روزهاي کوتاه پائيزي، شتابان خود را به جمعهاي رساندند تا شاهد پر کشيدن سرو قامتي نستوه باشند . باختران، هنوز، به عطر ندبه مترنم بود . و مردمش با آواي «اين بقية الله» محبوب را ميطلبيدند .
لحظات خود را آماده حضور در واقعهاي از جنس عاشورا ميکردند . ثانيهها، خود را به دقايقي ميرساندند که دست تقدير، شهادت را بر پيشاني ابر مردي نستوه، از جنس آسمان مردان رباني رقم زده بود .
جاودانه مردي از تبار «درد» در هفتاد و نه سالگي، با اقتدا به اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) از سنگر محراب، شيدا و خونين بال پر ميکشيد .
او در سال 1282 هجري شمسي در اصفهان متولد شد . و نهال وجودش، در جنت الماواي حوزه عليمه، در اصفهان و قم رشد کرد و پر بار گشت . در چهل سالگي به درجه اجتهاد نائل آمد .
تشنگان دانش و معنويت از نورانيت علم و اخلاقش بهرهمند ميشدند که در سال 1330 هجري شمسي به امر حضرت آيت الله بروجردي(قدس سره الشريف) براي اداره حوزه عليمه باختران عازم آن ديار گشت .
همزمان با تدريس و تبليغ، به فعاليتهاي مبارزاتي عليه رژيم ستم شاهي پرداخت و چندين بار توسط نور گريزان شب ستيز طاغوت دستيگر و روانه زندان شد .
پس از طلوع فجر جاودانه انقلاب اسلامي، به امر حضرت امام خميني قدس سره به امامت جمعه باختران منصوب شد . و در اين سنگر تا آخرين لحظه زندگي پر بارش حضور يافت .
حضرت امام خميني(رحمت الله عليه) در شأن اين ابرمرد نستوه فرمودند:
«. . . چه سعادمند و پيروزند، آنان که در نشيب و فرازها و پستي و بلنديهاي حيات خويش به دامهاي شيطاني وسوسههاي نفساني نيفتاده و آخرين حجاب بين محبوب و خود را با محاسن غرقه به خون، خرق نموده و به قرارگاه مجاهدين في سبيل الله راه يافتند .»