جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بينش هاي قرآني آيت الله بهجت
-(8 Body) 
بينش هاي قرآني آيت الله بهجت
Visitor 358
Category: دنياي فن آوري

چکيده:
 

رساندن پيام هاي آسماني به دل هاي پاک و آشکار ساختن آموزه هاي قرآني براي مردم ارزشمندترين خدمتي است که در سايه ي آن ساير خدمات ارزش گذاري مي شوند و عارف عامل و کامل آيه الله العظمي بهجت (رضوان الله تعالي عليه) از جمله خادمان صديق مصحف کريم (قرآن مجيد) بود که در جاي جاي نگرش ها و بينش هاي خود به معرفي و تبيين آموزه هاي قرآني پرداخته است. اين مقاله در بر دارنده فرازهائي از نگرش ها و بينش هاي قرآني آيه الله العظمي بهجت (رحمت الله عليه) مي باشد که به معرفي قرآن و اوصاف آن پرداخته و آنگاه، اهميت حمل و حفظ، توسل و تمسک و التزام عملي به قرآن را مطرح و سپس برکات و کرامات قرآن در تهذيب و تربيت انسان و حيات آفريني و امنيت بخشي قرآن کريم را روشن ساخته اند. آنچه در تمامي اين فرازها چشمگير و مورد تأکيد است تفکيک ناپذيري قرآن و عترت و همراهي اين دو ثقل عظيم است که در صورت تمسک واقعي به قرآن و عتر ت اسباب عزّت و اعتلاي مسلمانان و جامعه اسلامي را رقم مي زند.

کليد واژه:
 

اوصاف قرآن، وظايف ما نسبت به قرآن، برکات و آثار قرآن

اوصاف قرآن:
 

علاّمه عارف: قرآن کريم را به معدن و منبع رحمت الهي، آينه بهشت و جهنم، موجود حيّ سامع و بصير که هادي و حامي است و تبياناً لکل شييء و شفا است و بي نظير و بي همتا است و ظاهر و باطن آن دو معتبر است وصف نموده اند. فرازهائي که در پي مي آيد تبيين گر اين اوصاف قرآني است.
قرآن کريم معدن و منبع رحمت الهي است. اگر کتابي بود که عکس اشياء را نشان مي داد، آن کتاب همين قرآن است که بهشت و جهنم را نشان مي دهد، با اين همه ما اين گونه بي تفاوت هستيم و به دنيا دل بسته ايم.
اي کاش ما به التفاوت چيزي بود که ارزش جدا شدن از حق و پيوستن به باطل را داشت.
خداوند در قرآن به حدّي بهشت و بهشتيان را در توصيف بالا برده که اگر کسي از شوق شنيدن آن، وفات کند استبعاد ندارد. آيات جهنم نيز اين گونه است. قرآن کريم (ولهم مقامع من حديد) (1) و گرزهاي آهنين براي زدن آنها فراهم است. اگر انسان معاصي خود را در نظر بگيرد و بميرد، مستبعد نيست. قرآن کريم موجودي است که در مراتب مختلفه ي نزول، حکايت از شنيدني ها و ديدني ها مي کند و عديل قرآن (عترت) هم حکايت از نعمت هاي عالم مي کند، ولي ما از غمخوار، هادي، حامي و ناصرهاي خود قدرداني و شکرگذاري نمي کنيم.
خداوند متعال فرموده است:
ولو أن قرانا سيرت به الجبال او قطعت به الارض او کلم به الموتي (2)
و اگر کتابي وجود داشته باشد که بتوان به وسيله ي آن کوه ها را سير نمود و يا زمين را پيمود (طي الارض کرد) و با مردگان سخن گفت همين قرآن است.
جواب (لو) اين است که (لکان هذا القرآن) قطعا خود همين قرآن بود و جمله ي (بل لله الامر جميعا) (3) سررشته همه کارها به دست خداست. اين نکته اشاره دارد که اعجاز قرآن اختصاص به خوارق عادات مذکور ندارد بلکه تبياناً لکل شييء بيانگر هر چيزي است (4) اما به دليل اين خرق عادات به قرآن منسوب است؟ به دليل آنکه خود قرآن از قبيل خرق عادات است. اگر قرآن را به صورت واقعي اش ببينيم، آنگاه معلوم مي شود که دست از ترنج مي شناسيم يا نه؟ و عترتِ عدلِ قرآن به وسيله ي قرآن چنين کارهائي را مي کرد
(و ابري الاکمه و الابرص و اُحي الموتي باذن الله وانبئکم بما تاکلون و ما تدخرون في بيوتکم) (5)
نابينا و شخص مبتلا به مرض پيسي را به اذن خدا بهبودي مي بخشم، مردگان را به وسيله ي آن به اذن خدا زنده مي کنم و از آن چه مي خوريد و در خانه هايتان اندوخته مي کنيد خبر مي دهم.
قرآن در دسترس ما است ولي ما از آن قدرداني نمي کنيم و مانند کساني که آن را ندارند از محتواي آن بي خبريم. همچنين اهل بيت و عترت (ع) را که عَديل قرآن هستند و با قرآن يگانگي و اتحاد دارند و اهانت به قرآن اهانت به آنهاست و بالعکس و هر کس به قرآن نزديک باشد به عترت مُقّرب است و بالعکس.
ظاهر قرآن و عترت مثل بقيه ي ظواهر اعتبار دارد و حجت است. ظاهر قرآن مثل کتاب ها، و ظاهر عترت مثل ساير انسان ها، ولي در باطن با چيزي هاي ديگر بسيار تفاوت دارند. قرآن مي فرمايد: قل انما انا بشر مثلکم يوحي الي (6)
بگو: همانا من بشري مثل شما هستم. با اين تفاوت که به من وحي مي شود.
و نيز مي فرمايد
وانه في ام الکتاب لدينا لعلي حکيم (7)
قطعاً قرآن نزد ما، در اُمّ الکتاب (لوح محفوظ) داراي عُلو مرتبه و استوار است.
قرآن کتابي نيست که کسي بتواند نظيرش را بياورد، ببينيد و قضاوت کنيد. مي بينيد و مي دانند که عاجز از آن هستند و نمي توانند مانند آن را بياورند ولي باز هم به آن ايمان نمي آورند.

وظائف ما نسبت به قرآن:
 

آيه الله العظمي بهجت از جمله وظائف مسلمانان و مؤمنين را نسبت به قرآن کريم احياء قرآن، طواف عاشقانه، توسل و تمسک آگاهانه و حفظ و عمل به قرآن کريم دانسته اند. نگرش هاي داهيانه ايشان اينچنين است:
وظيفه همه ي ما احياء قرآن و بهره برداري از آن است کار ما به اين جا رسيده که با دانستن قرآن، زير بار کفّار مي رويم. خدا لعنت کند کساني را که کفار را بر بلاد اسلامي و مسلمانان مسلط مي کنند. ما مسلمانان با اين قرآن کريم که داريم در خانه ها و بلاد خود نشسته ايم و از سوي ديگر دشمنان خود را هم کالعدم حساب کرده ايم. بايد مسلمانان را تنبه دهيم که استعمارگران و کفار خيال دارند از هر راهي و به هر وسيله اي که شده قرآن را از دست آنان بگيرند. معروف است که يکي از نمايندگان مجلس عوام انگليس در حالي که نطق مي کرد و قرآن را به دست گرفته بود گفت: تا اين کتاب در دست مسلمانان است نمي توانيم بر آنان حکومت کنيم و يکي از سردمداران فرق انحرافي گفته بود که بايد مصحف، ناقص شود و به غير عربي ترجمه گردد و قرار حکومت هاي دست نشانده در جوامع اسلامي اين است يا قرآن در دست مسلمانان نباشد تا بر آنها حکومت کنند يا نظير تورات و انجيل ترجمه دلخواه گردند و يا آيا ت برائت از مشرکين و سّب و لعن کفار از قرآن اسقاط گردد و فقط آيات مر بوط به خداپرستي باقي بماند. گاه هم شنيده مي شود که مي خواهند آيات منتخبه به جاي قرآن چاپ شود تا اينکه کل قرآن در دست ها نباشد. (8) (لا يبقي من القرآن الا درسه (رسمه) از قرآن به جز درس آن و يا عکس آن باقي نمي ماند (9) البته در اين صورت درس قرآن هم نمي ماند، بلکه درس بعض قرآن مي ماند، نه تمام قرآن.
استعمارگران و کفار خيال دارند هيئت اجتماعيه ي قرآن را بگيرند و به صورت اجزاء و جزوات به دست مسلمانان بدهند و کم کم آن اجزاء را هم از دستشان مي گيرند يا آيات منتخبه و در نتيجه قرآن ناقص را به دست مردم مي دهند، بعد هما ن را هم به آساني از دست آنها مي گيرند. ما هم با همه ي بيداري و توطئه هاي دشمنان در خوابيم، پس کي بيدار مي شويم تا ببينيم دشمن عليه ما چه مي کند؟
خدا کند در ما عشقي پيدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولاً بتوانيم يگانگي قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بيابيم و ثانياً در مقام پيروي و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو طواف عاشقانه بنماييم و بدانيم که آنها از هر معشوقي بيشتر شايسته ي عشق ورزي هستند. ما اگر جمال روحاني و زيباي قرآن و اهل بيت را ببينيم بر گرد آنها طواف مي کنيم. امام کاظم (ع) فرموده اند: (في القرآن شفاء من کل داء) در قرآن بهبودي از هر گونه درد و بيماري وجود دارد (10) (يستشفي به لکل داء) با قرآن مي توان براي بهبودي هر بيماري توسل جست، با توسل به قرآن مي توان بلاها و فتنه ها را از خود و جامعه اسلامي برطرف نمود. توسل به ائمه اطهار (ع) و قرآن در تحصيل علم، کسب اخلاص، تهذيب نفس و ترک گناهان به انسان ياري مي دهد. دستور قرآن کريم به طور مؤکد اين است که (يا ايها الذين آمنوا اتقو الله و ابتغوا اليه الوسيله و جاهدوا في سبيله لعلکم تفلحون) اي کساني که ايمان آورده ايد تقواي الهي پيشه سازيد و براي رسيدن به مقام قرب او وسيله بجوئيد و در راه او کوشش نمائيد باشد که رستگار گرديد. (11)
با داشتن قرآن و عترت فقري و کمبودي نداريم. سزاوار است با گرسنگي و صبر بر خرده نان هم شده قرآن کريم را تحصيل و تدريس نمائيم و به معارف آن آگاهي پيدا کنيم که (لا تفني عجائبه) (12) شگفتي هاي موجود در آن پايان ناپذير است. تمسک به قرآن و اهل بيت (ع) حيات است، تمسک به امور ديگر حيات انسان را مي گيرد و تمسک به قرآن و اهل بيت (ع) حيات است. قرآن و عترت با هم متلازمند و ما هم بايد به قرآن و عترت متلزم باشيم. اگر کسي يکي را ضايع کند ديگري را هم ضايع کرده است زيرا اين دو با هم اتحاد دارند و تفکيک ناپذير مي باشند. چنان که پيامبر اکرم (ص) فرمود: (اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي لن يفترقا حتي يردا علي الحوض (13) من دو چيز سنگين و گرانبها در ميان شما به يادگار مي گذارم. يکي کتاب خدا و ديگري عترت طاهرين. اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
اگر به قرآن عمل مي کرديم، ديگران را به اسلام و قرآن جذب مي نموديم، زيرا قرآن جامع کمالات همه ي انبياء اولوالعزم (ع) است. چند صحيفه براي حضرت آدم (ع) و چند صحيفه براي حضرت شعيب (ع) نازل شده و صحف ابراهيم و موسي و ساير انبياء و همه ي آنها در قرآن جمعند ولي ما از آن غافليم.
خدا مي داند حفظ قرآن چقدر در استفاده از اين معدن و منبع رحمت الهي مدخليت دارد آيا از اين بالاتر مي شود تعبير کرد که: من ختم (قرأ يا حفظ) القرآن، کانما ادرجت النبوه بين جنبيه و لاکنه لا يوحي اليه) (14) هر کس قرآن را ختم کند (قرائت کند يا حفظ نمايد) گوئي که نبوت در وجود او گنجانده شده است با اين تفاوت که به او وحي نمي شود. يعني قرآن، غايت کمال غير انبياء (ع) را به او مي رساند. ما آن گونه که بايد و شايد از قرآن استفاده نمي کنيم. شخصي از قرآن مأنوسان مي گفت: در عرض دو يا سه ماه، دو ختم يا سه بار به صورت عادي قرآن را ختم نمودم و ديدم که حافظ کل قرآن هستم. حتي به قصد حفظ هم نخوانده بودم. چنان حافظ قرآن شده ام که آيات قرآن را از ميان لابلاي خطوط کتب تفاسير مي توانم تشخيص بدهم .
قاعدتاً حفظ قرآن خيلي آسان است و تکرار هم لازم ندارد. قال رسول الله (ص) : (سهّل الله حفظه لامته، (15) خداوند قرآن را بر امت رسول خدا (ص) آسان نموده است، ولي بر ابقاء و نگهداري از آن تکرار لازم است زيرا که فرمود (تعاهدوا هذا القرآن ...) قرآن را تکرار کنيد که زود از خاطر مي رود. (16) البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه روز کمتر از يک جزء بخواند، فراموش مي کند و خواندن بيش از يک جزء در شبانه روز هم خستگي آور است.

برکات و آثار قرآن کريم:
 

عارف رباني حضرت آيه الله العظمي بهجت (ره) ضمن طرح کرامات و معجزات قرآن کريم آن را مأمن مؤمنان، برنامه انسان سازي وکمال آفريني برشمرده اند که به طرح اين فرازها مي پردازيم.
اگر چشم بصيرت داشتيم سخن خداي متعال را که مي فرمايد: (ولو ان قُرءانا سيرت به الجبال او قطعت به الارض او کلّم به الموتي ) (17) قدر مي دانستيم، ولي ما هم چنان نشسته ايم و هواي نفس بر ما غالب گشته که اين کرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال مي دانيم.
آقائي را بنده ديده بودم که به برکات چند آيه قرآن هر ميوه اي را که مي خواست هر چند در غير آن فصل، حاضر مي ساخت. بالاترين انعام الهي و هديه آسماني و غيبي، همين قرآن است اما چگونه بايد با آن رفتار کنيم تا بتوانيم از آن بهره مند شويم. در احوالات پدر مرحوم شيخ جعفر شوشتري (ره) آورده اند که پسر نابينائي را نزد ايشان آوردند، ايشان هم دست روي چشم بچه گذاشتند و مشغول خواندن سوره حمد شده بودند مقداري که خوانده بودند بچه گفته بود بابا از ميان انگشتان آقا مي بينم و وقتي که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چيز را کاملا ديده بود. عده اي از افراد سطحي نگر در محضر علامه ملا خليل قزويني (ره) بودند و سوال کردند که قضيه ي حضرت داوود (ع) که خداوند در قرآن مي فرمايد (و النا له الحديد) آهن را براي او نرم نموديم (18) اين بوده که خداوند نحوه ي ساختن کوره ي آهنگري و ذوب آهن را به حضرت داوود (ع) الهام نمود تا او آهن را در کوره ي آتش بگزارد تا ملايم و انعطاف پذير باشد. مرحوم قزويني فرمود: او که پيغمبر خدا بود و شما بعيد مي دانيد که آهن در دست او نرم و به اختيار او باشد. اين که چيزي نيست از بنده هم که پيغمبر نيستم اين کار ساخته است، سپس يک مجمعه يا سيني از مس را که در برابرش بود با دو انگشت مثل قيچي از وسط دونيم کرد و فرمود: اين گونه خداوند متعال آهن را در دست حضرت داوود (ع) نرم و ملايم نموده بود.
اگر جلوي خود را در ارتکاب معاصي نگيريم، حالمان به انکار و تکذيب و استهزاء آيات الهي قرآن مي رسد. هادي، مصلح و مأمن و پناهگاه ما قرآن و عديل آن عترت هستند ولي ما در فکر مأمن نيستيم و با اين که در حال نزول هستيم، قاصد صعوديم و از خود راضي و گرفتار معاصي و کوچک شمردن آن ها و عدم استغفار از آن ها هستيم.
قرآن کريم کتابي است که پيغمبر ساز است. زيرا پيغمبران دو گونه اند. قسم اول: پيامبراني هستند که از جانب خداوند به پيامبري تعيين شده اند، قسم دوم پيغمبراني کمالي، که در اثر ايمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پيامبري نائل مي گردند. بنابراين قرآن پيغمبراني کمالي تربيت مي کند و پيغمبر ساز است. البته اگر انسان اهليت داشته باشد، در و ديوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود، و گرنه هيچ سخني در او اثر نخواهد کرد. چنان که سخنان پيغمبر اکرم (ص) در ابوجهل اثر نکرد و شاگردان قرآن و پيغمبر (ص) بعد از رحلت آن حضرت چه فتنه ها که به پا نکردند.
خدا مي داند قرآن براي اهل ايمان، مخصوصاً اگر اهل علم باشند، چه معجزه ها و کراماتي دارد و چه چيزهائي از آن خواهند ديد. برنامه ي قرآن آخرين برنامه انسان سازي است که در اختيار ما گذاشته شده است، ولي ما از آن قدرداني نمي کنيم. اهل تسنن و ما (قرآن و عترت) را آن گونه که بايد، نشناختيم و قدر ندانستيم.

پي نوشت ها :
 

1-سوره حج، آيه 21.
2-سوره رعد، آيه 31.
3-سوره رعد، آيه 31.
4-سوره نحل، آيه 89.
5-سوره آل عمران، آيه 49.
6-سوره کهف، آيه 110.
7-سوره زخرف، آيه 4.
8-مراجعه شود به کتاب خاطرات مستر همفر.
9-مجلسي، محمد باقر، بحارالا نوار ، ج 22، ص453.
10-نوري، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل ، بيروت، موسسه آل بيت ، ج2، ص98.
11-سوره مائده، آيه 35.
12-عبده، شرح و ترجمه نهج البلاغه؛ ج1، ص55.
13-ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بيروت، دار صادر، ج3، ص14.
14-کليني، محمد بن يعقوب، الکافي (اصول کافي)، تهران، دارالکتاب الاسلاميه، ج2، ص604.
15-طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بيروت، دارالمعرفه، ج1، ص36.
16-هيئمي، حافظ نورالدين علي، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بيروت، دارالکتاب، ج7، ص 169.
17-سوره رعد، آيه31.
18-سوره سبا، آيه 10.
 

منبع: نشريه فصلنامه قرآني کوثر شماره 31
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image