ويژه نامه كنگره بزرگداشت فاضلين نراقى 3
هر نويسنده بيش از هر شخصى ديگر بر نوشته خود اشراف دارد و نسبت به آنچه انجام داده آگاهى دارد. از اين رو معرفى كتاب توسط خود نويسنده ارزش و اعتبار خاصى دارد.
فاضلين نراقى در مقدمه بيشتر آثار خود, به اجمال كتاب خود را معرفى كرده اند. مناسب دانستيم خلاصه و مضمون آن معرفى ها را در دو مقاله گردآوريم. در اين شماره به معرفى آثار ملامحمد مهدى از زبان خود او و در شماره بعد به آثار ملااحمد نراقى مى پردازيم.
در خور توجه است كه در اين جا خلاصه و مضمون بيانات نويسنده را مى آوريم و ديگر اين كه جهت تدوين اين نوشته به همه آثار موجود در دبير خانه كنگره فاضلين نراقى ـ اعم از چاپى و عكسى ـ مراجعه كرديم. كتاب هايى كه در اين جا از آن ها ياد نمى شود يا در مقدمه معرفى نشده اند يا اين كه نكته قابل ذكرى در آن نيامده است و يا اين كه به آن ها دسترسى نداشته ايم, مقدمه چند مورد معدود هم ساقط شده بود.
انيس المجتهدين
پس از غور در علم اصول به مطالبى دست يافتم كه كتاب هاى بيشتر علما از آن ها خالى است و آنها را در اين كتاب گردآوردم. شيوه من در اين كتاب, تحقيق در مسائل حق و ذكر دلايل اتمّ است و از آوردن مطالب طولانى بى فايده كه در برخى كتب فضلا ديده مى شود خوددارى كردم. هم چنين از جواب به همه ادلّه مقابل خوددارى مى كنم, زيرا درك آنها مشكل است. در هر اصل, به مسئله اى فرعى كه بر آن متفرع مى شود اشاره مى كنم تا خواننده با چگونگى تفريع آشنا شود. كتاب را (انيس المجتهدين) ناميدم.
انيس الموحّدين
از جمله مسائل مورد اتفاق شيعه دوازده امامى اين است كه بر هر شخص واجب است به اصول پنج گانه و به صفات كمال الهى و صفات سلبى علم داشته باشد و منشأ آن, دليل و برهان باشد نه تقليد. از اين رو به خاطرم رسيد كه رساله اى در اثبات مطالب مذكور با عبارت هاى واضح بنگارم تا همه فرق محقّ از آن بهره مند شوند و آن را (انيس الموحّدين) ناميدم.
انيس التجار
چون علم به مسائل تجارت از جمله لوازم و مهمات است خصوصاً نسبت به شاغلين به آن, به خاطر قاصر رسيد كه مسائل تجارت را براساس آيات, روايات, اجماع علما و ساير ادله, در اين رساله جمع كنم و آن را (انيس التجّار) ناميدم.
تحفه رضويه
اين رساله در بيان مسائل ضرورى طهارت و نماز است كه آگاهى از آنها بر همه مكلّفان واجب است. آن را به درخواست جمعى از مؤمنان به رشته تحرير كشيدم. از آ نجا كه اين اثر را در جوار حضرت على بن موسى الرضا(ع) نگاشتم آن را (تحفه رضويه) ناميدم.
جامع السعادات
معارف اخلاقى به صورت اخبار و روايات در جاهاى مختلف پراكنده بود و فراگرفتن همه آنها براى همگان ميسّر نبود و مى بايست در يك جا به صورت منظّم گرد آيند تا دستيابى به همه آن ها آسان باشد. از اين رو در اين كتاب, خلاصه اى از آن چه در شريعت حق وارد شده گردآوردم و زبده اى از آن چه اهل عرفان و حكمت در اين باره گفته اند به آن افزودم.
در ابتدا پاره اى از مقدمات سودمند را مى آوريم; آن گاه به اقسام اخلاق و اصول و مبادى آنها در قواى نفسانى اشاره مى كنيم و اجناس و انواع و نتايج و ثمرات آنها را بر مى شمريم و سپس به ارائه راه معالجه كلى و عمومى براى اخلاق نكوهيده و معالجه جزئى و خصوصى براى هر خوى ناپسند كه نام مشهور دارد مى پردازيم و در پى آن, ضد آن خوى بد و مذموم با ذكر دلايل عقلى و نقلى بر خوبى آن, بيان مى كنيم. به هر حال ترتيب مباحث چنين است: فضايل متعلق به قوه عاقله, قوه خشم, قوه شهوت, آن چه متعلق به دو يا سه قوه مذكور است. اين روش براى حفظ و تدوين اخلاق و شناخت اضداد و مبادى و اجناس آنها مناسب تر است.
اين كتاب را (جامع السعادات) ناميدم و آن را در سه بخش مرتب ساختم.
شرح الالهيات من كتاب الشفاء
حكما درباره حكمت متعاليه تحقيقات فراوان كرده اند و در تهذيب و تدوين آن كوتاهى نكرده اند اما شيخ الرئيس ابوعلى سينا در تحقيق و تدوين از آنان پيشى گرفته است و در تنقيح و تبيين بر آنها برترى جسته است و كتاب هاى مشهورى در اين زمينه نگاشته است كه از ميان آنها الهيات كتاب شفا از جهت بيان و برهان قوى تر است.
از آن جا كه متن آن دشوار است بسيارى از دانشمندان عهده دار شرح آن شده اند و دقايق رموز آن را استخراج كرده اند ليكن به حاشيه بر پاره اى از مشكلات آن اكتفا كرده اند و هيچ كدام همه آن را شرح نكرده اند. لذا به نظرم رسيد كه همه آنها را شرح نمايم.
قرّة العيون
هنگام تأليف كتاب جامع الافكار و ناقد الانظار به مسئله وجود رسيدم. به نظرم رسيد كه رساله مستقلى در اين موضوع بنويسم و در آن همه مطالب مرتبط با آن را ذكر كنم; زيرا اين مسئله از مهم ترين مطالب فلسفى و الهى است و در ك آن بهترين ابزار براى فهمِ بقيه معارف و جهل به آن مستلزم جهل به بيشتر مسائل است.
در اين رساله بنا داشته ام كه همه مباحث مربوط به مسئله وجود را بياورم و براى هر مبحث, عنوان جداگانه بگذارم و ديدگاه هاى طوايف در همه زمينه ها را بياورم. در مبحث جداگانه نتيجه گيرى از مباحث گذشته و ديدگاه خود را بيان مى كنم. اين رساله را (قرّة العيون) ناميدم.
محرق القلوب
براساس اخبار صحيح رسيده از ائمه راشدين(عليهم السلام) يادآوريِ مصائب اهل بيت(عليهم السلام) و گريستن و گرياندن ديگران بر آنها پاداش فراوانى دارد و اشرف سعادت ها است. لذا بسيارى از علما و محدثان اماميه كتاب و رساله هاى فراوانى به فارسى و عربى در اين موضوع نگاشته اند اما هيچ يك از آن ها مطلوب نيست, زيرا برخى بدون نظم و ترتيب است و برخى بيشتر اخبار اماميه را ندارد بلكه شامل اخبار اهل سنت است و بعضى در نهايت اختصار تدوين شده و نيز از اكثر اشعار عربى و فارسى شورانگيز ـ به ويژه اشعار متأخران ـ خالى است.
از اين رو به خاطر اين ضعيف مستمند رسيد كه كتابى مبرّا از نقايص مذكور و جامع در امر عزادارى بنگارد. آن را (محرق القلوب) ناميدم.
المستقصى
به جهت اهميت علم هيئت علماى بزرگى در اين موضوع قلم زده اند و آثار فراوانى در اين موضوع نگاشته اند در عين حال مجهولات و مجملاتى وجود دارد كه به تبيين آنها نپرداخته اند. مناسب دانستم آن چه از كتاب هاى علما استفاده كردم با عبارت واضح با توضيحات مناسب جمع آورم و تحقيقات و امور دقيقى را به آنها بيفزايم و آن را (المستقصى) ناميدم تا اسم, با مسمى مطابقت كند.
مشكلات العلوم
در اين كتاب به پاره اى از مشكلات و معضلات علوم پرداخته ام; از آيات قرآن, احاديث, ادعيه, فلسفه, منطق, هيئت, هندسه, حساب, طبّ, ادبيات عرب و معما. تصميم اين بود كه مطالب هر علمى را جداگانه و ذيل يك عنوان بياورم اما اين امر در اين اوقات برايم ممكن نبود و در صورت تأخير, مظنه تلف آنها بود. لذا آ نها را بدون ترتيب آوردم.
آن را (مشكلات العلوم) ناميدم و از باب تيمن و تبرك با تفسير آيه نور آغاز كردم.
منبع: www.naraqi.com