جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
13 دي 1387 / 5 محرم الحرام 1430 / 2 ژانويه 2009
-(1 Body) 
13 دي 1387 / 5 محرم الحرام 1430 / 2 ژانويه 2009
Visitor 355
Category: دنياي فن آوري
1) 13دي ماه سال1278هجري شمسي: «استاد جلال الدين هُمايي» متخلّص به سَنا ازشاعران و عالمان ايراني درشيراز ديده به جهان گشود. وي علاوه برفراگيري علوم مقدماتي نزد پدرش، فنون شعري را ازميرزا محمد سُها عموي خويش آموخت. استاد همايي كه تحصيلات جديد را دردبيرستان قدسيه اصفهان به پايان رساند. مدت20سال درمدرسه نيماوَرد اين شهرطلبه‎اي حجره نشين بود و به تعليم و تعلم اشتغال داشت. او علوم منقول و معقول و ادبيات عرب را نزد فضلاي عصرخود آموخت و درفلسفه، عرفان و علوم رياضي تبحّربسياريافت و ازمدرسان اين علوم شد.
2) 13دي ماه سال1358هجري شمسي: نخستين گردهمايي جنبشهاي آزاديبخش جهان درتهران برگزارشد. اين گردهمايي به همت و ابتكاردانشجويان پيرو خط امام برگزارشد و نمايندگان نهضت آزاديبخش جهان درآن حضوريافتند. هدفهاي اصل اين گردهمايي شناساندن عميق و گسترده انقلاب اسلامي به جهانيان، معرفي نهضتهاي آزاديبخش جهان و فراهم آوردن زمينه‎هاي مساعد براي وحدت بيشتراينگونه نهضتها دربرابرظلم امپرياليسم جهاني بود. اين گردهمايي يك هفته بطول انجاميد.
3) تبعيد آيت‏اللَّه "سيد مصطفي خميني" به تركيه توسط رژيم پهلوي (1343 ش): پس از تبعيد حضرت امام خميني(ره) در سيزدهم آبان 1343 ش به تركيه، رژيم پهلوي در عصر همان روز، فرزند ارشد ايشان، حاج سيد مصطفي را نيز دستگير و روانه زندان قزل قلعه در تهران نمود. انعكاس اين دو خبر، شهرهاي قم، مشهد و تهران را به حالت تعطيل درآورد و در بسياري از شهرها تظاهرات به راه افتاد. در نهايت فشار افكار عمومي و بحران سياسي و طوفان نشأت گرفته از تبعيد امام، چنان رژيم را درمانده كرد كه سعي نمود به طوري، آن را آرام سازد. از اين رو حاج سيد مصطفي خميني را پس از 57 روز حبس، در هشتم دي ماه 1343 از حبس، آزاد كردند و از او خواستند كه بدون سروصدا به قم برگردد. اما ورود ايشان به قم، مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفته و ملت انقلابي، ايشان را تا خانه همراهي كردند. ولي چون رژيم از اين عمل سودي به دست نياورد، پس از پنج روز به گونه‏اي وحشيانه سيدمصطفي را از خانه مسكوني دستگير و در 13 دي ماه به تركيه تبعيد كرد.
4) آغاز "كنفرانس گوادلوپ" با حضور سران كشورهاي غرب براي بررسي اوضاع ايران (1357 ش): در مقطعي كه سراسر ايران، در تظاهرات و راهپيمايي عليه رژيم پهلوي بود و هر لحظه ضعف و انحطاط آن، بيشتر نمايان مي‏شد، سران چهار قدرت بزرگ غرب به پيشنهاد فرانسه، در جزاير گوادلوپ در شرق درياي كاراييب در آمريكاي مركزي گرد هم آمدند و به بررسي رويدادهاي ايران و آينده آن پرداختند. در اين كنفرانس، جيمي كارتر رييس جمهور وقت آمريكا، هلموت اشميت، صدراعظم اسبق آلمان غربي، جيمز كالاهان، نخست وزير انگلستان و ژيسكار دستن، رييس جمهور وقت فرانسه، با هدف حفظ منافع خود در ايران، به تبادل نظر پرداختند. كارتر معتقد بود، به علت وضعيت حاكم بر ايران، ديگر امكان حمايت از شاه وجود ندارد. وي توانست، سران سه كشور ديگر حاضر در گوادلوپ را با خود همراه سازد و براي ارتباط با دولت بعد از رژيم پهلوي، به برنامه‏ريزي بپردازند. ضمن آن كه ژيسكار دِستن اميدوار بود با توجه به حضور امام خميني(ره) در فرانسه، بتواند نقش واسطه با نيروهاي مخالف رژيم شاهنشاهي را ايفا نمايد. با شكل‏گيري اين كنفرانس و سپس نتايج آن، محمدرضا پهلوي كه تصميم به خروج از ايران داشت، كار خود را به كلي تمام شده ديد و متوجه شد كه ديگر حمايت‏هاي پيشين غرب براي او و رژيم شاهنشاهي وجود ندارد.
5) آغاز به كار نخستين گردهمايي جنبش‏هاي آزادي‏بخش جهان در تهران (1358ش): نخستين گردهمايي جنبش‏هاي آزادي بخش جهان در تهران گشايش يافت و نمايندگان نهضت‏هاي آزادي‏بخش در آن حضور يافتند. شناساندن ابعاد عميق و گسترده انقلاب اسلامي به جهانيان، معرفي نهضت‏هاي آزادي‏بخش جهان و فراهم آوردن زمينه‏هاي مساعد براي وحدت هرچه بيشتر اين نهضت‏ها در برابر ظلم و جور امپرياليسم جهاني، از اهداف اصلي اين گردهمايي بود.
6) ابلاغ پيام تاريخي امام خميني(ره) به "گورباچف" رييس جمهور اتحاد جماهير شوروي (1367ش): به قدرت رسيدن ميخاييل گورباچف در اتحاد جماهير شوروي، موجب تحوّلات عظيمي در جهان كمونيسم گرديد. حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه ناظر جريانات مهم سياسي بين‏المللي بود، از اين فرصت به نحو احسن استفاده كرده و با دعوت جهان كمونيسم به اسلام، در صدد برآمدند تا خلاء به وجود آمده از فروپاشي ماترياليسم را با جايگزيني اسلام ناب محمدي(ص) پُر نمايند. به همين جهت هيأتي را به سرپرستي حضرت آيت‏اللَّه جوادي آملي به مسكو اعزام داشته تا پيام كتبي معظم‏له را به گورباچف در دعوت به اسلام ارايه دهند. امام خميني(ره) در اين پيام با بينشي برخاسته از مكتب وحي و فراتر از وقايع روزمره و اتفاقات سياسي، به ترسيم اين رويداد مهم پرداختند. استفاده دقيق و بهنگام از اين فرصت تاريخي در جهت ابلاغ نداي فطرت و پيام توحيد، بيان غناي دين مبين اسلام و آمادگي حوزه‏هاي علميه تشيع جهت پاسخگويي به نيازهاي فكري و اعتقادي نسل معاصر، برقراري رابطه معنوي و ابراز همدردي و حمايت از مسلمانان شوروي و ديگر كشورهاي بلوك شرق، ايستادگي نظام جمهوري اسلامي ايران بر اصل خدشه‏ناپذير نه شرقي نه غربي و مبارزه با شكل‏هاي استكبار در چهره‏هاي مختلف آن، پيش‏بيني شكست قطعي ماركسيسم در ميدان عمل و فروپاشي نظام الحادي كمونيسم، هشدار جدي نسبت به فروغلتيدن در دام قطب ديگر استكبار جهاني و نظام سرمايه‏داري غرب، تحقق وعده‏هاي الهي و بازگشت نهايي جامعه انساني به فطرت خداجوي خويش، از جمله ويژگي‏ها و نكات برجسته اين پيام است. امام خميني(ره) در بخشي از اين پيام فرمود: "براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‏هاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد، چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست... از شما مي‏خواهم درباره اسلام به صورت جدي تحقيق و تفحّص كنيد و اين نه به خاطر نياز اسلام و مسلمين به شما، كه به جهت ارزش‏هاي والا و جهان شمول اسلام است."
7) 5محرم الحرام سال61هجري قمري: پس ازاستقراركاروان امام حسين (ع) دردشت كربلا، سپاه كفر بدستورابن زياد ازهرطرف به اين مكان هجوم آوردند. درمنابع سپاه دشمن را تا اين روزازايام محرم سال61هجري نزديك به 30000تن ذكركرده اند. سپاه عمربن سعد بيش از5000تن و نيز4000سربازبه سركردگي شمر، ازجمله آنان بودند. همچنين حرّبن يزيد رياحي با افرادش تحت نظرعمرسعدبود. مسعودي نقل كرده است همه كسانيكه درجنگ با امام حسين (ع) شركت داشتند ازاهالي كوفه بودند؛ كوفياني كه خود با سرورشهيدان بيعت كردند و پس ازدعوت ايشان به كوفه، فريب فرماندهان سپاه كفررا خوردند و امام حسين (ع) را تنها گذاشتند. اما حماسه مظلوميت امام حسين (ع) درتاريخ جاويدان ماند و امروزاباعبدالله الحسين (ع) و ياران اندك اما مخلص ايشان نمونه و مظهرشجاعت و ايمان قاطع به پروردگاريكتا براي انسانهاي آزاده اند.به قدرت رسيدن ميخاييل گورباچف در اتحاد جماهير شوروي، موجب تحوّلات عظيمي در جهان كمونيسم گرديد. حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه ناظر جريانات مهم سياسي بين‏المللي بود، از اين فرصت به نحو احسن استفاده كرده و با دعوت جهان كمونيسم به اسلام، در صدد برآمدند تا خلاء به وجود آمده از فروپاشي ماترياليسم را با جايگزيني اسلام ناب محمدي(ص) پُر نمايند. به همين جهت هيأتي را به سرپرستي حضرت آيت‏اللَّه جوادي آملي به مسكو اعزام داشته تا پيام كتبي معظم‏له را به گورباچف در دعوت به اسلام ارايه دهند. امام خميني(ره) در اين پيام با بينشي برخاسته از مكتب وحي و فراتر از وقايع روزمره و اتفاقات سياسي، به ترسيم اين رويداد مهم پرداختند. استفاده دقيق و بهنگام از اين فرصت تاريخي در جهت ابلاغ نداي فطرت و پيام توحيد، بيان غناي دين مبين اسلام و آمادگي حوزه‏هاي علميه تشيع جهت پاسخگويي به نيازهاي فكري و اعتقادي نسل معاصر، برقراري رابطه معنوي و ابراز همدردي و حمايت از مسلمانان شوروي و ديگر كشورهاي بلوك شرق، ايستادگي نظام جمهوري اسلامي ايران بر اصل خدشه‏ ناپذير نه شرقي نه غربي و مبارزه با شكل‏هاي استكبار در چهره‏هاي مختلف آن، پيش‏بيني شكست قطعي ماركسيسم در ميدان عمل و فروپاشي نظام الحادي كمونيسم، هشدار جدي نسبت به فروغلتيدن در دام قطب ديگر استكبار جهاني و نظام سرمايه‏داري غرب، تحقق وعده‏هاي الهي و بازگشت نهايي جامعه انساني به فطرت خداجوي خويش، از جمله ويژگي‏ها و نكات برجسته اين پيام است. امام خميني(ره) در بخشي از اين پيام فرمود: "براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‏هاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد، چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست... از شما مي‏خواهم درباره اسلام به صورت جدي تحقيق و تفحّص كنيد و اين نه به خاطر نياز اسلام و مسلمين به شما، كه به جهت ارزش‏هاي والا و جهان شمول اسلام است."
8) 5محرم الحرام سال1081هجري قمري: محمّدبن حكيم عالم برجسته علوم قرآني درچين بدرود حيات گفت. وي نزد چيني ها به چانگ چي ماي معروف است. حكيم درسرزمين چين زبانهاي فارسي و عربي و علوم اسلامي را تدريس مي‎كرد و عمرخود را وقف تبليغ و تدريس فرهنگ غني اسلام دراين كشوركرد. ازتأليفات ارزشمند محمّدبن حكيم« دستورزبان فارسي به زبان چيني» را مي‎توان نام برد. همچنين «مسجد بزرگ استان جي نينگ» ازبناهايي است كه استاد حكيم دايركرده است.
9) محرم الحرام سال1310هجري قمري: مرحوم ملا احمد معروف به فاضل مراغه‎اي ازعلماي گرانقدرآذربايجان و مجتهد فقيه والامقام درگذشت. فاضل مراغه اي پس ازبازگشت ازحوزه نجف، تدريس را آغازكرد و اندوخته هاي خود را دراختياردانش پژوهان قرارداد. ازاين عالم وارسته تفسيري بربخشي ازقرآن مجيد و چند حاشيه بركتب مختلف به جاي مانده است.
10) 5محرم الحرام سال1326هجري قمري: قانون آزادي مطبوعات درمجلس شوراي ملي تصويب شد. بدين ترتيب نخستين روزنامه هاي فارسي زبان پس ازمشروطيت درايران انتشاريافت كه ازآن جمله روزنامه مجلس را به مديريت سيد محمد صادق طباطبايي مي‎توان نام برد.
11) شكست و عقب‏نشيني روس‏ها در نبرد "ايروان" در زمان فتحعلي شاه قاجار (1219 ق): دولت روس كه از زمان پطر كبير در صدد اتصال به درياي آزاد از طريق جنوب بود، با هر بهانه‏اي متصرفات خود را افزايش مي‏داد. در سال 1218 ق مردم قره‏باغ و گنجه شورش كردند كه با عكس العمل خشن دولت روس سركوب شدند. مردم آن نواحي به ايران متوسل شدند و اين امر باعث آغاز جنگ اول ايران و روسيه گرديد. در ابتدا عباس ميرزا وليعهد و فرزند ارشد فتحعلي شاه قاجار بر سيسيانوف فرمانده‏ي روسي غلبه كرد و نيروهاي روسيه عقب نشيني كردند. بعدها سيسيانوف در اين جنگ كشته شد و زمينه‏ي جنگ اصلاندوز و امضاي معاهده‏ي ننگين گلستان فراهم آمد.
12) رحلت آيت‏اللَّه حاج شيخ "محمد باقر كمره‏اي" (1416 ق): آيت‏اللَّه حاج شيخ محمدباقر كمره‏اي خميني در سال 1320 قمري در كَمَره (در اطراف خمين) ديده به جهان گشود. از آثار فراواني كه از ايشان باقي مانده است، مهارت آن عالم فرزانه در فقه، اصول، تفسير، كلام و عقايد، تاريخ، تراجم، ادبيات عرب و عجم، لغت، حديث، ملل و مذاهب اسلامي، معاني و بيان و غيره مشهود است. از جمله كتاب‏هايش كه متجاوز از پنجاه عنوان است، عبارتند از: خداشناسي، الدين في طَور الاجتماع (5 جلد)، ستون دين، روحانيت در اسلام (2 جلد)، خودآموز علم بلاغت، مرواريد حكمت و... . آيت‏اللَّه محمدباقر كمره‏اي از تمام اساتيد خويش اجازه‏ي اجتهاد و روايت داشته و اجازه‏ي اجتهادش از آيت اللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي بسيار قابل توجه است. سرانجام اين عالم فرزانه پس از عمري سرشار از خدمات ديني، اجتماعي و علمي در 95 سالگي در تاريخ 5 محرم الحرام 1416 قمري، برابر با 14 خرداد 1374 شمسي بدرود حيات گفت و در صحن حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در ري به خاك سپرده شد.
13) 2ژانويه سال1925ميلادي: پاتريس لومرمبا باني استقلال كنگو دراِفريقا متولد شد. لومرمبا فارغ التحصيل رشته حقوق بود و درنهضت آزادي اِفريقا حضوري فعال داشت. لومومبا درسال1958ميلادي به عضويت دائم كنفرانس مردم سراسراِفريقا درآمد و دركنارآن رياست نهضت ملي كنگو را نيزبه عهده گرفت. پس از تأسيس جمهوري دمكراتيك كنگو درسال1960ميلادي لومرمبا به مقام نخست وزيري و وزارت دفاع منصوب شد. اما بعد ازمدتي عوامل داخلي سرسپرده بيگانه شوريدند و ايالت كاتانگا را مستقل اعلام كردند. درپي اين شورش لومبا ازكاربركنارشد و تحت نظر نظاميان كنگو قرارگرفت. سرانجام درسال1961ميلادي خبركشته شدن لومومبا منتشرشد و ناآرامي سراسركنگو و بسياري ازكشورهاي اِفريقايي را فراگرفت. سرزمين من كنگو ازآثارتأليفي پاتريس لومومباست.
14) تولد "يوهان پِستالوزي" استاد تعليم و تربيت و مربي سوئيسي (1744م): يوهان هاينْريش پستالوزي، در دوم ژانويه 1744م در زوريخ سوئيس به دنيا آمد. وي پس از مرگ زود هنگام پدر، تحت نظر مادرش كه زني پارسا و نوع پرور بود، پرورش يافت. در نتيجه اين تربيت و تاثير پدربزرگش كه در آن سامان به شغل روحانيت، روزگار مي‏گذرانيد، پستالوزي به فكر افتاد تا روستاييان پيرامون خود را از حال فلاكت و بدبختي بيرون آورد. وي در ابتدا كوشيد از راه سرپرستي امور ديني به مقصود خود دست يابد اما چون موفق نشد، از اين‏رو به تحصيل حقوق پرداخت به آن اميد كه از حقوق مردم دفاع كند. پستالوزي در كنار آن، مدتي به فعاليت‏هاي سياسي روي آورد و چون با معايب و نواقص حكومت وقت آشنا گرديد آن را به باد انتقاد گرفت و از سياست كناره‏گيري كرد. وي سپس براي پيشبرد افكار خويش تصميم گرفت تا از راه اصلاح راه‏هاي كشاورزي، مردم را راهنمايى كند. او هم‏چنين تلاش كرد تا با گردآوري پسران بي‏سرپرست، در تربيت آنان بكوشد و در عين حال، افكار تربيتي خود را در مورد اين كودكان در معرض آزمايش قرار دهد. پستالوزي در سال 1781م آراء تربيتي خود را در كتابي به نام لئوناردو گرتْرود منتشر ساخت و حكومت محلي را متوجه نقايص تربيتي نمود. هنگامي كه در سال‏هاي پاياني قرن هجدهم، انقلاب فرانسه به سوئيس سرايت كرد و تعداد زيادي را به كشتن داد، پستالوزي يتيم خانه‏اي داير كرد و به سرپرستي كودكان مستمند و بدون سرپرست پرداخت. او با افكار و كارهاي خود توانست نظر تمام دانشمندان علم تربيت دنيا را به خود جلب نمايد و شهرتي جهانگير پيدا كند. پستالوزي بر اين عقيده بود كه دواي همه دردها، تربيت است و از ميان بردن فقر و بي‏نوايى جامعه و رشد دادن آن، تنها از راه پرورش امكان‏پذير مي‏باشد. او با اين افكار توانست جنبش‏هاي عظيمي در كشورهاي دنيا به وجود آورد و اصول تربيتي او توانست ريشه فرهنگ بيشتر ملل جهان را فراگيرد. پستالوزي معتقد است كه مشاهده و به كار بردن بايد اساس آموزش قرار گيرد و آموزش بايد از روي رشد كودك تنظيم شود. هم‏چنين، معلم بايد شخصيت شاگرد را محترم بشمارد و رابطه شاگرد و معلم بايد براساس مهر و محبت استوار باشد. پستالوزي بر اين عقيده بود كه هدف عمده تعليمات ابتدايى، توسعه دادن نيروي فكري طفل است نه آموختن علم و هنر به او. نظريات پستالوزي در اروپا و امريكا تاثيري بسيار عميق و اساسي بر جاي نهاد و بسياري از مربيان تعليم و تربيت، آراء او را به كار برده‏اند. يوهان هاينريش پستالوزي سرانجام در 17 فوريه 1827م در 83 سالگي درگذشت و در زوريخ به خاك سپرده شد. بيست سال پس از مرگ پستالوزي، مردم سوئيس آرامگاه مجللي براي وي برپا كردند و از او تقدير نمودند.
15) اختراع اولين ماشين نخ‏ريسي در انگلستان (1770م)
16) نصب نخستين صندوق پستي به سبك امروزي در ويِن (1843م): پُست، كهن‏ترين و گسترده‏ترين نوع ابزار ارتباطي بين مردم يك كشور با ساكنان ديگر سرزمين‏ها و مناطق جهان است و يكي از عمده‏ترين نهادهاي اجتماعي بازمانده از ادوار گذشته محسوب مي‏شود. از اين رو براي برقراري ارتباط بدون نياز به سفر، پست جايگاه ويژه‏اي يافته است. پست تاريخچه‏اي چند هزار ساله دارد، اما در دوم ژانويه 1843م پست به صورت امروزي رايج شد و اولين صندوق پستي در وين پايتخت اتريش نصب گرديد. قبل از اين كه سازمان مجهز و مخصوصي براي حمل و نقل نامه‏هاي پستي ايجاد شود، مرسولات پستي به وسيله اسب يا شتر و يا قايق‏هاي مخصوص جابه‏جا مي‏شد، ولي بعدها شيوه‏هاي جديد به اجرا درآمد و به تدريج، پست، پيشرفت كرد تا اين كه به شكل امروزي رسيد. در حال حاضر ارتباط پستي سازماندهي شده، فاصله‏ها را از بين برده، زمان را كاهش داده و در توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به عنوان عاملي زيربنايي، پيشتاز حركت عمومي است.
17) تولد "جيلبِرت موراي" فيلسوف و شاعر انگليسي (1866م): جيلبرت موراي، فيلسوف و محقق انگليسي در دوم ژانويه 1866م در سيدني استراليا به دنيا آمد. وي در 11 سالگي راهي انگلستان شد و پس از تكميل تحصيلات خود، از سي سالگي به عنوان استاد ادبيات و فلسفه يوناني در دانشگاه آكسفورد به تدريس پرداخت. موراي هم‏زمان تعدادي از داستان‏ها و نمايش‏نامه‏هاي يوناني را به شعر انگليسي ترجمه كرد و در باب فرهنگ دنياي قديم درتطبيق با مشكلات دنياي جديد، رسالات و مقالات بسيار نگاشت. وي در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد كه دين يوناني، در اصل، صبغه و رنگ يكتاپرستي داشته و خدايان متعدد يوناني، جنبه‏ها و وجه‏هاي مختلف خدا هستند. موراي براين اعتقاد بود كه در فرهنگ شرك‏آلود باستان، پايين‏ترين و بالاترين مرتبه فكر بشر را مي‏توان ديد. او هم‏چنين عقيده داشت كه از يك سو خرافات وحشت‏زا و ابتدايى و از سوي ديگر تعالي فكري جهانيان نشأت گرفته از ادبيات يونان باستان است. موراي پس از جنگ جهاني اول نيز خودش را صرف مسئله جامعه ملل كرد. از موراي آثاري برجاي مانده كه تاريخ ادبيات يونان، سنت كلاسيك در شعر و آزمايش اين نسل از آن جمله‏اند. جيلبرت موراي سرانجام در دوم مه 1957م در 91 سالگي درگذشت.
18) تولد "هرمان هسه" نويسنده معروف آلماني (1877م): هرمان هِسه، نويسنده و شاعر آلماني در دوم ژانويه سال 1877م در خانواده‏اي مذهبي در شهر كالو در جنوب آلمان متولد شد. پدر و مادر او هر دو از مبلغان مذهبي بودند و خود او نيز در ابتداي جواني به اين كار اشتغال داشت. هرمان از نوجواني، سرودن شعر را آغاز كرد و در 20 سالگي اولين مجموعه شعر خود را منتشر نمود. وي پس از چندي دست به سفري طولاني به سوي مشرق زمين زد. مدت‏هاي طولاني در هندوستان در ميان جنگل‏ها و بودائيان زيست و با آيين آن‏ها آشنا شد. هرمان هسه به تدريجْ علاقه شديدي به وارستگي اين مردم پيدا كرد به طوري كه در بيشتر آثار خود، عقايد و زندگي آن‏ها را تشريح نموده است. از جمله در داستان سيدارتا، از اساطير هند الهام گرفته است و اين داستان، نمايانگر علاقه مردم غرب به ويژه آلمان به آيين‏هاي مذهبي شرق مي‏باشد. هِسه در سال 1945م جايزه ادبي گوته و يك سال بعد، جايزه نوبل را در رشته ادبيات دريافت كرد. هسه مدت‏ها در سوئيس به نشر آثار خويش پرداخت و كتاب‏هاي متعددي به نگارش درآورد. مايه اصلي داستان‏هاي او، كشمكش ميان ماديات و معنويات و گشودن راهي به سوي خويشتن است. هسه بيش از هر نويسنده ديگري توانسته است از رنج‏هاي دروني و احساسات و كشمكش‏هاي روحي، انزوا و زندگي باطني بشر سخن بگويد. كمال مطلوب از ديدگاه هسه زماني حاصل مي‏شود كه همه شكل‏هاي متفاوت زندگي با يك‏ديگر سازش پيدا كنند و مسائل مادي و معنوي به يك‏ديگر بپيوندند. از اين ديد، هسه معتقد به حل شدن تمدن غرب و شرق در همديگر بود و اين انديشه، بسياري از متفكران را نيز با خود همراه كرده است. وي در كتاب بازي مهره‏هاي شيشه‏اي كه به خاطر آن جايزه نوبل گرفت، پيرامون سرزمين كمال مطلوب كه در قرن بيست و سوم ميلادي رخ مي‏دهد سخن گفته است. در اين سرزمين، مشتاقان عالم معنا دور از غوغاي جهانْ در آن به سر مي‏برند. فلسفه غرب و رياضت شرق با يك‏ديگر تلفيق شده و حتي مرگ هم مانع پيشرفت آدمي نيست چرا كه روح، متوقف نمي‏شود. هسه برخلاف بسياري از نويسندگان عصر جديد كه به بشرْ جدا از عالم طبيعت اعتقاد دارند و به هر تغيير شكل طبيعت بر حسب فنون علمي مي‏نگرند، در آثار خود، راه و شناخت تدريجي بشر را در ارتباط با عالم خلقت مي‏نماياند. در واقعْ آنچه براي هِسِه كه تشنه كشف اسرار عالم هستي است، اهميت دارد، آن است كه تا حدّ امكان، خود را در قواي مختلفي كه بر بشر نفوذ دارد شركت دهد. از اين روست كه بيشتر اشخاصِ داستان‏هاي هِسه كساني هستند كه مي‏خواهند خود را به صورتي عميق بشناسند و براي شناخت درون، از برابر هيچ تجربه‏اي، هر قدر كه دشوار و وحشتناك باشد، كنار نمي‏روند و پيوسته در حال تحقيق به سر مي‏برند. اين تحقيقِ مداوم از انسانيت محض و اين اعتلاي انديشه است كه هِسِه را در رديف نويسندگاني جاي مي‏دهد كه آثارشان در دسترش فهم عامه مردم نيست، اگرچه مبهم و تاريك شمرده نمي‏شود. هسه نويسنده‏اي صلح‏طلب و گوشه گير بود كه آثار ارزش‏مند او از قبيل گرگ بيابان، سفر مشرق زمين، شادي نقاش و نظريات سياسي و... از شهرت فراواني برخوردارند. هرمان هسه سرانجام در نهم اوت 1962م در 85 سالگي درگذشت.
19) تولد "پاتريس لومومبا" مبارز بزرگ افريقايي و باني استقلال كنگو (1925م): پاتريس لومومبا مبارز معروف افريقايى و باني استقلال كنگو در دوم ژانويه سال 1925م به دنيا آمد. او پس از اتمام تحصيلات متوسطه در اداره پست مشغول به كار شد و سپس تحصيلات عالي خود را در رشته حقوق به پايان برد. لومومبا در نهضت آزادي افريقا عامل اصلي استقلال كشورش كنگو بود. او در سال 1958 به عضويت دائمي كنفرانس مردم سراسر افريقا درآمد و به رياست نهضت ملي كنگو و استقلال كنگو از بلژيك انتخاب شد. لومومبا در سال 1960م پس از تأسيس جمهوري دموكراتيك كنگو به مقام نخست‏وزيري و وزارت دفاع منصوب گرديد. اما كمي پس از استقلال، نظاميان به تحريك عوامل بيگانه سر به شورش برداشته و يكي از ايالات كنگو را مستقل اعلام نمودند. وي براي جلوگيري از اين شورش‏ها دست به دامان سازمان ملل شد ولي چون از اين امر نتيجه‏اي نيافت خود وارد عمل گرديد و نيروهاي نظامي كنگو را به جنگ با نيروهاي شورشي اعزام كرد. در پي اين اقدام كه مخالف با نظرات رئيس جمهور كنگو بود، لومومبا از سوي رئيس جمهور وقت از سمت‏هايش بركنار و پس از يك سلسله تحولات سياسي، توسط نظاميان در محل اقامتش تحت نظر گرفته شد. اين مسئله باعث شد كه شورشيان كه از جانب دولت بلژيك حمايت و تحريك مي‏شدند، دست از شورش خود بردارند. لومومبا پس از مدتي، موفق به فرار از زندان شد. با اين حال وي پس از چندي به اتهام نقض امنيت ملي، توسط نيروهاي دولتي دستگير و در يك اقدام خائنانه، تحويل نيروهاي شورشي به رهبري موسي چومبه شد. پاتريس لومومبا سرانجام در 17 ژانويه 1961 به همراه جمعي از يارانش توسط عوامل چومبه، پس از شكنجه‏هاي فراوان تيرباران شد. لومومبا در شرايطي در 36 سالگي اعدام شد كه بيمار بود. انتشار خبر كشته شدن لومومبا، موجي از اعتراضات مردمي كنگو و ديگر كشورهاي افريقايي را به دنبال آورد. لومومبا چند كتاب از خود بر جاي گذاشته است كه مشهورترين آنها "ميهن من كنگو" نام دارد. گفته مي‏شود كه پاتريس لومومبا توسط موسي چومبه رهبر شورشيان كنگو در خمره اسيد انداخته شد تا اثري از وي باقي نماند.
20) امضاي توافقنامه تشكيل كشور مستقل فلسطين (1977م): در دوم ژانويه سال 1977م، به پيشنهاد انور سادات رئيس جمهور پيشين مصر، گروهي از رهبران سازشكار فلسطيني موافقتنامه‏اي با صهيونيست‏ها امضا كردند كه بر اساس آن، كشور مستقل فلسطين در ساحل غربي رود اردن تشكيل مي‏گرديد. اين تصميم كه به معناي ناديده گرفتن حقوق مسلَّم مردم مسلمان فلسطين و چشم‏پوشي از ديگر بخشهاي سرزمين اسلامي فلسطين بود، به سبب مخالفت‏هاي گسترده مردمي و نيز فريب كاري اسرائيل براي به سازش كشاندن رهبران فلسطين عملي نشد. (ر.ك: 15 نوامبر)
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image