از نکاتي که حکيمان و عالمان الهي، نسبت به آن توصيه و تأکيد دارند، مجالست داشتن و همنشيني با علماست؛ به طوري که حتي در انتخاب محل زندگي جايي را برگزينيم که با يک عالم مرتبط باشيم.
در نصايح لقمان عليه السلام به فرزندش آمده است:
يَا بُنَيَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ زَاحِمْهُمْ بِرُكْبَتِكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحْيِي الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِي الْأَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاء (1)؛ پسركم! با دانشمندان همنشينى كن و زانو به زانوى ايشان بنشين كه خداى عز و جل دلها را به پرتو حكمت زنده مىكند، همچنان كه زمين را با باران آسمان زنده مىفرمايد. (2)
گاهي اوقات ممکن است شخصي خود را متدين و آگاه بداند و از روي اشتباه خود را بي نياز از مصاحبت علما بپندارد و خود را محروم نمايد.
از امير المؤمنين عليه السلام روايت است که:
صاحب العقلاء، و جالس العلماء، و اغلب الهوى، ترافق الملأ الأعلى. (3)
مصاحبت كن با عقلا، و همنشينى كن با علما، و غلبه كن بر هوس و هوا، تا اين كه رفيق گردى با ملأ أعلى؛ يعنى اگر اين کارها را بكنى، رفيق و همراه گردى با ملأ أعلى يعنى گروه بلند مرتبه كه ملائكه باشند يا انبيا و اوصيا و اوليا صلوات اللّه عليهم. (4)
«آيت الله العظمي بهجت» مي فرمايند:
«از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعيه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقيبات و غير آنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زيارت علما و صلحاء و همنشيني با آنها، از مرضيات خدا و رسول (صلوات الله عليه و آله) است و بايد روز به روز، مراقب زيادتي بصيرت و انس به عبادت و تلاوت و زيارت باشد.
و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزيد قساوت و تاريکي قلب و استيحاش از عبادت و زيارات است؛ از اين جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زيارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ايمان، به سوء حال و نقصان، مبدل مي شوند؛ پس، مجالست با ضعيف الايمان- در غير اضطرار و براي غير هدايت آنها- سبب مي شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را ياد بگيرد:
جالسوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ (5)؛ [بنشينيد با كسى كه ديدن او شما را به ياد خداوند اندازد و زبان او در علم شما بيافزايد، كه خوف خداوند در دل شما زياد شود و عمل او شما را راغب به آخرت كند.]» (6)
آيت الله العظمي بهجت در توصيه هايي به استاد جواد فروغي مي فرمايند:
«...و نيز توصيه مي نمايم به تحصيل علوم و معارف از همان راهي كه علماي سلف رضوان الله عليهم تحصيل مي نمودند به تعلم علوم و دراسات حوزه هاي علميه و همنشيني و معاشرت با علماي وارسته و مهذب كه با اعتقادات صحيح و كسب پختگي لازم از مضلات و ناپختگي ها به دور بمانيد، با رعايت ترتيب در تحصيل و استفاده از نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و مجمع البيان...» (7)
در حديث است که امير المؤمنين عليه السلام مي فرمايد:
مَنْ جَالَسَ الْعُلَمَاءَ وُقِّرَ وَ مَنْ خَالَطَ الْأَنْذَالَ حُقِّر (8)
كسى كه با علماء بنشيند با وقار و بزرگوار مىشود، و كسى كه با مردم فرومايه و خوار آميخت كوچك و پست گردد. (9)
همچنين از آن حضرت روايت شده که فرمود:
جَالِسِ الْعُلَمَاءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ يَحْسُنْ أَدَبُكَ وَ تَزْكُ نَفْسُكَ. (10)
همنشينى كن با علما تا اين كه زياد شود علم تو، و نيكو شود ادب تو، و پاكيزه گردد نفس تو، يعنى اگر همنشينى كنى با ايشان چنين و چنان خواهد شد. (11)
ارتباط داشتن و همنشيني با علماي رباني به قدري مؤثر است که بسياري از مؤمنان از اين طريق به معارف عميقي دست يافته اند، هرچند دروس حوزوي را نياموختند؛ خصوصا صادقاني که علم را براي عمل طلبيده اند
نمونه آن، سالک معاصر، مرحوم «آقا سيد عباس فرهمند» است. ايشان از نظر علمي در اثر ممارست و همنشيني با علما، به حدي رسيده بود که با بسياري از مطالب و روايات آشنايي کافي پيدا کرده و از برکات اهل بيت عليهم السلام بهره مند گرديده بود.
از اين رو ايشان هميشه سفارش مي کرد:
«با عالم بنشينيد و با عالم نشست و برخاست کنيد! زيرا من هر چه دارم از همنشيني با علما دارم. هر کس عالم ديد، پخته مي شود والا خام است.» (13)
نمونه ديگر پدر بزرگوار «آيت الله سيد رضا بهاء الديني»، مرحوم «سيد صفي الدين» است که صفات برجسته اش، انديشمندي در زندگاني و استفاده شايان از اوقات عمر بود.
آيت الله بهاء الديني درباره والد محترمشان مي فرمودند:
«همنشيني بسيار با علماي رباني داشت و از مجالست و گفتگو با آنان لذت فراوان روحي و معنوي مي برد. به طوري که از فيض درس و بحث آنها استفاده کرده، انديشه هاي زلال معنوي به دست آورده بود.
ادبيات عرب را خوب مي دانست و مقداري از رسائل و مکاسب را خوانده بود. همچنين، در درس حاج شيخ عبدالکريم حائري حاضر مي شد.
بسيار مشاهده مي شد که دعاهايش به اجابت مي رسند و بدون هيچ تأخيري انجام مي شوند.» (14)
آيت الله العظمي مظاهري مي فرمايد:
«اشخاص فراواني در گذشته بودهاند که با تربيت يک عالم ربّاني يا يک معلّم ديندار، مسير زندگي خود را تغيير داده و سعادتمند شدهاند... جوانان بايد توجه داشته باشند که ارتباط با علماي ربّاني و افراد ديندار، مانع سقوط و دوري از مسجد، روحانيّت و معنويّات است.
محيط آلوده و رفيق ناباب در کمين جوانان است و اگر با منبر و محراب سر و کار نداشته باشند، شياطين انسي و جنّي آنان را ميبرند و به انحراف و سقوط ميکشند؛ اگر انسان تمام عمر خود را صرف پيدا کردن يک معلّم خوب يا يک رفيق خوب کند، ارزش دارد که حتي يک روز با او همراهي و همنشيني داشته باشد.» (12)
نشست و برخواست با علما؛ مايه تزکيه نفس
آيت الله العظمي حاج آقا مجتبي تهراني مي فرمايد:
« هيچ چيزي دعوتکنندهتر و جاذبتر به سوي خير و صلاح از همنشيني با خوبان نيست. همنشيني با نيکان آدم را به سمت خوبي ميکشد. زباني نيست، عملي است. خواه ناخواهي است.
رابطه تنگاتنگ اثر حُسن ميگذارد. مصاحبت با افراد نيکو و وارسته تو را به صلاح ميکشد و از شرّ نجات ميدهد. همين مصاحبت و همراهي؛ خود او، خواسته يا ناخواسته و ناخودآگاه روي تو اثر ميگذارد...
در باب مجالست، علي(عليه السلام) ميفرمايد: «جالِسِ العُلَمَاءَ يَزدَدْ عِلمُکَ وَ يَحْسُنُ أَدَبُکَ وَ تَزْکُ نَفْسُکَ» با علما نشست و برخاست کن که علمت را زياد، ادبت را نيکو و روحت را پاک ميسازد.
با افراد فهميده وارسته رابطه تنگاتنگ برقرار کن! به فهم و شعور تو ميافزايد. ادب همان تربيت است. خوب تربيت مي شوي. از نظر امور نفسانيت، اين رابطه، نفس تو را تزکيه ميکند. يعني اين نفسي که خبيث و سرکش است همين رابطه او را مهار ميکند؛ صِرف رابطه! يعني چه بخواهي، چه نخواهي، اين ارتباط اثر ميگذارد...
اين روايات گوياي همين مطلب است که، در تربيت تداوم مطرح است. مصاحبت، تداوم دارد. مجالست هم تداوم دارد. اينکه ميگويم تدريجي الحصول است به اين خاطر است. اين روايات، هم غير ارادي بودن را ميرساند، هم تدريجي الحصول بودن را. نفسِ اين رابطه تنگاتنگ - خصوصاً که چاشني محبّت هم داشته باشد- اثر خودش را ميگذارد.
هم نقش سازندگي و هم نقش تخريبي دارد. حال اگر آن رابطه ديداري، گفتاري و کرداري تو با يک انسان وارسته باشد، براي تو وارستگي ميآورد. ـ نعوذ بالله ـ اگر از آن طرف باشد، مثل اينکه بادي از روي نجاست بگذرد، يک چيز بدبو همراه خودت ميبري؛ بخواهي يا نخواهي.» (15)
--------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
(1) روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص11
(2) روضة الواعظين - ترجمه مهدوى دامغانى، ص35
(3) غرر الحكم و درر الكلم، ص420
(4) شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم، ج4، ص205
(5) مصباح الشريعة- ترجمه عبد الرزاق گيلانى، ص443؛ مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ج1، ص593؛ رک: الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص39، باب مجالسة العلماء و صحبتهم
(6) پايگاه اطلاع رساني آيت الله العظمي بهجت
(7) پايگاه اينترنتي مهندس جواد فروغي
(8) بحار الأنوار، ج1، ص205، باب4
(9) بنادر البحار، ص120
(10)عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص223، باب 5؛ غرر الحكم و درر الكلم، ص341؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص430
(11)شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم، ج3، ص373
(12)حوزه نيوز
(13)کتاب دل باخته
(14)کتاب آيت بصيرت
(15)پايگاه اطلاع رساني آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني، تربيت در محيط خانوادگي، جلسه10 (با اندکي تلخيص)
منبع: روضة الواعظين و بصيرة المتعظين ارسال توسط کاربر محترم سايت : jalilaghili