد که اگر تو آن را مشغول نکني ، او تو را مشغول مي کند. "امام علي عليه السّلام در نامه اي به امام مجتبي عليه السّلام مي نويسد:
إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ(16)
قلب جوان (و نوجوان)مانند زميني باير و بکري است که هر انچه در آن کشت کني همان را قبول مي کند.پس من قبل از آنکه قلب تو کشتزار تيرگي ها شود و فکرت به جاي ديگري (غير از آنچه سعادت تو درآن است)مشغول شود، شروع به ادب کردن تو نمودم. ربودن گوي سبقت در تربيّت فرزندان اگر هميشه داراي اهمّيّت بوده است،در اين دوره با توجه به هجوم سرمايه گذاري هاي استکبار و شياطيني که تنها به فکر پر کردن جيب خود هستند، اهمّيّت دو چنداني يافته است.سيل برنامه ريزي هايي که در نهايت آن از بين بردن روحيه علم خواهي ،کمال طلبي و غيرت ديني و ملّي در فرزندان ما و سلطه اقتصادي، سياسي و فرهنگي بر جامعه هدف مي باشد.امام صادق عليه السّلام در مبارزه با اين تفکرات شيطاني،ما را به اجراي برنامه اي پيشگيرانه فرا خوانده اند.عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا(17)به كودكان خود چيزى بياموزيد كه خدا آن‏ها را بدان سود دهد تا مبادا طائفه مرجئه (يکي از فرقه هاي گمراه) عقيده خود را به آن ها تحميل كنند.
فصل چهارم : مراقبت هاي تربيّتي
براي تربيّت صحيح فرزندان و داشتن يک جامعه سالم انساني بايد اين مراقبت ها را در نظر گرفت:
 

4-1- مراقبت هاي مورد نظر در انتخاب همسر و ازدواج
 

نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (سوره بقره –آيه 223)ازدواج وسيله اي براي تولّد انسان هايي صالح است که به عنوان مقدمه اي نيک براي آخرت پيش فرستاده مي شوند.در تفسير نمونه به نکته اي زيبايي در مورد اين آيه شريفه اشاره شده است .به اين نکته توجه کنيد :"در اينجا زنان تشبيه به مزرعه شده‏اند، و اين تشبيه ممكن است براى بعضى سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمى از نوع بشر چنين تعبيرى كرده است در حالى كه نكته باريكى در اين تشبيه نهفته شده، در حقيقت قرآن مى‏خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد كه زن وسيله اطفاء شهوت و هوسرانى مردان نيست، بلكه وسيله‏اى است براى حفظ حيات نوع بشر، اين سخن در برابر آنها كه نسبت به جنس زن همچون يك بازيچه يا وسيله هوسبازى مى‏نگرند، هشدارى محسوب مى‏شود."(18) ازدواج و نزديکي براي بقاء نسل بشر و به وجود آمدن انسان هايي است که خليفه پروردگار شوند. هيچ فردي براي جهنّمي شدن به دنيا نمي آيد.اما سهل انگاري درازدواج،ابتذال و بي بند وباري،عدم آشنايي خانواده با روش هاي تربيّتي،عدم توجه به تربيّت صحيح فرزندان،پايين بودن سطح فرهنگي جامعه ،ضعف اعتقادات و بسياري مشکلات ديگر همه دست به دست هم داده و باعث جدايي و دور افتادن افراد از مسير درست زندگي مي شود. خداوند در سوره بقره و نور مومنان را از ازدواج با افراد بي ايمان و اهل فحشاء برحذر مي دارد.
وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (19)
و با زنان مشرك و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد، زيرا) كنيز با ايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است، هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان با ايمان در آوريد، زيرا) يك غلام با ايمان، از يك مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است، هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏كنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد، شايد متذكّر شوند .الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (20)مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمى‏كند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نمى‏آورد، و اين كار بر مؤمنان تحريم شده است‏.امام صادق عليه السّلام فرمودند: پدر در حقّ فرزند خود سه وظيفه دارد: گزينش مادر خوب براى او، انتخاب نام نيكو براى او، و سعى بليغ در تربيّت او(21)قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ إِيَّاكُمْ وَ تَزْوِيجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضَيَاع(22)مبادا با زن احمق ازدواج کنيد که همنشيني با او بلاست و فرزندان او بهره اي از درستي ندارند.قال رسول الله : و انظر في أيّ نصاب تضع ولدك فانّ العرق دسّاس(23)بنگر که نطفه ات را در چه ظرفي قرار مي دهي . رگ و ريشه ادامه پيدا مي کند. و عنه (ص): لا تنكحوا القرابة القريبة فانّ الولد يخلق ضاويا.(24)و نيز (پيامبر خدا صلي الله عليه و آله) فرموده است: با بستگان نزديك ازدواج نكنيد كه فرزند ضعيف و لاغر بوجود مى‏آيد.محمّد حنفيّه يكى از فرزندان حضرت على عليه السّلام است ، حضرت على عليه السّلام در جنگ?جمل ، او را پرچمدار لشكر نمود، حضرت به او فرمان حمله داد، محمّد حمله كرد، اما?دشمن با بارش تير مانع از حمله او شد، او صبر كرد تا تيرها كمتر شود، حضرت خود را به او رسانيد و فرمود: نترس ، در ميان نيزه ها حمله كن كه مرگ سپر خوبى است او?كمى پيشروى كرد، ولى باز متوقّف شد،على عليه السّلام از اين ضعف فرزندش آزرده شد،?نزديك آمد و با قبضه شمشير بر او كوبيد و فرمود :ادركك عرق من امك ،اين ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده اى?، آرى ، اگر پدرى?همچون حضرت امير عليه السّلام كه قهرمان بى همتاى ميدان نبرد است ، براى كسى باشد?اما مادر او داراى برخى صفات نباشد، باز تاءثير مادر سبب انتقال آن ضعف به فرزند مى?شود (25)يحيى بن عمران حلبى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شجاعت و دليرى در خراسانيها است و شهوت و غريزه جنسى بسيار در سودانيها، وجود و كرم، و رشك و حسد در اعراب، پس توجّه كنيد براى داشتن فرزندان چه ظروفى را انتخاب مى‏كنيد.(26)البته مترجم محترم اين جمله را با کلمه "شرح " اضافه مي کند که: شرح: «اين گونه اخبار بيشتر ناظر بخريدارى كنيزان مى‏باشد كه در آن زمان مرسوم مى‏بوده است».اما به هر حال مفهوم اصلي اين روايت مويّد دقّت در انتخاب همسر و به تعبيري مادر آينده فرزند اين مرد مي باشد. شيخ حسين انصاريان در کتاب ارزنده نظام خانواده در اسلام در بحث نقش تربيّتي مادر اين داستان زيبا را نقل مي کند: نوشته اند جوانى محكوم به اعدام شد، از او خواستند اگر وصيّت دارد بنويسد، گفت : وصيّت ندارم، ولى بسيار مايلم در اين لحظات آخر عمر مادرم را ببينم.مادرش را آوردند، هنگام وداع مادر زبان و لب مادر را چنان گاز گرفت كه مادر از شدت درد ضعف كرد، به او حمله كردند كه ستمگر ظالم اين چه كارى بود كردى ؟ گفت : ستمگر ظالم اين مادر است، اين دار اعدام من برپاشده مادر است، آن روزى كه كودك بودم از همسايه يك عدد تخم مرغ دزديدم مرا تشويق كرد تا شتردزد شدم، و سپس قاتل از آب درآمدم!(27)
 

4-2-مراقبت هاي شب زفاف
 

در احاديث اهل بيت عليهم السّلام علاوه بر توصيه در دقّت در ازدواج با مومنان صالح و خوش اخلاق، به دستوراتي نيز در مورد شب زفاف پرداخته و مومنان را توصيه مي کند که با مراقبت هاي لازم از به وجود آمدن فرزند ناقص و بي ايمان جلوگيري کنند.از امام صادق (عليه السّلام) روايت است كه به يكى از اصحاب خود فرمود: چون همسرت بخانه ‏ات آمد، (شب عروسى) دست به پيشانى او بگذار، و رو به قبله بايست، و بگو:«خداوندا امانت ترا گرفتم، و با كلمات تو (صيغه عقد) ناموس و عورت او را بر خود حلال كردم، اگر از او فرزندى بمن دادى، او را مبارك و سالم بدار، و شيطان را در نطفه‏اش شريك مكن».و در روايت ديگرى است كه: «پروردگارا به پيروى كتاب تو تزويج نموده‏ام، و به امانت تو دست گذارده‏ام»، تا آخر. از كتاب نجات: روايت از ائمه (ع): چون زفاف نزديك گشت، مستحب است كه به همسرت دستور دهى دو ركعت نماز بخواند، و چون بر تو وارد شد با وضوء باشد، و تو نيز بايد همين طور نماز بخوانى، و خدا را سپاس بگو و بر پيغمبر (ص) و آل او درود بفرست، و بگو «خداوندا مهر و الفت و دوستى و محبّت و خشنودى او را نصيبم كن، و او را وسيله خوشدلى و دلشادى من قرار ده، و بين ما را به بهترين صورت و راحت‏ترين همكارى با هم جمع كن، كه تو حلال را دوست دارى و از حرام بيزارى».و به هنگام آميزش بگو «خداوندا فرزندى بمن عطا كن كه پاك و متقى باشد، و در او نقص و اضافه‏اى نباشد، و پايان كارش بخير انجامد» و بهنگام جماع (بسم اللَّه ...) بگو.(28)
فِقْهُ الرِّضَا، ع: فَإِذَا دَخَلَتْ عَلَيْكَ فَخُذْ بِنَاصِيَتِهَا وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِهَا وَ قُلْ اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِي أَخَذْتُهَا وَ بِمِيثَاقِي اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَهَا اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْهَا وَلَداً مُبَارَكاً سَوِيّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكاً وَ لَا نَصِيبا(29)
در کتاب فقه الرضا عليه السّلام آمده است که وقتي بر همسرت داخل شدي موي پيشاني اش را بگير و روي به قبله کن و بگو:....خدايا فرزندي با برکت و سالم نصيبم کن و در او نصيب و سهمي براي شيطان قرار مده.(بنده خوب و صالح تو باشد.)
دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى الْمُجَامَعَةِ يُورِثُ الْعَمَى‏(30)امام علي عليه السّلام فرمودند: هنگام نزديکي به شرمگاه نگاه نکنيد که باعث کوري فرزند مي شود.عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: يَا عَلِيُّ لَا تَتَكَلَّمْ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَا يُؤْمَنُ أَنْ يَكُونَ أَخْرَسَ(31)در وقت جماع سخن مگو که اگر کودکي از اين عمل حاصل شود بيم آن مي رود که لال شود.وَ لَا تُجَامِعْ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ فِي وَسَطِهِ وَ فِي آخِرِهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَلْيُسَلِّمْ لِسِقْطِ الْوَلَدِ وَ إِنْ تَمَّ أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مَجْنُوناً أَ مَا تَرَى أَنَّ الْمَجْنُونَ أَكْثَرُ مَا يُصْرَعُ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ وَسَطِهِ وَ آخِرِه‏(32)در اول و وسط و آخر ماه نزديکي نکن که در اين صورت بچّه سقط مي شود و اگر بماند بيم آن مي رود که ديوانه شود.اطاعت از شوهر با وجود اهمّيّت بسيار و جهاد محسوب شدن براي زنان در برخي موارد که اين اطاعت باعث تولّد فرزند ناقص مي شود توسط شرع مقدس منع شده است.از جمله اين موارد وقتي است که زن در ايام عادت ماهيانه قرار دارد و يا شوهر دچار گناه يا زشتي يا نقصي مي باشد که باعث تولّد يک فرزند ناصالح مي شود.(33)وَ قَالَ ع أَيُّمَا امْرَأَةٍ أَطَاعَتْ زَوْجَهَا وَ هُوَ شَارِبُ الْخَمْرِ كَانَ لَهَا مِنَ الْخَطَايَا بِعَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ كُلُّ مَوْلُودٍ يَلِدُ مِنْهُ فَهُوَ نَجِسٌ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا حَتَّى يَمُوتَ زَوْجُهَا أَوْ تَخْلَعَ عَنْهُ نَفْسَهَا(34)هر زني که از شوهر شرابخوارش اطاعت کند، به عدد ستارگان آسمان براي او گناه مي نويسند و هر مولودي که از او به دنيا بيايد نجس مي باشد. خداوند هيچ خيري را از او نمي پذيرد تا اين که يا شوهرش بميرد و يا او از اين شوهر طلاق بگيرد.

4-3- مراقبت هاي دوران بارداري
 

پيامبر خدا فرمودند: أَطْعِمُوا حَبَالاكُمْ السفرجل يُحَسِّنْ أَوْلَادَكُم(35)به زنان باردار ميوه به بدهيد که باعث نيکويي فرزندانشان مي شود.وَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ أَطْعِمُوا حَبَالاكُمُ اللُّبَانَ فَإِنْ يَكُنْ فِي بَطْنِهَا غُلَامٌ خَرَجَ ذَكِيَّ الْقَلْبِ عَالِماً شُجَاعاً وَ إِنْ تَكُنْ جَارِيَةٌ حَسُنَ خُلُقُهَا وَ خِلْقَتُهَا وَ عَظُمَتْ عَجِيزَتُهَا وَ حَظِيَتْ عِنْدَ زَوْجِهَا(36)امام رضا عليه السّلام فرمود: بزنان آبستن خود كندر بخورانيد كه اگر در شكم پسر دارند هوشمند و دلير گردد و اگر دختر باشد خوش خلق و زيبا گردد و كفلش بزرگ شود و نزد شوهر خوش‏بخت و بهره‏مند شود.أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا اسْتَشْفَتْ نُفَسَاءُ بِمِثْلِ الرُّطَبِ لِأَنَّ اللَّهَ أَطْعَمَ مَرْيَمَ جَنِيّاً فِي نِفَاسِهَا «2»(37)امام صادق عليه اسلام فرموند: چيزي مانند خرما براي زني که تازه وضع حمل کرده ، به اندازه رطب شفا بخش نيست.زيرا خداوند مريم سلام الله عليها را در نفاسش به آن اطعام نمود.عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِيَكُنْ أَوَّلُ مَا تَأْكُلُ النُّفَسَاءُ الرُّطَبَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ- وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ إِبَّانَ الرُّطَبِ قَالَ سَبْعُ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمَرَاتِ الْمَدِينَةِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَسَبْعُ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمَرَاتِ أَمْصَارِكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا تَأْكُلُ نُفَسَاءُ يَوْمَ تَلِدُ الرُّطَبَ فَيَكُونُ غُلَاماً إِلَّا كَانَ حَلِيماً وَ إِنْ كَانَتْ جَارِيَةً كَانَتْ حَلِيمَةً .(38)پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: اولين چيزي که بايد به زن نفساء داده شود رطب است.سؤال شد که يا رسول الله اگر خرما تازه نباشد چه کنيم؟ پيامبر جواب دادند : اگر رطب نبود 7 عدد از خرماي روستا و منطقه خودتان و اگر آن هم در دسترس نبود ،7 خرما از خرماهاي شهربه او بدهيد.خداوند باري تعالي فرموده است به عزت و جلال و عظمتم سوگند؛اگر زني در روز زايمانش رطب بخورد اگر فرزندش پسر باشد يا دختر، بردبار و صبور خواهد شد.يَا عَلِيُّ إِذَا حَمَلَتِ امْرَأَتُكَ فَلَا تُجَامِعْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ أَعْمَى الْقَلْبِ بَخِيلَ الْيَد(39)اي علي وقتي که همسرت باردار است نبايد با او نزديکي کني مگر اينکه وضو داشته باشي و گرنه بچّه شما کور يا بخيل خواهد شد.
 

4-5- مراقبت هاي دوره شير دهي
 

مادر شيخ انصارى ، هميشه فرزندش را با وضو شير مى داد.يكى از بزرگترين علماء شيعه كه كتابهاى ارزنده وى هم اكنون در حوزه هاى علميه تدريس مى شود، آيةالله العظمى شيخ مرتضى انصارى است ، به مادر شيخ گفته شد: فرزندت به درجات عاليه اى از علم و تقوى رسيده است ، پاسخ داد: من ترقى بيشترى هم از او انتظار داشتم ، زيرا هنگام شير دادن ، هرگز او را بدون وضو شير ندادم ، حتى در شبهاى سرد زمستان هم وضو مى گرفتم و سپس به وى شير مى دادم. طبق روايات اعتقادات،اخلاق و حتي رفتار زمان شيردهي زني که طفل شير او را مي خورد بر خلق و خوي او اثر گذاشته و سنگ بنايي در شکل گيري شخصيّت فرد مي شود.
قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِكَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَ إِيَّاكَ وَ الْقِبَاحَ فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ يُعْدِي(40)براي شير خوردن طفل،زنان نيکو را انتخاب کنيد و از زنان بدسيرت بپرهيزيد که شير تجاوز مي کند.عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع انْظُرُوا مَنْ تُرْضِعُ أَوْلَادَكُمْ فَإِنَّ الْوَلَدَ يَشِبُّ عَلَيْه(41)در انتخاب زنان شيرده دقّت کنيد که فرزند شما بر آن شيري که مي خورد بزرگ مي شود.(خلق و خوي زني که به او شير مي دهد،از طريق اين شير به بچّه منتقل شده و در او اثر مي گذارد.)عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ وَ لَا الْعَمْشَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعْدِي‏(42)طفل را براي شير خوردن به زن احمق و کور ندهيد.شير تعدي و تجاوز مي کند.(اين که اين شير از سينه چه کسي مکيده مي شود مهمّ است و اخلاق زن شيرده بر اخلاق بچّه اثر مي گذارد.)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَسْتَرْضِعُوا لِلصَّبِيِّ الْمَجُوسِيَّةَ وَ اسْتَرْضِعْ لَهُ الْيَهُودِيَّةَ وَ النَّصْرَانِيَّةَ وَ لَا يَشْرَبْنَ الْخَمْرَ وَ يُمْنَعْنَ مِنْ ذَلِك‏(43)امام صادق عليه السّلام فرمودند:براي شيردهي طفل،او را به زن مجوسي ندهيد.و زن يهودي و مسيحي نيز زماني مي توانند به او شير دهند که شراب نخورده باشند و مواظب باشيد که در زمان شير دهي سراغ شراب نروند.عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يَغْلِبُ الطِّبَاع‏(44)فرزندتان را براي شير به زن احمق ندهيد که شير بر طبع ها غلبه مي کند.(اين که فرد ، شير چه کسي را بخورد بر طبيعت و خلق و خوي او اثر مي گذارد.)جَعْفَرِ بْنِ محمّد عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِيَّاكُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يَشِبُّ عَلَيْه‏(45)فرزندتان را براي خوردن شير به زن احمق ندهيد که فرزند بر شير بزرگ مي شود.(اين شير بر خلق و خوي او تا دوران بزرگيش اثر مي گذارد.)عن الكاظم (عليه السّلام) سئل عن امرأة زنت هل يصلح أن تسترضع؟ قال: «لا يصلح و لا لبن ابنتها التي ولدت من الزنا».(46) از امام کاظم عليه السّلام سؤال شد که آيا سزاوار است طفل شيرخوار را براي خوردن شير به زن زناکار بدهيم؟امام فرمودند که نه تنها صلاح نيست طفل را به او بسپاريد بلکه اگر دختري نيز از زنا براي او به دنيا بيايد،طفل شيرخوار را به آن دختر نيز نمي توان سپرد.
 

4-5- مراقبت هايي در امور جنسي(تربيّت جنسي)
 

سوره نور،از پر محتواترين سور قرآني است که محور اصلي آن سوق دادن افراد و جوامع بشري به سمت پاکي و عفّت است.در آيه 60 سوره نور مي خوانيم:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (58) وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (59) وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (60)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بايد بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما اجازه بگيرند: قبل از نماز فجر، و در نيمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مى‏آوريد، و بعد از نماز عشاء، اين سه وقت خصوصى براى شما است، اما بعد از اين سه وقت گناهى بر شما و بر آنها نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر طواف كنيد (و با صفا و صميميت به يكديگر خدمت نمائيد) اينگونه خداوند آيات را براى شما تبيين مى‏كند و خداوند عالم و حكيم است.آيت الله مکارم شيرازي در تفسير نمونه در بيان فلسفه اين دستور الهي در عنوان " فلسفه استيذان و مفاسد عدم توجه به آن ‏" اين گونه مي نويسند: براى ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعى مانند اعمال منافى عفّت تنها توسل به اجراى حدود و تازيانه زدن منحرفان كافى نيست، در هيچ يك از مسائل اجتماعى چنين برخوردى نتيجه مطلوب را نخواهد داد، بلكه بايد مجموعه‏اى ترتيب داد از آموزش فكرى و فرهنگى آميخته با آداب اخلاقى و عاطفى، و همچنين آموزشهاى صحيح اسلامى، و ايجاد يك محيط اجتماعى سالم، سپس مجازات را به عنوان يك عامل در كنار اين عوامل در نظر گرفت.به همين دليل در اين سوره نور كه در واقع سوره عفّت است از مجازات تازيانه مردان و زنان زناكار شروع مى‏كند، و به مسائل ديگر مانند فراهم آوردن وسائل ازدواج سالم، رعايت حجاب اسلامى، نهى از چشم‏چرانى، تحريم متهم ساختن افراد به آلودگى ناموسى، و بالآخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به خلوتگاه پدران و مادران، گسترش مى‏دهد.اين نشان مى‏دهد كه اسلام از هيچ يك از ريزه‏كاريهاى مربوط به اين مساله غفلت نكرده است.خدمتكاران موظفند به هنگام ورود در اطاقى كه دو همسر قرار دارند اجازه بگيرند.كودكان بالغ نيز موظّفند در هر وقت بدون اجازه وارد نشوند، حتى كودكان نابالغ كه مرتّبا نزد پدر و مادر هستند نيز آموزش داده شوند كه لا اقلّ در سه وقت (قبل از نماز صبح و بعد از نماز عشاء و هنگام ظهر كه پدران و مادران به استراحت مى‏پردازند) بدون اجازه وارد نشوند. اين يك نوع ادب اسلامى است هر چند متاسّفانه امروز كمتر رعايت مى‏شود و با اينكه قرآن صريحا آن را در آيات فوق بيان كرده است، در نوشته‏ها و سخنرانى‏ها و بيان احكام نيز كمتر ديده مى‏شود كه پيرامون اين حكم اسلامى و فلسفه آن بحث شود، و معلوم نيست به چه دليل اين حكم قطعى قرآن مورد غفلت و بى توجّهى قرار گرفته؟! گر چه ظاهر آيه وجوب رعايت اين حكم است حتى اگر فرضا آن را مستحبّ بدانيم باز بايد از آن سخن گفته شود، و جزئيات آن مورد بحث قرار گيرد.بر خلاف آنچه بعضى از ساده‏انديشان فكر مى‏كنند كه كودكان سر از اين مسائل در نمى‏آورند و خدمتكاران نيز در اين امور باريك نمى‏شوند ثابت شده است كه كودكان (تا چه رسد به بزرگسالان) روى اين مساله فوق العاده حساسيت دارند، و گاه مى‏شود سهل‏انگارى پدران و مادران و بر خورد كودكان به منظره‏هايى كه نمى‏بايست آن را ببينند سرچشمه انحرافات اخلاقى و گاه بيماريهاى روانى شده است. ما خود با افرادى بر خورد كرديم كه به اعتراف خودشان بر اثر بى توجهى پدران و مادران به اين امر و مشاهده آنان در حال آميزش جنسى يا مقدمات آن به مرحله‏اى از تحريك جنسى و عقده روانى رسيده بودند كه عداوت شديد پدر و مادر در سر حد قتل! در دل آنها پيدا شده بود، و خود آنها نيز شايد تا مرز انتحار پيش رفته بودند! اينجا است كه ارزش و عظمت اين حكم اسلامى آشكار مى‏شود كه مسائلى را كه دانشمندان امروز به آن رسيده‏اند از چهارده قرن پيش در احكام خود پيش- بينى كرده است.و نيز در همين جا لازم مى‏دانيم به پدران و مادران توصيه كنيم كه اين مسائل را جدى بگيرند، و فرزندان خود را عادت به گرفتن اجازه ورود بدهند، و همچنين از كارهاى ديگرى كه سبب تحريك فرزندان مى‏گردد از جمله خوابيدن زن و مرد در اطاقى كه بچّه‏هاى مميز مى‏خوابند تا آنجا كه امكان دارد پرهيز كنند، و بدانند اين امور از نظر تربيّتى فوق العاده در سرنوشت آنها مؤثر است(47)
جالب اينكه در حديثى از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مى‏خوانيم كه فرمودند:اياكم و ان يجامع الرجل امرأته و الصبى فى المهد ينظر اليهما:" مبادا در حالى كه كودكى در گهواره به شما مى‏نگرد آميزش جنسى كنيد"(48)تربيّت سالم يک نوجوان و جوان بايسته ها و مراقبت فراواني نياز دارد.از جمله اين بايسته ها دور نگه داشتن آن ها از محيط هايي است که زمينه ساز انحراف جنسي در آن ها مي شود.خوابيدن به صورت برهنه ،خوابيدن پسر و دختر با هم جنس يا جنس مخالف خود با يک روانداز،روبرو شدن با حرکات جنسي يا مقدمات زناشويي،شنيدن و مشاهده مسايل مربوط به روابط جنسي از جمله نکاتي است که در روايات مورد توجه قرار گرفته است.عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: لا يجامع الرّجل امرأته و لا جاريته و في البيت صبىّ فانّ ذلك ممّا يورث الزّنا.(49) امام صادق (ع) مي فرمود: موقعى كه در اطاق، كودكى حضور دارد مردان با زنان يا كنيزان خود نياميزند، زيرا اين عمل طفل را به راه بى‏عفّتى و زناكارى سوق مي دهد.قال ابو جعفر عليه السّلام: ايّاك و الجماع حيث يراك صبىّ بان يحسن ان يصف حالك.(50)امام باقر (ع) مي فرمود: بپرهيز از مواقعه در جايى كه كودك مميزى تو را مى‏بيند و رفتارت را آن چنان درك ميكند كه قادر است بخوبى براى ديگران توصيف و تشريح نمايد.قال علىّ عليه السّلام: مباشرة المرأة ابنتها اذا بلغت ستّ سنين شعبة من الزّنا.(51) على عليه السّلام فرمود: دست مالى كردن مادر به آلت دختر بچّه ي شش ساله خود يك قسم زنا محسوب است.بوسيدن، در آغوش گرفتن، روى زانو نشاندن، به عضو مخصوص طفل دست زدن، عواملى براى تهييج تمايل جنسى هستند. براى اينكه غريزه جنسى كودكان از شش سال ببالا در حال خمود و اختفاء بماند، اسلام در برنامه‏هاى تربيّتى خود اولياء اطفال را از اين اعمال بر حذر داشته است.(52) قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله : اذا بلغت الجارية ستّ سنين فلا يقبّلها الغلام و الغلام لا تقبّله المرأة اذا جاوز سبع سنين.(53)رسول اكرم ميفرمود: دختر بچّه شش ساله را، پسر بچّه نبوسد و همچنين زنها از بوسيدن پسر بچّه‏اى كه سنش از هفت سال تجاوز كرده است خوددارى كنند.عن ابى الحسن عليه السّلام قال: اذا اتت على الجارية ستّ سنين لم يجز ان يقبّلها رجل ليست هى بمحرم له و لا يضمّها اليه.(54)حضرت ابى الحسن (ع) فرموده است: وقتى دختر بچّه شش ساله شد مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد، و همچنين نمي تواند او را در آغوش بگيرد.عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: اذا بلغت الجارية ستّ سنين فلا ينبغى لك ان تقبّلها.(55)امام صادق (ع) به راوى حديث فرموده است: وقتى دختر بچّه به سن شش سالگى رسيد براى تو شايسته نيست او را ببوسى.و عنه عليه السّلام سأله احمد ابن النّعمان فقال عندى جويرية ليس بينى و بينها رحم و لها ستّ سنين. قال فلا تضعها في حجرك و لا تقبّله(56)احمد بن نعمان از امام (ع) سؤال ميكند كه دختر بچّه شش ساله‏اى نزد من است و با من محرم نيست. امام در جواب فرمود او را نبوس و در دامن خود قرار نده.قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: الصّبىّ و الصّبىّ، و الصّبىّ و الصّبيّة، و الصّبيّة و الصّبيّة يفرّق بينهم في المضاجع لعشر سنين.(57) رسول اكرم (ص) ميفرمود: بستر خواب پسر بچّه با پسر بچّه و پسر بچّه با دختر بچّه و دختر بچّه با دختر بچّه در سن ده سالگى بايد از هم جدا شود.عن الباقر عليه السّلام قال: يفرّق بين الغلمان و النّساء في المضاجع اذا بلغوا عشر سنين.(58) امام باقر (ع) مي فرمود: بايستى بستر خواب پسر بچّه ده ساله را از زنها جدا كنيد.عن ابن عمر قال قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله: فرّقوا بين اولادكم في المضاجع اذا بلغوا سبع سنين.(59)رسول اكرم ميفرمود: موقعى كه فرزندان شما هفت ساله شدند بستر خوابشان را از يك ديگر جدا كنيد.روى انّه يفرّق بين الصّبيان في المضاجع لستّ سنين.(60)در حديث ديگرى آمده است كه بستر خواب كودكان در شش سالگى از هم جدا مى‏شود.عن موسى بن جعفر قال قال علىّ عليه السّلام: مروا صبيانكم بالصّلاة اذا كانوا ابناء سبع سنين و فرّقوا بينهم في المضاجع اذا كانوا ابناء عشر سنين. (61)حضرت موسى بن جعفر از امام على - عليهما السّلام- نقل كرده است كه فرمود: در هفت سالگى فرزندان خود را به نماز واداريد و در ده سالگى بستر خواب آنها را از يك ديگر جدا كنيد.

4-6- به بچّه ها محبّت کنيم و آنها را دوست بداريم.
 

سرمنشآ بسياري از انحرافات در بين پسران و دختران جوان عدم رضايت از کانون محبّتي خانواده است.روابط پنهان، خانه گريزي،روي آوردن به مواد مخدر و مجالس گناه و بسياري از معضلات ديگر ريشه در عدم ارضاء حس دوستي براي جوان در کانون خانواده مي باشد.انسان ها کوچک و بزرگ ،مرد و زن همه تشنه محبّت و توجه ديگران هستند. يکي از حکمت هاي ازدواج و تشکيل خانواده به وجود آمدن يک کانون عاطفي براي گفتن و شنيدن ابراز محبّت هاست.امام ششم (عليه السّلام) از رسول خدا روايت مى كند :اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ.(62)فرزندانتان را دوست بداريد، و به آنان رحمت آوريد.بعضى از مردم علاقه چندانى به كودكان خود نشان نمى دهند، يا اگر علاقه دارند اظهار نمى كنند، و در رفتار با آنان خشن و تند، و سخت گيرند، اينان بدانند كه با اين روش، كه روشى غيرانسانى و اسلامى است خود را از رحمت حق محروم مى كنند.امام صادق (عليه السّلام) فرمود :اِنَّ اللّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ . (63)همانا خداوند به بنده اش محض شدت عشقش به فرزندانشان رحم مى كند.امام هفتم (عليه السّلام) فرمود :.اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ يَغْضِبُ لِشَيْء كَغَضَبِهِ لِلنِّساءِ وَ الصِّبْيانِ.(64)خداوند بزرگ، به چيزى مانند خشمش به نفع زنان و كودكان خشم نمى گيرد.خشم حق محصول بى وفائى و بدرفتارى مردان نسبت به خانواده است.
 

4-7- آن ها را ببوسيم و در آغوش بگيريم.
 

فتال نيشابورى كه از دانشمندان بزرگ شيعه است در كتاب باارزش روضة الواعظين از معصوم روايت مى كند :
اَكْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِكُمْ فَاِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَة دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ مَسيرَةَ خَمْسِمِأَةِ عام.(65)
فرزندان خود را زياد ببوسيد، كه به هر بوسيدنى درجه اى در بهشت نصيب شما مى شود، درجه اى كه طول مسير آن پانصد سال راه است.مردى به محضر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) آمد و گفت : تاكنون فرزندم را نبوسيده ام.حضرت فرمود : همانا كه اين مرد اهل آتش جهنّم است.در اين زمينه فرقى بين دختر و پسر نيست، دختر و پسر عنايت خدا، و هر دو فرزند انسانند، آنان كه دختردار مى شوند، و به اين خاطر چهره درهم مى كشند، روحيّه اى همانند روحيّه اعراب زمان جاهليت دارند، و وجودشان آلوده به حماقت است.
 

4-8- براي آن ها نام نيکو انتخاب کنيم.
 

پيامبر خدا (ص) فرمود: حقّ فرزند بر پدر سه چيز است: نام نيكو بر او بگذارد، و نوشتن به او بياموزد، و هر گاه بالغ شد براى او همسر بگيرد(66)امام رضا عليه السّلام مي فرمودند:سمّه باحسن الاسماء و كنّه باحسن الكنى.(67)فرزند خود را به بهترين اسم و كنيه نامگذارى كن.عن ابن عمر انّ ابنة لعمر كانت يقال لها عاصية فسمّاها رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله جميلة.(68)عمر دخترى داشت كه نامش «عاصيه» بود يعنى گناهكار و رسول اكرم (ص) آن اسم را تغيير داد و او را «جميله» يعنى زيبا، نامگذارى كرد.عن جعفر بن محمّد عن ابيه عليهما السّلام: انّ رسول اللَّه كان يغيّر الاسماء القبيحة في الرّجال و البلدان.(69)امام صادق عليه السّلام فرمودند:رسول اكرم اسماء قبيح مردم و بلاد را تغيير مي داد.
 

4-9-نام آن ها را کامل و درست بگوييم.
 

خداوند در قرآن انسان ها از دادن لقب زشت به همديگر باز داشته است.ولاتنابزوا بالالقاب (70)و با القاب زشت و ناپسند ياد نكنيد.در حديث کساء حضرت زهرا سلام الله عليها بچّه هايش را اين گونه صدا مي زند."يا قرة عيني و يا ثمرة فؤادي"(71)اي نور چشمم و اي ميوه دلم.چه زيباست که ما نيز به پيروي از اهل بيت عليهم السّلام فرزندانمان را به نيکوترين شکل صدا بزنيم.علي جان-مريم خانم-گل پسرم-دختر نازم-فدات بشم-قربونت برم.....

4-10- با آنها حرف بزنيم
 

حرف زدن و گپ زدن با ديگران پيام هاي زيادي دارد.علاقه داشتن به مخاطب- اهمّيّت او در شنيدن حرف هاي متکلم –قبول داشتن تکيه گاه محبّتي بودن مخاطب و... در سخن گفتن با بچّه ها نه تنها مي توان به ارضاء نياز محبّتي آنها پاسخ گفت ،بلکه مي توان به درد دل ها و دغدغه هاي آنها نيز پي برده و به حل آنها پرداخت.در ارتباط کلامي با فرزندان قوه بيان و سخن گفتن آنها ارتقا يافته و مي توان او را با مسايل زندگي و داستان ها و مثل هاي زيبا آشنا کرد.مقام معظم رهبري در مورد مادرشان مي فرمايند: مادرم يك خانم بسيار فهميده ، باسواد، كتابخوان ، دارى ذوق شعرى و هنرى ، حافظ شناس البته حافظ شناس كه مى گويم ، نه به معناى علمى و اينها به معناى ماءيوس بودن با ديوان حافظ با قرآن كاملا آشنا بود و صداى خوشى هم داشت .ما وقتى بچّه بوديم ، همه مى نشستيم و مادرم قرآن مى خواند؛ خيلى هم قرآن را شيرين و قشنگ مى خواند. ماها دورش جمع مى شديم و براى ما به مناسبت ، آيه هايى را كه در مورد زندگى پيامبران هست ؛ مى گفت : من خودم اولين بار زندگى حضرت موسى ، زندگى حضرت ابراهيم و بعضى پيامبران ديگر را از مادرم به اين مناسبت شنيدم . قرآن كه مى خواند، به اين جا كه مى رسيد، بنا مى كرد به شرح دادن . بعضى از شعرهاى حافظ كه الان هنوز يادم است بعد از سنين نزديك شصت سالگى از شعرهايى است كه آن وقت از مادرم شنيدم ؛ از جمله ، اين يك بيت يادم است :
سحر چون خسرو خاور علم در كوه ساران زد
به دست مرحمت يارم در اميدواران زد
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
غرض ، خانمى بود خيلى مهربان ، خيلى فهميده و فرزندانش را هم البته همه مادران دوست مى داشت و رعايت آنها را مى كرد.مادرم خيلى خوش برخورد بود، (72)
 

4-11- صداي آنها را بشنويم.
 

چه بسيار پدر ومادر هايي که آن قدر غرق صحبت هاي دوستانه و خانوادگي،فيلم و تلويزيون يا دغدغه هاي روزمره مي شوند که به هيچ وجه متوجه حرف ها،دردل ها و شادي و غصه هاي فرزندشان نمي شوند.بابا من امروز 20 گرفتم...من امروز تشويق شدم...امروز معلم از من درس نپرسيد....امروز هم شاگرديم مداد نو خريده بود...امروز در مدرسه مرا اذيت کردند...
مي گويند فردي در گيشه سينما کار مي کرده است.وقتي به منزل آمد پسرش با نشاط به سوي او دويد تا کارنامه اش را به بابا نشان دهد.بابا کارنامه را گرفت و پاره کرد...اين نشان مي دهد او هنوز از سر کار برنگشته بود. وقتي من گوش شنيدن سخنان او را ندارم پس بايد به دنبال ديگري بگردد.
4-12- در مشکلات با آن ها همدرد شويم.
بسياري اوقات بچّه ها از ما راه حل يا تشويق و تنبيه نمي خواهند.بلکه از ما انتظار هم زباني و هم دردي دارند.مامان بابا ...من امروز امتحانم را خوب ندادم!چگونه بايد جواب او را بدهيم؟خوب معلومه!خوب بايد درست را مي خوندي....بله!هر که به جا درس کاتون ببينه سزايش همين است....نکنه من بايد به جايت امتحان مي دادم....اين ها راه حل هايي است که خودش نيز مي داند.گفتن اين جملات گوينده را ارضاء مي کند اما اثري براي کودک ندارد. در اين مواقع بايد با مخاطب همراه و همدرد شد.حتما امتحانش خيلي سخت بوده...نکنه سؤالات را بد نوشته بودند....نکنه هواي کلاس خيلي سرد بوده...شايد خودکارت وسط امتحان تمام شد...و بعد از همدردي بسياري از مواقع خودش اعتراف مي کند که کوتاهي کرده است.
 

4-13- کتکشان نزده و با آنها قهر نکنيم.
 

کودکان خيلي نازک دل و زود رنجند.تنبيه هر فرد اگر متناسب با زشتي کار او نباشد و يا بيش از تحمل فرد باشد ظلم است.کتک زدن بچّه ها علاوه بر آنکه منع شرعي دارد و در بعضي موارد منجر به ديه مي شود از نظر اخلاقي نيز اثر بدي بر آنها دارد.به اين روايت توجه کنيد:قَالَ بَعْضُهُمْ شَكَوْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ابْناً لِي فَقَالَ لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِلْ.(73)فردي نزد امام موسي کاظم عليه السّلام از فرزند ابراز شکوايه کرد.امام فرمودند:او را نزن.با او قهر کن اما اين قهر را طولاني نکن.
4-14- تشويقشان کرده و به آن ها هديّه بدهيم.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :"كسى كه به بازار مى رود و براى عيالش تحفه مى خرد، مانند كسى است كه در خانه مستمندان صدقه مى برد، او بايد تحفه خريده شده را وقتى به خانه برد ابتدا به دخترانش بدهد، زيرا هركس دخترش را خوشحال كند چنان است كه بنده اى از نسل اسماعيل آزاد كرده، و هركس ديده پسرش را با بردن تحفه روشن كند، گويا از ترس خدا اشك ريخته، و كسى كه از ترس خدا گريه كند حضرت حق او را وارد بهشت هاى پرنعمت كند."(74)
4-15- با آن ها مهرباني و مدارا کنيم.
يك روز پيامبر اعظم اسلام صلى اللَّه عليه و آله با گروهى مشغول نماز بود. امام حسين عليه السّلام كه كودكى بود پهلوى آن حضرت بود،هر گاه كه رسول خدا بسجده ميرفت امام حسين مى‏آمد و بر پشت مقدس آن بزرگوار سوار مى‏شد و پاهاى خود را حركت ميداد و ميگفت: "حل حل ".وقتى پيغمبر اكرم ميخواست سر از سجده بر دارد امام حسين را ميگرفت و در پهلوى خود مى‏نشانيد. موقعى كه رسول خدا بسجده ميرفت امام حسين نيز بر پشت مبارك آن حضرت سوار ميشد و ميگفت: حل حل. امام حسين اين عمل را همچنان انجام ميداد تا پيامبر خدا از نماز فراغت حاصل نمود.شخص يهودى گفت: يا محمّد! شما با كودكان عملى انجام ميدهيد كه ما انجام نميدهيم.پيغمبر اعظم فرمود: اگر بخدا و رسول ايمان آورده باشيد بايد به كودكان ترحم كنيد.يهودى گفت: من به خدا و رسول ايمان مياورم. وقتى آن يهودى كرامت و عظمت رسول خدا را ديد اسلام آورد.(75)
4-16- با دين ،الگوهاي ديني و آداب الهي آشنايشان کنيم.
خداوند در بين مخلوقاتش انسان هايي را به عنوان الگوي شخصيّتي و کمال بشري قرار داده است.انسان هاي کاملي که چراغ راه سعادت بشريت و در بالاترين نقطه بندگي خداوند قرار دارند.کودکان گمشده آرزوهاي خود را در افراد جستجو مي کنند. اگر ما نتوانيم الگوهاي مناسب را به آنها معرفي کنيم ،آنها به سمت الگوهاي کاذب سينمايي و کارتوني کشيده خواهند شد و به ناچار در کنار ارتباطعاطفه و نزديک با اين شخصيّت ها ، به الگوگيري از آنها دچار مي شوند.قوه ي تشخيص کودکان به آن اندازه نيست که بتوانند در اين بازتاب شخصيّتي زشتي هاي افراد را دفع کنند. از جمله مسايلي که به وفور در ماهيت فيلم ها و کارتون هاي جديد به چشم مي خورد، خشونت هاي سينمايي،ظرافت هاي محبّتي و جنسي ،شوخي هاي رکيک ،جملات زننده و نکات زشت اخلاقي ديگر است که توسط گوش و چشم کودکان دريافت مي شود و بدون هيچ گونه تحليلي در رفتار آنها بروز مي کند. پدران و مادران وظيفه دارند علاوه بر آنکه کودک را از اين گونه مسايل دور نگه مي دارند،با شيوه هاي جذاب ديگر آنها را با الگوهاي اصيل ديني و ملي که روحيه محبّت و کمک به ديگران،شجاعت و دلاوري،مبارزه با ظلم وبدي و احترام به ديگران را در او زنده مي کنند آشنا سازند.روايت شده است كه پيامبر (ص) به برخى از كودكان نگاه كرد و فرمود: واى به حال فرزندان آخر الزّمان از پدرانشان! گفتند: اى پيامبر خدا! از پدران مشرك آنان؟ فرمود: نه، از پدران مؤمنشان كه هيچ يك از واجبات را به آنان نمى‏آموزند، و اگر فرزندانشان خود، چيزى فرا گيرند آنان را از اين كار باز مى‏دارند و به متاع اندك دنيا از آن خشنودند. من از آنان بيزارم و آنان نيز از من بيزار خواهند بود.(76) در سيره تربيّتي حضرت زهرا سلام الله عليها روايت شده است که ايشان از همان دوران کودکي فرزندانشان آن ها را با ولايت علي عليه السّلام و شب زنده داري و به ياد مردم بودن آشنا مي کند . در روايتي مي خوانيم: فاطمه سلام الله عليها با فرزندش حسن بازي مي کرد و اين اشعار را براي او مي خواند:
أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ
وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‏
وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ
وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن
تو شبيه پدرت علي هستي-(پس)از ريسمان را از گردن حق بگشا.عبادت کن خدايي را که بر تو منت و عطا دارد-و با انسان هاي کينه توز و بد خواه دوستي مکن(77)در کتاب شريف مفاتيح الجنان در عظمت شب زنده داري در شب بيست و سوم ماه مبارک رمضان به سيره اي از حضرت زهرا سلام الله اشاره مي کنند که: حضرت فاطمه صلوات الله عليها نمى‏گذاشت در اين شب احدى از اهلش بخوابد و علاج مى‏فرمود خواب آنها را به كمى طعام و مهيا مى‏كرد آنها را براى احياء آن شب از روز يعنى امر مى‏فرمود كه روز را خواب و استراحت كنند كه شب خوابشان نبرد و احيا بدارند و مى‏فرمود كه محروم كسى است كه از خير امشب محروم بماند.روايت زير روايتي است که با توجه به اسامي سندش مي توان فهميد فضيلتي که دراين روايت براي حضرت زهرا سلام الله عليها نقل مي شود، از جمله فضايل عظيم آن بانوي بزرگوار است که زبانزد خاندان عصمت و طهارت عليهم السّلام بوده است." و روي عن جعفر بن محمّد ع عن أبيه عن علي بن الحسين عن فاطمة الصغرى عن الحسين بن علي عن أخيه الحسن بن علي بن أبي طالب ع قال رأيت أمي فاطمة ع قامت في محرابها ليلة جمعة فلم تزل راكعة و ساجدة حتى انفجر عمود الصبح و سمعتها تدعو للمؤمنين و المؤمنات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشي‏ء فقلت لها يا أماه لم لا تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك فقالت يا بني الجار ثم الدار "(78) امام جعفر صادق عليه السّلام از پدرش امام باقر عليه السّلام و ايشان از پدرشان امام زين العابدين نقل کردند که فاطمه صغري از امام حسين عليه السّلام شنيد که امام حسن مجتبي عليه السّلام فرمود:شب جمعه اي ديدم مادرم فاطمه سلام الله عليها تا به صبح مشغول رکوع و سجود در محراب عبادتش بود.شنيدم که ايشان براي همه مردان و زنان مومن بسياردعا مي کرد و آن ها را به اسم ياد مي نمود . اما براي خودش دعايي نکرد.(برايم سوال پيش آمد که چرا مادر خودش را دعا نمي کند؟)گفتم: مادر ! چرا آن گونه که براي ديگران دعا مي کني براي خودت دعا نمي کني ؟ حضرت فرمودند: فرزندم اول همسايه بعد خانه.به راستي آيا فرزندي که با اين فکر بزرگ مي شود - که بايد ديگران بر خود ترجيح داد- به مرز تجاوز به حقوق ديگران مي رسد ؟يا شخص کريم و با سخاوتي مي شود که هر مستمندي با ورود به شهر مدينه ابتدا سراغ خانه او را مي گيرد.کسي که بارها اموالش را در راه خداوند بخشيد و بارها با پاي پياده به حج رفت.عبد اللَّه بن فضاله گويد : از امام پنجم يا ششم شنيدم مي فرمود چون پسر بچّه سه سالش شد به او هفت بار تلقين كنند « لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ ‏» ، و او را واگذارند تا سه سال و هفت ماه و ده روز و باو تلقين كنند « محمّد رَسُولُ اللَّهِ» (هفت بار ) و او را گذارند تا چهار ساله شود و هفت بار «صلى اللَّه على محمّد» به او تلقين كنند و او را واگذارند تا پنج ساله شود و از او پرسند كدام دست راست تو است و كدام چپ چون آن را بداند به سوى قبله‏اش وادارند و به او گويند سجده كند و او را واگذارند تا شش ساله شود و چون شش سالش تمام شود به نمازش وادارند و ركوع و سجود به او آموزند و نگذارند تا هفت سالش تمام شود و سپس به او گويند روى و دستت را بشوى و چون شست، بگذارند نه سالش تمام شود و پس از اتمام نه سال وضوء به او آموزند و اگر مسامحه كند ، او را براى ياد گرفتن آن تنبيه کنند و دستور نمازش دهند و براى آن او را بزنند و چون وضوء و نماز آموخت خدا او را و پدر و مادرش را بيامرزد (79)در صورت کوتاهي پدران و مادران در تربيّت فرزندان،گرگ هاي فراواني هستند که براي آن ها دام گسترانده اند.از فرقه هاي ملحد و داراي انحرافات ديني و سياسي گرفته تا گروه هاي ضد اخلاقي و شيطاني که تعداد آن ها بي شمار است.از امام صادق عليه السّلام نقل شده است که فرمودند:
عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا(80)
به كودكان خود چيزى بياموزيد كه خدا آن‏ها را بدان سود دهد مبادا طائفه مرجئه عقيده خود را به آن ها تحميل كنند.وجود فرقه هايي مانند مرجئه و خوارج و صوفي ها و ...،در عصر حاضر تبديل به ده ها فرقه ي بزرگ تر ديگر شده است که با پيشرفت تکنولوژي و ابزار ارتباطي ماهواره و اينترنت با حجم بيشتري در حال فعّاليّت بر عليه فرزندان ما هستند.
نکته ي مهمّ:
تربيّت، سير راهي با شروع و آغازي مشخص است که بايد با صبر و حوصله مربي همراه باشد تا به نتيجه برسد.هر گونه ناشکيبايي و يا خستگي از اين کار ، چه بسا تمام زحمات مربي را از بين ببرد. رسول اكرم فرمود : رحم اللَّه من اعان ولده على برّه. قال قلت كيف يعينه على برّه؟ قال يقبل ميسوره و يتجاوز عن معسوره و لا يرهقه و لا يخرق به. (81)خداى رحمت كند كسى را كه در نيكى و نيكوكارى به فرزند خويش كمك كند. راوى حديث پرسيد: چگونه فرزند خود را در نيكى يارى نمايد؟ حضرت در جواب چهار دستور داد:آنچه را كه كودك در قوه و قدرت داشته و انجام داده است از او قبول كند.آنچه انجام آن براى كودك سنگين و طاقت‏فرسا است از او نخواهد. او را به گناه و طغيان وادار نكند.به او دروغ نگويد، و در برابر او مرتكب اعمال احمقانه نشود.
 

4-17- هم بازي آن ها شويم.
 

قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله: من كان عنده صبىّ فليتصاب له.(82) رسول اكرم (ص) ميفرمود: کسي که داراي فرزند است بايد در تربيّت و پرورش او با اخلاق کودکانه اقدام کند.شايد براي ترجمه کامل تر اين روايت مي توان اين بيت را آورد که :چون سر و کارت با کودک فتاد-راه و رسم کودکي بايد نهاد عن الاصبغ قال قال امير المؤمنين عليه السّلام: من كان له ولد صبا.(83) على (ع) فرموده است: كسى كه كودكى دارد بايد در راه تربيّت او خود را تا سر حدّ طفوليت و كودكى تنزّل دهد.قال صلّى اللَّه عليه و آله: رحم اللَّه عبدا اعان ولده على برّه بالاحسان اليه و التّألّف له و تعليمه و تأديبه.(84) رحمت خداوند بر پدرى كه در راه نيكى و نيكوكارى بفرزند خود كمك كند، باو احسان نمايد، و مانند كودكى، رفيق دوران كودكى وى باشد، او را عالم و مؤدّب بار آورد.بازى پدر و مادر با فرزند مانند لباس نو و كفش قشنگ و اسباب بازى، مايه مسرت و شادمانى كودك است. در اسلام مسرور كردن كودك از عبادت است. كارهاى اطفال در موقع بازى كردن و همچنين سخنانى كه ميگويند حاكى از طرز فكر و روحيّه كودكان و نشان دهنده درجه شخصيّت روانى آنان است. بزرگسالان ميتوانند در ضمن بازى با كودكان به درجه هوش و مراتب لياقت معنوى آنها نيز پى ببرند.عن ابى رافع قال: كنت ألاعب الحسن بن على عليهما السّلام و هو صبىّ بالمداحى. فاذا اصاب مدحاتى مدحاته قلت احملنى. فيقول و يحك! أ تركب ظهرا حمله رسول اللَّه (ص) فاتركه. فاذا اصاب مدحاته مدحاتى قلت لا احملك كما لا تحملنى. فيقول او ما ترضى ان تحمل بدنا حمله رسول اللَّه (ص) فاحمله.ابو رافع با حضرت حسن عليه السّلام، كه كودك خردسالى بود، با چنين قرار بازى که هر کدام بر پشت هم سوار شوند بازي را شروع كردند، وقتى نوبت سوارى به ابو رافع مي رسيد حضرت مجتبى عليه السّلام به او مي گفت: عجب دارم از تو كه مي خواهى بر دوش كسى سوار شوى كه پيغمبر او را بر دوش خود سوار مي كرد.وقتى دوباره نوبت سوارى امام حسن عليه السّلام مي شد ابو رافع مي گفت: همان طور كه تو به من سوارى ندادى من هم تو را بر دوش خود سوار نمي كنم.حضرت به او مي فرمود: آيا ميل ندارى كسى را كه پيغمبر به دوش خود مي نشاند بر دوشت سوار كنى؟ ناچار ابو رافع طفل را بر دوش خود سوار ميكرد.(85)
غريزه بازى در كودك‏(86)
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام: الغلام يلعب سبع سنين و يتعلّم الكتاب سبع سنين و يتعلّم الحلال و الحرام سبع سنين.(87) امام صادق عليه السّلام ميفرمود: طفل هفت سال بازى كند، هفت سال خواندن و نوشتن بياموزد، هفت سال مقررات زندگى و حلال و حرام قانونى را ياد بگيرد.قَالَ الصَّادِقُ ع دَعِ ابْنَكَ يَلْعَبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعَ سِنِينَ....(88)همچنين امام صادق عليه السّلام فرمودند:فرزندت را 7 سال آسوده بگذار تا بازي کند.تا 7 سال نيز به او آداب ديني را بياموز و 7 سال او را در کنار خودت ملزم به نيکي ها کن.....
يكى از فوائد بازى كردن تمرين استقلال اراده و احياء حس ابتكار است. موقعى كه طفل روى خاك ها چاه مي كند، وقتى دست به كار بنائى شده اطاقك مي سازد تمام دستگاه فكرش مانند يك مهندس ساختمان، كار مي كند و از موفقيتهاى خود لذّت مي برد. موقعى كه در وسط كار، با مانع برخورد مي كند، چاه فرو مي ريزد يا اطاقك خراب مى‏شود، به فكر چاره‏جوئى مى‏افتد و همه اين كارها به رشد فكر و بروز شخصيّت او كمك مي كند.
 

4-18-وسيله ي ازدواج فرزندانمان را فراهم کنيم.
 

از جمله وظايف والدين فراهم کردن زمينه ازدواج براي جوانان است. ازدواج باعث دوري از زنا و محکم شدن ريشه هاي ايمان است.رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است: اى جوان ازدواج كن و از زنا بپرهيز كه زنا ريشه‏هاى ايمان را از دلت برمي كند.(89)آيات و روايات در ضمن تشويق جوانان به ازدواج،بخشي از خطاب خود را به سوي والدين و حاکمان و خيّرين جامعه قرار مي دهد و مي فرمايد: وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ(90)مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر فقير و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نياز مى‏سازد، خداوند واسع و آگاه است. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: تزوّجوا، و زوّجوا؛ ألا! فمن حظّ امرئ مسلم إنفاق قيمة أيّمة. و ما من شى‏ء أحبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ، من بيت يعمر في الإسلام بالنّكاح. و ما من شي‏ء أبغض إلى اللَّه عزّ و جلّ، من بيت يخرب في الإسلام بالفرقة- يعني الطّلاق.(91) همسر اختيار كنيد، و وسايل همسرى ديگران را فراهم آوريد، و بدانيد كه از خوشبختى فرد مسلمان، پرداختن هزينه ازدواج زن بى‏شوهر است. و هيچ چيز را خداى بزرگ- در اسلام- بيش از خانه‏اى دوست ندارد كه با ازدواج آبادان شود. و هيچ‏ خانه‏اى بيش از آن مورد بغض خداى بزرگ نيست در اسلام كه با جدايى زن و شوهر از يك ديگر- يعنى با طلاق- ويران شود.در روايتي ديگر امام علي عليه السّلام مي فرمايند: أفضل الشّفاعات أن يشفع بين اثنين في نكاح حتّى يجمع اللَّه بينهما.(92)بهترين ميانجي گري ها آن است كه ميانجي گرى در ازدواج دو نفر باشد.امام صادق عليه السّلام فرمودند: من زوّج أعزبا كان ممّن ينظر اللَّه عزّ و جلّ إليه يوم القيامة.(93) هر كس عزبى را به همسرى برساند، از جمله كسانى است كه خداى بزرگ در روز قيامت به او نظر خواهد كرد. هم چنين پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: سه كار را نبايد تأخير انداخت: نماز اول وقت، دفن ميت، و تزويج پسر و دخترى كه همسر مناسب يافته‏اند.(94)پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: حقّ فرزند بر پدر سه چيز است: نام نيكو بر او بگذارد، و نوشتن به او بياموزد، و هر گاه بالغ شد براى او همسر بگيرد. (95)نکته:اين توصيه نه تنها در مورد پسران بلکه با همين بيان شديد در مورد شوهر دادن دختران نيز مورد توجه دين قرار گرفته است.حضرت امام خميني مي فرمايند:مستحبّ است در شوهر دادن دخترى كه بالغه است يعنى مكلّف شده عجله كنند، حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: «يكى از سعادتهاى مرد آن است كه دخترش در خانه او حيض نبيند.(96)در رساله آيت الله مکارم شيرازي مي خوانيم: مستحبّ است در شوهر دادن دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده تعجيل كنند،همچنين در مورد زن دادن به پسرانى كه نياز به همسر دارند.(97)امام صادق عليه السّلام فرمودند : خداوند در مورد آن چه انسان ها به آن نياز دارند کوتاهي نکرده و همه ي آن ها را به پيامبر آموخت. روزى رسول اكرم (صلي الله عليه و آله)به منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَانِي عَنِ اللَّطِيفِ الْخَبِيرِ فَقَالَ إِنَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا أَدْرَكَ ثَمَرُهُ فَلَمْ يُجْتَنَى أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ الرِّيَاحُ وَ كَذَلِكَ الْأَبْكَارُ إِذَا أَدْرَكْنَ مَا يُدْرِكُ النِّسَاءُ فَلَيْسَ لَهُنَّ دَوَاءٌ إِلَّا الْبُعُولَةُ وَ إِلَّا لَمْ يُؤْمَنْ عَلَيْهِنَّ الْفَسَادُ لِأَنَّهُنَّ بَشَرٌ قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ نُزَوِّجُ فَقَالَ الْأَكْفَاءَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَكْفَاءُ فَقَالَ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْضٍ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْض(98)
اى مردم، جبرئيل از پيشگاه الهى نزد من آمد و گفت دختران بكر مانند ميوه درختند، موقعى كه مي رسد اگر چيده نشود اشعه آفتاب فاسدش ميكند و وزش باد آن را پراكنده مي سازد. همچنين دختران وقتى به حدّ بلوغ رسيدند و مانند زنان در خويشتن تمايل جنسى احساس نمودند داروئى جز شوهر ندارند و اگر همسر نگيرند از فساد ايمن نيستند چه آن كه بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نيست.

4-19-جز لقمه حلال به آن ها ندهيم.
 

از جمله آثار شگفت اين عالم ، اثر غذاي حلال و حرام بر زندگي انسان هاست.در مورد غذايي که مورد استفاده قرار مي گيرد بايد دو پاکي رعايت شود.پاکي ظاهري و پاکي باطني.اگر ظاهر غذايي آلوده باشد،جسم را به بيماري مي کشاند و وقتي باطن غذا آلوده شد،باعث کدورت و آلودگي باطن انسان مي شود.از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: هر كه مستجاب شدن دعايش او را شادمان مى‏كند بايد كسب خود را پاكيزه گرداند. و فرمود: نخوردن يك لقمه حرام، نزد خدا محبوبتر از دو هزار ركعت نماز مستحبّ است(99)رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : خداوند فرموده :مَنْ لَمْ يُبالِ مِنْ اَيِّ باب اكْتَسَبَ الدّينارَ وَ الدِّرْهَمَ لَمْ أُبالِ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنْ اَيِّ اَبْوابِ النّارِ اَدْخَلْتُهُ.(100)كسى كه در كسب مال پروا ندارد، از كجا مى آورد، من در قيامت پروا ندارم كه از كدام در او را وارد آتش كنم!مَنْ كَسَبَ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ اَفْقَرَهُ اللهُ.(101)كسى كه از غير حلال به كسب مال برخيزد، خداوند او را دچار فقر مى كند.مَنِ اكْتَسَبَ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ كانَ زادُهُ اِلَى النّارِ.كسى كه از غير حلال كسب مال كند، آن مال توشه او به سوى جهنّم است.اميرالمؤمنين (عليه السّلام) فرمود :شَرُّ الاَْمْوالِ ما لَمْ يَخْرُجْ مِنْهُ حَقُّ اللهِ سُبْحانَهُ.بدترين اموال آن مالى است كه حق خدا (خمس و زکات و ...) از آن خارج نشده باشد.ثروتى كه زكات، خمس، حق سائل، حق محروم، و ديگر حقوق شرعى آن پرداخت نشده، حلال مخلوط به حرام است، و تصرف در آن جايز نيست، و خوراندن حرام يا حلال مخلوط به حرام به زن و بچّه و ديگران خود معصيتى غير از معصيت به دست آوردن حرام، يا حبس حقوق واجبه است.قرآن کريم در سوره تحريم مي فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (102) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگ ها است نگاه داريد، آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سخت گيرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمى‏كنند و دستورات او را دقيقا اجرا مى‏نمايند.در اين آيه به خوبي به اين نکته اشاره است که ما نه تنها نسبت به مراقبت خود،بلکه نسبت به اطرافيّان خود نيز وظيفه داريم که آن ها را از عذاب دوزخ حفظ کنيم.

پي نوشت ها :
 

1. أمالي الصدوق371 ، المجلس التاسع و الخمسون‏
2. مكارم الأخلاق222 ، في فضل الأولاد،ص218
3. مستدرك‏الوسائل 15/ 164 ، 59،باب استحباب ترك الصبي سبع سنين
4. التحريم/ 6
5 . الصحيفة السجادية ،120 (25)(و كان من دعائه عليه السلام لولده عليهم السلام)
6. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج‏58 ،187،باب44 حقيقة الرؤيا و تعبيرها و فضل الرؤيا الصادقة و علتها و علة الكاذبة،ص 151
7. شكوهى، غلامحسين؛ تعليم و تربيت و مراحل آن، ص6
8. امينى، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيت، ص 14
9. أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص99
10. المفردات في غريب القرآن، ص 336
11. كاردان، علي محمد؛ معنى و حدود علوم تربيتى. ص15
12. شعراء
13. سيف، على اكبر، روان‏شناسى پرورشى، ص1
14. تلخيص براى توضيح بيشتر ر.ك به فصلنامه حوزه و دانشگاه سال دوم شماره پنجم، رابطه اخلاق و تربيت.
15. شهاب الأخبار، ص 309 ،الباب الرابع‏
16. نهج البلاغة ص 393، 31 و من‏ وصيته وصية له ع للحسن بن علي ع كتبها إليه بحاضرين عند انصرافه من صفين ، ص 391
17. الخصال ج‏2 ، 614
18. تفسير نمونه، ج‏2، ص 141
19. بقره/ 221
20. نور/ 3
21. تحف العقول-ترجمه حسن زاده 581
22. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏14، ص 193
23. شهاب الأخبار،ص 309
24. الحديت،روايات تربيتى ج‏1،184
25. اخلاق در خانواده و تربيت فرزند،سيد محمد نجفى يزدى
26. من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى ج‏5، 141
27. نظام خانواده در اسلام
28. مكارم الأخلاق،ترجمه مير باقرى، ج‏1، 398 فصل چهارم(در آداب زفاف و آميزش و غير از آن)، ص 398
29. مستدرک الوسايل حديث 16545
30. مستدرک،حديث 16551
31. مستدرک،حديث 16554
32. مستدرک ،حديث16564
33. رساله عمليه،[مسأله 450 چند چيز بر حائض حرام است‏]
مسأله 450 چند چيز بر حائض حرام است: اول: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود ...دوم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است سوم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن ، اگر چه به مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد ، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه‏گاه را هم داخل نكند و در دبر زن حائض، وطى كردن، كراهت شديده دارد.
34. إرشاد القلوب إلى الصواب،ج‏1 ، 175 الباب الحادي و الخمسون في أخبار عن النبي ص و الأئمة الأطهار
35. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏63، 177باب 8 التفاح و السفرجل و الكمثرى و أنواعها و منافعها
36. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏63 ، 444 باب 24 مضغ الكندر و العلك و اللبان و أكلها
37. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏63 ، 135 باب 3 التمر و فضله و أنواعه
38. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏63 ، 135 باب 3 التمر و فضله و أنواعه
39. من لا يحضره الفقيه، ج‏3 ، 553 باب النوادر، ص551
40. اصول کافي ج 6 صفحه 45،حديث 12
41. اصول کافي ج 6 صفحه 45،حديث 10
42. وسائل الشيعة،ج‏21،467،78 باب كراهة استرضاع الحمقاء و العمشاء
43. بحار الأنوار،ج‏100،324 و الكافي ج‏6 ، 44 باب من يكره لبنه و من لا يكره
44. وسايل ، باب 11 الرضاع و أحكامه
45 . بحار الأنوار ج‏100، 324 باب 11 الرضاع و أحكامه
46 . وسيلة النجاة (مع حواشي الإمام) 726 (مسألة 8): يستحب أن يختار لرضاع الأولاد، المسلمة العاقلة العفيفة الوضيئة ذات الأوصاف الحسنة
47. تفسير نمونه، ج‏14، ص: 546
48. نقل روايي تفسير نمونه از : بحار الانوار جلد 103 صفحه 295.
49. الحديت،روايات تربيتى ج‏3 ،90 بستر خواب كودكان
50. الحديت،روايات تربيتى ج‏3 ، 90 بستر خواب كودكان
51. مكارم الأخلاق ، ص 223
52. روايات تربيتي ج3 ، ص 90
53. الحديت،روايات تربيتى، ج‏3، ص 89
54. همان
55. همان
56. همان
57. الحديت،روايات تربيتى، ج‏3، ص 90
58 . الحديت،روايات تربيتى، ج‏3، ص 90
59. همان
60. همان
61. همان
62. من لا يحضره الفقيه ج‏3، 483 باب فضل الأولاد
63. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى 440 ،132 حب الولد دوست داشتن فرزند
64. الحديت،روايات تربيتى ج‏1 ، 101ورع اجتناب از گناه
65. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين ج‏2 ، 369 فصل في ذكر حق الولد على الوالد
66. مستدرك الوسائل 2، 25 البحار 74، 80
67. الحديت،روايات تربيتى ج‏1 ،192تغيير نام
68. الحديت،روايات تربيتى ج‏1،192تغيير نام
69. الحديت،روايات تربيتى ج‏1، 192تغيير نام
70. حجرات/ 11
71. مفاتيح الجنان،حديث کساء
72. صدرى مازندرانى ،حسن،گلهاى باغ خاطره (110 خاطره و حكايت جالب و شنيدنى از مقام معظم رهبري)
73. عدة الداعي و نجاح الساعي ،ص89
74. مكارم الأخلاق،ترجمه مير باقرى ج‏1،ص 424
75. زندگانى حضرت زهرا عليها السلام(نجفى)،ص 331 بخش دوازدهم در باره فضائل و مناقب و امامت حضرت حسين ع
76. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى،445
77. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏43،ص 286، باب 12 فضائلهما و مناقبهما و النصوص عليهما صلوات الله عليهما ص26
78. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى200 ،44 عبادتها عليها السلام (عبادت فاطمه عليها سلام الله)
79. امالى شيخ صدوق،ترجمه كمره‏اى متن 391 مجلس شصت و يكم‏
80. الخصال ج‏2،614
81. الحديت،روايات تربيتى ج‏2،351
82. الحديت،روايات تربيتى ج‏3، 70 بازى با كودك
83. همان
84. همان
85. الحديت،روايات تربيتى، ج‏3، ص 72
86. برگرفته از کتاب روايات تربيتي،فلسفي
87. طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز متن‏ج‏2 ،117 الحديث 1036 استحباب تعليم الصبي الكتابة و القرآن سبع سنين
88. من لا يحضره الفقيه،ج‏3،492 باب تأديب الولد و امتحانه
89. الحديت،روايات تربيتى ج‏1،182 تسريع در ازدواج
90. نور/32
91. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏6، ص 230
92. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏6، ص230
93. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏6، ص 230
94. نصايح،ص128 فصل پنجم احاديثى بطرزى ديگر
95. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ، ص446
96. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏2، ص 501، مسأله 2459
97. آيت الله مکارم شيرازي، رساله عملبه ، بخش ازدواج
98. الكافي، ج‏5، ص 33
99. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 628 الكسب الحلال و الحرام كسب حلال و حرام
100. طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متن‏ج‏2، ص 30
101. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏66، ص 38
102. تحريم/ 6
منابع:
1. قرآن کريم
2. نهج البلاغة
3. الصحيفة السجادية
4. آشتياني،ميرزا احمد، طرائف الحكم (اندرزهاى ممتاز)، نرم افزار گنجينه روايات
5. امينى ، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيّت، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
6. انصاريان،حسين،نظام خانواده در اسلام، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
7. حلي،ابن فهد،عدة الداعي و نجاح الساعي، نرم افزار گنجينه روايات
8. حراني،ابن شعبه ،تحف العقول،ترجمه حسن زاده ، نرم افزار گنجينه روايات
9. حر عاملي،محمّد،وسائل الشيعة، نرم افزار نور الفقاهه 3
10. حکيمي،الحيات ، ترجمه احمد آرام، نرم افزار گنجينه روايات
11. خميني،روح الله،وسيلة النجاة (مع حواشي الإمام)، نرم افزار نور الفقاهه 3
12. خميني، روح الله،توضيح المسائل، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
13. ديلمي ،شيخ حسن، إرشاد القلوب إلى الصواب ، نرم افزار گنجينه روايات
14. راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، نرم افزار گنجينه روايات
15. سيف، على اكبر،روان‏شناسى پرورشى ، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
16. شكوهى، غلامحسين؛تعليم و تربيّت و مراحل آن ، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
17. صدوق،محمّد(شيخ صدوق)، خصال، نرم افزار گنجينه روايات
18 .صدوق،شيخ محمّد، أمالي ، نرم افزار گنجينه روايات
19. صدوق،شيخ محمّد،من لا يحضره الفقيه ، نرم افزار نور الفقاهه 3
20. صدرى مازندرانى،حسن ، گلهاى باغ خاطره (110 خاطره و حكايت جالب و شنيدنى از مقام معظم رهبرى?)،نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
21 .صابرى يزدى،على رضا و انصارى محلاتي ، محمّد رضا ،الحكم الزاهرة ، ترجمه انصارى، نرم افزار گنجينه روايات
22. طبرسي،شيخ حسن،مكارم الأخلاق، نرم افزار گنجينه روايات
23. طيب،سيد عبدالحسين، أطيب البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسير نور
24. كاردان، علي محمّد ، معنى و حدود علوم تربيّتى، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
25. کليني، شيخ محمّد، اصول الكافي، نرم افزار نور الفقاهه 3
26. فتال نيشابوري، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، نرم افزار گنجينه روايات
27. فلسفي،محمّد تقي،الحديث(روايات تربيّتي)،نرم افزار گنجينه روايات
28. قاضي قضايي، شهاب الأخبار با ترجمه، نرم افزار گنجينه روايات
29. قمي،شيخ عباس، مفاتيح الجنان، نرم افزار نورالجنان نور
30. مجلسي،محمّد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، نرم افزار گنجينه روايات
31. مشکيني،علي، نصايح، نرم افزار گنجينه روايات
32. محدث اربلي، كشف الغمة في معرفة الأئمة، نرم افزار گنجينه روايات
33. مکارم شيرازي،ناصر، تفسير نمونه،نرم افزار جامع التفاسير نور
34. مکارم شيرازي،ناصر،رساله عمليه، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
35. نجفي،زندگانى حضرت زهرا عليها السّلام، نرم افزار گنجينه روايات
36. نجفى يزدى ، سيد محمّد اخلاق در خانواده و تربيّت فرزند، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
37. نوري،ميرزا حسين، مستدرك الوسائل ، نرم افزار نور الفقاهه 3
38. فصلنامه حوزه و دانشگاه سال دوم شماره پنجم، رابطه اخلاق و تربيّت.، نرم افزار کتاب هاي اسلامي در اينترنت 3
 

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image