حضرت امام به مقتضاي شناخت همه جانبه و عميقي که از آموزه هاي ديني دارند ، رسالت خود و انقلاب اسلامي را دستيابي زنان به مقام والاي انساني مي دانند ، به گونه اي که بتواند در سرنوشت خود دخالت کند :
ما مي خواهيم زن به مقام والاي انسانيت برسد . زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد . (1)
اگر قرآن کريم سرنوشت جوامع را به دست خود آنان مي داند و پيشرفت و تحولات نيک آن را در سايه تلاشهاي آحاد جامعه معرفي مي کند (2) و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمتها و شکست تمدنها را نيز ناشي از عملکرد خود مردم مي شمارد (3) اين «مردم» اختصاص به گروهي خاص ندارد . جلوه اي از اين اصل قرآني همان است که در سخنان امام بارها بر آن تأکيد شده است ؛ از جلمه اينکه :
اسلام زن را مثل مرد در همه ي شؤون ، همان طوري که مرد در همه ي شؤون دخالت دارد ، دخالت مي دهد . (4) .
حضرت امام چنان که اشاره شد ، دخالت در سرنوشت خود و شؤون اجتماعي را نه تنها حق بانوان بلکه تکليف شرعي و به عنوان عمل به وظيفه ي ديني و اجابت دعوت الهي مي شمارند و اين ، آن الگويي است که ما را در شناخت بيشتر دين ياري مي دهد و يک عامل اساسي در برتري اسلام در تکريم شخصيت زنان و حمايت از حقوق اجتماعي و سياسي آنان و تأکيد بر مشارکت و حضور آنان در عرصه هاي مختلف اجتماعي در مقايسه با ديگر مکاتب و نظامها است .
اين بانوان را کي بسيج کرده که در همه شؤون کشور دخالت مي کنند و دخالت بجايي هم مي کنند ؟ اينها را کي ، اينها را خدا دعوت کرده است . اينها لبيک براي خدا دارند مي گويند . (5)
پيامبر اکرم (ص) دعوت خويش را از روز نخست متوجه همه ي اقشار اجتماعي مي دانست . دومين فردي که به او ايمان آورد يک زن بود که تا آخر نيز به پاي ايمان خويش ايستاد و آن همه فداکاري کرد و نام خويش را به عنوان يکي از چهار زن برگزيده جهان توحيد ثبت نمود . زنان در همه ي صحنه ها حضور داشتند ، حضوري مسؤولانه و از سر اداري وظيفه ي ديني و رسالت ايماني خود . حضوري که در پاسخ به نداي پيامبر (ص) بود . در نخستين بيعتي که با پيامبر (ص) پيش از هجرت در عقبه ، از جانب چند نفر از مردم يثرب که هنوز نام «مدينه» را نيز به خود نگرفته بود ، صورت گرفت ، از زني به نام هفراء دختر عبيد بن ثعلبه نام برده شده است و در اهميت حضور وي همان بس که برخي علت نامگذاري آن بيعت به « بيعة النساء » را همين مي دانند . در بيعت دوم در سال بعد نيز حداقل دو زن حضور داشتند . در بيعت عمومي مردم مکه هنگام فتح آن نيز همه شرکت جستند . قرآن کريم نيز به مسأله ي استقبال زنان از بيعت پرداخته و پيامبر (ص) را موظف به پذيرش آن کرده است . (6) در جريان هجرت نيز که يک امر حياتي براي مسلمانان بود ، چه در هجرت مخفيانه به حبشه که از جمع حدود يکصد نفر مهاجران ، نزديک 20 نفر زن شرکت داشت ، و چه در هجرت به مدينه ، پيش از هجرت پيامبر (ص) و پس از آن که مسلمانان اموال خويش را در مکه نهاده و به دنبال پيامبر (ص) روانه مدينه مي شدند و حدود 500 کيلومتر راه را با دشواري بسيار طي مي کردند .
حضرت امام در باب ضرورت مشارکت بانوان در آنچه که به سرنوشت جامعه اسلامي مربوط مي شود ، در حوزه هاي مختلف اجتماعي ، بيانات بسياري دارند که پرداختن به همه ي نکات و آموزه هاي آن از مجال بحث بيرون است . آنچه در اين مختصر بازگو مي شود تنها اشاراتي بس کوتاه ، آن هم به بخشي از محورها و عناوين است ، افزون بر آنچه در ساير بخشهاي مقاله آمده است .
مشارکت سياسي :
يکي از محورهايي که در حضور اجتماعي بانوان ، سخت مورد تأکيد حضرت امام است ، مسأله ي مشارکت سياسي آنان مي باشد :
زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد . زنها در جمهوري اسلام رأي بايد بدهند . همان طوري که مردان حق رأي دارند ، زنها حق رأي دارند . (7)
همان طوري که مردها بايد در امور سياسي دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند ، زنها هم بايد دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند . زنها هم بايد در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي همدوش مردها باشند . (8)
آنچه در اين نوشته ، به عنوان محور اصلي دنبال مي شود ، اين نکته اساسي است که حضرت امام اينها همه را از موضع دين و در جايگاه معرفي اسلام بازگو مي کنند . و چهره اي که از دين و شريعت ترسيم مي کنند جز اين نيست که بانوان دوشادوش مردان در عرصه هاي مختلف اجتماعي و شؤون زندگي حضور فعال و مسؤولانه دارند :
خانمها براي اينکه يک چيزي مثلا دستشان بيايد ، يک - يا فرض کنيد که صا حب منصب بشوند نمي آيند بيرون خودشان و بچه هايشان را به کشتن بدهند . اين اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بيرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سياست کرد . (9)
حضور در عرصه ي سازندگي :
يکي ديگر از صحنه هاي مشارکت فراگير ، مسأله سازندگي همه جانبه کشور و جامعه است که هيچ کس نبايد و نمي تواند ترديد کند که بدون حضور فعال بانوان جامه ي اسلامي بتوان در اين مهم توفيق کامل به دست آورد . در اين خصوص نيز حضرت امام ، تأکيدهاي زيادي دارند :
همه ملت ايران ، همه ملت ايران ، چه بانوان و چه مردان بايد اين خرابه اي که براي ما گذاشته اند ، بسازند . با دست مرد تنها درست نمي شود ، مرد و زن بايد با هم اين خرابه را بسازند . (10)
زنان شيردل و متعهد ، همدوش مردان عزيز به ساختن ايران عزيز پرداخته چنان که به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته اند و شما شهر و روستايي را نمي يابيد جز آنکه در آنها جمعيتهايي فرهنگي و علمي از زنهاي متعهد و بانوان اسلامي ارجمند به وجود آمده است . (11)
حضرت امام اساسا معناي آزادي صحيح بانوان را نيز همين مي شمارند که آنان بتوانند با حفظ شؤون ديني و انساني خود ، در سازندگي کشور نقش ايفا کنند :
امروز زنان در جمهوري اسلامي همدوش مردان در تلاش سازندگي خود و کشور هستند و اين است معناي آزاد زنان و آزاد مردان ، نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته مي شد ، که آزادي آنان ، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود . ( 12)
تلاش فرهنگي :
يکي از عرصه هاي حضور اجتماعي که از منظر ديني ، بانوان وظيفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند ، تلاش در عرصه ي فرهنگ به معناي وسيع کلمه است . و حضرت امام ، بارها بر اين مهم که طبعا بخش عمده اي از حيات اجتماعي را در بر مي گيرد تأکيد کرده اند :
شما مي دانيد که فرهنگ اسلام در اين مدت مظلوم بود ، در اين مدت چند صد سال ، بلکه از اول بعد از پيغمبر سلام الله عليه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بود ، احکام اسلام مظلوم بودند ، اين فرهنگ را بايد زنده کرد و شما خانمها همان طوري که آقايان مشغول هستند ، همان طوري که مردها در جبهه علمي و فرهنگي مشغول هستند ، شما هم بايد مشغول باشيد . (13)
مشارکت در نظارت عمومي :
نظارت فعال و متعهدانه بر آنچه در جامعه اسلامي بويژه در اجزاء نظام اسلامي مي گذرد و تلاش براي حسن جريان امور ، وظيفه اي است شرعي و متوجه همه ي افراد جامعه ، چه زن و چه مرد . زن نيز بايد در نظارت بر امور ، خود را مسؤول بداند . نظارت مسؤولانه علاوه بر آگاهيهاي لازم ، نيازمند حضور فعال و اظهار نظر در مسايل است :
بايد همه زنها وهمه مردها در مسايل اجتماعي ، در مسايل سياسي وارد باشند و ناظر باشند ؛ هم به مجلس ناظر باشند ، هم به کارهاي دولت ناظر باشند ، اظهار نظر بکنند . (14)
اين سخن امام ، شعاعي از فرمان قرآن کريم است که به صراحت پيوند مسؤولانه و ايماني زنان و مردان مؤمن را يادآور مي شود و آنان را عهده دار مسؤوليت امر به معروف و نهي از منکر مي شمارد ، همان گونه مسؤول اقامه نماز و اداي زکات و پيروي از خدا و رسول مي داند :
والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و يطيعون الله و رسوله اولئک سيرحمهم الله ان الله عزيز حکيم . (15)
آري به گفته قرآن ، اين چنين جامعه اي با چنان پيوندهاي ايماني و مناسبات اجتماعي مسؤولانه و نظارت همه جانبه در کنار انجام ديگر وظايف ديني است که مورد لطف و عنايت خداوند قرار مي گيرد .
حضور در دفاع و تدارک ميدان نبرد :
تحميل جنگي ناخواسته بر ملت انقلابي ايران ، فرصتي تاريخي را براي بانوان مجاهد و فداکار فراهم آورد که گوهر وجود ايماني و ارزشهاي انساني خويش را به زيباترين و گوياترين شکل به نمايش گذارند و زمينه اي شد که حضرت امام نيز وجه ديگري از مشارکت بانوان در مقدرات اساسي جامعه و سرنوشت خويش را بازگو کنند . و اينچنين بود که يکي از محورهاي اساسي در بيانات حضرت امام درباره ي جنگ تحميلي و دفاع مقدس را ، ضرورت و نحوه ي حضور بانوان و تلاش جهادي آنان تشکيل مي دهد ، از آموزش نظامي گرفته تا تدارکات جبهه ، تربيت فرزندان و تشويق همسران و بستگان براي حضور در ميدان نبرد ، حضور در سپاه و ارتش و حتي حضور خود بانوان در جهاد دفاعي که مسؤوليتي مشترک ميان زن و مرد است . و اينها همه از نگاه ديني ، تحليل و استدلالهاي روشن و انکار ناپذيري دارد .
زنان در صدر اسلام با مردان در جنگها هم شرکت مي کردند . ما مي بينيم و ديديم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ايستادند ، خود وبچه هاي خود و جوانان خودشان را از دست دادند و باز هم مقاومت کردند . (16)
اگر خداي نخواسته زماني يک هجومي به مملکت اسلامي بشود بايد همه مردم ، زن و مرد حرکت کنند . مسأله دفاع اين طور نيست که تکليف منحصر به مرد باشد يا اختصاص به يک دسته اي داشته باشد ؛ همه بايد بروند و از مملکت خود دفاع بکنند . (17)
من از آنچه تاکنون به همت مردان و زنان باشرف و رزمنده شده است ، اميد آن دارم که در بسيج همه جانبه آموزش نظامي و عقيدتي و اخلاقي و فرهنگي با تأييد خداوند متعال موفق شوند و دوره تعليمات و تمرينهاي عملي نظامي و پارتيزاني و چريکي را شايسته و به طوري که سزاوار يک ملت اسلامي بپاخاسته است به پايان رسانند .( 18)
استدلال بر ضرورت آموزش نظامي توسط بانوان در شکلهاي مختلف آن نيز کاملا روشن است . کما اينکه امام خطاب به جمعي از بانوان مي فرمايند :
اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم بايد عمل بشود . از آن جمله قضيه ي اينکه ترتيب نظامي بودن ، ياد گرفتن انواع نظامي بودن را براي آنهايي که ممکن است . اين طور نيست که واجب باشد بر ما که دفاع کنيم و ندانيم چه جور دفاع کنيم . بايد بدانيم چه جور دفاع مي کنيم ... البته در آن محيطي که شما تعليم نظامي مي بينيد بايد محيط صحيح باشد ، محيط اسلامي باشد ، همه ي جهات عفاف محفوظ باشد ، همه ي جهات اسلامي محفوظ باشد . (19)
پايان بخش اين محور ، سخن ديگري از حضرت امام در پيش از پيروزي انقلاب اسلامي است که هم تأکيدي بر مشارکت مسؤولانه بانوان در جهاد شرعي است و هم تأکيدي بر حضور فعال در جامعه و مشارکت در اموري که به سرنوشت آنان مربوط مي شود :
اين تبليغات که « اگر اسلام پيدا شد مثلا ديگر زنها بايد بروند توي خانه ها بنشينند و قفلي هم درش بزنند که بيرون نيايند » اين چه حرف غلطي است که به اسلام نسبت مي دهند . صدر اسلام زنها توي لشکرها هم بودند ، توي ميدانهاي جنگ هم مي رفتند . (20) .
پي نوشت:
1. صحيفه ي نور ، ج 5 ، ص 153 .
2. ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم ؛ رعد ، آيه 11 .
3. ذلک بان الله لم يک مغيرا نعمه أنعمها علي قوم حتي يغيروا ما بأنفسهم ؛ انفال ، آيه 8 .
4. صحيفه ي نور ، ج 5 ، ص 153 .
5. همان ، ج 12 ، ص 237 .
6. ممتحنه ، آيه 12 .
7. صحيفه ي نور ، ج 11 ، ص 254 .
8. همان ، ج 18 ، ص 264 .
9. همان ، ج 12 ، ص 236 .
10. همان ، ج 11 ، ص 254 .
11. همان ، ج 12 ، ص 72 .
12. همان ، ج 10 ، ص 234 .
13. همان ، ج 19 ، ص 281 .
14. همان ، ج 13 ، ص 70 .
15. توبه ، آيه 71 .
16. صحيفه ي نور ، ج 5 ، ص 153 .
17. همان ، ج 11 ، ص 117 .
18. همان ، ص 275 .
19. همان ، ج 19 ، ص 280 .
20. همان ، ج 4 ، ص 59 .
منبع: امام خميني و الگوهاي ديني شناختي در مسايل زنان