جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
کار و نيازهاي ايمني
-(0 Body) 
کار و نيازهاي ايمني
Visitor 355
Category: دنياي فن آوري
اهميت کار و نقش آن در شکوفايي استعدادهاي نهفته انسان ، موضوعي است که مورد توجه بسياري از روان‏شناسان و جامعه‏شناسان عصر حاضر قرار گرفته است. امروزه ، خلاقيت و نوآوري و تنوّع‏طلبي در جوان، بيش از هر دوره ديگري مي‏تواند به ظهور و تکامل شايسته خود برسد ، گرچه تحقيق چنين امري، نيازمند نوعي بسترسازي مناسب و آماده‏سازي امکانات است که نبايد از آن غافل بود.
جوان به عنوان نيروي کار انساني که سرشار از انرژي ، انگيزه و روحيه مبارزه‏طلبي و خطرپذيري براي رسيدن به تجربه‏اي جديد است ، نيازمند به راهبردي مؤثر و کارآمد است تا بتواند از نيروي کار خود ، نهايت استفاده را ببرد. مديريت استراتژيک (راهبردي) ، تنها در مواقع بحراني به کار نمي‏آيد ، بلکه هرگاه وضعيت اجتماعي ، نيازمند تصميمي تأثيرگذار ، يا ايجاد محيطي رقابتي و سرشار از انگيزه باشد ، بايد آن را موقعيتي استراتژيک به شمار آورد و به نحوي مطلوب ، به مديريت آن پرداخت.
در اين مقاله ، گامي نيز به عقب برداشته شده تا آنچه اکثر کشورها با آن روبه رو هستند و چالش و بحران بزرگ قرن حاضر را به خود اختصاص داده است ، تا حدّي شناسانده شود. سخن از بي‏کاري و آغاز دوره‏اي سراسر التهاب و نگراني به نام «کاريابي» يا در جستجوي کار بودن است. سرخوردگي ، افسردگي و نااميدي ، انحراف اخلاقي و بي‏انگيزه بودن ، نتيجه اين دوران است که سعي شده نحوه صحيح برخورد با اين دوره (که گريبانگير همه جوامع و اقشار است) به طور اجمال ، بيان شود.
انتخاب شغل و حرفه متناسب با روحيه ، استعداد و تخصص جوان ، از ديگر بخش‏هاي اين نوشتار است. کار در صورتي مي‏تواند نيازهاي عاطفي جوانان را مرتفع سازد که متناسب با توانايي و شخصيت رواني آنان باشد. روان‏شناسان سعي بسيار کرده‏اند تا بتوانند در اين زمينه، آزمون‏هايي را به منظور شناسايي کلي استعداد و شخصيت فرد، طراحي کنند و تا حدودي هم موفق بوده‏اند.
بخش پاياني اين نوشتار، به آسيب‏شناسي کار اختصاص دارد و آنچه که مي‏تواند امنيت شغلي جوانان را به خطر اندازد ، به طور اجمال ، واکاوي شده است. اگر ايجاد بستر مناسب به منظور بالا بردن کيفيت بهداشت رواني ، مهم و حياتي به شمار مي‏رود ، حفظ آن دستاورد نيز اهميت کمتري ندارد. واکسينه کردن نيروي کار جوانان در برابر آفت‏هايي که جوان و حرفه‏اش را به خطر مي‏اندازد ، هدفي است که امروزه مديريت نوين منابع انساني بدان توجهي خاص دارد.
جوان ، کار و گذر از بحران
تاريخ پيدايش کار ، با تاريخ آفرينش انسان ، همزاد است. نياز انسان به کار ، همانند نياز به آب و غذاست. همان‏طور که آب و غذا ، تشنگي و گرسنگي را برطرف مي‏سازند ، کار نيز براي انسان ، حياتي است. انسان، نياز به آرامش و راحتي دارد ، دوستدار امنيت و آسايش فکري و رواني است و فقط با کار است که مي‏تواند به آنها دست يابد. اشتغال يا سرگرم بودن به کار و حرفه‏اي خاص ، انسان را به آسايش مادّي و رواني مي‏رساند؛ به او کمک مي‏کند تا در زندگي ، پلّه‏هاي ترقّي را يکي پس از ديگري طي کند؛ سطح مادي زندگي خويش را بهبود بخشد و آينده‏اي مطمئن و روشن را براي خود و خانواده‏اش تأمين کند.
از جنبه روان‏شناختي ، کار ، عامل تعيين کننده‏اي در تأمين بهداشت رواني جوانان به شمار مي‏رود و مراحل تعيين کننده و تأثيرگذاري را در سال‏هاي ورود به دوره جواني ، پيش روي آنها قرار مي‏دهد.
سخن از مرحله نه‏چندان خوشايند امّا تأمل برانگيزِ کاريابي است. يکي از شکننده‏ترين و حساس‏ترين مراحل در دوره جواني همين مرحله است که جوان با کورسويي از اميد، به دنبال شغلي هر چند نامناسب با استعدادها يا تحصيلات دانشگاهي خويش است. جوان در اين دوره ، نياز به استقلال دارد و در پي اثبات توانايي‏هاي خويش به خانواده و اجتماع است. او نيازي حياتي به احراز شخصيت و هويّت دارد تا در سايه آن بتواند مسئوليت‏پذيري ، تشکيل خانواده و تأمين آتيه خود و خانواده‏اش را معنا و مفهومي درخور بخشد. امّا گذر از اين مرحله ، صرف‏نظر از طول مدّت آن ، وقفه‏اي تأثيرگذار را در زندگي جوانان رقم مي‏زند. جوان که از دوران کودکي با شروع تحصيلات ابتدايي خود ، تمام مراحل تحصيلي را پشت سر هم، طي کرده و اکنون با هر سطحي از تحصيلات ، به مرحله ثمردهي و بهره‏گيري از اندوخته‏هايش رسيده است ، حال نمي‏تواند با اين مقطع حسّاس از زندگي (کاريابي) که ميان او و آينده جدايي انداخته ، به راحتي کنار بيايد.
ابعاد روان‏شناختي کار
جوان که تا پيش از اشتغال ، به لحاظ اقتصادي، کاملاً به خانواده‏اش وابسته بوده ، امروز مي‏تواند خود مستقلاً به درآمدزايي برسد. شيريني دريافت اوّلين دستمزد يا حقوق ، براي جوانان ، فراموش ناشدني است. براي نخستين بار ، او موفق شده است تا نتيجه تلاش خويش را ببيند. به طور کلي ، احساس استقلال ، يکي از نيازهاي مهمي است که جوان مي‏تواند با کار ، آن را در خود ارضا کند.
نياز روان‏شناختي ديگري که در اين دوره در اوج خود قرار دارد ، هويّت‏يابي يا در جستجوي هويت بودن است. جوان که از لحاظ روحي ، شکننده‏ترين و ظريف‏ترين دوران زندگي‏اش را تجربه مي‏کند ، با ضمير کنجکاو و جستجوگر خود ، همواره به دنبال هويت خويش است. او مي‏خواهد به خود معنا ببخشد ، سازمان رواني جديدي را پي‏ريزي کند و مطابق آن در اجتماع و خانواده خويش شناخته شود. کار ، مي‏تواند جوان را در هويت بخشي به خود ، ياري رساند و او را از قرار گرفتن بر سر دو راهي و در نهايت بلاتکليفي ، نجات دهد.
جوان ، همواره از پذيرش مسئوليت ، استقبال مي‏کند. اين کار ، دو علت عمده دارد : يکي افزايش توجه خانواده و اجتماع به اوست؛ چرا که جوان درمي‏يابد که ديگر نقش پررنگي در زندگي يافته و مي‏تواند در پيشبرد اهداف اجتماع ، مؤثر باشد و از اين که اجتماع ، او را فردي مفيد و يا به تعبير ديگر «مرد» به شمار آورد ، لذّت مي‏برد. دليل ديگر آن که، جوان با پذيرش مسئوليت ، خود را در سطحي فراتر از آنچه قبلاً مي‏شناخته ، مي‏بيند و به گونه‏اي ناهشيارانه احساس مي‏کند که بايد براي تشکيل خانواده آماده گردد. او همچنين احساس مي‏کند که سطح انتظارات خانواده و محيط از او بالاتر رفته و با شروع کار ، در پي اثبات خود به ديگران است و دوست دارد که همه، او را فردي مؤثر و مسئوليت‏پذير به شمار آورند. بنا بر اين ، از اينکه سربار ديگران باشد ، بيزار است. در واقع ، شخصيت اصلي او در همين دوران ، پي‏ريزي خواهد شد.
دوره جواني ، دوره طلايي زندگي انسان است؛ زيرا انرژي و توان اين مرحله از زندگي با ديگر مراحل ، قابل مقايسه نيست. جوان در اوج توان فيزيکي (جسمي) و رواني قرار دارد. خلاقيت فکري ، قدرت تجزيه و تحليل ، توان حل مسئله ، ارائه راه‏کارهاي مؤثر و ... همه و همه در جواني مي‏توانند به اوج شکوفايي خود برسند و تا پايان عمر ، انسان را در زندگي همراهي کنند؛ امّا بي‏توجهي به ارزش جواني و گذران عمر (که به تعبير علي(ع): «بمانند ابري تيزرو در حرکت است»1) اثرات زيانبار و غير قابل جبراني را به دنبال دارد. سعدي ، چنين انزار مي‏دهد که:
بودم جوان که گفت مرا پير اوستاد
فرصت غنيمت است نبايد ز دست داد
در جاي ديگر مي‏گويد:
کاشکي قيمت انفاس بدانندي خلق
تا دمي چند که مانده است غنيمت شمرند!
معيارهاي انتخاب شغل
با رشد و پيشرفت فزاينده فناوري از اواخر قرن بيستم و آغاز قرن بيست و يکم ، از دست دادن فرصت‏ها معناي خاصي مي‏يابد. يکي از بهترين مواردي که مي‏تواند به جوانان در استفاده از فرصت‏ها کمک کند ، انتخاب صحيح و عالمانه شغل است. کار و حرفه مي‏تواند آينده جوان را ترسيم کند. از اين روست که انتخاب صحيح کار و پيشه ، در پيشبرد اهداف جوانان مؤثر است.
در گزينش صحيح کار ، چهار عامل مي‏تواند نقش داشته باشد:
1.تخصّص : ميزان دانش و آگاهي‏اي که فرد در طول ساليان تحصيل در هنرستان ، دانشگاه يا ساير مراکز علمي در رشته‏اي خاص کسب مي‏کند ، تخصص آن فرد را در زمينه شخصي نشان مي‏دهد. تخصص مي‏تواند در مقاطع مختلفي مطرح باشد؛ مانند ديپلم ، کارداني ، کارشناسي ، کارشناسي ارشد ، دکتري و ... که هر کدام ، تسلط فرد را در آن رشته نشان مي‏دهند. حال ، اين سؤال مطرح مي‏شود که آيا تنها داشتن تخصص ، براي فرد کفايت مي‏کند؟ آيا فقط مي‏توان با داشتن تخصص در حرفه‏اي موفق بود؟ پاسخ اين سؤال ، منفي است ؛ چرا که تخصص به هر ميزان هم که بالا باشد اگرچه لازم است ، اما شرط کافي به شمار نمي‏آيد ؛ زيرا فقط مي‏تواند پشتوانه‏اي نظري (علمي) باشد.
2.استعداد : با خودآورده‏هايي را که به شکل پتانسيلي (نيرويي) نهفته در وجود هر شخص قرار دارد و در افراد گوناگون ، ميزان آن از نظر کمّي و کيفي متغيّر است ، «استعداد» مي‏نامند. به عنوان مثال ، فردي به راحتي مي‏تواند محاسبات رياضي را به صورت ذهني انجام دهد. شخص ديگري در طراحي ، مهارت خاصّي دارد و ... . استعداد ، در روان‏شناسي امروز دنيا از جايگاه والا و قابل اعتنايي برخوردار است. روان‏شناسان براي تعيين نوع و ميزان استعداد افراد ، آزمون‏هاي متعددي را طراحي کرده‏اند تا بدين وسيله افراد را براي انتخابي سالم در مورد شغل و حرفه ياري دهند. گفتني است اين عامل مهم نيز به تنهايي نمي‏تواند سلامت و مطلوبيت گزينش شغل را تضمين نمايد؛ بلکه فقط يکي از عوامل مهم و تأثيرگذار در فرايند انتخاب شغل به شمار مي‏رود.
3.احساسات : هر انساني برخوردار از تمايلات روحي و احساسي مخصوص به خود است. جوان نيز با توجه به روحيه سرکش ، جستجوگر و حسّاس خود ، تنوع و گونه گوني بسياري در احساسات خود نسبت به ديگر همنوعان دارد. اين که جواني با مشکلات خود ، منطقي و عاقلانه برخورد مي‏کند يا انفعالي و شکننده ، حاکي از همين عامل احساس است.
برخي با صبر و حوصله به دنبال راه حلّ مسئله پيش‏آمده مي‏گردند و برخي ديگر ، زانوي غم در بغل مي‏گيرند. درون‏گرا و برون‏گرا بودن جوانان ، فعال يا منفعل بودن در امور اجتماعي و خوش‏بين يا بدبين بودن آنان مي‏تواند مجموعه‏اي از پاسخ‏هاي احساسي متفاوت آنها را آشکار سازد که در انتخاب شغل ، تأثير بسزايي دارد.
4.مشورت : بهره‏گيري از مشاوران و روان‏شناسان مجرّب مي‏تواند با درنظر گرفتن سه عامل ياد شده ، پايان مطمئن و موفقّي را در فرايند مهم انتخاب شغل ، رقم زند. علم روان‏شناسي با پيشرفت سريع خود توانست با ايجاد تخصّص‏ها و گرايش‏هاي گوناگون ، خدمت بزرگي به جوامع انساني بنمايد. به عنوان مثال ، فقط در گرايش مشاوره (که از زير شاخه‏هاي روان‏شناسي است) ، شاهد تخصّص‏هاي متعدّدي همچون : مشاوره‏هاي ژنتيکي ، زناشويي ، گروهي ، صنعتي و شغلي هستيم.
اکنون مي‏توان با تلفيق ميان چهار عامل پيش‏گفته ، به انتخابي صحيح و کامل در مورد کار و حرفه دست يافت. به معناي ديگر ، مشاور مي‏تواند با درنظر گرفتن ميزان تخصص و مهارت جوان و هم‏چنين اطلاع يافتن از ميزان و نوع استعدادها و احساسات نهفته وي ، راه‏کاري مناسب براي انتخاب شغل ، در برابر جوان قرار دهد.
آسيب‏شناسي کار
آنچه بيش از پيش در کشورهاي جهان سوم به چشم مي‏آيد ، نبود امنيت شغلي و حرفه‏اي است. امنيت شغلي، مهم‏ترين عامل بهبود عملکرد مؤسسات ، ادارات و شرکت‏ها به شمار مي‏آيد ؛ چون به دليل ضابطه‏مند بودن پيکره و ساختار سازمان ، نيروي کار ، در آن ، از احساس امنيت برخوردار است و اين احساس مثبت ، موجب بالارفتن عملکرد فردي مي‏شود.
در کشورهاي جهان سوم يا درحال توسعه ، به دليل جانشين بودن رابطه به جاي ضابطه ، نبود فضاي انتقاد و گفتگو و نقد و نوآوري ، سوء مديريت ، عدم باور جوانان و حکمفرما بودن نظام‏هاي ديوان‏سالارانه ، (بوروکراتيک) که تحمّل شايسته‏سالاري را ندارند ، نه تنها شاهد بهبود عملکرد نيستيم ، بلکه هدر رفتن نيروهاي جوان کارآمد را به شکل فرار مغزها و مهاجرت نخبگان و يا هرز رفتن آنان شاهديم. جواني که با پشتکار خود به حرفه‏اي دست يافته است ، فشار رواني بسياري را در طول اشتغال خود ، تحمل مي‏کند. او در حين انجام دادن کار ، ديگر به فکر بهره‏وري بيشتر نيست؛ بلکه صرفا سپري شدن زمان را به نظاره مي‏نشيند.
چنين جوامعي نياز به آزادي‏هاي سياسي ـ اجتماعي (از جمله : آزادي انتقاد و نوآوري) ، برابري فرصت‏ها ، امنيت و ثبات شغلي و ايجاد حسن رقابت در ميان نيروي کار جوانِ خود دارند. جوان بايد در محل کار خود احساس امنيت ، مفيد بودن و توان رقابت داشته باشد و اين هم به دست نخواهد آمد ، مگر با تزريق انگيزه و هدفي که مديران با سعه صدر و حُسن مديريت خود ، مبان دامن مي‏زنند. به وجودآمدن تعارضات فردي و گروهي ، عدم انگيزه و حس رقابت‏جويي ، سوء مديريت خرد و کلان ، عدم باور جوانان و ... همه و همه به عدم امنيت شغلي و عقب‏ماندگي جوامع مي‏انجامد.
افزون بر عواملي که در خارج از اختيار جوان به او ضربه مي‏زند ، از خطراتي که او براي خود و آينده شغلي خود پديد مي‏آورد نيز نبايد غافل بود. صحبت از بلندپروازي است. اين ويژگي را مي‏توان يکي از بارزترين مشخصه‏هاي دوران جواني به شمار آورد. جوان ، به جهت سرشار بودن از انرژي بدني و ذهني ، داشتن رواني متلاطم و غرايزي سرکش ، نمي‏تواند بلندپروازي‏اش را پنهان کند. وجود چنين عاملي از نظر آسيب‏شناختي ، به تنهايي آسيب‏زا نيست؛ امّا افزايش ميزان دخيل شدن آن در رفتار رواني شخص مي‏تواند خطرآفرين باشد.
با توجه به آنچه گذشت ، کار و اشتغال را بايد براي جوانان، امري ضروري دانست ؛ چرا که از طرفي شکوفايي استعدادها و از سوي ديگر، تأمين آينده درخشان آنان ، در گرو آن است. از نظر دين هم کار و سرگرم بودن به حرفه‏اي، براي همه افراد اجتماع ضروري است؛ امّا براي جوانان، معناي ويژه‏اي دارد . دوري از گناه و فساد که نتيجه کار به حساب مي‏آيد ، فاکتور تضمين کننده بسيار قدرتمندي در سلامت کار و روان شخص و جامعه به شمار مي‏رود. بنا بر اين ، هم جوان و هم اجتماع بايستي خود را از هر لحاظ براي بسترسازي مناسب در جهت بهبود بهره‏وري در کار آماده کنند. لذا فرصتي براي آزمون و خطا باقي نمي‏ماند و بايستي با قدرت و سرعت، به پيش رفت.

پي نوشت:
1. نهج‏البلاغه ، ح 21.

منابع
1.جامعه‏شناسي کار و شغل ، غلام عباس توسلي ، تهران : سمت ، 1382.
2.روان‏شناسي کار ، حمزه گنجي ، تهران : ارسباران ، 1382.
3.روان‏شناسي کار ، محمود ساعتچي ، تهران : مؤسسه نشرويرايش ، 1384.

منبع:www.hawzah.net
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image