10.بزرگداشت ايام وفات و ولادت ائمه ي طاهرين (عليهم السلام):
روزهايي در قرآن کريم به عنوان (ايام الله) ذکر شده است. اين ايام روزهايي است که در آنها،اتفاقات و حوادث مهم و سرنوشت سازي به تحقيق پيوسته است. قرآن کريم مي فرمايد: (وَ ذَکِّرهُم بِأيّامِ اللهِ ؛ آنان را به ايام خدا متذکر شو.) (1) و امام صادق (عليه السلام) در تفسير اين آيه مي فرمايند: (مقصود از ايم الله،ايام ظهور امام عصر (عليه السلام) است.) (2) اگر قرآن به (عصر) قسم خورده است،در تفاسير آن را به عصر امام زمان (عليه السلام) تفسير نموده اند و اگر خداوند متعال در قرآن کريم به فجر قسم مي- خورد،روايات آن را به روز عاشورا تفسير نموده اند. آشناسازي و بزرگداشت ايام ويژه،مانند ايام ولادتها و شهادتها،شبهاي قدر،در فضاسازي روحي کودکان و نسل جوان بسيار مؤثر است. هم چنين عيدي دادن و تهيه ي لباس نو براي فرزندان در ايام ولادت و مناسبت هاي مذهبي و تهيه ي لباس سياه در ايام شهادت حضرات معصومين (عليهم السلام) روان کودک را به سوي محبت و معرفت هرچه بيشتر خاندان عصمت و طهارت (عليهم السلام) سوق مي دهد.
نحوه ي برخورد بزرگترها با مناسبت هاي ويژه ي اهل بيت (عليهم السلام) ،در فکر و روح کودکان هم مؤثر است. برپايي مراسم جشن يا سوگواري،شرکت کردن و شرکت دادن کودکان در چنين برنامه هايي مؤثر است. در سايه ي تعظيم اين گونه شعائر،آن فرهنگ ديني و عُلقه هاي ولايي پا برجا مي ماند و تقويت مي شود. امامان معصوم (عليهم السلام) نيز از اين شيوه بهره مي رفتند و به آن توصيه مي کردند. براي پيروان اهل بيت (عليهم السلام) تکريم مناسبت هايي هم چون ايام عاشورا و روز غدير،از اهميت ويژه اي برخوردار است. (غدير خم) را يک عيد بزرگ اسلامي مي دانستند و به روزه،عبادت،تبريک گويي،ديد و بازديد،شادماني،پوشيدن لباس نو و احترام اين روز دستور مي دادند،تا در ذهن شيعه به عنوان يک روز مهم و به ياد ماندني باقي بماند. نسبت به ايام عاشورا نيز،مراسم گرفتن در خانه ها،مساجد،جسينيه ها،مدرسه ها،ادارات و بازار و... مؤثر است.
در بسياري از خانه ها و خانواده ها که مراسم ديرين و دراز مدت (روضه ي خانگي) برقرار مي شود،معمولاً افراد آن خانه (مخصوصاً کودکان) با حبّ اهل بيت (عليهم السلام) بار مي آيند و اين محبت و ولا را به عنوان يک گوهر حفظ مي کنند. حتي ترويج مسايلي هم چون اطعام،احسان،وقف،نذر،هديه در راه اهل بيت (عليهم السلام) به رسوخ اين محبت در قلوب،کمک مي کند. برگزاري جشن هاي ميلاد امام زمان (عليه السلام) در اين ميان اهميت خاصي دارد و ايجاد شوق به مناسبت تولد امامي که هنوز هم زنده اند و حاضر و ناظر بر ما هستند و ما چشم به راه آمدن ايشانيم،بعد عاطفي و عشق آفريني بيشتري دارد. زمينه ي آن نيز به طور طبيعي در ميان کودکان و نوجوانان وجود دارد و نيمه ي شعبان خاطره ي فراموش نشدني براي آنان است.
11.آشنايي کودکان با سرزمين هاي مقدس و زيارت ائمه ي اطهار (عليهم السلام)
آشنا کردن کودکان با سرزمين هاي مقدس براي تربيت آنها بسيار مؤثر است،سرزمين هايي که رنگ و بوي اهل بيت (عليهم السلام) را دارد و ذرّه ذرّه ي خاک آنها،انسان را به ياد فضايل و کرامات خاندان وحي مي اندازد.مکه و خانه ي خدا،صحراي عرفات،مدينه،کربلا،نجف،سامرا،سرداب مقدس امام زمان (عليه السلام)،مسجد سهله و مسجد کوفه،کاظمين و ساير شهرهايي که حرم ائمه اند و بالاخره قم و جمکران و... مکان هايي براي آشتي و يا آشنايي بيشتر و بهتر امام زمان (عليه السلام) هستند و نسل نو بايد اين گونه سرزمينها آشنايي کامل داشته باشد.راههاي آشنايي با اين سرزمينها چند مورد است:
مطالعه ي تاريخ پيدايش و شکل گيري اين سرزمين ها،مطالعه ي قصه ها و حکايات اتفاق افتاده در اين سرزمين ها،مطالعه ي روايات و قرآن کريم در مورد اهميت اين سرزمين ها، مطالعه ي سفرنامه هاي نوشته شده در اين سرزمين ها و ذکر تجربيات و خاطرات شخصي درباره ي اين سرزمين ها براي فرزندان و مسافرت به اين سرزمين ها و آشنايي مستقيم با اين اماکن مقدس هم چنين بايد از حس تقليد پذيري کودکان و نوجوانان که به دهان و رفتار ديگران نگاه مي کنند و الگو مي گيرند،در سير اهل بيت (عليهم السلام) استفاده ي مثبت کرد و از حالت (همانند سازي) که در بحث الگوها مطرح است،براي جذب آنان به معصومين (عليهم السلام) بهره گرفت. مثلاً ديدن عکس امام راحل در حال بوسيدن حرم و ضريح،ايجاد محبت به صاحب حرم مي کند،چون عمل براي امام راحل براي ديگران الگو و تأثيرگذار است. يا بيان اين که امام (قدس سره الشريف) وقتي در قم بودند،پيوسته هر غروب حضرت فاطمه ي معصومه (سلام الله عليها) را زيارات و يا در ايام اقامت در نجف اشرف،هرشب به زيارت حرم مولا علي (عليه السلام) مشرّف مي- شدند. يا ذکر اين نکته که علامه طباطبايي (رحمت الله عليه)،روزه ي خود را با بوسه زدن بر ضريح حضرت معصومه (سلام الله عليها) افطار مي کردند و...
اين گونه يادکردن بزرگان و چهره هاي محبوب در دل افراد ديگر هم اثر مي گذارد و محبت مي آفريند. طبعاً زبان و بيان خاص مربوط به کودکان و نوجوانان چه در سخن ها و چه در نوشته ها بايد مراعات شود و افق فکر و سطح معرفت کودکان در نظر گرفته شود تا تأثير بيشتري داشته باشد.
12.اُنس با روز جمعه و امام زمان (عليه السلام):
يکي از وظايف والدين نسبت به فرزندانشان آن است که از روز جمعه خاطره ي خوشي در اذهان کودکان ايجاد کنند و آنان را با فضايل و برکات اين عيد الهي هرچه بيشتر آگاه گردانند. پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) در اين خصوص مي فرمايند:
(إشتَرُوا لِصِبيانِکُم اللَّحمَ وَ ذَکِّر يَوم الجُمعهِ؛براي فرزندان خود گوشت تهيه کنيد و آنها را با روز جمعه آشنا سازيد.) (3) روز جمعه،روزي است که براي پاکيزگي،استراحت و تفريح،آموزش مسايل ديني و بالا بردن سطح آگاهي هاي مذهبي،روزي براي جمع شدن بر محور نماز و ذکر و شرکت در بزرگترين اجتماع هفتگي (نماز جمعه) خواندن دعاي ندبه و ياد کردن از امام زمان (عليه السلام) و انتظار ظهور حضرتش را کشيدن.روز جمعه بايد به عنوان يک ميعاد هفتگي براي بيعت مجدد با امام زمان (عليه السلام) معرفي گردد. در زيارت حضرت صاحب العصر (عليه السلام) در روز جمعه آمده است:
(وَ أسئلُ اللهَ أن يُصَلِّيَ عَلَي مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ وَ أن يَجعَلَنِي مِنَ المُنتَظِرِينَ لَکَ وَالتَّابِعِينَ لَکَ عَلَي أعدائِکَ وَ الْمُستَشْهَدينَ بَينَ يديكِ
فب جُملهِ أولياءكَ يا مولاي يا صاحبَ الزَّمان صَلَواتُ اللهِ عَلَيكَ وَ عَلي آلِ بَيتِکَ هذا يَومُ الجمُعه وَ هُوَ يَومُکَ المتَوَقَعُ فِيهِ ظُهُورَکَ وَالفَرَجَ فيهِ لِلمُؤمِنين عَلي يَديک... ؛از خداوند درخواست مي کنم که بر محمد و آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) درود فرستد و مرا از منتظران (واقعي) شما قرار دهد،از پيروان و ياوران شما بر عليه دشمنانتان و از دوستان شما که در رکاب شما به فيض شهادت مي رسند،مقرر فرمايد.اي مولاي من! اي صاحب الزمان! درود خدا بر شما و اهل بيت شما باد،اين روز،روز جمعه است. روزي که متعلق به شماست و همه در آن انتظار شما را مي کشند و اميد فتح و گشايش براي مؤمنين به دست قدرت شما در آن وجود دارد.) (4)
13.استفاده از حسّ کمال جويي
مردم،مخصوصاً کودکان و نوجوانان به (کمال) و (جمال) گرايش دارند. کمال جويي انساني،به ويژه در سنين نوجواني و جواني سبب مي شود به سوي انسانهاي برتر،الگوهاي قدرت،علم،شهرت و محبوبيت جذب شوند و حس قهرمان گرايي خود را در عشق ورزيدن به آن الگوهاي آرماني ارضا کنند و اگر هم چنين الگوها و قهرمان هايي وجود نداشته باشند،آنها را مي سازند و مي پردازند،حتي در خيال خويش.حال که چنين است،هرچه اين قهرمان ها و الگوها،متعالي تر،آسماني تر و خدايي تر و بي عيب تر باشند،مدار جاذبه ي قوي تري ايجاد مي کند و اين کشش و محبت سازنده تر خواهد بود. بايد از حس آرمان گرايي بهره گرفت و توسط اهل بيت (عليهم السلام) اين خلأ را پر کرد.
اهل بيت (عليهم السلام) از نظر قدرت جسمي،قدرت روحي،کرامات و معجزات،اتکا به قدرت خداوند،برخورداري از علم لدّني و الهي،فضيلت و کمال،از همه ي انسان ها برترند.مظهر کمال و جمال الهي اند. طرح شجاعت ها،فضايل و معجزات و کراماتشان،شفا دادن و رفع مشکلات و مقام شفاعت نزد خداوند متعال و رفع حاجت توسل جويندگان،در ايجاد علاقه نسبت به آنان مؤثر است. وعاظ و مرثيه خواناني که در ايام سوگواري از حوادث عاشورا سخن مي گويند و با ذکر مصايب و مظلوميت اهل بيت (عليهم السلام) دل ها را به سوي آنان جذب و معطوف مي کنند،اگر در کنار اين شدايد،از رشادتها و قهرماني هاي شهداي کربلا هم بويند،آن چهره ها محبوب تر مي شوند. گاهي خود افراد به وعاظ مي گويند: از شجاعت و رزم آوري حضرت ابوالفضل و علي اکبر و امام حسين (عليهم السلام) برايمان بگو. اين نشان دهنده ي اين است که بيان ابعاد حماسي اين الگوها،جامعيت و کمال بيشتري را در ذهن مخاطب،ترسيم مي کند و بر علاقه ها مي افزايد.البته از معجزات و کرامات،بايد آنهايي را براي کودکان و نوجوانان گفت که قابل فهم و هضم براي آنان باشد. اگر جوانان و کودکان،شيفته ي انسانهايي مي شوند که از نظر علمي،فني،نبوغ ادبي،ورزيدگي جسمي،شجاعت و توان مندي،روحيه هاي والا،زيبايي،بخشندگي و جوان مردي در سطح بالايي قرار دارند،بايد گفت که ائمه ي اطهار (عليهم السلام) از نظر علم،زهد،قدرت،فصاحت و بلاغت،شجاعت و سخاوت کمال صورت وسيرت،عبادت و عرفان،زيبايي و جمال ظاهري،مردانگي و گذشت و احسان و صبر و مقاومت از همه ي انسانها برتر و بالاترند. طرح آنان به عنوان چهره هاي آرماني،محبتشان را در دل ها مي آفريند.
در زيارت جامعه،اوصاف برجسته و فضايل ارجمندي از امامان نقل شده است. از جمله اين که:
(ان ذکر الخير کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتها؛هرگاه خير و خوبي ياد شود،اول،ريشه و شاخه،منبع،جايگاه و منتهاي آن هستيد و هر نيکي از شما آغاز مي شود و به شما پايان مي گيرد.) (5)
حديث از امام صادق (عليه السلام) است که سه چيز محبت آور است: دين،تواضع و بذل و بخش. (6)
امامان شيعه (عليهم السلام) هم محور و مدار دين و آيين اند،هم با همه ي مقام و مرتبه اي که دارند در تواضع و فروتني پيشتازند و هم در سخاوت سرآمد مردم روزگارند.ياد کردن از نمونه هاي اخلاقي ائمه ي اطهار (عليهم السلام) و از تواضع،جود و بخشندگي آنان،علاقه مندي به آنان را مي افزايد.
14.آراستگي ظاهري و آماده سازي محيط زندگي
روان شناسان در بيان اهميت فضاسازي در تربيت کودک مي گويند ما در باب تربيت کودک نمي توانيم آدم ها را تک تک تربيت کني.اگر خواهان تربيت صحيح هستيم،بايد فضا ايجاد کنيم. افراد وقتي در فضاي خاصّي قرار بگيرند مطابق آن فضا حرکت خواهند کرد. خيلي از چيزها،احتياج به ارايه و آموزش مستقيم ندارد. مبحث فضاسازي يک تعليم و تربيت پنهان است که از طرف فضاهايي که ايجاد مي شود،صورت مي گيرد.
در تربيت نسل منتظران ظهور،فضاسازي بسيار مؤثر است و يکي از فاکتورهاي مهم در فضاسازي نيز آن است که وجود حضرت را جدي بگيريم و يادامام عصر (عليه السلام) را به عنوان يک وظيفه ي مهم در ذهن کودک القاء نماييم.هم چنين براي افزايش ميزان محبت فرزند به اهل بيت (عليهم السلام) مي توانيم از راه کارهاي ذيل بهره ببريم:
• نصب تابلوي افضل اذکار يعني (بسم الله الرحمن الرحيم) در قسمت ورودي منزل،تابلوي ذکر شريف صلوات بر محمد و آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) هم چنين تابلوهايي از سخنان معصومين (عليهم السلام) ،اشعاري در مدح امام زمان (عليه السلام) تابلوي طراحي شده با موضوعات مهدويت
• استفاده از ساعت ديواري که در آن به نحوي از امام زمان (عليه السلام) ياد شده باشد.
• استفاده از زنگ هايي که آهنگ آن يامهدي،ياعلي و... باشد.
• پخش اذان و اقامه در خانه و خواندن نماز اول وقت
• نصب صندوق صدقات در خانه و صدقه دادن براي سلامتي و فرج امام زمان (عليه السلام) در هر روز
• تهيه ي يک کتابخانه ي خانگي از کتابهايي که در مورد ائمه ي اطهار (عليه السلام)،مخصوصاً امام زمان (عليه السلام) نوشته شده است.
• شروع غذا با نام و ياد خدا و ياد امام زمان (عليه السلام) و دعاي فرج و پايان غذا با حمد و سپاس الهي
• برگزاري جشن هاي خانگي،فاميلي،محله اي،مدرسه اي به مناسبت ولادت ائمه ي اطهار (عليهم السلام) و اهداي جاکليدي که نام مبارک ائمه (عليهم السلام) بر روي آن نقش بسته است.اهداي کتاب،نوار کاست و سي دي مرتبط با اهل بيت (عليهم السلام) و استفاده از نورپردازي مناسب در خانه با رنگهاي سبز يا آبي و ايجاد فضايي معنوي و عبادي و عيدي دادن به فرزندان در اين ايام،مخصوصاً عيد غدير
• تشيق کودکان به حفظ اشعار و دعاهاي مربوط به ائمه (عليهم السلام) ،مخصوصاً امام زمان (عليه السلام) و معرفي نمادها و سمبل هايي که يادآور ائمه (عليه السلام) است.
• تشويق کودکان به نوشتن مقاله،کتاب،طرح و نقاشي و يا خلق يک پديده ي هنري و يا سرودن شعر در مورد ائمه ي اطهار (عليهم السلام)
• تشويق کودکان به هديه دادن کتاب و يا آثار هنري و يا اقلام فرهنگي مربوط به ائمه (عليه السلام) مخصوصاً امام زمان (عليه السلام)،به دوستانشان
• احترام گذاشتن به سادات و ذريّه ي پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) و آموزش دادن اين امر به فرزندان
• تهيه ي مهر تربت امام حسين (عليه السلام) براي نماز فرزندان و آموزش تسبيحات حضرت فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها)
• استفاده از آلبوم،برچسب ها،دفتر مشق،خط کش،جا کليدي و پوسترهاي مربوط به ائمه (عليه السلام) مخصوصاً امام زمان (عليه السلام)
• آموزش نحوه ي پرداختن خمس و انجام حسابرسي ساليانه به فرزندان جهت احقاق حق اهل بيت (عليهم السلام)
• آموزش و عادت دادن فرزندان به اين که هر کار خيري را به نام و ياد ائمه (عليه السلام) و امام زمان (عليه السلام) انجام دهند. (مثل اطعام کردن،آب دادن،خدمت به مردم و...)
15.تلقين و ايجاد رغبت و ميل به ائمه ي اطهار (عليهم السلام)
يکي از راه هاي تأثيرگذاري بر افکار و انديشه ها و يکي از روش هاي تأثيرگذاري بر رفتار ديگران استفاده از روش تلقين و تبليغ مي باشد. موضوع مقدسي مانند ولايت و محبت اهل بيت (عليهم السلام) از دو جهت نياز به تلقين و تبليغ دارد:
الف) از آن جهت که يکي از روش هاي آموزشي و تربيتي است و به عنوان يک روش بايد در آموزش بهترين فضيلت هاي اخلاقي و روحي از آن بهره جويي نمود.
ب) از آن جهت که دشمنان ما از اين شيوه براي نابود کردن ارزش هاي ديني و ولايت و محبت اهل بيت (عليهم السلام) استفاده مي برند و در برابر اين شيوه بايد حداقل به مقدار تبليغات و تلقينات دشمن ، ما نيز در جهت مثبت تبليغ و تلقين داشته باشيم،به خصوص در مورد نسل جوان که چون در جنبه هاي عقلاني به رشد کافي نرسيده اند،تلقينات بيشتر تأثيرگذار است و لذا بايد به آن اهميت داد.
تلقينات گاهي سبب توجه فرد به موضوع يا امر خاصي مي شود. معمولاً افرادي تحت تلقينات ديگران قرار مي گيرند،که از لحاظ قدرت عقلاني ضعيف باشند. توجه به دسته ي سياسي معين يا انتخاب حرفه ممکن است در سايه تلقين صورت گيرد. بچه ها غالباً به چيزهايي دقت مي کنند که والدين يا معلمان به آن ها تلقين مي نمايند. غالباً ديده شده افراد،اموري را مورد دقت قرار مي دهند که ارزش و اهميت آن براي ايشان روشن نيست،ولي چون اين گونه امور به وسيله ي والدين ايشان يا معلمان يا اشخاص مورد احترام آن ها تلقين شده،خود به خود دقت خود را متوجه آن ها ساخته اند.
وقتي فرد در ميان جمع قرار دارد بدون اراده دقت خود را متوجه اموري مي سازد که دقت جمع به آن ها جلب شده است و وقتي گروه به محل خاصي نگاه مي کند،فرد نيز خود به خود به همان محل توجه مي نمايد.
پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) در مورد اهميت و شدت تأثيرگذاري تلقين مي فرمايند:
(لا تلقنوا الناس فيکذبون فان بني يعقوب لم يعلموا ان الذئب يأکل الانسان فلما لقنهم: (اخاف ان ياکله الذئب ... قالوا: اکله الذئب) (7) ) (8)
به مردم سخني را تلقين نکنيد که بر اثر آن دروغ بگويند. فرزندان يعقوب نمي دانستند که گرگ انسان را مي خورد اما چون (يعقوب سهواً) به آن ها تلقين کرد که: (مي ترسم او را گرگ بخورد) آن ها هم گفتند؛يوسف را گرگ خورد.
يکي از عوامل مهم گرايش انسان به يک موضوع ، مسأله ي ايجاد رغبت و کشش به سمت آن مي باشد.
ايجاد رغبت به خوبي ها ، زمينه رفتن و رسيدن به آن ها را فراهم مي سازد.
و در نقطه مقابل يکي از راه هاي دوري انسان نسبت به يک پديده،بي رغبتي و تنفر از آن پديده است.
يکي از وظايف والدين براي تربيت ولايي فرزندان شان ايجاد رغبت و جاذبه نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه امام زمان (عليه السلام) است.
رغبت گاهي آني و لحظه اي است و گاهي دراز مدت و طولاني و استفاده از هر دوگونه رغبت براي کودک و نوجوان موثر و مفيد است.
در کتاب روان شناسي تربيتي در مورد رغبت چنين آمده است:
ميل و رغبت،فرد را آماده براي دريافت محرک يا محرک هاي خاصي مي کند. يک منظره يا فيلم يا سخنراني،نظر افراد مختلف را از جهات متفاوت جلب مي کند. آنچه را که يک نقاش از يک منظره مي بيند،با آن چه يک معمار يا زارع مشاهده مي کند متفاوت است. اين منظره از يک جهت،توجه اين عده را جلب نمي کند،بلکه هر يک از آن ها بر طبق تمايلات و رغبت خويش جنبه اي از اين منظره را مورد توجه قرار مي دهند.
رغبت از لحاظ تربيتي نقطه شروع فعاليت ها را تشکيل مي دهد،براي اين که شاگرد مطلب يا موضوع خاصي را مورد دقت قرار دهد،بايد علاقه مند به آن باشد. ارتباط مطالب درسي با احتياجات اساسي بچه ها نيز،سلب جلب رغبت آن ها به مطالب درسي است. در هر صورت بايد فعاليت هاي تعليماتي را به نحوي با رغبت ها و تمايلات بچه ها مربوط ساخت.
در سخنان حضرت علي (عليه السلام) نيز به رغبت مثبت و سازنده اشاره شده است.
حضرت در اين خصوص مي فرمايند:
(من رغب فيما عند الله بلغ اماله) (9)؛
هر کس بدانچه نزد خداوند است رغبت پيدا کند،به آرزوهايش مي رسد.
(ارغبوا فيما وعدالله المتقين فان اصدق الوعد ميعاده) (10)؛
در آن چه که خداوند به متقين وعده داده رغبت نشان دهيد زيرا راست ترين وعده ها،وعده ي الهي است.
(العاقل من رغب في جنه سنيه) (11)؛
عاقل کسي است که نسبت به بهشت والامقام رغبت نشان دهد.
(من رغب فيما عندالله اخلص عمله) (12)؛
هرکس که بداند نزد خداست رغبت دارد،بايد عملش را خالص کند.
16.تشکيل عادت مثبت و ايجاد فضاي روحي و معنوي
يکي از روش هاي تأثيرگذاري و سازندگي روح و روان استفاده از فنّ تشکيل عادات مثبت است.
از آنجا که عادت بر انسان در حد طبيعت و غريزه کارآيي دارند به شکلي که به عادت طبع ثانوي گفته مي شود،در صورت جهت دهي و تشکيل عادت مثبت،نيروي برخاسته از عادات،در پيشبرد اهداف به انسان کمک بسيار خوبي خواهد کرد.
در سخنان اهل بيت (عليهم السلام) در موضوع عادت مثبت چنين آمده است:
*قال علي (عليه السلام):
(تخير لنفسک من کل خلق احسنه فان الخير عاده) (13)؛
از هر خوبي بهترين آن ها را براي خود برگزين،زيرا خوبي عادت است.
(تجنب من کل سوء اسواه وجاهد لنفسک علي تجنبه فان الشر لجاجه) (14)؛
از بدترينِ هر خويي بپرهيز و در راه دوري کردن از آن با نفس خود بستيز،زيرا که بدي سرسخت و لجوج است.
(کفي بفعل الخير حسن عاده) (15)؛
براي انجام کار نيک،همين بس که به عادتي نيکو تبديل شود.
(عود نفسک الجميل فانه يحمل عنک الاحدوثه و يجزل لک المثوبه) (16)؛
خويشتن را به کارها و صفات نيک عادت ده،زيرا آن،نام نيکِ تو را بر سر زبان ها مي اندازد و پاداش تو را زياد مي گرداند.
(عودوا انفسکم الحلم واصبروا علي الايثار علي انفسکم فيما تجمدون عنه) (17)؛
خويشتن را به بردباري عادت دهيد و در ايثار کردن آن چه از بخل مي رورزيد،شکيبايي ورزيد.
با توجه به توصيه هاي معصومين (عليهم السلام) و نظريه هاي علمي،که عادت را يک عامل رواني براي انجام اعمال و کسب فضيلت هامي شمارند،والدين مي توانند براي ايجاد و تعويق محبت و عشق اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه امام زمان (عليه السلام) از اين فن تربيتي بهره جويي کنند و با تکرار و تمرين،محبت و گرايش به امام زمان (عليه السلام) را در کودکان خود تبديل به يک عادت مثبت نمايند.
از جمله عادت مثبت در اين زمينه و موضوع عبارتند از:
1. عادت به ياد حضرت در شبانه روز.
2. عادت به خواندن دعاهاي کوتاه و بلندي که مربوط به حضرت است.
3. عادت به انجام کار خير به ياد حضرت (عليه السلام).
4. عادت به ياري رساندن به شيعيان و ياوران حضرت به نام حضرت.
5. عادت به نوشتن و خواندن به ياد حضرت.
يکي از راه ها،پديد آوردن صحنه ها و فضاهايي است که بچه ها در شرايط روحي خاصي قرار بگيرند و بتدريج حس دروني آنان بيدار شود و جذب گردند. چه بسا اگر کودکان (و حتي بزرگان) را به حال خود رها کنيم،به اين سمت و جهت کشيده نشوند و به مجالس دعا و توسل نيايند. ولي اگر تربيتي دهيم که در اين فضا قرار گيرند،جذب مي شوند. مثلاً اردوهاي فرهنگي و زيارتي و ديدارها از حرمها،زيارتگاه ها،شرکت در مجالس ديني و دعا و توسل و عزاداري و ملاقات با شخصيت هاي معنوي و اهل بيتي،ايجاد کننده و يا محکم کننده ي اين رشته و رابطه است.
اين همه اردوهاي سياحتي و زيارتي در طول سال،به ويژه در تعطيلات تابستاني تشکيل مي شود و دانش آموزان مثلاً به قم،شيراز،مشهد،جمکران،مرقد امام و امثال ان مي روند،تنها تماشاي ساختمان و در و ديوار و گنبد نباشد ،همراه اين ديدارها تغذيه ي فکري و روحي شوند و مطلب ياد بگيرند و الگو بگيرند و عشقها و علاقه هايشان را به اين خاندان پيوند بزنند. ديدار با شخصيت هايي که تأثيرگذارند ، در صورت امکان حتماً در برنامه ي اين سفرها و اردوها قرار بگيرند. شرکت در مجالس باحال همين طور است. قرار گرفتن در جمع دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) ، اين حسّ و حالت را ايجاد مي کند،مثل هر جمع ديگري که فضا و روحيه ي جمعي در افرادي که وارد ان جمع مي شوند،موثر است.
مجالس سوگواري و دعا و حضور در حرمها و زيارتگاهها بسيار مهم است. در مجالس عزا و نوحه، عواطف بر محور محبت اهل بيت (عليهم السلام) به جوش مي آيد،دلها شکسته مي شود،اشکها جاري مي گردد و گريه،افراد را با خاندان پيامبر گره مي زند و مرتبط مي سازد.
گريستن در مجالس سوگواري ، دلها و عاطفه ها را هم تلطيف مي کند،هم تقويت. در حالت عادي يا فردي،ممکن است نه دل بسوزد ،نه اشک جاري شود،نه انقلاب روحي دست دهد. ولي تأثير جوّ عاطفي و معنوي يک جلسه و مراسم و حس عمومي و گروهي حاضران را هم آوا مي سازد و معبر دل را باز مي کند.
اين گونه مجالس،اگر در خانه و مدرسه و محله برگزار شود و نوجوانان در برپايي آن و انجام خدمات و کار بر عهده گرفتن و همکاري و... مشارکت داشته باشند،آنان را دوستدار بار مي آورد.
زيارت نيز از همين مقوله هاست. هم چنان که ديدار حضوري با يک انسان والا و پاک،حضور در کنار تربيت معصومين (عليهم السلام) و حرمهاي مقدس نيز،پاکساز روح است و شوق آفرين. اگر محبت و معرفت باشد،(شوق زيارت) هم در پي آن است و اگر به زيارت رويم،خود زيارت،محبت آور است و زيارت و محبت در يکديگر تأثير متقابل مي گذارند.
محبت،زيارت را در پي دارد و زيارت،محبت را. نزديکي مادي و فيزيکي،قرابت روحي را هم به دنبال مي آورد. برعکس،گريز و دوري از چنين مراکز و مکان هايي،روح را هم بيگانه و ناآشنا و گريزان مي سازد. گاهي که نگاه به حرم و مزار بيفتد ، چشمه ي محبت مي جوشد،پس،از تأثير (تلاقي نگاه و حرم) هم نبايد غافل بود.
زيارت]همراه است با سلام دادن به اولياء الله. اگر زاير بداند که پيامبر يا امام يا هر يک از اهل بيت (عليهم السلام) مدفون در حرم،زاير را مي بينند و مي شناسند و سلام شان را جواب مي دهند ، محبت پيدا مي کند. مهم،تفهيم اين نکات ظريف به کودکان و نوجوانان است.
حضور در جمع افرادِ بي حال و بي تعهد و هرزه،روح انسان را به آن سمت سوق مي دهد. برعکس،حضور در جمع انسان هاي با معنويت و مراکز مقدس و مراسم آييني،تقويت کننده ي بيانِ معنويت است.
اگر بعضي گريزانند،شايد به دليل خجالت ، يا احساس بيگانگي يا به خاطر نچشيدن طعم محبت اهل بيت (عليهم السلام) است. چه بسا اگر بچشند،مشتاق شوند. مثل آنان که از غذايي نمي خورند،چون تا به حال نخورده اند. همين که يک لقمه بخورند و مزه ي آن را بفهمند،ادامه خواهند داد.
ايجاد فضاي روحي براي کودکان در رابطه با اهل بيت (عليهم السلام) به اين معني است. تأثيرگذاري از (جو) بسيار نيرومند است. چه جوي که در يک خانه و مدرسه به وجود مي آيد،چه در سطح يک کشور و جامعه. چه مانعي دارد که (توفيق اجباري) براي آنان فراهم کنيم تا (جذب اختياري) را در پي داشته باشد؟
گاهي اگر نگاه به يک بقعه و حرم و يا مسجد بيفتد،کشش ايجاد مي کند. آيا نمي توان وقف درخت هاي ميوه و توت را براي عموم،در کنار مسجدها و حسينيه ها و بهره مندي رايگان مردم از آن ها را داراي اين تأثير دانست؟ يا اين که در قديم،حياط برخي مساجد دو در داشت که بعنوان (راه عبور) مردم استفاده مي شد،درهمين عبوروتلاقي نگاه نگاهي دلهاجذب فضاي روحاني و معنوي مسجد مي شد.
حتي ايفاي نقش در يک نمايشنامه يا فيلم در قالب يک چهره ي مقدس و در نقش اهل بيت (عليهم السلام) يا وابستگان به اين خاندان،خود به خود محبت مي آفريند و بازيگر و هنرمند،به آن چهره ها علاقه پيدا مي کند. اين نيز نوعي ايجاد فضاي روحي و معنوي نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) است.
17.معرفي کتاب و ارايه ي سير مطالعاتي و خريد کتب و مجلات و نوارهاي مربوط به اهل بيت (عليهم السلام)
يکي از بهترين و موثرترين روش هاي تربيتي براي فرزندان،ايجاد تسهيلات و امکانات لازم براي کسب معرفت و ارتقاي مدارج علمي و رشد و آگاهي آنان است. خريد کتاب هاي مفيد و مناسب ، خديد جزوات ، مجلات، نوار و فيلم (18) در موضوع معارف قرآني و اهل بيت و امام زمان (عليهم السلام) يکي از راه هاي مناسب،براي علاقمند نمودن فرزندان به مباحث مهدويت است.
هم چنين ارايه ي سير مطالعاتي مناسب و جدول راهنما براي مطالعه ي مباحث مربوط به اهل بيت (عليهم السلام) و امام زمان (عليه السلام)،راهکار بسترسازي مناسبي براي گرايش به مطالعه و تحقيق در اين خصوص است.
اين نوعي کار فرهنگي است که با شناختن و شناساندن کتاب هاي خوب،جذّاب و سازنده در مورد اهل بيت (عليهم السلام)،از علاقه ي به مطالعه ي بچه ها استفاده کنيم. کتابي که به مسابقه مي گذاريم يا براي تلخيص پيشنهاد مي کنيم يا موضوعي که براي مقاله نويسي و شعر و قصّه،حتي عکس و نقاشي مي دهيم،اگر سوژه هاي اهل بيتي داشته باشد مفيد است. با کشاندن روزنامه ديواري و فعاليت ها فرهنگي تبليغاتي دانش آموزان به اين سمت و سوي،يا درخواستِ خاطره نويسي از موضوعاتي چون زيارت،عاشورا،نيمه ي شعبان،شب قدر،مجالس سوگواري و امثال اين ها مي توان به تقويت اين حسّ و علاقه کمک کرد. (19)
شناسايي اين گونه کتاب هاي موفق و جاذب و معرفي شوق آفرين آن ها،هم ذوق مي خواهد،هم تخصص،موضوع و سوژدادن نيز در برنامه هاي (فوق برنامه) همين طور است.
18.ذکر قصه و حکايات مربوط ائمه ي اطهار (عليهم السلام)مخصوصاً امام زمان (عليه السلام)و دلدادگان به ايشان
يکي از مهم ترين عوامل تربيتي در مورد کودکان و نوجوانان ، استفاده از شيوه ي قصه گويي و نقل حکايات صحيح و واقعي است. قرآن کريم از اين روش تربيتي،مکرّر استفاده نموده است و ما نيز مي توانيم از اين شيوه براي تربيت فرزندان ولايتي و امام زماني استفاده ببريم.
ذکر عنايات امام زمان (عليه السلام) براي دانشمندان و ساير مردم و نقل تشرفات افراد دلسوخته و عاشق به ساحت مقدس امام عصر (عليه السلام) روح و روان فرزندان ما را تحت تأثير نورانيّت و اشراف حضرت قرار مي دهد و آنان را مأنوس و همراه حضرت مي سازد.
کتاب هاي مختلفي در اين زمينه به رشته ي تحرير درآمده که به ذکر چند نمونه آن مي پردازيم:
• عنايات حضرت مهدي (عليه السلام) به علما و طلاب،محمدرضا باقي اصفهاني
• مجموعه ي ديدار يار،علي کرمي
• برکت حضرت ولي عصر (عليه السلام) ، سيد جواد معلم
به جز داستان هايي از زندگي اهل بيت (عليهم السلام) که در جاي خود،تأثير عاطفي و محبت آور دارد (20) نقل قصه ها و سرگذشت هاي کساني که شيفته ي اين خاندان بوده و هستند و اين محبت در زندگي،فداکاري،ايثار،خدمات و حالات خاص و زيارت ها و توسل هاي آنان مشهور بوده،براي جذب به اين خاندان و ايجاد محبت،مفيد است.
داستان شيفتگي ابوذر به پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ، عشق اُويس قَرَني به آن حضرت،محبت هاي عميق ياران و اصحاب حضرت علي (عليه السلام) به آن حضرت،نمونه هايي از دلباختگي ياران سيدالشهداء (عليه السلام)،کساني که در راه زيارت ائمه چه در حال حيات شان يا پس از وفات شان و نسبت به زيارت مرقدهاي ائمه ، عشق و اخلاص و رنجها و تلاشها داشته اند،آنان که با همه سختگيري هاي بني اميه و بني عباس نسبت به مواليان اهل بيت (عليهم السلام) ، هم چنان به محبت آنان وفادار مي ماندند،آنان که براي زيارت کربلا از همه چيز مي گذشتند،شيفتگان ديدار حضرت مهدي (عليه السلام) و ره يافتگان به وصال آن محبوب و شوق و دلدادگي هاي منتظران،آن چه در ايام دفاع مقدس در حالات و روحيات و جانفشاني هاي رزمندگان و شهدا جلوه مي کرد و به خاطر کربلا و به شوق زيارت و به عشق عنايات حضرت مهدي (عليه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله عليها) در جبهه ها حماسه مي آفريدند و فداي اين عشق مقدس مي شدند،آنان که به خاطر عشق به اهل بيت (عليهم السلام) ، عظيم ترين خدمات و کارهاي خير و خرجها و احسانها را داشته اند،داستان حواريون و ياران ويژه ي هريک از ائمه،و...
بسياري از اين گونه سرگذشت ها و حکايات،اثر شگفت دارد،بخصوص براي کودکان و نوجوانان که گرايش شديد به قصه دارند و از داستانها (الگو) مي گيرند و نسبت به (قهرمان) هاي قصه ها دلبستگي و علاقه پيدا مي کنند.
البته زبان گفتناري و نوشتاري اين گونه داستانها هرچه شيرين تر و شيواتر و هنرمندانه تر باشد،ميزان تأثير بيشتر است.
19.واسپاري کودک به استاد و معلم دوستدار اهل بيت (عليهم السلام)
نقش معلم و استاد و تأثيرگذاري مثيت و يا منفي او در تربيت و شخصيت کودک و نوجوان بر هيچ کس پوشيده نيست؛چرا که اساساً خداوند متعال در قرآن کريم در توضيح چگونگي ورود انسان به دنيا مي فرمايد:
(والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شيئا و جعل لکم السمع والابصار والافئده لعلکم تشکرون) (21)
و خداوند شما را از شکم مادرانتان بيرون آورد،در حالي که هيچ نمي دانستيد و براي شما گوش و چشم ها و دل ها قرار داد،شايد شما شکر کنيد.
از اين آيه برداشت مي شود که شکر واقعي نعمتِ چشم و گوش،تحصيل علم است،زيرا ابتداي آيه مي فرمايد: شما نمي دانستيد،من به شما چشم و گوش دادم تا شکر کنيد (يعني علم بياموزيد). (وجعل لکم السمع والابصار ... لعلکم تشکرون) (22)
خداوند متعال قلب انسان را مانند لوحي سفيد آماده ي نگارش قرار داده و وارد به دنيا مي نمايد. از سويي حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: (العلم في الصغر کالنقش في الحجر) (23) ؛ (آموزش در کودکي هم چون نگارش متني بر سنگ است).
به عبارتي،آموزش و تأثيرگذاري رفتاري معلم بر فرزند،هم چون تأثيرگذاري کشاورز در زميني باير است که با بذرافشاني کميت و کيفيت محصول آينده را رقم مي زند. در سيره ي حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) است که حضرت براي آموزش توحيد و حمد،فرزند خود را به دست استاد سپرد و پس از موفقيت استاد،براي او هدايا و پاداش هاي مکفي مقرر داشت.
عبدالرحمن سلمي به فرزند امام حسين (عليه السلام) سوره ي حمد را آموخت. وقتي کودک در حضور پدر سوره را خواند ، حضرت حسين (عليه السلام) علاوه بر پول نقد و پارچه اي که از راه حق شناسي به معلم طفل داد،دهان آموزگار را از دُر پر کرد. فقيل له في ذلک فقال عليه السلام: و اين يقع هذا من عطائه يعني تعليمه؟
کساني که از اين همه عطا تعجب کردند و در آن باره از حضرت سوال کردند؛امام حسين (عليه السلام) در جواب فرمود: کجا پاداش مالي من با اعطاي آموزش اين معلم برابري مي کند؟ يعني خدمت تعليم سوره ي حمد از عطاي مالي من ارزنده تر است. (24)
از اين عمل امام سوّمين نتيجه مي گيريم که:
الف) تأثير تربيتي و آموزشي استاد بر روح و جان کودک بيشتر از والدين است.
ب) بايد براي تربيت ديني فرزندان خود،معلم و آموزگار امين انتخاب نمود.
ج) واگذاري فرزند به استاد جهت آموزش قرآن و مطالب توحيدي و اعتقادي لازم است.
د) بايد جهت تشويق و قدرداني از استاد و معلم قرآن و عقايد،هدايايي به او هديه نمود.
هـ) آموزش مسايل ديني در کودکي و نوجواني بسيار با اهميت و مهم است.
و) قرار دادن استاد خصوصي و تدريس خصوصي و هزينه اي ويژه،براي تربيت ديني فرزندان مهم و مفيد است.
در همين راستا،يکي از داستان هاي شگفت تاريخي،قصه ي ممنوعيت لعن و جسارت به مقام مقدس اميرالمومنين (عليه السلام) توسط عمربن عبدالعزيز و بررسي ريشه هاي آن است.
سبّ علي (عليه السلام) ممنوع!
عمربن عبدالعزيز (در قياس با ديگر خلفاي اموي) مردي نسبتاً دادگر بود و هرچند به خاطر عدم امضاي حکومت او از سوي جانشينان معصوم پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) ، وي نيز از جرگه ي طاغوتيان شمرده مي شود،اما به هر حال با بسياري از مظالم اسلاف خويش درافتاد که مهم ترين آن ها را مي توان از ميان برداشتن بدعت سبّ امير مومنان (عليه السلام) دانست.
اين بدعات،ميراث شوم معاويه بود. معاويه که پس از شهادت اميرمومنان (عليه السلام) کاملاً بر اوضاع مسلط شده بود،تصميم گرفت با ايجاد تبليغات و شعارهاي مخالف،علي (عليه السلام) را به صورت منفورترين مرد عالم اسلام!! معرفي کند که براي رسيدن به اين هدف پليدش،دستورداد که در روزهاي جمعه،بر فراز منابر لعن و دشنام علي (عليه السلام) را ضميمه ي خطبه کنند! اين بدعت شوم رايج و عملي گرديد و در افکار عمومي اثر بخشيد و به صورت امر ريشه داري درآمد به طوري که کودکان با کينه ي علي (عليه السلام) بزرگ شدند و بزرگترها با احساسات ضد علي (عليه السلام) از دنيا رفتند.
بعد از معاويه،خلفاي ديگر اموي نيز اين روش را ادامه دادند و اين بدعت تا اواخر سده ي اول هجري که عمربن عبدالعزيز دست به اين اقدام بزرگ بزند چيست؟ اين شرح جريان را از زبان خود او بشنويد.
عمربن عبدالعزيز مي گويد:
من در مدينه تحصيل علم مي کردم و ملازم خدمت عبيدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود بودم. به او خبر رسيده بود که من نيز مانند ساير بني اميه،سبّ علي (عليه السلام) مي کنم. (لازم به ذکر است که عبيدالله مردي خداشناس و با ايمان و آگاه بود.) روزي به محضر او آمدم. مشغول نماز بود. نشستم تا نمازش تمام شود. پس از فراغت به من توجهي کرد و فرمود: از کجا دانستي که خداوند بر اصحاب بدر و بيعت رضوان غضب کرده است پس از ان که از آنان راضي شده بود؟
گفتم: من چنين سخني نشنيده ام.
فرمود: اين چيست که از تو به من درباره ي علي (عليه السلام) خبر داده اند؟
گفتم: از پيشگاه خداوند بزرگ و از شما پوزش مي طلبم و از آن تاريخ سبّ علي (عليه السلام) را ترک گفتم. سخنان منطقي و موثر استاد،کارِ خود را کرد و او را سخت تحت تاثير قرار داد. پسر عبدالعزيز از آن روز تصميم گرفت ديگر نام علي (عليه السلام) را به زشتي نبرد. اما باز در کوچه و بازار و هنگام بازي با کودکان،همه جا مي شنيد که مردم بي پروا،علي (عليه السلام) را لعن مي کنند تا آن که حادثه ي ديگري اتفاق افتاد و او را در تصميم خود استوار ساخت. حادثه از اين قرار بود که پدر عمر از طرف حکومت مرکزي شام،حاکم مدينه بود و در روزهاي جمعه،طبق معمول،ضمن خطبه ي نماز جمعه،علي (عليه السلام) را لعن مي کرد و خطبه را با سبّ آن حضرت به پايان مي رسانيد.
روزي پسرش عمر به وي گفت:
-پدر! تو هر وقت خطبه مي خواني در هر موضوعي که وارد بحث مي شوي،داد سخن مي دهي و با کمال فصاحت و بلاغت از عهده ي بيان مطلب بر مي آيي،ولي همين که نوبت به لعن علي (عليه السلام) مي رسد،زبانت يک نوع لکنت پيدا مي کند. علت اين امر چيست؟
-فرزندم آيا تو متوجه اين مطلب شده اي؟- بلي پدر!
-فرزندم،اين مردم که پيرامون ما جمع شده اند و پاي منبر ما مي نشينند،اگر آن چه من از فضايل علي (عليه السلام) مي دانم بدانند،از اطراف ما پراکنده شده،دنبال فرزندان او خواهند رفت!
عمربن عبدالعزيز که هنوز سخنان استاد در گوشش طنين انداز بود،چون اين اعتراف را از پدر خود شنيد،سخت تکان خورد و با خود عهد کرد که اگر روزي به قدرت برسد،اين بدعت را از ميان بردارد. لذا به مجرد آن که در سال 99 هجري به خلافت رسيد ، به آرزوي ديرينه ي خود جامه ي عمل پوشانيد و طي بخش نامه اي دستور داد که در منابر به جاي لعن علي (عليه السلام) آيه ي (ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء والمنکر والبغي يعظکم لعلکم تذکرون) (25) تلاوت شود.
از اين قضيه و قضايايي مانند آن استفاده مي شود که واردات فکري کودکان،برنامه ي زندگي اجتماعي آنان است. خاطرات خوب و بدي که در کودک به وجود مي آيد محو نمي شود و آثار مطلوب و نامطلوب آن ها از دوران نوجواني در اجتماع بروز مي کند. (26)
پينوشت:
1. سوره ي ابراهيم،آيه ي 5
2. تفسير البرهان،ذيل آيه
3. مستدرک الوسايل،ج6
4. کليات مفاتيح الجنان
5. مفاتيح الجنان،ص549،زيارت جامعه ي کبيره
6. بحارالانوار،ج75،ص229،(ثلاثه ثورتُ الجمعه: الدينُ والتواضُعُ والبَذلُ)
7. يوسف،13.
8. کنزالعمّال،حديث 8228 و ميزان الحکمه،حديث 17391.
9. غررالحکم،ج5،ص 342.
10. غررالحکم،ج2،ص 247.
11. غررالحکم،ج2،ص 68.
12. غررالحکم،ج2،ص 68.
13. غررالحکم،ج3،ص 314.
14. غررالحکم،حديث 4565.
15. ميزان الحکمه،حديث 1456.
16. ميزان الحکمه،حديث 14570.
17. ميزان الحکمه،حديث 14575.
18. جهت کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به سير مطالعاتي مباحث مهدويت که در بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (عليه السلام) تهيه شده است،مراجعه فرماييد.
19. در اين زمينه خاطراتِ (زيارت) که کانون پرورش فکري،از خاطرات بچه ها از زيارت مشهد مقدس چاپ کرده است،نمونه ي موفق است. شبيه آن کتاب (سحرخيزان تنها) در مورد روزه ي ماه رمضان است. خاطراتي که بچه ها از امام امت يا شهيدان نوشته اند،يا نامه هاي آنان خطاب به حضرت امام،همين تأثير را داشته است.
20. در اين زمينه ها از جمله: (حکايت ها و هدايت ها) ، فصل اول، محمد جواد صاحبي، (قصه هاي نماز) ، (غنچه هاي نور) و ( قصه هايي از زندگي معصومين عليهم السلام) ، جواد نعيمي ، (قصه هاي خوب از بچه هاي خوب) جلد 8 ، مهدي آذريزدي ، (تادريا) محمدسادات اخوي و... براي جوانان و نوجوانان مفيد است.
21. نحل / 87.
22. تفسير نور،ج6،ص 431.
23. غررالحکم.
24. کودک فلسفي،ج2.
25. نحل / 90.
26. با استفاده از سيره ي پيشوايان،ص 317 به بعد و کودک فلسفي،ج2،ص 30 به بعد.
منابع:
شهاب قبس،مهدي نيلي پور،انتشارات سلسبيل،1385
عشق برتر،جواد محدثي،بوستان كتاب قم،1381