كارهايخوب براي داشتن احساس خوب از خودتان
-(2 Body)
|
كارهايخوب براي داشتن احساس خوب از خودتان
Visitor
272
Category:
دنياي فن آوري
بسياري از ما در برابر ناكاميها و كشمكشهاي زندگي مثل كوه ايستادهايم و مسائل كاري، مشكلات خانوادگي، بيماري، و نگرانيهاي مالي بر روحيه و شخصيت ما تاثير چنداني ندارند. اما هر چقدر هم كه از خودتان مطمئن باشيد، به هرحال مواقعي پيش ميآيد كه دلتنگ و مضطرب باشيد و احساس خوبي نداشته باشيد. براي تغيير اين حال و هواي روانشناسان توصيه ميكنند به مشاور مراجعه كنيد و اگر بازهم مشكلتان حل نشد درمان دارويي را امتحان نماييد، اما به تازگي متخصصان به سراغ اصول اخلاقي قديمي خودمان رفتهاند و پس از تحقيق و بررسي به اين نتيجه رسيدهاند كه براي جلوگيري و درمان اضطراب و افسردگي: «به ديگران كمك كنيد تا در حقيقت به خودتان كمك كرده باشيد». لازم نيست براي اثبات اين موضوع چندين صفحه دليل و مدرك براي شما بياوريم، اگر خودتان كمي به زندگي افراد خيري كه از لحاظ مالي به ديگران كمك ميكنند يا مقداري از وقت خود را براي حل مشكلات ديگران اختصاص ميدهند دقت كنيد، ميبينيد كه شادتر هستند و كمتر آنها را افسرده و غمگين ديدهايد. با اين حساب آيا واقعا كمك كردن به ديگران كليد مقابله با طوفانهاي اجتنابناپذير زندگيست ؟ آيا اين كليد درهاي بسته را باز ميكند؟ قرار نيست با معيارهاي تعريف شده ميزان رضايت خاطر و شادي افرادي را كه به ديگران كمك ميكنند اندازه بگيريم و با بيان اعداد و ارقام شما را از مثبت بودن اين روش مطمئن كنيم، اما ذكر يك مثال خالي از لطف نيست . يكي از متخصصين در تحقيقي به دنبال يافتن تاثيرات مثبتي بود كه حمايت رواني از بيماران قلبي ميتوانست در روند بهبود و معالجه اين افراد داشته باشد. قرار بر اين شد كه هر روز افراد مشخصي بصورت تلفني با اين بيماران در تماس باشند و احوال آنها را جويا شوند و در صورت لزوم به صحبتها و درد و دلهايشان گوش دهند. پس از پايان تحقيقات نتيجه بهدست آمده عجيب و دور از ذهن بود. نتايج مثبتي در روند بهبود حال بيماراني كه مورد حمايت قرار گرفته بودند بهدست آمد اما ظاهرا فايده اصلي شامل كساني شده بود كه به عنوان حامي وقت خود را در اختيار بيماران گذاشته و صبورانه به درد و دل آنها گوش داده بودند. آنها بيشتر از اينكه به ديگران كمك كنند در واقع به خود كمك كرده بودند. تحقيقات گستردهتر روانشناسان دليل علمي اين موضوع را هم به اثبات رسانيد و مشخص شد كه بهوجود آمدن اين حس خوب ناشي از تغييرات شيميايي داخلي بدن است. پزشكان از فردي خواستند تا به مسائلي مثل كمك مالي به ديگران و انجام امور خيريه فكر كند و در حين فكر كردن به كمك تصاوير ام آراي فعاليتهاي مغزي او را كنترل كردند. نتايج بدست آمده واقعا جالب بود. هنگام فكر كردن به چنين مسائلي قسمتي از مغز كه مسئول ترشح هورمون اكسي توكسين است فعال شده و باعث ايجاد احساس خوبي در انسان ميشود. چرا كار خوب ؟ در دستورات مذهبي ما بارها و بارها نسبت به كمك به ديگران تاكيد شده، همچنين بنابر پاداش كساني كه به هر نحوي به ديگران كمك ميكنند چندين برابر بيشتر از آنچه انجام دادهاند برايشان محاسبه ميشود. مطمئنا پشت تمام اين توصيهها چيزي فراتر از محاسبه عدد ثواب و پاداش آدمها نهفته است و شايد تاثير مثبت كمك به ديگران بر روحيه و زندگي خود فرد كمككننده يكي از كوچكترين دلايل اين توصيهها باشد. از طرف ديگر وقتي شما ناراحت و مضطرب هستيد چارهاي نداريد جز اين كه به حسهاي منفي خود فكر كنيد، اما وقتي براي كمك به ديگران اقدام ميكنيد ناخودآگاه ذهن شما از اين افكار مزاحم منحرف شده و درگير مسائل ديگران ميشود. همين طور وقتي شما احساس رحم و شفقت، خيرخواهي، مهرباني و سخاوتمندي را تجربه ميكنيد، عواطف و احساسات منفي شما جز كمرنگ شدن و كمكم فراموش شدن چاره ديگري ندارند. و اين دقيقا بهترين روش براي مقابله با استرس و اضطراب است. رابطهاي كه بين عملكرد خوب و احساس خوب وجود دارد يك رابطه كاملا دو طرفه است، هرچه بيشتر كارهاي مثبت انجام دهيد احساس بهتري خواهيد داشت و متقابلا هرچه احساس بهتري از خودتان داشته باشيد بيشتر به انجام كارهاي خيرخواهانه و خوب تشويق خواهيد شد. پس ميبينيد كه سود سرمايهگذاري شما دائما در حال افزايش است. مواظب باشيد، هميشه هم بخشش خوب نيست ! حواستان باشد افراط در هر كاري بدتر از انجام ندادن آن كار است. اگرچه انجام امور خيرخواهانه و سخاوتمندي و بخشش بسيار خوب است، اما به دو گروه از افراد بايد اخطارهاي جدي داد. گروه اول افرادي كه در ظاهر كارهاي بسيار مثبتي انجام ميدهند و بريز و به پاچ زيادي دارند اما خودشان از اعمالشان احساس رضايت نميكنند و گروه دوم افرادي كه آنقدر خودشان را وقف كمك به ديگران كردهاند كه زندگي و نيازهاي شخصي خود را فراموش كردهاند. به علاوه، اگرچه كمك به ديگران پادزهر خوبي براي درمان افسردگيهاي معمولي است و در بهبود استرسهاي زندگي روزمره موثر است، اما باعث درمان افسردگيهاي حاد نميشود و اگر شما علائم افسردگي شديد را در خود ميبينيد حتما به درمانهاي پزشكي نياز داريد. http://www.nioc.org
|
|
|