جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روش استنباطى ملااحمد نراقى در مستندالشيعه (3)
-(5 Body) 
روش استنباطى ملااحمد نراقى در مستندالشيعه (3)
Visitor 496
Category: دنياي فن آوري

7. فقيه و استقلال در استنباط
 

يك فقيه جامع هرگز نبايد تحت تاثير استدلال‏هاى ديگران قرار گيرد; بلكه خود بايد استقلال در استدلال داشته باشد. دراين مطلب نيز چند نكته را متذكر مى‏شويم:
اول: بر فقيه لازم است ادله‏اى را كه ديگران مورد تعرض قرار داده‏اند، به صورت دقيق و كامل بررسى نمايد و خود نسبت‏به هر كدام يك از آن‏ها مستقلا تصميم بگيرد; حتى اگر هم در مسئله‏اى چند اجماع منقول به چشم بيايد كه در مجموع مى‏تواند مؤيد خوبى باشد، نمى‏تواند تسليم آن شود، بلكه بايد دليل مقابل را نيز بررسى كند.
نراقى در برخى از مسائل فقهى گو اين كه از چند فقيه بزرگ اجماعى نقل شده‏باشد، اما با وجود دليل مخالف، به آن اجماع‏ها اعتنايى نمى‏كند; مثلا در اين مسئله كه اگر كسى استطاعت مالى داشته باشد، اما به دليل كهنسالى يا كسالت‏يا وجود دشمن نتواند حج ‏برود در صورت نا اميدى و استقرار حج قبل از عذر، عده‏اى مانند صاحب «مسالك‏» و «روضه‏» و «مفاتيح‏» ادعاى اجماع نموده‏اند بر لزوم استنابه و در كنار آن به رواياتى نيز استدلال نموده‏اند.
نراقى هم در اجماعات و هم در روايات خدشه وارد نموده‏است و در آخر فرموده‏است: ما مخرجى از اصالة عدم الوجوب نداريم و در نهايت استنابه در چنين صورتى را مستحب مى‏داند. (39)
از اين مثال به خوبى استفاده مى‏شود كه هنر نراقى آن است كه در برابر اجماع‏ها به آسانى سر تسليم فرود نمى‏آورد و تفسيرى را كه فقها از روايات نموده‏اند، نمى‏پذيرد و خود به صورت مستقل به بررسى و ارزيابى آن‏ها مى‏نشيند. در همين مسئله در روش استنباط تفاوت بسيار روشنى بين استنباط نراقى و استنباط فاضل هندى در «كشف اللثام‏» (40) كه در حدود صد سال قبل از نراقى مى‏زيسته است، ديده مى‏شود.
دوم: دومين مطلبى كه به منظور دست‏يابى به استقلال در استنباط بايد مورد توجه قرار گيرد آن است كه فقيه به استدلال‏هاى قوم بسنده ننمايد و در مواردى كه امكان اضافه نمودن دليل باشد، خود دليلى را بر حكم بيفزايد; به عبارت ديگر، يك فقيه هرگز در مقام اجتهاد و استنباط نبايد به ادله مطرح شده در كلمات ديگران بسنده كند، چرا كه ممكن است دليلى وجود داشته باشد كه از نظر ديگران دور مانده است. و اساسا هنر بزرگ اجتهاد، در اين بعد، تبلور پيدا مى‏كند.
در «مستند» نراقى به اين مطلب نيز برخورد مى‏نماييم. ايشان هرگز خضوعى در برابر استدلال‏هاى ديگران از خود نشان نداده; مثلا در مورد نيابت صبى در حج، برخى به عدم مشروعيت عبادات صبى تمسك جسته‏اند و گفته‏اند: عبادات صبى تمرينى است، نه عنوان واجب دارد و نه عنوان مستحب.
نراقى در رد اين استدلال فرموده: اولا: نمى‏توان عبادات صبى را به طور كلى نامشروع دانست، بلكه عبادات او عنوان واجب برخود را ندارد; و ثانيا: تمرينى بودن، مخصوص اوامر خداوند است و در استيجار جريان ندارد. سپس افزوده: «و لايلزم من عدم وجوبها اوندبها على نفسه، عدم اجزائها عمن يجب عليه او تندبه‏» (41) .
بنابراين، گو اين‏كه مشهور نيابت غير بالغ را باطل مى‏داند; و حتى صاحب «مدارك‏» اين نظريه را به معروف اصحاب نسبت داده و به اصل و قاعده و ادله‏اى استدلال نموده‏است; اما نراقى همه دلايل آن‏ها را زير سؤال برده و يكى پس از ديگرى رد كرده و خود راه ديگرى را در پيش گرفته، و آن اجماع مركب و عدم قول به فصل است از طرفى در صوم و صلاة و از طرف ديگر درحج; يعنى همان‏طورى كه در صوم و صلاة، استيجار غير مكلف صحيح نيست، در حج هم نبايد صحيح باشد.

8. فقيه و كيفيت‏برخورد با احتياط
 

هنگامى كه آثار برخى از فقيهان را به ارزيابى مى‏نشينيم، چيزى كه عايدمان مى‏شود اين است كه ايشان در مقام افتا، گرايش وافرى به احتياط داشته‏اند و اين امر گاهى وقت‏ها مشكلات عديده‏اى را به دنبال داشته‏است. گاه ديده شده در يك مسئله كه دليل محكمى بر امرى وجود ندارد، جمعى از بزرگان فقها راه احتياط را در پيش گرفته‏اند; مثلا در باب حج در مسئله طواف كه لازم است از «حجرالاسود» آغاز گردد و به آن پايان يابد، برخى از فقها مانند «علامه‏» اين گونه نظر مى‏دهند كه بايد اولين جزء از «حجر» ، محاذى با اولين جزء از مقاديم بدن باشد; به‏طورى كه بعد از نيت، جميع بدن از آن گذر نمايد. آن‏گاه اختلاف نموده‏اند كه اولين جزء از بدن آيا «انف‏» است‏يا «بطن‏» است و يا «ابهام الرجلين‏» ؟ ! نراقى بعد از نقل اين مطلب، روى كرد ديگرى را برمى‏گزيند كه، براى اين‏گونه نظريات هيچ دليلى غير از احتياط وجود ندارد; چرا كه: «و لا يخفى انه الى الوسواس اقرب منه الى الاحتياط‏» . (42)
از اين بيان استفاده مى‏شود كه بعضى وقت‏ها احتياط در كلمات فقها و بزرگان از حقيقت‏خودش به سوى ديگرى گراييده و قطعا مورد رضايت‏شارع مقدس نيست. و چه بسا اين حالت، معلول وسوسه‏هاى نفسانى و شيطانى باشد كه فقيه حتما بايد از آن اجتناب نمايد. نراقى در دنباله مطلب نوشته: «و هذا لا يناسب تسميته احتياطا بل اعتقاد وجوبه خلاف الاحتياط‏» .
اين است كه بايد به جايگاه احتياط در فقه توجه اساسى صورت بگيرد روشن است كه در برخى جاها خود دليل، اقتضاى احتياط دارد و دليل، فقيه را وادار به احتياط مى‏كند، مانند باب فروج، دماء، حدود، و همين طور در بعضى مسائل همانند آن‏ها.
هرگاه فقيه از راه ادله نتواند بر نتيجه مشخصى دست پيدا كند، در بعضى از فرض‏هاى مسئله قائل به لزوم احتياط و در برخى از آن‏ها قائل به رحجان آن مى‏شود. لكن فقهاى ما كم‏تر به اين مطلب توجه نموده‏اند كه چه بسا احتياطى، موجب عسر و حرج شود و نوع مردم به سبب رعايت احتياط در مشقت قرار گيرند. و اين امر در نهايت منجر به دورى از اساس دين و يا بى‏اعتنايى به آن خواهد شد كه ديگر نمى‏تواند ذيل عنوان «اخوك دينك فاحتط لدينك‏» قرار گيرد.
به صورت اجمال مى‏توان گفت مطلوبيت احتياط غالبا نسبت‏به افراد و اشخاص است. اما در مسائل كلى و حكومتى اين امر هميشه مطلوبيت ندارد; مثلا درباب حج در مسئله تبعيت از حاكم اهل سنت نسبت‏به اول ماه و در نتيجه نسبت‏به وقوف در عرفات و مشعر و منى، به هيچ روى نمى‏توان گفت چنان‏كه احتمال خلاف وجود دارد، براى نوع مردم احتياط رجحان دارد.
نراقى در فقه خود از احتياطهايى كه هيچ منشا فقهى ندارد و چه بسا ناروا به حساب مى‏آيد، اجتناب ورزيده است. ايشان در مسئله اعتبار وجود محرم در استطاعت زن بعد از اين‏كه به اصل و عمومات و روايات استدلال مى‏نمايد و نتيجه مى‏گيرد كه وجود محرم شرطيت ندارد، مى‏گويد: در صورتى كه گمان به سلامت زن حاصل نشود مگر با وجود محرم، اين امر در استطاعت معتبر است‏به اين بيان:
«و كذا لوكانت ممن يشق عليها مخاطبة الاجانب و اركابهم اياها مع عدم اقتدارها على الركوب بنفسها على احتمال قوى ذكره بعض الاصحاب‏» . (43)
اگر چنان‏چه زن در وضعيتى قرار گيرد كه صحبت كردن با اجانب درباره مسائلى كه مورد نياز او است‏براى او مشقت داشته باشد و براى پياده و سوار شدن به مركب نياز به كمك گرفتن از آنان داشته باشد، به احتمال قوى در چنين فرضى، وجود محرم در استطاعت معتبر است.
سپس افزوده است:
«و من ذلك يعلم عدم استطاعة اكثر النسوان الشابة سيما من الاشراف و المخدرات من البلاد البعيدة مع تلك القوافل التى فيها اصناف الناس بدون محرم او قريب ثقة او متدين مومن ثقة‏» .
زن‏هاى جوان، خصوصا كسانى كه از طايفه اشراف و بزرگان جامعه‏اى هستند كه بدون محرم نمى‏توانند با اين قافله‏ها مسافرت نمايند، استطاعت‏براى آنان حاصل نمى‏شود.
از اين گونه نظريات به خوبى فهميده مى‏شود كه روش نراقى در اجتهاد، بر محور جنبه تسهيل دين و سمحه و سهله بودن آن دور مى‏زد و از بسيارى از احتياطها كه موجب مشقت وضيق مى‏گرديد، دورى و اجتناب مى‏ورزيد.
فقيه در عين اين كه بايد به آن‏چه كه از منابع دينى استفاده مى‏شود تعبد و پاى‏بندى كامل داشته‏باشد; همين‏طور هم بايد اصول اساسى استنباط، هم‏چون تسهيل و آسانى در تشريع را مورد عنايت قرار دهد; البته بر آن هم نيستيم كه هرگاه حكم كردن در هر مسئله‏اى دشوار وانمود كرد، آن را نفى نمايد، هرگز; زيرا برخى از احكام را داريم كه خود اطاعت نمودن آن‏ها با مشقت و دردسر توام است; بلكه مى‏گوييم در جاهايى كه عملى، به اساس دين وابسته نيست و طبعا يك عمل فردى و شخصى محسوب مى‏شود، بايد مبتنى بر آسانى و سهولت‏باشد: «يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر» .
البته لازم است تصريح شود كه مرحوم نراقى در موارد فراوانى مسئله احتياط و رجحان آن را مد نظر قرار داده‏است. (44) بنابراين، فقيه بايد هميشه طورى عمل نمايد كه از طرفى فتاواى او موجب عسر و حرج و مشقت‏شديد نگردد و براساس تسهيل باشد و از طرف ديگر اصل رجحان احتياط را مورد توجه قرار دهد و مؤمنين را تشويق نمايد به اين‏كه در مواردى كه احتياط موجب عسر و حرج نيست، رجحان آن را فراموش ننمايد.

9. مراجعه به اقوال فقها و تاثير آن در استنباط
 

توجه كردن در اهميت دادن به اقوال فقها، خصوصا اركان فقها و بالاخص متقدمين آنان، از مسائل مهمى است كه در شيوه استنباطى يك فقيه تاثير كاملا به‏سزا و اساسى دارد. هر چه در آثار بزرگانى همانند علامه و شيخ و شهيدين و محقق اول و دوم و نيز نراقى كنكاش شود، اين معنا بيش‏تر جلوه‏گر مى‏شود كه در هر مسئله‏اى اقوال و آراى فقيهان بايد مورد عنايت تام قرار گيرد. نكته‏اى كه دراين زمينه حائز اهميت است اين كه بررسى كوتاهى درباره آثار آن بكنيم:
الف) توجه كردن به آراى فقيهان نام آور و بزرگ، يك فقيه را در رسيدن به واقع بيش‏تر يارى مى‏كند; البته ادعا اين نيست كه هر قول مشهورى يا مطابق اجماعى با واقع مطابقت دارد; بلكه مقصود آن است كه فقيهى كه در پى دست‏يابى به واقع و حكم الهى است، در نظر گرفتن ديدگاه‏هاى فقيهان نامى، مى‏تواند بيش‏تر وقت‏ها او را به سمت واقع راهنمايى كند. باز تكرار مى‏نماييم كه در اين‏جا بحث در مقام اثبات حجيت و يا عدم حجيت فتواى مشهور ميان فقها نيستيم، زيرا اين مطلبى است كه بايد به طور جداگانه مورد بحث قرار گيرد; اما آن‏چه به دنبال آن هستيم اين است كه اگر چنان‏چه شيوه استنباطى يك فقيه توجه و اهتمام به نظريات فقها، خصوصا متقدمين از آن‏ها باشد، قطعا در رسيدن وى و نزديك‏تر شدن به واقع تاثير به‏سزايى دارد.
ب) بايد در شيوه اجتهادى هر فقيهى دقت و بررسى شود كه يك فقيه به نظريات كدام‏يك از فقها توجه خاص دارد و آيا به اقوال شاذ و نادر اعتنايى دارد يا خير؟ آيا به نظريات فقيهانى كه در استدلال به ظواهر اخبار بيش‏تر روى مى‏آورند، اهميت مى‏دهد و يا به فقه صاحب‏نظرانى كه بيش‏تر قواعد اصولى را جارى مى‏نمايند؟ آن‏چه از بررسى فقه نراقى به‏دست مى‏آيد اين است كه در مسائل فقهى به اقوال شاذ و نادر توجهى ندارد.
ج) توجه به اقوال ديگران در انتخاب راى فقيه تاثير مهمى دارد و او را از متفرد بودن در يك فتوا و شاذ بودن در قول باز مى‏دارد.
د) از جاهايى كه فتواى بزرگان و اجله مورد توجه و عنايت قرار مى‏گيرد، باب سنن و مستحبات است; از باب اين‏كه در مستحبات تسامح در ادله آن راه دارد علاوه بر اين‏كه يك دليل ضعيف مى‏تواند استحباب يك عمل را بيان نمايد، مجرد فتواى اجله هم مى‏تواند استحبابى بودن يك عمل را اثبات نمايد. (45)
با مراجعه اجمالى به «مستند» نراقى در مى‏يابيم كه ايشان نسبت‏به فقهاى هم‏عصر خود و متقدمين اهميت در خور توجهى داشته است و اين امر در صحت و اتقان استنباط بسيار تاثير دارد.

10. نظريات عامه و تاثير آن در استنباط
 

مرحوم نراقى در كتاب «مستند» هيچ توجهى به نظريات علماى عامه ندارد; اگرچه از ابتدا ايشان در نظر دارد مستند و مدرك نظريات علماى اماميه را آشكار سازد; ولى روشن است كه ايشان هيچ اعتبارى براى نظريات علماى عامه قائل نيست; و حتى از نظريات آنان به عنوان مويد هم استفاده نمى‏كند; كما اين‏كه در سند روايات; اگر چنان‏چه روايتى از طريق عامه رسيده‏باشد آن را به هيچ وجهى حجت نمى‏داند. ايشان در جايى آورده است:
«مع ان روايتى جامع الاخبار و رواية المجمع عن طريق العامه لاحجية فيها اصلا» . (46)
ضرورت دارد به اين امر توجه شود كه ترديدى نيست در اين‏كه اطلاع يافتن از فتاواى عامه در فقه و استنباط فقهى بسيار مؤثر است; خصوصا پيرامون مسائلى كه لازم است روشن شود كه آيا روايتى به عنوان تقيه صادر شده‏است‏يا خير؟ يا در مواردى كه به دنبال آن هستيم ببينيم آيا براين مطلب اجماع همه مسلمين وجود دارد يا خير؟ و همين‏طور در مواردى كه در پى آن هستيم تا بدانيم يك مطلب آيا ضرورى دين است‏يا خير؟ يا حتى روشن است كه اطلاع بر نظريات عامه در فهم برخى از روايات ما دخالت روشنى دارد; مانند آن‏چه كه در مسئله اجهار به بسمله در صلوات اخفاتيه آمده‏است. سليم بن قيس از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود: «و الزمت الناس الجهر ببسم‏الله الرحمن الرحيم‏» . (47)
مرحوم آية‏الله بروجردى فرموده‏است: كه به نظر مى‏رسد اين مطلب اشاره به صلوات جهريه دارد و شامل صلوات اخفاتى نمى‏شود; چرا كه بناى اهل‏سنت‏ بر اخفات به آن در صلوات جهريه بوده است، و حضرت در مقابل آنان اين مطلب را فرموده‏است. (48)
لكن در عين حال مى‏توان گفت: توجه بيش از حد به فقه عامه، چه بسا يك فقيه را از دايره ضوابط محكم فقه شيعى خارج نموده و به نظريات و فقه آنان نزديك مى‏سازد.
نراقى در استنباطهاى خود در «مستند» ، هيچ توجهى به فقه عامه ننموده است. و اين امر دلالت‏بر آن دارد كه از ديدگاه ايشان در استدلال و رسيدن به احكام واقعى نياز چندانى به اين امر وجود ندارد. متاسفانه فقه برخى از معاصرين آن‏قدر با نظريات عامه توام و هم رنگ گشته كه شايد بتوان گفت كه بخش مهمى از فقه آنان را تشكيل مى‏دهد. و از همين ديد بايد گفت تاسيس فقه مقارن هرگاه به قصد نزديك شدن افكار فقهى به يكديگر باشد، اين امر خطايى است‏بس فاحش. و اگر به اين منظور باشد كه مبانى فقهى و ادله استنباطى هر كدام از مذاهب بررسى شود تا آن كه از همه قوى‏تر و محكم‏تر است، مبين و واضح گردد، اين امر بسيار لازم و پسنديده است.

پي نوشت ها :
 

39. مستند الشيعة، ج 11.
40. كشف اللثام، ج 5، ص 112- 113.
41. مستند الشيعة، ج 11، ص 110.
42. مستند الشيعة، ج 12، ص 70.
43. مستند الشيعة، ج 11، ص 90.
44. رجوع شود به ج 16، ص 35 و 94 و 97 و 178 و 211 و 312 و 346.
45. مستند الشيعة، ج 11، ص 164.
46. مستند الشيعة، ج 14، ص 136.
47. وسائل، ج 1، ص 458.
48. نهاية التقرير، ج‏2، ص 208، طبع مركز فقهى ائمه اطهار (ع) .
 

منبع: www.naraqi.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image