جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
گذري بر زندگاني آيت الله سيد محمود طالقاني
-(2 Body) 
گذري بر زندگاني آيت الله سيد محمود طالقاني
Visitor 345
Category: دنياي فن آوري

تولد:

در زمستان سال 1329 ق . صداي نوزادي در فضاي خانه ساده آية الله سيد ابوالحسن طالقاني پيچيد که نامش را ((محمود)) گذاشتند و پدرش پشت جلد قرآن نوشت :
((سيد محمود روز شنبه ، چهارم ربيع الاول 1329 ق . به دنيا آمد))
تو گويي همين نوشتار کوتاه بود که پيوندي ناگسستني بين او و قرآن ايجاد کرد.
سيد محمود دوران کودکي را تا ده سالگي در روستاي ((گليرد)) طالقان سپري نمود و همانجا خواندن ، نوشتن و مقدمات علوم اسلامي را فراگرفت و در مکتب پدر - که عالمي سياستمدار بود - مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست .او سپس همراه خانواده به تهران رفت که همزمان بود با دوران ديکتاتوري رضاخان و مبارزه روحانيون عليه وي و اين نقشي بسزا در شکل گيري فکر سياسي اش داشت و از همان هنگام او را وارد ميدان مبارزه با ستم کرد.

فرزند حوزه :

سيد محمد در نوزده سالگي براي فراگيري بيشتر و دقيقتر علوم اسلامي به قم رفت و از درس استاداني بزرگ چون آية الله حجت و آية الله خوانساري بهره فراوان برد.
دانش پژوه جوان ، مدتي براي بهره گيري از درس علماي برجسته نجف ، راهي آن مرکز بزرگ علمي شد؛ اما دوباره به قم و مدرسه فيضيه برگشت .
پرداختن به دانش هيچ گاه او را از توجه به مسائل سياسي - اجتماعي دور نکرد. آري فضاي پر از معنويت فيضيه به او درسها آموخت و از وي ، انديشمندي مبارزه و خستگي ناپذير ساخت .

سير به سوي خلق :

آية الله طالقاني پس از سالها تحصيل در قم ، از آية الله جائري يزدي ، بنيانگذار حوزه علميه قم ، اجازه اجتهاد گرفت. و با عزمي راسخ و گامي استوار، راهي تهران شد و در مدرسه عالي شهيد مطهري (سپهسالار سابق ) به آموزش علوم اسلامي پرداخت .او که مدتها پيش درد جامعه و مردم را حس کرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن مي دانست ، با برقراري جلسات تفسير قرآن در راه گام نهاد.

مجاهدي نستوه:

روزي در چهار راه ((گلوبندک )) تهران ، بين زني مسلمان و مأموري مزدور درگيري بوجود آمد که مأمور فرومايه سعي داشت چادر را از سر زن مسلمان برگيرد؛ ولي او مقاومت مي کرد.
آية الله طالقاني که از آنجا در حال عبور بود با صحنه کشمکش آنان روبرو گشت ؛ از اين روز با مأمور گلاويز شد و آن زن را از چنگش رها ساخت . به دنبال اين درگيري ، بيگانه پرستان ، آقاي طالقاني را به جرم اهانت به مقامات بلند پايه کشوري بازداشت و به شش ماه زندان محکوم کردند.
با سقوط رضا خان و بر سر کار آمدن شاه جوان و بي تجربه ، فضاي فعاليتهاي فرهنگي و سياسي تا اندازه اي باز شد؛ در اين هنگام آية الله طالقاني بري آشنايي هر چه بيشتر نوجوانان و جوانان با معارف اسلامي ، به تشکيل ((کانون اسلام )) دست زد و براي فراگير کردن فعاليت زير بنايي اش به انتشار مجله ((دانش آموز)) از طرف کانون ، همت گماشت . به دنبال پايه گذاري نهضت ملي نفت به رهبري آية الله کاشاني و حرکت يکپارچه مردم در پشت سر او، براي ستاندن حق خويش از انگليس ‍ غارتگر، آية الله طالقاني همگام با قهرمان مبارزه ، عليه استعمار به قيام پيوست و يکي از ياران نزديک آقاي کاشاني در اين راه شد و با زبان گويا و برنده خود به افشاگري و روشنگري پرداخت .
پس از کودتاي ننگين 28 مرداد 1332، آنگاه که رژيم کودتايي جاي پايش را محکم کرد و به انتقام جويي از فدائيان اسلام پرداخت ، در چنين زمان حساسي ، آية الله طالقاني آنها را در خانه اش پناه داد: ولي با مشکوک شدن مأموران به منزل وي ، شهيد نواب و يارانش ، آنجا را ترک کردند. از اين رو وقتي ساواک به آن خانه هجوم برد، کسي از فدائيان را در آن نيافت . با اين حال آقاي طالقاني را دستگير و بازداشت کرد. اما چون مدرکي عليه وي بدست نياورد، پس از مدتي آزادش نمود.
او در سالهاي 1324 و 1325 ش . نيز وقتي که شهيد نواب ، مورد تعقيب قرار گرفت ، وي را در روستاهاي اطراف طالقان پناه داد. در محيط خفقان ستم شاهي ، مسجد هدايت ، سنگر مبارزه آية الله طالقاني عليه رژيم پليسي پهلوي بود و حدود سي سال سخنان آتشين مجاهد نستوه ، به اجتماع اين مسجد شور و گرمي مي بخشيد و تشنگان حقيقت را سيراب مي کرد.
پس از روي کار آمدن دوباره محمد رضا پهلوي با کودتاي 28 مرداد و به کمک سازمان جاسوسي آمريکا، عده اي از مبارزان از جمله آية الله طالقاني با انگيزه مذهبي و ملي ، براي ادامه دادن مبارزه ، با نهضت مقاومت ملي را بنيان نهادند.
نهضت ، فعاليتهاي پي گيري داشت تا اين که در سال 1336 ش . ساواک با يورش سنگين ، عده اي زيادي از اعضايش را دستگير و زنداني کرد و به اين ترتيب آقاي طالقاني نيز دستگير و روانه زندان گرديد و بيش از يک سال در زندان بسر برد. او پس از آزادي به منظور ايجاد يک کانون مبارزه با هدف مذهبي و براي مخالفت آشکار با شاه و نزديک کردن دو قشر دانشگاهي و حوزوي به يکديگر، با همکاري عده اي ((نهضت آزادي )) را تأسيس ‍ کرد.
در تابستان 1339 ش . رژيم کودتاي براي قانوني جلوه دادن حکومت و سلطه خويش در صدد برگزاري انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي به صورت فرمايشي بود که مجاهد نستوه در سنگر مسجد هدايت براي رو کردن دست بازيگران صحنه سياسي کشور به سخنراني پرداخت .
رژيم براي جلوگيري از رسوايي بيشتر درب مسجد هدايت را بست ؛ از اين رو محل سخنرانيها از مسجد به منزلي منتقل شده و دو روز آخر ماه صفر، آية الله طالقاني و شهيد مطهري به بررسي مسائل سياسي - اجتماعي و افشاگري عليه حکومت پرداختند.
سي ام تيرماه 1331 يادآور حماسه کم نظير ملت ايران عليه دولت چهار روزه قوام بود که او را مجبور به استعفا کرد. به همين دليل ، پس از کودتاي 28 مرداد، رژيم براي محو آن روز از يادها تلاش بسيار کرد.
نه سال از آن حرکت حماسي آية الله کاشاني و ملت گذشت بود و آقاي طالقاني در نظر داشت ، آن شجاعت و فداکاري را در يادها زنده گرداند و سالگردي براي شهداي سي ام تير برپاکند.
حکومت پهلوي ، نخست با خارجي خواندن برگزار کنندگان آن ، قصد جلوگيري از اجتماع مردم را داشت و چون از اين ترفند سودي نبرد، در شب برگزاري مراسم در حرم حضرت عبدالعظيم عليه السلام ، نيروهاي امنيتي به شرکت کنندگان حمله برده ، عده اي را دستگير کردند و آية الله طالقاني در اعتراض به اين حمله ، همراه دستگيرشدگان به شهرباني رفت و در آنجا نيز بر خلاف نظر رئيس شهرباني ، با ديگران وارد زندان شد که پس ‍ از دو رو، پليس ، با حيله اي او را از زندان خارج کرد.

همگام با امام :

در سال 1341 ش . به دنبال حرکت امام خميني (ره ) عليه انقلاب سفيد شاه ، آية الله طالقاني (ره ) نيز براي برداشتن نقاب از چهره نوکران استعمار به افشاگري دست زد.
رژيم سر سپرده که مصمم به اجراي برنامه ديکته شده از سوي آمريکا بود، آقاي طالقاني را دستگير و روانه زندان کرد. چند ماهي از دستگيري مجاهد نستوه گذشت ، اما رژيم پهلوي در پي دستاويزي بود تا او را مدت طولاني تري در زندان نگه دارد. از اين رو پيش ‍ از فرارسيدن ماه محرم 1342 ش . وي را آزاد کرد تا با توطئه اي جديد، دوباره او را راهي زندان کند؛ نقشه اين بود که مقداري مواد منفجره را در خانه اش پنهان نمايد، آنگاه او را به جرم تهيه و نگه داري مواد منفجره ، به عنوان يک شورشي تروريست دستگير نموده ، به پاي ميز محاکمه بکشاند.
اگر آية الله طالقاني پي برده بود که اين عمل رژيم بايد در راستاي توطئه اي باشد، اما با اين حال تصميم گرفت در ماه محرم ، يزيديان زمان را رسوا کند.
او در مسجد هدايت به بيان واقعيتهاي جاري کشور و آنچه در زندان مي گذشت ، پرداخت و شاه را با انقلاب سفيدش مورد تشديدترين حملات قرار داد و با استفاده از سخنان سرور شهيدان کربلا، مردم را به قيام عليه حکومت پهلوي فرا خواند. سخنراني او يازده شب ادامه يافت و چون آگاه شد که ساواک ، فراد شب تصميمي به دستگيري اش دارد، به لواسانات رفت .
به دنبال دستگيري امام در شب 15 خرداد 1342 (شب دوازدهم محرم ) و قتل عام مردم در روز پانزده خرداد، اعلاميه اي با عنوان ((ديکتاتور خون مي ريزد)) در سرتاسر ايران منتشر شد که شاه را بيش از پيش رسوا کرد.
ساواک ، آية الله طالقاني را سبب انتشار اعلاميه دانست و در تعقيب او به لواسانات هجوم برد و مجاهد نستوه براي در امان ماندن مردم از اعمال جنون آميز ساواک ، از اختفا بيرون آمد و خودش را تسليم کرد و به اين ترتيب دوباره در 23 خرداد 1342 دستگير شد و بعد از چهار ماه بازداشت . در 30 / 7 / 1342 در بي دادگاه نظامي محاکمه گرديد و پس از بارها محاکمه در 16/10/1342 به ده سال زندان محکوم شد.
او در زندان با وجود شکنجه هاي بي رحمانه ، به برقراري جلسات تفسير قرآن ، نهج البلاغه و تاريخ اسلام براي زندانيان مسلمان همت گماشت و براي ايجاد وحدت بين مبارزيان مسلمان نخستين نماز جماعت را در زندان برپا نمود و استقامت وصف ناپذيرش در برابر شکنجه هاي خون آشامان ساواک ، مايه قوت قلب ديگر زندانيان بود.
سرانجام رژيم پليس پهلوي بر اثر فشار افکار عمومي و واکنشهاي بين المللي به ناچار او را در سال 1346 ش . آزاد کرد. او در سال 1350 نيز دستگير و به مدت سه سال در شهر زابل تبعيد شد و سپس به بافت اعزام و پس از مدتي آزاد شد.

آرزوي ديرينه:

آية الله طالقاني از زمره متفکراني بود که گامهايي براي اتحاد جهان اسلام برداشت . او در کنفرانسهاي متعددي ، گاه به عنوان نماينده شخصيتهاي بزرگي چون آية الله کاشاني و بروجردي و گاه به طور مستقل ، شرکت نمود.
وي در حمايت از تاءسيس ((دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه )) که توسط آية الله بروجردي با همکاري انديشمندان ((الازهر)) مصر بود بويژه ((شيخ محمد شلتوت )) ايجاد شده بود، نوشت :
(( راه تقريب ، که جمعي از علماي بيدار و مجاهد پيش گرفته اند همين است که با نور تفکر، محيط ارتباط اسلامي را روشن سازند و با نوک قلم ، باقيمانده ابرهاي تاريک را از افق فکري مسلمانان زايل گردانند تا وحدت واقعي پايه گيرد، نه اتحاد صوري و قرار دادي .))

خنجري در قلب جهان اسلام:

در 25/2/1327 ش . همزمان با خروج آخرين سرباز انگليس از خاک فلسطين ، ((بن گورين )) رئيس يکي از سازمانهاي صهيونيستي ، خبر شوم تاءسيس دولت اشغالگر اسرائيل را اعلام کرد.
از آن تاريخ به بعد، تلاشهاي گسترده اي در ابعاد مختلف براي حمايت از حقوق مردم فلسطين صورت گرفته است .
آية الله طالقاني نيز از مبارزاني بود که هرگز در برابر اين تجاوز، سکوت نکرد و در کنفرانسهاي متعدد از حق ملت فلسطين دفاع کرد.
وي در خطبه نماز عيد فطر سال 1348 ش . به مسأله فلسطين پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعيت مسلمانان فلسطين يادآوري مسؤوليت آنان در اين مبارزه ، از آنها خواست تا فطريه خود را براي کمک به مبارزان مسلمان هديه کنند.
با گسترش اين حرکت نو، در سال بعد همگام با نمازگزاران مسجد هدايت ، نمازگزاران حسينيه ارشاد و تعدادي از مساجد با راهنمائيهاي آية الله مطهري و عده اي ديگر، فطريه خود را به مبارزان فلسطيني هديه کردند.

در آستانه پيروزي:

نفسهاي رژيم به شمارش افتاده بود و خزان عمرش فرارسيد؛ دستگاه حاکم از هيچ جنايتي شرم نداشت ، از اين رو آية الله طالقاني را در پاييز 1354 براي انتقامي سخت ، بار ديگر دستگير کرد.
آقاي طالقاني دو سال بدون محاکمه ، سخت ترين شکنجه روحي و جسمي را در زندان تحمل نمود و در سال 1356 ش . رژيم براي جلوگيري از فشارهاي بين المللي ، به جهت مشخص نبودن جرم و مدت محکوميت او، وي را با وجود کهولت سن و ضعف جسماني به ده سال زندان محکوم کرد.
او سه سال را با بدترين شرايط در زندان گذارند. سلولش يک سلول کوچک و نمور بود که حتي پنجره کوچک آن با رنگ سياه آغشته بودند و در طول شبانه روز، فقط يک ساعت براي انجام نظافت وي را به حياط کوچک پشت زندان مي بردند.
به دنبال عقب نشيني رژيم در مقابل موج اعتراضات مردم مسلمان ، در پاييز 1357 ه‍ش . بسياري از زندانيان سياسي آزاد گرديدند که از آن جمله آية الله طالقاني بود.
او در هشتم آبان 1357 آزاد شد و در جمع انقلابيون پرشور مسلمان قرار گرفت و در نخستين پيامش مردم را به وحدت و پيروي از رهبري يگانه امام فراخواند.
محرم سال 1357 ش . (آذر ماه ) براي انقلاب لحظه حساس و سرنوشت سازي بود. آية الله طالقاني همگام با امام ، براي شدت بخشيدن به قيام مردم ، در اول محرم با بهره گيري از سخن آغازين امام حسين عليه السلام در نهضتش ، پيامي حماسي براي ملت ايران فرستاد که منجر به راهپيماييها و اعتصابات گسترده اي گرديد.
او براي وارد کردن ضربات نهايي به پيکر رو به زوال حکومت پهلوي ، تصميم گرفت همراه امام ، پيامي ديگر به مناسبت روز تاسوعا (نهم محرم ) صادر کند و از اين رو، بدون توجه به اخطارهاي پي در پي مقامات دولتي و حکومت نظامي مبني بر منصرف شدن از فرستادن پيامهاي انقلابي ، در روز چهارم محرم پيامي ديگر براي ملت ايران فرستاد و اعلام کرد که خود نيز در راهپيمايي روز تاسوعا شرکت خواهد نمود.
اين اعلاميه همراه پيام امام و تاءکيد ديگر رهبران روحانيون ، غوغايي بپاکرد به طوري که در تهران حدود چهار ميليون نفر به خيابانها ريختند و حمايت خود را از رهبري امام خميني (ره ) و برقراري حکومت اسلامي اعلان نمودند.

تا آخرين نفس:

ايشان درباره خود مي گويد: من پيش از اين كه در كسوت يك سياستمدار متعارف و معمول باشم يك شاگرد كوچك مكتب قرآن و معلم قرآنم.
پس از ورود امام به ايران و به پيروزي رسيدن انقلاب اسلامي ، آية الله طالقاني پست سر ايشان قرار گرفت و بازويي توانا براي آن رهبر الهي گرديد و اطاعت از حضرتش را بر همه واجب مي دانست ، بالاتر از اينها پير مجاهد، امام را نعمتي عظيم از جانب خداوند براي ملت ايران مي شمرد و قدرداني نکردن از آن را سبب دچار شدن به عذاب الهي مي دانست و در مقابل بدخواهان و گروههاي تفرقه افکن - که تلاش مي کردند تا وانمود سازند که او نظر مثبتي درباره رهبري امام ندارد - قاطعانه ايستاد و مي فرمود: اين مخلصي که نسبت به رهبري ايشان بارها و بارها نظر داده ام و رهبري قاطع ايشان را براي خودم پذيرفته ام و هميشه سعي کردم که از مشي اين شخصيت بزرگ و افتخار قرن با اسلام ، مشي من خارج نباشد.
به دستور امام پيش نويس قانون اساسي جديد فراهم گرديد و انتخابات مجلس خبرگان به منظور بررسي نهايي آن برگزار شد و آية الله طالقاني به عنوان نماينده اول مردم تهران در مجلس خبرگان تعيين گرديد.
او با وجود تمام مشکلات و بيماري ، اين مسئوليت سنگين از پذيرفت و در سنگر مجلس به پاسداري از ارزشهاي انقلاب و خون شهيدان پرداخت .
با بر پايي حکومت جمهوري اسلامي آيت الله طالقاني سه مسئوليت رسمي به عهده گرفت: عضويت در شوراي انقلاب، امامت جمعه تهران و عضويت در مجلس بررسي نهايي قانون اساسي جمهوري اسلامي. بعد از گذشت شش ماه از انقلاب، وي به امام خميني پيشنهاد کرد که نماز جمعه در ايران برگزار شود. او مکان نماز جمعه را دانشگاه تهران انتخاب کرد تا از اين رهگذر نمازگزاران را به دانشگاه بکشاند و دانشگاهيان را به صف نماز بياورد.
به اين ترتيب نخستين نماز جمعه تهران به امامت آية الله طالقاني در پنجم مرداد 1358 در دانشگاه تهران برپا شد و بيش از يک ميليون نفر در آن شرکت کردند. او هفت نماز جمعه را اقامه کرد که آخرين آن در بهشت زهرا، در شانزدهم شهريور سال 1358 بود.

چکيده هاي قلم:

اگر چه زندگاني آية الله طالقاني سراسر مبارزه بود و بارها زنداني و تبعيد گرديد، اما با اين حال آثار ارزشمندي از خود بجا گذاشت :
1. ((پرتوي از قرآن )) که شامل تفسير سوره هاي فاتحه ، بقره ، آل عمران ، 22 آيه ابتداي سوره نساء و تمامي سوره هاي جزء سي ام قرآن است و در شش جلد منتشر گرديد.
2. مقدمه ، توضيح و تعليق برکتاب ((تنبيه الامة و تنزيه الملة )) آية الله نائيني
3. اسلام و مالکيت .
4. ترجمه جلد اول کتاب ((امام علي بن ابي طالب ))، نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود.
5. ((به سوي خدا مي رويم )) که سفر نامه حج است .
6. پرتوي از نهج البلاغه .
7. آينده بشريت از نظر مکتب ما.
8. آزادي و استبداد.
9. آية حجاب .
10. مرجعيت و فتوا.
11. درسي از قرآن .
12. درس وحدت .
آيت الله طالقاني مقالاتي در نقد استبداد ديني دارد. او در يکي از پاورقي هايي که بر کتاب تنبيه الامه و تنزيه المله ناييني نوشته است چنين آورده است:
«از قواي پاسدار استبداد، شعبه استبداد ديني است. کار اين شعبه اين است که مطالب و سخناني از دين ياد گرفته و ظاهر خود را آن طور که جالب عوام ساده باشد مي آرايند و مردمي را که از اصول و مباني دين بي خبرند و به اساس دعوت پيامبران گرام آشنايي ندارند مي فريبند و مطيع خود مي سازند و با اين روش فريبنده، به نام غمخواري دين و نگهداري آيين، ظل الشيطان را بر سر عموم مي گسترانند و در زير اين سايه شوم جهل و ذلت، مردم را نگاه مي دارند. اين دسته چون با عواطف پاک مردم سر و کار دارند و در پشت سنگر محکم دين نشسته اند، خطرشان بيشتر و دفعشان دشوارتر است».

وفات:

او پس از سالها مبارزه ، در ساعت 45/1 بامداد روز دوشنبه 9/6/1358 به سوي حق شتافت و ملتي در غم فراقش غرق ماتم شدند.
انبوه جمعيت پيکرش را براي خاک سپاري به بهشت زهرا بردند و صبح سه شنبه در ميان شيون و ناله مردم ، آن پيکر عزيز در خاک پنهان گشت و دولت يک روز تعطيل و سه روز عزاداري عمومي اعلام کرد.
امام خميني (ره ) غم خود را از آن حادثه جانکاه در پيامش به ملت داغدار ايران چنين بيان کرد:
((... آقاي طالقاني يک عمر در جهاد و روشنگري و ارشاد گذراند، او شخصيتي بود که از جسمي به جسمي و از رنجي به رنج ديگر در رفت و آمد بود و هيچ گاه در بهار بزرگ خود سستي و سردي نداشت من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزيز و پرارج خودم را يکي پس از ديگري از دست بدهم . او براي اسلام به منزله حضرت ابوذر بود و زبان گوياي او چون شمشير مالک اشتر برنده بود و کوبنده . مرگ او زودرس بود و عمر او پربرکت .))
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image