? عوامل روانشناختي
سطح بلوغ و انگيزش ميتواند در توانائي کودک براي گسترش عادات تمريني و آمادهسازي که قادر هستند درصد صدمات را تقليل دهند، اثرگذار باشد.
? عوامل خطرزاي بيروني شامل موارد زير ميباشد:
ـ پيشبرد نامناسب تمرين يا استراحت ناکافي
افزايش ناگهاني وهلهها، زمان يا شدت تمرين ميتواند منجر به صدمات ناشي از بيشتمريني گردد. پيشبيني حجم کم در دورههاي استراحت جدول در يک برنامه تمريني نيز ميتواند يکي از عوامل باشد. از آنجا که بلوغ فيزيکي - انگيزشي کودکان متفاوت ميباشد، حتي در خلال گروهبندي سني اين نکته حائزاهميت است که تفاوتهاي فردي تشخيص داده شده و تمرين بهطور مناسب تنظيم گردد. حتي با بهکار گرفتن اين تمهيدات، استفاده همه جوانان از يک نوع برنامه مناسب نيست.
ـ مشکلات تجهيزاتي
تجهيزاتي که به خوبي نگهداري نميشوند و يا اندازه مناسبي ندارند نيز منجر به بروز آسيب ميشوند. پوشش کهنه و نامناسب براي پا نيز ميتواند آسيبزا باشد. بهعلاوه ممکن است افرادي که به تازگي يک ورزش خاصي را شروع کردهاند، با نوع تجهيزات مورد نياز و يا چگونگي انتخاب بهترين آنها براي کودکان آشنائي نداشته باشند. کسانيکه در يک ورزش ويژهاي فعاليت ميکنند، تغيير وسايل (کفش جديد، راکت تنيس جديد) نيز ميتواند بهعنوان آغازگر صدمات ناشي از بيشتمريني باشد.
ـ ضعف تکنيکي
با پيشرفت کودکان در ورزشي که انجام ميدهند، با تلاش براي به دست آوردن مهارتهاي جديد، برخي تکنيکهاي نامناسب مانند مکانيک ضعيف سرويسهاي تنيس باعث ايجاد آسيب ميگردد. اين عامل چه زماني که مهارتهاي جديد ارائه ميشوند و چه زماني که شدت تمرينات افزايش پيدا ميکند قابل ملاحظه است.
? عوامل روانشناختي
بسياري از عوامل خارجي مذکور در ابعاد وسيعي مورد توجه سرپرستان قرار گرفتهاند. مربيان، والدين و حتي همتيميهائي که از چنين عواملي ناآگاه هستند يا آنها را ناديده ميگيرند، ميتوانند محيطي را بهوجود آورند که احتمال آسيب ناشي از بيشتمريني افزايش يابد.
? تستهاي تشخيص
در بسياري از موارد با انجام عکسبرداري ميتوان بدون تشخيص، درمان را آغاز کرد. در بعضي موقعيتها تستهاي تصويري بهمنظور انجام تشخيص اهميت مييابند. راديوگرافي در ارزيابي واکنشهاي فشاري مورد انتظار، ارزيابي يک راستائي و ترتيب مفاصل و تشخيص علائم آرتريت التهابي مفيد ميباشد اين روش بهويژه هنگامي اهميت مييابد که پاسخ مورد انتظار براي درمان حاصل نشود. هنگامي که نتايج راديوگرافي واضح و گويا نباشد، اسکن استخوان و تست MRI را ميتوان بهکار برد. نوع تست به کار گرفته شده بستگي به نوع خاص بيماري دارد. براي مثال اسکن استخوان اغلب براي آشکارسازي و واکنشهاي فشاري با اسپونديلوليز بهکار ميرود. MRI در بسياري اوقات براي تشخيص واکنشهاي تنشي مورد استفاده قرار ميگيرد، براي جوانترهائي که درد تکراري پا ناشي از عوامل مختلف دارند، تست پزشکي ميتواند براي تشخيص سندرم اعمال ترکيبي مفيد باشد. از جمله شيوههاي ديگر، سيتياسکن (CTscan)، الکترومايوگرافي (EMG) و مطالعات هدايت عصبي (N-CS) و اسکنهاي دوبلکس (DS) نيز ميتوانند مدنظر قرار گيرند.
? درمان
صدمات ناشي از استفاده بيش از حد ميتواند با بهکارگيري اصول درمان عمومي متعددي بهبود يابند. کاهش اضافه بار بافت اولين گام است. بهمنظور متوقف ساختن فرآيند overuse (استفاده بيش از حد)، کاهش تنش روي بافتهاي تحت درمان ضروري است. امکان دارد قطع فعاليت موردنياز نباشد. پيشينه فرد ميتواند براي تعيين محدودهاي که کدام نوع تمرين را بايد کاهش داد، راهنماي مناسبي است.
براي مثال در آسيبهاي درجه يک تمرين بايستي به مقدار 25 درصد، در آسيبهاي درجه 2 به مقدار 50 درصد و با همين روند کاهش يابد. بهمنظور جبران کاهش تمرين، فعاليتهاي متفرقه ميتواند به برنامه تمرين افزوده شود. فعاليتهائي که روي بافت آسيب ديده فشار وارد نکند. از آن جمله ميتوان براي ورزشکاري که دچار آسيب در اندام تحتاني شده است به شنا يا دوچرخهسواري به جاي دويدن اشاره کرد. يخ و ديگر سردکنندهها براي کاهش درد و کم کردن التهاب مفيد ميباشد.
داروهاي غيراستروئيدي ضدالتهاب اغلب در درمان صدمات ناشي از بيشِتمريني کاربرد دارند. در هر صورت مؤثر بودن چنين مواردي اثبات نشده است. از فوايد آن شايد توانائي پيشرفت در يک برنامه توانبخشي به خاطر کاهش درد باشد. به هر ترتيب، در بيشتر موارد ”آسيبهاي ناشي از بيشتمريني“ در جوانترها، استراحت نسبي و گذاشتن يخ در کاهش درد مؤثر است. يک برنامه بازتواني کامل همانند روش افزايش قدرت و انعطافپذيري، کليد درمان است. تمرينات قدرتي فزاينده (PSE) براي تقويت بافت آسيبديده و جلوگيري از اتلاف نيرو اهميت دارد. تمرينات انعطافپذيري بايد با دقت انجام شوند تا موجب کشيدگي بيش از حد نگردند.
همچنين بهکارگيري مجدد گيرندههاي عمقي، يک بخش مهم در فرآيند بازتواني است. وقتي قدرت و انعطاف بهبود مييابد فعاليتهاي ورزشي ويژه ميتواند از سر گرفته شود. در پايان، جلوگيري از آسيب يک امر ضروري است و لازم است تا يک طرح وسيعي براي يافتن عوامل داخلي و خارجي که در ايجاد آسيب مشارکت دارند، پيريزي شود.
? جلوگيري
تخمين زده شده است که حدود 50 درصد صدمات ناشي از بيشتمريني قابل پيشگيري هستند (ACSM, 1993) پيشنهاداتي بهمنظور کمک در کاهش احتمال آسيبهاي حاصل از پيشتمريني در زير ارائه شده است.
? معاينه قبل از شرکت در فعاليت
معاينه توسط يک پزشک ميتواند عوامل خطرزاي بروز آسيب را مشخص کرده و فرصتي براي توصيههاي ويژه بهمنظور شناخت بيشتر آنها فراهم نمايد.
? نظارت مناسب از طرف يک بزرگسال يا مربي
اتحاديهها و انجمنها و همچنين والدين بايد براي اطمينان از برنامههائي که کودکانشان در آن فعاليت ميکنند اقدام نموده و مربيان نيز درباره صدمات رايج تخصصي خود و راههاي کاهش آنها آگاهي کسب کنند.
? تأکيد بر برنامههاي تمريني و آگاهي عمومي و پرهيز از حجم تمرين اضافي
اگرچه ويژگيهاي افراد با هم تفاوت دارند، اما محدوديت افزايش بيش از 10 درصد در وهلهها، شدت و مدت تمرين بايد وجود داشته باشد. يعني عوامل مذکور نبايد بيش از 10 درصد در هفته افزايش يابد. زمانبندي تمريني که بهطور سيستماتيک، حجم و دورههاي تمرين را تنوع ميبخشد و دورههاي استراحت برنامهريزي شده را بهوجود آورد بايد مدنظر قرار بگيرد.
? تأثير در تخصصي کردن ورزش
اين فرصت را براي کودکان فراهم ميسازد تا با تجربه فعاليتهاي متفاوت، مهارت و علاقه خود را گسترش دهند.
? نظارت دقيق تمرين براي کودکاني که در دوره جهش رشدي قرار دارند
تعديل و کاهش تمرين در خلال اين دوره بهدليل عوامل مرتبط به رشد که ميتواند به آسيب منجر شود، مناسب است. خلاصه: آسيبهائي که در خلال شرکت کودکان در ورزشهاي گوناگون رخ ميدهد اغلب نتيجه تمرين بيش از حد (overuse) ميباشد. فرآيندهاي متعدد و ويژه رشد همراه با عوامل دروني و بيروني محيط، شرايط ويژهاي را بهوجود ميآورند که ممکن است به آسيبهاي اُوريوز در جوانان منجر شود. شناسائي اين عوامل در توسعه و بهبود يک برنامه توانبخشي جامع و جلوگيري از آسيب مجدد حائزاهميت ميباشد. استراتژيهاي جلوگيري مانند پيشرفت تدريجي تمرين و آموزش والدين و مربيان بايد براي کاهش وقوع آسيب و بهموجب آن افزايش لذت و فوايد شرکت جوانان در ورزش بهکار روند.
هدف از اين آزمايش اندازهگيري انعطافپذيري، تنبلي مفصلي و همراستائي عضضلات ميباشد. با مقايسه عوامل بسيار زياد و با احتياط کامل نواحي صدمه ديده بايستي آزمايش شده و جراحات بافتي ويژه مشخص گردد. بازبيني تکنيکهاي ورزشي يکي از آزمايشهاي کليدي ميباشد. يکي ديگر از موارد اين موضوع ميباشد که آيا کودک جراحات را براي شما ترشح کرده است يا خير. بازرسي تجهيزات بهکار گرفته شده جهت مناسب بودن وضعيت، و همچنين پوشش مناسب ورزش مدنظر و نيز براي کودک بسيار مهم ميباشد.
منبع:ماهنامه علمي تحليلي و آموزشي ورزش /ج