خواننده : رضا صادقي
آلبوم:يکي بود يکي نبود منو تو آغوشت بگير خدا ، مي خوام بخوابم
آخه تو تنها کسي بودي که دادي جوابم
منو تو آغوشت بگير ، مي خوام برات بخونم
روي زمين چه قدر بده ، مي خوام پيشت بمونم
کي گفته بايد بشکنم تا دستمو بگيري
خسته شدم از عمري غربت و غم و اسيري
کي گفته بايد گريه ي شب هامو در بياري
تا لحظه اي وقت شريفت رو واسم بذاري
توي آغوش تو آرامش محضه
منو با خودت ببر حتي يک لحظه
بغلم کن ، منو بردار ، ببرم دور
ببرم از اين زمين سرد و ناجور
وقتي بايد واسه ي رها شدن يه بي فروغ بود
واسه آرامش نسبي ، کلي حرف هاي دروغ بود
توي دنيا هر چيزي قيمتي داره حتي وجدان
اين ها رو هيچ جا نديدم نه تو انجيل ، نه تو قرآن
وقتي دنيا همه حرف پوچ و مفته
صداي هق هقت رو پس کي شنفته
تو که مي گي پيشمي تا لحظه ي مرگ
اين که مي گن مي شکني ، رنجم مي دي ، بگو کي گفته
توي آغوش تو ديگه تنها نيستم
هر نفس اسير دست غم ها نيستم
ديگه عاشقانه تر از عاشقانه ام
واسه موندن ديگه با بها بهانه ام
توي آغوش تو از درد خبري نيست
از دروغ و حرف هاي زرد اثري نيست
نمي بيني کسي از هراس نونش
جلوي حرف ناصواب بنده زبونش
توي آغوش تو آرامش محضه
منو با خودت ببر حتي يک لحظه
بغلم کن ، منو بردار ، ببرم دور
ببرم از اين زمين سرد و ناجور
توي آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش
توي آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش
توي آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش تو ، آغوش
توي آغوش تو
منبع:www.semital.com /ع