جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تهران؛ اقتصاد و محيط زيست
-(6 Body) 
تهران؛ اقتصاد و محيط زيست
Visitor 407
Category: دنياي فن آوري
مشاور شهردار تهران و رييس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران
سال‌هاست که شهر تهران به عنوان يکي از آلوده‌ترين شهرهاي جهان از نظر آب و هوا شناخته مي‌شود و سال‌هاست که قرار است کاري در اين مورد انجام شود و نمي‌شود.
سال‌هاست که شهر تهران به عنوان يکي از آلوده‌ترين شهرهاي جهان از نظر آب و هوا شناخته مي‌شود و سال‌هاست که قرار است کاري در اين مورد انجام شود و نمي‌شود. اگرچه با اين وضعيت صحبت کردن درباره مولفه‌هاي زيست محيطي شهر تهران با يک علامت تعجب بزرگ همراه است، بااين حال در آستانه روز جهاني محيط زيست گفتگويي را با مهندس محمدهادي حيدرزاده، مشاور شهردار تهران و رييس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران در خصوص محيط‌زيست، ترافيک، آلودگي هوا و راهکارهاي موجود براي بهبود وضعيت محيط‌زيست شهر تهران انجام داده‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد:
آقاي مهندس؛ به نظر شما در شهري مثل تهران، اقتصاد و محيط زيست چه رابطه‌اي با هم دارند؟
به طور کلي در اوايل انقلاب صنعتي اقتصاد و محيط زيست دو قطب مخالف هم محسوب مي‌شدند. از يک طرف علماي اقتصاد، محيط زيست را عامل مخالف توسعه مي‌ديدند و از سوي ديگر پژوهشگران محيط زيست، اقتصاد را موجب تخريب محيط زيست مي‌دانستند اما به تدريج اين نگاه تغيير کرد و از سال 1992 ميلادي و موضوع توسعه پايدار، اين دو موضوع در راستاي هم قرار گرفتند. تجربه هم نشان داده است در مناطقي که شاخص‌هاي زيست محيطي بهتر بوده است، اقتصاد نيز رشد مطلوبي داشته و از طرف ديگر درجاهايي که اقتصاد بهتري داشته‌اند (مثل کشورهاي توسعه يافته)، شاخص‌هاي زيست محيطي هم بهتر بوده‌اند.
اين مساله در شهر تهران هم صادق است؟
بله، به طور واضح. مثلا يکي از عوامل اصلي عدم جذب گردشگر در تهران آلودگي هواي آن است وگرنه تهران از نظر مولفه‌هاي جذب توريست از بسياري از شهرها بهتر است. در مقابل اگر کمي دقت کنيم، خواهيم ديد بسياري از شهرها وجود دارند که تنها جاذبه گردشگري آنها آب و هواي مطلوب آن است. اگر ما گردشگري را يکي از مصاديق رونق اقتصادي ببينيم، خواهيم دانست که ارتباط پيوسته و تنگاتنگي ميان عوامل زيست محيطي و رشد اقتصادي وجود دارد و به همين دليل هم هست که يکي از مهم‌ترين مسايل روز مطرح در دنيا و در کشورهاي توسعه يافته تدوين شاخص‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي بر مبناي مسايل زيست محيطي است زيرا اين دو در کنار يکديگر موجب هم‌افزايي مي‌شوند.
*****
يعني تنها مشکل تهران همين عدم جذب توريست است؟
نه، مساله عدم جذب گردشگر تنها يک مثال است ولي مسايل شهر تهران فقط محدود به آن نيست. شما مي‌توانيد آلودگي هواي تهران و ترافيک آن را در مورد فردي که هر روز صبح بايد بر سر کار خود حاضر شود با فردي مقايسه کنيد که در يک محيط آرام و هواي پاک همان کار را انجام مي‌دهد. مسلما فردي که مشکلات زيست محيطي شاغلان تهراني را ندارد، از لحاظ راندمان کاري و کيفيت زندگي در شرايط بسيار مطلوب‌تري به سر مي‌برد.
فکر مي‌کنيد مهم‌ترين اولويت‌ها در بحث محيط زيست در تهران و شهرهاي مانند آن چيست؟
در شهر تهران يک محور مديريتي و سه محور فني، مهم‌ترين اولويت‌ها در بحث محيط‌ زيست هستند. اولويت مديريتي اين موضوع به يک مديريت يکپارچه زيست محيطي در کلان‌ شهرها مربوط مي‌شود. مديريت در مسايل زيست محيطي شهر تهران بايد به گونه‌اي باشد که از موازي کاري‌ها و مغفول ماندن برخي مولفه‌ها جلوگيري شود که اين امر جز با يک مديريت يکپارچه امکان‌پذير نيست. اولويت‌هاي فني نيز در سه حوزه آب، خاک و هوا مطرح مي‌شود که بايد در هر سه مورد نگاه جدي صورت گيرد. در حوزه آب، تشکيل شبکه فاضلاب تهران به عنوان يک رکن اساسي مطرح است. در حوزه هوا، بهبود کيفيت هوا مبتني بر گسترش حمل و نقل عمومي و کاهش سفرهاي غيرضروري و فرهنگ‌سازي در اين مورد است و در نهايت در حوزه خاک بايد در دفع زباله و بحث بازيافت زباله‌ها بازنگري و اقدام اساسي صورت گيرد.
وقتي که ما داريم تعداد زيادي خودرو را شماره‌گذاري و وارد خيابان‌ها مي‌کنيم و در مقابل تعداد معدودي از خودروهاي قديمي را از دور خارج مي‌کنيم، چه طور مي‌توانيم انتظار داشته باشيم، هواي تهران با اين ترافيک سنگين به شکل مطلوب برگردد؟! مشکل اساسي ما در بحث آلودگي هوا، تعداد خودرو نيست. تعداد خودروهايي که در کشور ما و به خصوص در شهر تهران در حال تردد هستند در مقايسه با کشور عربستان که تعداد خودروهاي آن 12 ميليون است و همين‌طور در مقايسه با آلمان که 40 ميليون خودرو دارد، رقم بالايي محسوب نمي‌شود.
پس مشکل کار کجاست؟
در واقع مشکل اصلي وسايل نقليه در کشور ما و به خصوص در شهر تهران عدم فرهنگ‌سازي و وجود نداشتن مديريت تقاضاي سفر است. 70 درصد حمل و نقل در کشور ما به صورت شخصي انجام مي‌شود و اين در حالي است که در آلمان 70 تا 80 درصد سفرها با حمل و نقل عمومي انجام مي‌شود و استفاده از وسيله نقليه شخصي تنها در ايام آخر هفته يا سفرهاي شخصي صورت مي‌گيرد.
آيا امکانات حمل ونقل عمومي ما در اين حد هست که مردم بتوانند از اين طريق به رفت و‌آمد بپردازند؟
اين نکته نيز قابل تامل است. ما بايد با گسترش حمل و نقل عمومي و استفاده از فضاي IT سفرهاي غيرضروري را کاهش دهيم و سهم حمل و نقل شخصي را کم کنيم و در مقابل حمل و نقل عمومي با کيفيت در تهران مستقر کنيم (که از لحاظ کيفي و کمي جوابگو باشد) و برازنده مردم نيز باشد.
منبع:www.salamat.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image