خيلي بد است، اما بچه ها باور کنيد من امروز حالم خيلي گرفته شده. ماشينم را به کارواش بردم تا به خيال خودم تميز شود و برق بيفتد. آنها ماشين را به طور دستي شستند تا مبادا دستگاه هاي شستشو رنگ اتومبيل من را نبرند.

کار را به دقت انجام دهيد

نکته اي که قصد داشتم با داستان بالا به شما منتقل کنم اين است که به هر حال هر کسي شغلي دارد و کاري انجام مي دهد، اما اگر شخصي به راستي در پي قدرت و موفقيت باشد، بايد بداند که مهمترين عامل در راه رسيدن به آن، اهتمام در اتمام کار است.
اگر تصميم به انجام چالش هاي تازه مي گيريد، بايد تا آخرين مرحله را در نظر خود مجسم کنيد. ممکن است پيروز شويد و يا شکست بخوريد اما تا پايان راه، نجابت، قدرت، اميد، و عزم خود را براي مبارزه کردن از دست ندهيد – چه ببريد چه ببازيد- به خاطر داشته باشيد که برنده هيچ گاه نمي ترسد و ترسو هيچ گاه برنده نمي شود. هيچ گاه اين مطلب را فراموش نکنيد. آيا منظورم واضح است؟ بله من هميشه منظورم را به روشني بيان مي کنم.
آيا مي توانيد تصور کنيد: ماشيني را خريداري کرده ايد که ساخت آن نيمه کاره است؟ ماشين روشن مي شود، مي توانيد با آن رانندگي کنيد، اما فقط ترمز ندارد. نظرتان در مورد زندگي کردن در خانه اي که سقف ندارد چيست؟ به طور حتم امکان پذير نيست. اين در حالي است که بسياري از انسان ها اهداف خود را در نيمه راه به دست فراموشي مي سپارند، چراکه ادامه مسير برايشان دشوار است و بايد از موانع بسيار زيادي عبور کنند. ترسوها.

پشتکار و بلند پروازي

من يکي از طرفدار هاي پر و پا قرص بوکس هستم مي شود چيزي که من از اين ورزش ياد گرفتم اين است که قهرمانان واقعي، افرادي مثل راکي مارکيانو)، محمد علي کلي، و شوگر ري لئونارد، تنها به اين دليل به صورت افسانه در آمدند که هيچ گاه نترسيدند و دست از ادامه کار نکشيدند. آنها تمام مدت از جان و دل مبارزه مي کردند.
حتي در زماني که خسته شده بودند، و يا ضربه خورده بودند، هميشه بر عليه تمام مشکلات و موانع در نهايت قدرت مي ايستادند و به پيروزي دست مي يافتند. آنها ميتوانستند حريفان خود را ضربه فني کنند چراکه پايشان را فراتر از مرزها مي گذاشتند و هيچ کس نمي توانست به گرد پاي آنها برسد. رقبا در هيچ حالتي با آنها قابل مقايسه نبودند.
بلند پروازي هايشان حد و مرزي نداشت. آنها تشنه بودند و هر بار ثابت کردند که ميزان عطششان تا چه اندازه سيري ناپذير بوده است.
بلند پروازي مانند دانه اي است که در قلب شما روييده مي شود و مانند دست مايه اي شما را به سمت موفقيت و کاميابي رهنمون مي سازد. به شما کمک مي کند تا به بالاترين قله هايي که هيچ کس ديگر حتي نمي تواند تصورش را هم بکند به راحتي صعود کنيد. اما بلند پروازي هم به نوبه خود نياز به پرورش و تغذيه دارد. شما بايد آتش آن را به دقت شعله ور کنيد، و تا آنجايي که ظرفيت شما اجازه مي دهد آنرا رشد و پرورش دهيد.
يکي از دلايلي که بسياري از افراد پيش از اينکه به هدف خود برسند، دست از تلاش و کوشش مي کشند، اين است که سنگ هاي بزرگ بلند مي کنند و همانطور که ميدانيد سنگ بزرگ نشانه نزدن است

اهداف واقع گرايانه و دست يافتني معين کنيد

به پايان رساندن کاري که در ذهن داريد نشان مي دهد که از همان آغاز در ذهن خود نقطه اتمامي را معين کرده بوديد. براي خودتان اهداف معيني را مشخص کنيد، البته نه هر هدفي؛ شما بايد اهدافتان را از روي واقع نگري و ميزان توانايي هاي شخصيتان انتخاب کنيد.
يکي از راههايي که شما را به سرعت به شکست مي رساند اين است که اهدافي براي خود برگزينيد که به هيچ وجه و حتي از طريق معجزه هم نتوانيد به آنها دست پيدا کنيد. تعيين هدف به اين دليل مهم است که به شما نوعي حس حسن ختام ميدهد. يک چيز ملموسي است که مي توانيد به راحتي به سمت آن نشانه رويد. زماني که در ذهن خود هدف داشته باشيد به آساني مي توانيد طرح هايي در راه رسيدن به آن پي ريزي کنيد. طرح و برنامه ريزي جزء مهمترين فاکتورها به شمار مي روند.
و اما نکته مهم ديگر اين است که اهداف داراي انواع مختلفي هستند. فرض کنيد در يک مسابقه اتومبيل راني شرکت کرده ايد. هدف نهايي شما رسيدن به خط پايان است. اما ممکن است در ميان راه براي صرف غذا و يا رفتن به دستشويي و غيره توقف داشته باشيد.
اين محل هاي توقف به عنوان اهداف مياني به حساب مي آيند. شما به منظور رسيدن به هدف نهاي خود بايد اين اهداف کوچکتر اما لازم و ضروري را پشت سر بگذاريد.

پله به پله

يکي از بهترين راهها در رسيدن به اهداف اين است که در هر مرحله تنها يک گام به سمت جلو برداريد. اگر هدف نهايي شما اين است که قهرمان جهاني بوکس شويد بايد به باشگاه بوکس برويد تا با روش هاي صحيح مشت زني آشنا شويد.
زماني که کمي پيشرفت نموديد مي توانيد حرکت در داخل رينگ را آموزش ببينيد. سپس پيچ تاب دادن به بدن را ياد مي گيريد و مي توانيد از ضربه هايي که به سمت شما وارد مي شود اجتناب کنيد.
سرانجام نوبت به اولين مسابقه غير حرفه اي تان مي رسد. شما بايد ابتدا مانند يک آماتور مشت زني کنيد و بعد آنقدر پيشرفت کنيد تا بتوانيد جايزه دستکش طلايي ( Golden Gloves) را از آن خود نماييد و شايد روزي برسد که جايزه المپيک را نيز بدست آوريد. رفته رفته به صورت يک حرفه اي در مي آييد و در حدود 20 مسابقه را مي بريد ( و شايد برخي از آنها در مقابل مدعيان پيروزي باشد) بايد به تدريج راه خود را براي جاودانه کردن نامتان در سطح جهان بپيماييد.
فقط در اين صورت و تنها با پشت سر گذاشتن اهداف مياني است که مي توانيد به هدف نهايي برسيد.
و اما در مورد مسابقه نهايي: اگر برنده شويد که خوب مسلم است به هدفتان دست پيدا کرده ايد، اما اگر شکست بخوريد بايد به اين تجربه خود به عنوان يک پشتوانه نگاه کنيد. اگر پشتکار داشته باشيد و از مسير اصلي خارج نشويد شانس بيشتري براي پيروزي پيدا مي کنيد.
تنها چيزي که بايد در هر حال به خاطر داشت باشيد اين است که چون صرفا جايزه بزرگ از آن شما نشده، بازنده محسوب نمي شويد. شما مراحل بسيار زيادي را در زندگي پشت سر گذاشته ايد. آيا يک قهرمان که دارنده مدال طلاي المپيک شده اما در يک مسابقه باشگاهي بازنده شده را مي توان بازنده خواند؟ البته که نه، او به راحتي ميتواند به موفقيت هاي بزرگتري دست پيدا کند اما بايد کارهايي انجام ديد که سايرين نمي کنند.
نکته اي که مد نظر من است اين است که بايد به خودتان حتي براي کوچکترين موفقيت هايي که به دست مي آوريد پاداش دهيد. به توانايي هايتان افتخار کنيد و از آنها به عنوان پلي براي رسيدن به موفقيت هاي بزرگتر استفاده کنيد. و هيچ گاه فراموش نکنيد که هر کس پيش از اينکه راه رفتن را ياد بگيريد، سينه خيز مي رود.

تمرکز داشته باشيد

اگر شعله هاي اميد و آرزو در وجودتان فروزان باشد، بنابراين تمرکز به عنوان يک نيروي مهار کنننده براي هدايت شعله هاي آتش در مسير مناسب به شمار مي رود. براي اينکه بالاترين بازدهي را داشته حال چه يک مرد ثروتمند باشيد و يا يک ورزشکار مشت زني، باز هم بايد ذهنتان را روشن نگه داريد. بايد کارهايي که تصميم به انجام دادن آنها را مي گيريد در نهايت تمرکز و دقت انتخاب شوند.
اگر 50 کار متفاوت در پيش روي داريد و مي دانيد که تنها 10 تاي آنها را مي توانيد انجام دهيد، ذهنتان را از انجام 40 تاي باقيمانده پاک کنيد. کارهاي بي فايده را از برنامه زندگي تان حذف کنيد. بايد ياد بگيريد که به طور آگاهانه تنها اهداف مهم را انتخاب کرده و فقط آنها را دنبال نماييد. با اين کار انرژي لازم را بدست آورده و از اينکه کارهاي ديگر را انجام نداده ايد پشيمان نمي شويد. در آخر: امور مهم را با بهره گيري از آخرين حد توانايي هايتان با موفقيت پشت سر مي گذاريد.
و در انتها بايد اشاره کرد که بازنده هاي واقعي افراد ترسويي هستند که از ادامه کار منصرف مي شوند. بيشترين تلاش را بکنيد و به نتيجه اي که بدست آورديد، افتخار کنيد. اما به ذخيره هاي اندک خود قناعت نکنيد؛ هميشه ماهي هاي بزرگتري هم وجود دارند که خوشمزه تر هستند.
http://www.mardoman.com