قيامت و بهشت و جهنم از ديدگاه بهاييت !
-(4 Body)
|
قيامت و بهشت و جهنم از ديدگاه بهاييت !
Visitor
651
Category:
دنياي فن آوري
با توجه به پخش سريال 5 کيلومتر تا بهشت و مطرح شدن مسئله قيامت و بهشت و جهنم در اين سريال زيبا و جذاب برآن شديم تا بهشت و جهنم را از ديدگاه بهاييان هم برايتان بيان کنيم تا با کنار هم گذاشتن دو ديدگاه اسلامي و بهايي درباره مسئله قيامت و بهشت و جهنم بر پوشالي بودن تفکرات و اعتقادات بهاييت پي ببريم ، آنچه در ذيل ميآيد تماما از منابع دست اول بهاييت نقل شده است . معاد از نظر اسلام، يعنى پس از فانى شدن دنيا، بازگشت همه به سوى خداست؛ و سرانجام، همه انسان ها در روزى به نام روز قيامت، براى حساب آورده مى شوند؛ و از همه آن ها در مورد اعمالشان در دنيا، بازخواست مى گردد، در آن روز که - به فرموده قرآن - طول آن پنجاه هزار سال است[معارج/ 4]، و اين زمين و آسمان ها، به زمين و آسمان ديگرى تبديل مى گردد، و طرح نوينى در وضع جهان ريخته مى شود[ابراهيم/ 48]، به حساب و کتاب اعمال تمام انسان ها رسيدگى مى گردد، و بهشتى ها به بهشت، و دوزخيان به دوزخ روانه مى شوند؛ چنان که آيات بى شمارى از قرآن بر اين مطلب صراحت دارند. علي محمد باب در غالب ابواب بيان ، آيات قيامت را توجيه نموده ، من جمله در باب هفتم از واحد دوم " في بيان يوم القيامة" گويد: "ملخّص اين باب آنكه مراد از يوم قيامت ، ظهور شجره حقيقت است و مشاهده نمي شود كه احدي از شيعه يوم قيامت را فهميده باشد، بلكه همه موهوماً امري را توهم نموده كه عند الله حقيقت ندارد و آنچه عند الله و عند عرف اهل حقيقت مقصصود از يوم قيامت است، اين است كه از وقت ظهور شجره حقيقت در هر زمان به هر اسم الي حين غروب آن قيامت است ، مثلاً از يوم بعثت عيسي تا يوم عروج آن قيامت موسي بود به قول خود و هر كس مؤمن نبود جزا داد به قول خود ، زيرا كه ما شهد الله در آن زمان ما شهد الله في الانجيل بود و بعد از يوم بعثت رسول الله (ص) تا يوم عروج آن ، قيامت عيسي بد كه شجره حقيقت ظاهر شده در هيكل محمد ، و جزا داد هر كس مؤمن به عيسي بود و عذاب فرمود به قول خود هر كس مؤمن به آن نبود. و از حين ظهور شجره بيان الي ما يغرب ، قيامت رسول الله (ص) است كه در قرآن خداوند وعده فرموده كه آن بعد از دو ساعت و يازده دقيقه از شب پنجم جمادي الأول سنه 1260كه سنه 1270 بعثت مي شود اول يوم قيامت قرآن بوده و الي غروب شجره حقيقت قيامت قرآن است. زيرا كه شيئي تا به مقام كمال نرسد قيامت آن نمي شود و كمال دين اسلام الي ظهور منتهي شد و از اول ظهور تا حين غروب اثمار شجره اسلام ، آنچه هست ظاهر مي شود و قيامت بيان در ظهور من يظهر الله است..." حسينعلي بهاء (جانشين سيّد باب و رهبر دوم بهائيان) در جواب كسي كه از وي پرسيده بود اگر قيامت قيام نموده ، پس بهشت و دوزخ كجاست؟ گفته است : " الاولي لقائي و الاخري نفسك ايّها المشرك المرتاب" . يعني بهشت ديدار من است و جهنم نفس تو ، اي مشرك شك آورنده .( كتاب مبين – صفحه 289) "بهشت عبارت از فرح و مسرّت معرفة اللّه و محبّت اللّه است که در نتيجهء ايمان بمظهر ظهور الهي حاصل ميگردد تا باين وسيله هر کس بقدر استعداد خود بمنتها درجهء کمال رسد و بعد از موت حيات جاوداني در ملکوت الهي يابد. و دوزخ حرمان از عرفان الهي است که نتيجهاش عدم نيل کمال ملکوتي و محروميّت از الطاف لايزالي است. و بوضوح تصريح گشته که اين مصطلحات غير از اين معناي ديگر ندارد و مفاهيم عامّه از قيام مردگان با جسد عنصري و بهشت و دوزخ و امثال آن صرفاً ضربي از اوهام و تخيّلات است. " لذا به زعم علي محمد باب و حسينعلي بهاء و پيروان آنها قيامت كبري و حشر عمومي بشر و يوم الحسرة به وقوع پيوسته ، لذا شهداي بدر و احد به بهشت موعود رسيده اند و اصحاب امام حسين (ع) ، بهشتشان لقاي علي محمد شيرازي و حسينعلي بهاء بود و جهنم آنها محروميت لقاي اين بزرگواران بود كه به آن واصل نشدند . حال اگر قيامت چنين باشد كه بهائيان مي گويند ، فرياد و افسوس اولياء حق از خوف دوزخ و كيفر آخرت بيجا و ياوه بوده است . صرفه نظر از دلايل عقل و نيز دلالت وجدان و فطرت بر وجود معاد ، آيات شريفه قرآن كريم بيش از هر مطلبي پس از توحيد ، ناظر به مسأله معاد و روز بازگشت است و كمتر آيه اي در قرآن كريم مي توان يافت كه به تصريح يا به تلويح ، اشاره به مبداء و معاد و روز رستاخيز نداشته باشد و عباد را تحريص به تحصيل بهشت و تحذير از عذاب دوزخ ننموده باشد. لذا در اينجا لازم مي دانم نمونه هايي از اين آيات را بيان نمائيم: 1- قَالَ اللّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.(سوره مائده/ 119) ترجمه: خداوند مىگويد: «امروز، روزى است که راستى راستگويان، به آنها سود مىبخشد؛ براى آنها باغهايى از بهشت است که نهرها از زير (درختان) آن مىگذرد، و تا ابد، جاودانه در آن مىمانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ اين، رستگارى بزرگ است! 2- إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا(سوره النساء /56) ترجمه: کسانى که به آيات ما کافر شدند، بزودى آنها را در آتشى وارد مىکنيم که هرگاه پوستهاى تنشان (در آن) بريان گردد (و بسوزد)، پوستهاى ديگرى به جاى آن قرار مىدهيم، تا کيفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حکيم است (و روى حساب، کيفر مىدهد). 3- بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ ( سوره القيامة/4) ترجمه: آرى قادريم که (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنيم! 4- وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ. (سوره يس / 78) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ(سوره يس / 79) ترجمه: و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى اين استخوانها را زنده مىکند در حالى که پوسيده است؟!»(سوره يس / 78) بگو: همان کسى آن را زنده مىکند که نخستين بار آن را آفريد؛ و او به هر مخلوقى داناست! (سوره يس / 79) با توجه به اينكه بهائيان ازتفسير و تأويل كلمات الهيّه نهي شده اند ، بنابراين آنان در برابر آيات فوق الذكر، نمي توانند پاسخ منطقي داشته باشند .لذا قيام مردگان با جسد عنصري و بهشت و دوزخ و امثال آن اوهام و تخيّلات نيست. در مورد نهي از تأويل کلمات الهيّه در صفحه340 گنجينه حدود و احکام و با دو تفاوت جزئي در صفحه 453 جلد 3 امر و خلق آمده: " کلمه الهيّه را تأويل مکنيد و از ظاهر آن محجوب ممانيد چه که احدي بر تأويل مطّلع نه الّا اللّه و نفوسي که از ظاهر کلمات غافلند ومدعي عرفان معاني باطنيّه ، قسم باسم اعظم که آن نفوس کاذب بوده و خواهند بود طوبي از براي نفوسي که ظاهر را عامل و باطن را آمل اند " همچنين از قول عبدالبهاء آمده: " از جمله وصاياي حتميّه و نصايح صريحه اسم اعظم اين است که ابواب تأويل را مسدود نمائيد ..." (ص 341 گنجينه حدود و احکام ) اين بود گوشه اي از بيانات باب و بهاء سر سلسله بابيگري و بهائيگري ! حال خود تفکر کنيد قيامتي که در تمامي اديان به زندگي پس از مرگ و رسيدگي به اعمال انسانها تعبير شده است، قيامتي که به حساب ظالم رسيدگي ميشود و به نيکوکاران پاداش داده ميشود آيا اين همان قيامت است پس به تعبير باب و بهاء ديگر خبري از جهنم و آتش جهنم و زقوم جهنمي نيست و افراد ظالم فقد از ايمان بيبهرهاند و ديگر عذابي ندارند ؟ آيا با اين حرفها عدل خداوند زير سوال نميرود. هيچ مظلومي نميتواند حق خود را از ظالم بگيرد و هيچ عابدي در مقابل عبادت خود جزاء نبيند ، شما چگونه حکم ميکنيد ؟؟؟ منبع: وبلاگ بهاء بي بها
|
|
|