جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
راهکارهاي توسعه حجاب
-(7 Body) 
راهکارهاي توسعه حجاب
Visitor 616
Category: دنياي فن آوري
در فرهنگ اسلام، محور اصلاحات، فرهنگ سازي است. لذا با فعاليت‏هاي آموزشي، فرهنگي و تبليغي مي‏توان فضاي اجتماعي جامعه را به سمتي هدايت کرد که افراد به صورت طبيعي و خودجوش به رعايت عفاف و حجاب رغبت نمايند.
بدين ترتيب، اقدامات بازدارنده بايد در حد ضرورت، نقش تکميلي خود را ايفا نمايد. در برخورد با پديده بدحجابي بايد مشکل فرهنگي و سياسي آن را از هم تمايز ساخته و متناسب با خاستگاه‏هاي آن به برخوردي سنجيده و برنامه‏ريزي شده پرداخت. نکته اساسي اين که وقتي اکثريت جامعه گرفتار يک ناهنجاري است مقابله با اکثريت نتيجه بخش نخواهد بود، مگر اين که با موارد مستهجن که عموم مردم آن را زشت مي‏شمارند، برخورد شود و در دراز مدت با بستر سازي فرهنگي، اين ناهنجاري گسترده را به سطح محدودي تقليل داد، در اين صورت دايره اقدامات متوجه افرادي است که در اقليت قرار گرفته‏اند.
اما راهکارهاي بنيادين که در توسعه حجاب مي‏توانند نقش جدي ايفا نمايند، بدين قرار است:

1. احياي فرهنگ اسلامي و اصلاح باورهاي عمومي

پياده کردن آموزه‏هاي ديني و عيني نمودن دستورالعمل‏هاي شريعت، وظيفه آحاد جامعه است. اما در اين ميان سازمان‏هاي فرهنگي حکومت ديني، وظيفه‏اي مضاعف به دوش مي‏کشند و بايد خط مشي کلي جامعه را بر اجتناب از رذايل اخلاقي، ترغيب جوانان به ازدواج و رواج ساده‏زيستي بنا نهند.
وقتي فرهنگ سازان جامعه خود گرفتار اسراف و تبذير شوند، از اخلاق و معنويت فاصله بگيرند، نسبت به مفاسد اخلاقي و ابتذال در پوشش بي‏تفاوت شوند، پيامدهاي ذيل نتايج طبيعي چنين گرايشي است:
الف) بي توجهي نسبت به کار آمدي دين در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي، جوان را به سمت بي هويتي و پرداختن به ضد ارزش‏ها سوق مي‏دهد. وقتي پويايي دين در عرصه حيات بشري کم رنگ شود، بديني است دختران و پسران، ابزار وجود و اثبات شخصيت خويش را در مظاهر غير ديني مانند خود آرايي و مدگرايي جست و جو نمايند.
ب) عدم اهتمام به تقويت باورهاي ديني و ارزش‏هاي اخلاقي سبب مي‏شود نسل جوان نسبت به ارزش‏ها بيگانه گشته و نسبت به اعتقادات ديني خود احساس حقارت نمايد و بن‏بست فکري در اين باب، خودباختگي به فرهنگ غرب را در پي‏دارد.
احياي ارزش‏هاي اصيل اسلامي و فراخواني زن مسلمان به تعقل و دريافتن ارزش‏ها و آفريدن روح تعبد و تعهد نسبت به اين‏ها نقش مهمي در اين زمينه خواهد داشت.
زن مؤمن بايد به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان مي‏نگرد باور داشته باشد و بداند که شخصيت و عظمت او در گرو روح بلند، انديشه والا و جان پيراسته از آلودگي است که او را به روشي انساني و مشي اسلامي فرا مي‏خواند و بداند تن آرايه بسته و ظاهر فريبنده هرگز نمايانگر شخصيت او نيست.
کلام بيدارگر حضرت مسيح که فرمود:
به حق براي شما مي‏گويم: تن چه سودي دهد در صورتي که ظاهرش درست باشد و درونش تباه. بدن‏هاي شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهايتان تباه باشد و بهره‏اي نبريد آن گاه که پوست خود را آراسته و پاک نگاه داريد و دل‏هاي شما چرکين باشد.
در زن بايد باور استوار، ايمان عميق ايجاد شود. زني که دل به حق داده و انديشه به خدا سپرده و فرجام زندگي دنيوي‏اش را پذيرفته چطور حاضر مي‏شود خودآرايي و خود نمايي کند و خود را در معرض نگاه‏هاي آلوده قرار دهد و زمينه‏هاي تلذذ ديگران و مآلاً فساد آفريني را به وجود آورد؟!
کلام بلند حضرت علي(ع) که مي‏فرمايد:
«المرء بايمانه؛ آدمي در گرو باورهاي خويش است.» نشان‏گر آن است که باورهاي درست و ايمان‏هاي راسخ، عالي‏ترين نقش را در کيفيت زندگانيِ انسان ايفا مي‏کنند.

2. اصلاح نگرش‏هاي فرهنگي در سياست‏گزاران و برنامه‏ريزان

تحليل صحيح، برنامه‏ريزي و سياست گذاري درست آن گاه ميسر مي‏شود که از جزئي نگري و بريده نمودنِ پيکره شريعت پرهيز شود و اجزاء و عناصر مجموعه دين در ارتباط با يکديگر لحاظ شوند. اما واقعيت اين است که گاهي برنامه‏ريزان به جاي آسيب‏شناسي و پرداختن به معضلات اساسي جامعه، به انجام عمليات قطعي پرداخته و به اتخاذ برنامه‏هاي موقتي رو مي‏آورند. اين شيوه، آسيب‏هاي جدي بر جامعه تحليل مي‏کند. آگاهي مجريان و توجه آنان به معضلات اخلاقي جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و نيروي انساني کارآمد و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات مي‏تواند گام مؤثري در رفع مشکلات فرهنگي جامعه باشد.
البته از ضعف فرهنگي جامعه بانوان نيز نبايد غفلت نمود، يکي از معضلات فکري و فرهنگي جوامع، عدم شناخت و آگاهي زنان نسبت به هويت واقعي خود و تمايزات و تفاوت‏هاي روحي و جسمي خود با مردان است و تا هنگامي که اين آگاهي حاصل نشود نمي‏توانند ارزش خود را بشناسند.
بنابراين، طبيعي است که در جهت احکام و قوانين مربوط به خود، جديت و اهتمام لازم را نخواهند داشت. و جامعه نيز در انجام تکاليف خود نسبت به زنان کوتاهي خواهد کرد و اين همه منجر به محروميت فرهنگي و دورماندن زنان از حقوق مسلم‏شان خواهد شد.
بديهي است برنامه‏هاي آموزشي و تشويق بانوان به فراگيري و اهتمام نسبت به مسائل مربوط به خويش، تا حدودي مي‏تواند در رفع اين معضل مفيد و مؤثر باشد.

3. هماهنگي کليه نهادهاي ذي‏ربط

در توسعه فرهنگ حجاب، بايستي ميان نهادهاي دولتي و غيردولتي و نيز ميان فعاليت‏هاي فرهنگي، ارشادي و اجرايي هماهنگي و هم سويي وجود داشته باشد. برنامه‏ها و اقدامات به عمل آمده به صورت پي‏گير تحت نظارت و اشراف نهادهاي ذي‏ربط قرار گيرد.
جهت تحقق اين مهم بايد تمامي متوليان و دست اندرکاران از آگاهي لازم و حساسيت کافي نسبت به اين موضوع برخوردار باشند تا زمينه گسترش عفاف و حجاب فراهم شود.

4. اصلاح عملکرد رسانه‏ها

بي‏ترديد رسانه‏هاي تصويري در تغيير هنجارها و ارزش‏ها نقش مؤثري دارند به‏ويژه برنامه‏هايي که با مخاطب ارتباط بيش‏تري برقرار نمايند.
گاهي برنامه‏هاي تبليغي و فرهنگي، زمينه تحقير زنان و تضعيف موقعيت آنان را فراهم نموده است. از اين رو، مناسب است با اجتناب از عرضه برنامه‏هايي که زنان را به سوي جلوه‏گري سوق مي‏دهد هم چنين با پرهيز از نمايش زنان در فيلم‏ها و سريال‏ها و... به عنوان انسان‏هايي کم بهره از معرفت، احساسي و فاقد هويت، بر جايگاه و هويت واقعي آنان تأکيد نموده و زمينه‏هاي تعالي آن‏ها را فراهم سازند.
رعايت وقار و متانت و حفظ پوشش که ضامن مصونيت اخلاقي و رواني زن به هنگام حضور در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي است، بعضاً در ميان هنرپيشگان مورد بي مهري قرار گرفته و حجاب سنتي و اصيل تحقير شده است. ريشه چنين نگرش را بايد در عدم آگاهي و يا ضعف اعتقادي برخي دست اندرکاران رسانه‏اي دانست.
به نظر مي‏رسد نهادهاي فرهنگي بايد بيش از پيش به تربيت هنرمندان و هنرپيشگان متعهد به مباني اعتقادي بپردازند تا حفظ ارزش‏هاي ديني نه به عنوان تحميل قانوني، بلکه به عنوان باورهاي قلبي و تمايلاتي خود جوش متجلي شود.
زن به عنوان موجودي خلاق، برخوردار از ظرافت‏هاي شخصيتي و دارنده بسياري از کمالات و استعدادها در رسانه بايد خصوصيات مثبت او به عنوان يک مادر، همسر و کسي که نقش‏هاي برجسته را عهده‏دار است، معرفي شود و از شخصيت‏پردازي‏هاي ناصحيح که زن را ظلم‏پذير و ضعيف و يا در نقشي تصنعي و دور از واقعيت نمايش مي‏دهد، پرهيز کند.
زن به لحاظ ساختار تکويني از ويژگي‏هايي برخوردار است؛ از شاخص‏ترين اين خصوصيت‏ها، کمال جويي معنوي زن است. از آن جا که زن از احساس و تخيل بهره‏مند است؛ مي‏تواند در مسير کمالات معنوي بهتر و سريع‏تر گام بردارد؛ احساس و تخيلي که محور هنر و تربيت هنرمند است؛ اگر به اين ساحت که جزو جوهره و ماهيت زنان است توجه کافي شود ديگر زن در عرصه هنر با نقش‏هاي منفيِ پرخاش‏گري، ساده لوحي و... ظاهر نمي‏شود.
نمايش روش و منش زنان پاکدلي که در عرفان عملي طي طريق کرده و به مراتبي از قرب دست يافته‏اند و پرداختن به زمينه‏ها و بسترهايي که آنان را به اين جهت سوق داده مي‏تواند براي ديگران نيز سازنده و مؤثر باشد.
اين حقيقت را بايد از طريق برنامه‏هاي رسانه به ويژه به جامعه زنان تفهيم کرد که هر چه آدمي به لذايذ بيروني و عرصه بروني وجود خويشتن بپردازد، از عرصه درون و خويشتن‏نگري باز خواهد ماند.
لازمه تکامل و حرکت سازنده، تعمق و انديشه دروني و انصراف از تکثر بيروني است و اين همه زماني ميسر مي‏شود که زن، در کنار زندگي متعارف و روزمره خود بخشي از برنامه زندگي‏اش را به مطالعه، اختصاص دهد.
رسانه در اين جهت مي‏تواند ارائه طريق نمايد، ترتيب و تنظيم برنامه‏هاي آموزشي (با تأکيد بر آموزه‏هاي ديني) آن هم در اوقاتي که نوعاً خانم‏ها امکان بهره برداري از آن را دارند و ساعاتي که از اشتغالات بيرون و احياناً داخل منزل فارغ شده، از بهترين زمان ارائه برنامه است.

5. اصلاح نظام الگوسازي

انسان فطرتاً الگو گزين و الگوپذير است. پيوسته در اين انديشه است ارزش‏هايي را که باور دارد در چهره اي مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد مسأله الگو در اخلاق اسلامي و روان‏شناسي نيز جايگاه مهمي دارد. از اين رو، قرآن کريم در شرايطي که زن هيچ گونه ارزش انساني و اجتماعي نداشت زناني شايسته چون آسيه همسر فرعون و حضرت مريم(س) را معرفي و از آنان تجليل نموده است.
حضرت زهرا(س) را کوثر دانسته، به عنوان الگو و اسوه معرفي کرده و بدين ترتيب، لياقت و شايستگي زن را در رسيدن به کمالات معنوي به اثبات رسانيده است.
و الگو بودن زنان صالح و وارسته را براي همگان اعم از زن و مرد تبيين نموده است. با توجه به اين که الگوها در ساختار روحي و رفتاري انسان نقش مؤثري دارند، يکي از تأسف‏هاي جدي عصر حاضر اين است که زن مسلمان آن چنان که شايسته و بايسته است با چهره‏هاي بلند تاريخ اسلام آشنا نيست. زندگاني حضرت زهرا(س) و فرزند برومندش، پيام آور عاشورا، حضرت زينب(س) و ديگر چهره‏هاي والاي تاريخ گذشته و معاصر بايد براي زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هويت و شخصيت و وقار و متانت مي‏تواند در جامعه حضور پيدا کرده و ايفاي نقش نمايد.
توصيه امام صادق(ع) تأمل برانگيز و قابل توجه است:
به زنان دوستي آل علي(ع) را الهام کنيد.
زن اگر حب علي7 را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را الگو پذيرفت و بر راهي رفت که اهل بيت: رفته‏اند و آنان را سرمشق گرفت، رويين تن مي‏شود و حضورش در جامعه دلهره آفرين نخواهد بود.

6. به کارگيري روش‏هاي صحيح براي گسترش حجاب

سليقه‏اي عمل کردن و تأکيد و تکيه بر آداب و عادات غير اصيل، نقش مهمي در جهت بدبين کردن مردم نسبت به حجاب ايفا نموده است.
تصويري که از زن در جوامع اسلامي عرضه مي‏شود و نحوه نگرش و برخورد زن، همه گوياي اين مطلب است که التقاط و انحرافي صورت گرفته است. به اين معنا که برخي از احکام ديني با آداب و سنت ناصواب که بعضي ريشه در جاهليت نخستين دارد، در آميخته است و مسلمانان بايد به عنوان مالکان برترين ميراث ديني فهم ديني را از رسوبات فرهنگي‏هاي جاهلي و سنت‏هاي غلط بپيرايند.
مصلحان واقعي جوامع يعني انبيا نسبت به عرف زمان خودشان دست به اصلاحات زدند و ديدگاه‏هايِ ناصواب را تغيير دادند. پيامبر گرامي اسلام(ع) با عرف مقابله نمود و هويت از دست رفته زن را به جامعه باز گردانيد. دستورات الهي را در همساني زن و مرد به مردم ابلاغ نمود.
بدين ترتيب يکي از واقعيت‏هاي تلخ جوامع اسلامي، ديدگاه‏هاي افراطي و گرايش‏هاي نادرستي است که به عنوان مذهب و عرف اسلامي درباره مسائل زنان رواج داشته است، تبيين ناهنجاري‏ها و اثرات سوئي که بر اين نگرش مترتب است، به سادگي امکان‏پذير نمي‏باشد چرا که بسياري از مصاديق اين مسأله به عنوان ارزش تلقي مي‏شود. البته اين مهم از منظر انديشمندان مخفي نمانده و نسبت به آن هشدار داده‏اند. يکي از نويسندگان از انحرافي که درجوامع اسلامي رخ نموده، داد سخن مي‏زند:
مسلمانان در برخورد با زنان از مسير تعاليم شريعت اسلام منحرف گذشته و روايات مدسوس و مجعول در بين آنان گسترش يافته، از اين رو زن مسلمان در ورطه جهل و غفلت از دين و دنيا سقوط کرده است. آموزش زنان گناه عظيم شمرده مي‏شود، رفتن به مسجد ممنوع و اطلاع او نسبت به اوضاع و احوال فرهنگي ـ اجتماعي و سياسي امري بعيد تلقي مي‏شود.
اين درحالي است که زن دائما گرفتار نگرش افراطي و تفريطي بوده و رفتار عادلانه را کمتر تجربه کرده است. بر اين اساس توصيه به رعايت حجاب در محيط‏هاي زنانه، تأکيد بر گونه خاصي از حجاب بدون توجه به شرايط آب و هوايي و منطقه جغرافيايي و بافت فرهنگي را مي‏توان نمودهاي نگرش افراطي دانست.
به طور کلي، طي کردن مسير اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط مي‏تواند فضاي رغبت و ميل به رعايت حجاب را فراهم کند. اما به طور مشخص اقدامات ذيل تا حدودي مؤثر و مفيد است.
1. معماري و شهرسازي متناسب با فرهنگ حجاب صورت پذيرد از جمله معماري مراکز آموزشي دخترانه به گونه‏اي باشد که تا حدودي آزادي عمل را براي آنان فراهم نمايد تا آنان مجبور نباشند ساعات متمادي پوشش کامل را رعايت کنند.
2. برنامه‏ريزي در جهت توسعه فرهنگ حجاب بايد چنان باشد که شرايط و مقتضيات فرهنگي، روحي و سني افراد لحاظ شود و نيز به نوع کار و خصوصيات اقليمي و منطقه‏اي ـ با رعايت اصل حکم حجاب ـ توجه شود. بدين ترتيب نبايد بر رنگ خاص يا شکل خاص پافشاري نمود.
3. بايد تدابيري انديشيد تا چادر و لباس‏هايي که به عنوان حجاب استفاده مي‏شود با قيمت مناسب و سهل الوصول در اختيار همگان قرار گيرد.
4. توجه به حس تنوع‏طلبي و مدگرايي جوانان و متناسب با فرهنگ ديني و آداب محلي و منطقه‏اي آنان، الگوهاي پوششي ارائه شود.

7. توجه به هدايت زمينه‏هاي طبيعي ميل به خودنمايي

شايد بتوان گفت که خودآرايي و تزيّن در زن، امري طبيعي است. در فرهنگ اسلام، تمايلات و غرايز انساني به هيچ وجه منفي تلقي نمي‏شود و سعي بر آن است که با شيوه صحيح نگرش به تمايلات و ارضا مشروع آن، انسان را در جهت تکامل سرعت بخشد. در اين راستا، به زن توصيه مي‏کند غريزه خودآرايي را جهت دهد و آن را به محارم به ويژه همسر خويش اختصاص دهد.
هدايت و جهت‏دهي اين غريزه آن قدر مهم است که اگر در موقع مناسب خود انجام نگيرد، جامعه را گرفتار کج‏روي و ابتذال خواهد کرد. جلوه‏گري زن و صرف انرژي و توان او در جهت جلب رضايت و توجه مردان يکي از نمودهاي اين ابتذال است، که نهايتاً زبوني و حقارت قشر زن را در پي دارد چرا که محيط اشتغال را به محيطي همراه با تبرج تبديل مي‏کند و بخشي از نياز مرد را در محيط اجتماعي اشباع مي‏نمايد و بازيچه مردان هوس‏باز مي‏شود.

8. تقويت مرزهاي زنانگي و مردانگي

تفاوت‏هاي تکويني زن و مرد، مطلبي انکارناپذير است و خداوند حکيم با احاطه بر اين تفاوت‏ها براي هر يک از دو صنف، وظايف و مسئوليت‏هايي مقرر فرموده تا نظام هستي به نحو احسن اداره شود. از اين رو در آيه 32 سوره نساء تفاوت‏هاي موجود بين زن و مرد را مطابق حق و عدالت مي‏داند. پس آرزوي تغيير آن‏ها يک نوع مخالفت با مشيت پروردگار تلقي مي‏شود:
(ولا تتمنّوا ما فضّل الله بعضکم علي بعض...)
بر اين اساس، قرآن کريم بر تفاوت‏هايي که در سايه خلقت انسان به طور طبيعي در اصناف بشر قرار داده شده، صحه مي‏گذارد. اما اختلافاتي که به دست بشر به خاطر روابط ظالمانه بشري به وجود آمده، به هيچ وجه مورد قبول اسلام نيست.
بدين ترتيب، پذيرش مرزها و تفاوت‏هاي جنسيتي ميان زن و مرد که ريشه در نظام خلقت آن دو دارد، امري کاملاً منطقي و عقلاني است. اما تبعيض‏ها، بي عدالتي‏ها و بي توجهي به خواسته‏ها و آزادي‏هاي مشروع زنان که ناشي از برداشت‏هاي ناصحيح از اسلام مي‏باشد و ريشه در انديشه‏هاي خرافي و مردسالارانه دارد امر را بر بسياري از مردم مشتبه ساخته و عموماً اين نحوه نگرش و برخورد را در مباني و معارف ديني و اعتقادي جست و جو مي‏کنند. اين همه، مسئوليت دست اندرکاران فرهنگ و هنر را سنگين‏تر کرده که در جهت تصحيح و پالايش افکار عمومي جامعه تلاش کنند و مرز ميان تعصبات و ارزش‏هاي ديني را بازشناسي و تفکيک نمايند.
اقدامات عملي که مي‏تواند در زدايش اين نوع نگرش کارساز باشد، بسيار متنوع و متعدد است به عنوان مثال: در عرصه ورزش جهت حضور فعال و سالم بانوان بايد سرمايه‏گذاري شود مسلماً فراهم نمودن زمينه فعاليت بانوان در اين زمينه از نظر اقتصادي سرمايه‏گذاري مضاعفي را مي‏طلبد.
به ويژه در جامع اسلامي که بايستي تقويت فرهنگ ديني و حفظ موازين اسلامي مدنظر مسئولين مربوطه باشد.
در عرصه دانش و پژوهش هم بايد اقدامات جدي صورت بگيرد. قشر پژوهشگر و فرهيخته بانوان شاهد تبعيض‏ها و نابرابري‏هايي در ارائه خدمات مراکز علمي ـ پژوهشي و کتابخانه‏ها هستند. وجود اين محدوديت‏ها که نوعاً توجيه منطقي و يا شرعي ندارد جامعه فرهنگي زنان را به عقب‏نشيني از صحنه پژوهش و تحقيق سوق مي‏دهد، در حالي که اگر دست اندرکاران و مسئولان مراکز علمي و فرهنگي نگرشي مثبت به حضور زنان در اين عرصه داشته باشند، با چنين مشکلي روبرو نخواهيم بود.

چکيده
راهکارهاي توسعه حجاب

در فرهنگ اسلام، محور اصلاحات فرهنگ سازي است. لذا با فعاليت‏هاي آموزشي، فرهنگي و تبليغي مي‏توان فضاي اجتماعي جامعه را به سمتي هدايت کرد که افراد به صورت طبيعي و خودجوش به رعايت عفاف و حجاب رغبت نمايند.
راهکارهاي بنياديني که مي‏توانند در توسعه حجاب نقش جدي ايفا نمايند بدين قرار است:

1. احياي فرهنگ اسلامي

پياده کردن آموزه‏هاي ديني و عيني نمودن دستور العمل‏هاي شريعت، وظيفه آحاد جامعه است. اما در اين ميان سازمان فرهنگي حکومت ديني، وظيفه‏اي مضاعف به دوش مي‏کشند و بايد خط مشي کلي جامعه را بر اجتناب از رذايل اخلاقي، ترغيب جوانان به ازدواج بنا نهند.
عدم اهتمام به تقويت باورهاي ديني و ارزش‏هاي اخلاقي سبب مي‏شود نسل جوان نسبت به ارزش‏ها بيگانه گشته و نسبت به اعتقادات ديني خود احساس حقارت نمايد و بن‏بست فکري در اين باب خودباختگي به فرهنگ غرب را در پي دارد.
احياي ارزش‏هاي اصيل اسلامي و فراخواني زن مسلمان به تعقل و دريافتن ارزش‏ها و آفريدن روح تعبد و تعهد نسبت به اين‏ها نقش مهمي در اين زمينه خواهد داشت.

2. اصلاح نگرش‏هاي فرهنگي در سياست گزاران و برنامه‏ريزان

تحليل صحيح، برنامه‏ريزي و سياست‏گذاري درست آن‏گاه ميسر مي‏شود که از جزئي‏نگري پرهيز شود. گاهي برنامه‏ريزان به جاي آسيب‏شناسي و پرداختن به معضلات اساسي جامعه، به اتخاذ برنامه‏هاي موقتي رو مي‏آورند.
اين شيوه، آسيب‏هاي جدي بر جامعه تحميل مي‏کند.
آگاهي مجريان و توجه آنان به معضلات اخلاقي جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات مي‏تواند گام مؤثري در رفع مشکلات فرهنگي جامعه باشد.

3. اصلاح عملکرد رسانه‏ها

گاهي برنامه‏هاي تبليغي و فرهنگي، زمينه تحقير زنان و تضعيف موقعيت آنان را فراهم نموده است. از اين رو مناسب است با اجتناب از عرضه برنامه‏هايي که زنان را به سوي جلوه‏گري سوق مي‏دهد زمينه تعالي آن‏ها را فراهم سازند.
رعايت متانت و حفظ پوشش که ضامن مصونيت اخلاقي و رواني زن به هنگام حضور در عرصه‏هاي اجتماعي است، گاه در ميان هنرپيشگان مورد بي‏مهري قرار گرفته و حجاب سنتي و اصيل تحقير شده است.
نهادهاي فرهنگي بايد بيش از پيش به تربيت هنرمندان و هنرپيشگان متعهد به مباني اعتقادي بپردازند تا حفظ ارزش‏هاي ديني نه به عنوان تحميل قانوني، بلکه به عنوان باورهاي قلبي و تمايلاتي خودجوش متجلي شود.

4. اصلاح نظام الگوسازي

انسان پيوسته در اين انديشه است ارزش‏هايي را که باور دارد در چهره‏اي مجسم بنگرد. مسأله الگو در اخلاق اسلامي و روان‏شناسي نيز جايگاه مهمي دارد. از اين رو، قرآن کريم زناني شايسته چون آسيه همسر فرعون و حضرت مريم(س) را معرفي و از آنان تجليل نموده است.
يکي از تأسف‏هاي جدي عصر حاضر اين است که زن مسلمان به طور بايسته با چهره‏هاي بلند تاريخ اسلام آشنا نيست.

5. به‏کارگيري روش‏هاي صحيح براي گسترش حجاب

طي کردن مسير اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط مي‏تواند فضاي رغبت و ميل به رعايت حجاب را فراهم نمايد. اگر شهرسازي و معماري به ويژه در مراکز آموزشي دخترانه به گونه‏اي باشد که تا حدودي آزادي عمل را براي آنان فراهم نمايد و نيز شرايط و مقتضيات فرهنگي، روحي و سني افراد لحاظ شود و نيز به نوع کار و خصوصيات اقليمي و منطقه‏اي توجه شود.
و در نهايت به حس تنوع‏طلبي و مدگرايي جوانان توجه شود و متناسب با فرهنگ ديني و آداب محلي و منطقه‏اي آنان، الگوهاي پوششي ارائه شود.
منبع:مجله پيام زن
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image